تاریخ انتشار:
بررسی روابط ایران و اتحادیه اروپا در گفتوگو با علی خرم
اروپا برای حل مسائل منطقهای به ایران نیاز دارد
گرم شدن مجدد روابط ایران و ایتالیا در نگاه اول از محدوده خود اتحادیه اروپا قابل اهمیت و بررسی است زیرا ایتالیا میتواند از این پس راه ایران را برای تعاملات با کشورهای اروپایی دیگر هموار کند. به لحاظ اقتصادی نیز ایتالیا اگرچه تکنولوژی اول و دوم را ندارد ولی بعد از آمریکا، آلمان و فرانسه در جایگاه بعدی قرار دارد.
علی خرم، سفیر پیشین ایران در مقر اروپایی سازمان ملل در گفتوگو با هفتهنامه تجارت فردا، سفر اخیر هیات اروپایی به سرپرستی خانم هلگا اشمید به تهران را مورد بررسی قرار داد. به گفته این کارشناس به دلیل برخی شرایط ایجادشده اکنون اتحادیه اروپا خواهان بهبود مناسباتش با ایران است که آن دلایل به شرح زیر است: ۱- باز شدن فضای گفتوگو با ایران در پسابرجام ۲- اعتمادسازی میان ایران و کشورهای غربی بعد از توافق هستهای ۳-تبلور ایران به عنوان یک قدرت منطقهای ۴- نیاز اروپا به ایران برای حل مسائل منطقهای ۵- ثبات و امنیت در ایران با وجود قرار گرفتن در یک منطقه پرتلاطم. خرم با برشمردن این دلایل تاکید کرد که اکنون ایران و اتحادیه اروپا خواهان پیش بردن فعالیتهایشان در بخش مبارزه با تروریسم به ویژه در سوریه، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، انتقال انرژی از ایران به اروپا و همکاری و مذاکرات درباره اجرای برجام هستند. او با اشاره به همکاری بین ایران و اتحادیه اروپا با هدف پیشبرد برجام گفت در این صورت حتی آینده برجام میتواند از سوی این سه کشور تضمین شود.
چندی است که گفتوگوهای سطح بالا میان ایران و اتحادیه اروپا آغاز شده است و خانم هلگا اشمید، معاون فدریکا موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز به این منظور سفری به تهران داشت. در کل به نظر شما اهمیت برگزاری گفتوگوهای سطح بالای سیاسی میان ایران و اروپا چیست و به چه دلیل طرفین تصمیم گرفتند چنین مذاکراتی را برگزار کنند؟
بین ایران و اتحادیه اروپا در گذشته یک داستان ناتمام وجود داشت و در نهایت روابط ایران و اتحادیه اروپا به مرزی رسید که دو طرف توافق کردند تا در تمام ابعاد به بهبود روابط دو طرف بپردازند. یعنی در زمینههای سیاسی، بینالمللی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی به فعالیت بپردازند. مذاکرات بر مبنای ایران آن روز تا بدین جا پیش رفت ولی از سال ۱۳۸۴ به بعد این روابط قطع شد. اما با گذشت این یک دهه اکنون و از سال ۹۴ تحولاتی در رابطه با جایگاه ایران صورت گرفته است. از یک طرف ایران در آن سالها تحت تحریم بود و در نتیجه اتحادیه اروپا از روی میل یا بالاجبار مجبور شد به دلیل تحریمهای سیاسی اعمالشده بر ایران،مراوداتش با این کشور را قطع کند. درواقع تا قبل از دستیابی به برجام، به دلیل اینکه ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار داشت، کشورها در انجام مراودههای معمول و عادی با ایران مشکل داشتند و کسی متمایل به داشتن روابط گسترده با ایران نبود اما با دستیابی به برجام و اجرایی شدن توافق هستهای، این گره باز شده است و کشورهای مختلف خواهان روابط گسترده با ایران هستند. دلیل دومی که اکنون به وجود آمده این است که توافق هستهای بین ایران و
گروه ۱+۵،اعتمادی را در جهان و از جمله در اروپا ایجاد کرده مبنی بر اینکه ایران به تعهدات خود پایبند است و بهرغم آن حرفهایی که در مورد کشور بیان شده بود،ایران میتواند شریکی متعهد و وفادار باشد. عامل دیگری که برخی تغییرات در روابط ایران و اروپا به وجود آورده است، تبلور ایران به عنوان یک قدرت منطقهای است. ایران نسبت به ۱۰ سال پیش نشان داده که در خاورمیانه دارای نقش و نفوذ است و میتواند برای این نقش خود جا باز کند و حرفی برای گفتن داشته باشد. دلیل چهارم این است که اروپا وقتی به ایران نگاهی میاندازد درمییابد که برای حل مسائل منطقهای حتماً نیاز به نقش و همکاری ایران دارد و برای رفع مشکلات امنیت ملی از خود اتحادیه اروپا، آنها باید با کشوری همکاری کنند که توانایی حل مشکلات را داشته باشد. ایران از نگاه آنها چنین کشوری است. یک دلیل دیگر نیز این است که ایران تنها کشوری است که در خاورمیانه بهرغم اینکه در اقیانوسی از تلاطم، ناامنی و بلوا و آشوب قرار گرفته اما خودش به صورت یک جزیره باثبات و پایدار به حیات ادامه میدهد و خدا را شکر تا به امروز این اقیانوس پرتلاطم و آشوب به داخل تهران سرریز نکرده است. این دلایل در
کنار هم باعث شده اتحادیه اروپا نسبت به ۱۰ سال پیش علاقهمندی بیشتری به همکاریهای نزدیک با ایران نشان دهد. این مسائل از جمله مسائلی است که در این گفتوگوها مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
ممکن است در آینده شاهد ایجاد دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در ایران باشیم؟
آنها یک دهه پیش این برداشت را داشتند که همچنان که ایران در اتحادیه اروپا سفیر دارد آنها نیز در ایران یک دفتر نمایندگی تاسیس کنند. حتماً در تداوم گفتوگوهای ایران و اتحادیه اروپا این مساله نیز مطرح خواهد شد و دفتر نمایندگی آنها نیز متقابلاً در ایران گشوده خواهد شد. لذا روابط ایران با اتحادیه اروپا جدای از تکتک کشورهای اروپایی، از طریق همین دفتر پیگیری خواهد شد.
کمی هم راجع به نقش و نگاه فدریکا موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نسبت به ایران بگویید؟
مسوول کنونی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی نسبت به ایران نگاه بسیار مثبتی دارد. موگرینی پیش از قبول مسوولیت، وزیر امور خارجه ایتالیا بود و به دنبال گسترش روابط تهران و رم بود، او همین نگاه را در زمان کنونی دنبال میکند و تلاش میکند اقداماتش نتیجهبخش باشد.
جناب خرم! بخشهای اجرایی برجام و همچنین گفتوگوهای پسابرجام میان ایران و غرب چه جایی در مذاکرات سطح بالای ایران و اتحادیه اروپا دارد؟
از نظر اجرایی کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و انگلیس که از میان اتحادیه اروپا در مذاکرات میان ایران و گروه ۱+۵ حضور داشتند، نقششان در برهه فعلی نیز اثرگذار خواهد بود و از دید دو طرف هرگونه همکاری بین ایران و اتحادیه اروپا صورت بگیرد، پیشبرد برجام راحتتر خواهد بود. حتی آینده برجام میتواند از سوی این سه کشور تضمین شود. بهطوری که اگر تغییراتی در دولت آمریکا ایجاد شد و تفکرات دیگری بر سر کار آمد، این کشورهای اروپایی بتوانند همکاریها با ایران را ادامه دهند.
از سوی دیگر اگر باقی موارد میان دو طرف را به خوبی پیش ببریم نتایج آن بر بهتر پیش رفتن برجام سایه خواهد انداخت و اعتمادسازی که در برجام و توافق هستهای منظور شده است از سوی ایران برای اتحادیه اروپا بهتر پیش خواهد رفت و آنها راحتتر به ایران اعتماد خواهند کرد. لذا گرههایی که در دوره اعتمادسازی ممکن است وجود داشته باشد یا به وجود بیاید در پرتو بهبود روابط ایران و اتحادیه اروپا راحتتر پشت سر گذاشته خواهد شد.
اتحادیه اروپا در بحث مربوط به گفتوگوهای سطح بالا با ایران بیشتر خواهان همکاری در چه بخشی است؟
از نگاه اتحادیه اروپا، مسائلی که به روابط دوجانبه با ایران مربوط میشود مورد میل و نظر هر دو طرف است. اما قسمتی که اروپا راجع به آن عجله دارد، جلب همکاری با ایران در مبارزه با تروریسمی است که داعش و گروههای افراطی در خاورمیانه به وجود آوردهاند. گروههایی که عموماً از چارچوب فکری عربستان، ترکیه و قطر خط میگیرند. این در حالی است که عموماً ایران از این افراطیگری فاصله گرفته و حتی به مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق میپردازد. بنابراین برای اتحادیه اروپا چنین کشوری بسیار اهمیت دارد و آنها مایل هستند راه همکاری خود را با این کشور که ایران باشد، ادامه دهند.
یکی از دلایلی که برخی تغییرات در روابط ایران و اروپا به وجود آورده است، تبلور ایران به عنوان یک قدرت منطقهای است. ایران نسبت به ۱۰ سال پیش نشان داده که در خاورمیانه دارای نقش و نفوذ است و میتواند برای این نقش خود جا باز کند و حرفی برای گفتن داشته باشد.
همچنان که شما در صحبتهایتان اشاره کردید گفتوگو در خصوص بحث مبارزه با تروریسم از اولویتهای اروپاست. چرا که امروز تروریسم منطقهای دامن کشورهای غربی را نیز گرفته حال چه به لحاظ انجام برخی اقدامات و تهدیدات تروریستی در آن کشورها و چه به لحاظ گسیل پناهجوها از کشورهایشان چون سوریه و عراق به سمت کشورهای اروپایی. در این رابطه ایران تا چه حد میتواند با کشورهای اروپایی همکاری داشته باشد و نقش آمریکا چه خواهد بود؟
در مورد قضیه سوریه خوشبختانه مواضع آمریکا و اروپا مشابه است و بهتر آنکه نظراتشان مشابه نظرات ایران است. یعنی مواضع غرب در مورد سوریه نسبت به گذشته بسیار متفاوت شده است. غرب در گذشته همراه با عربستان،ترکیه، قطر و مصر در پی سرنگونی بشار اسد بودند اما با مشاهده واقعیت تروریسم داعش آنها هم مانند ایران متقاعد شدند که امروز موضوع بشار اسد در سوریه مطرح نیست و آنچه که دارد مبارزه با تروریسم است. آمریکا و اروپا نیز به این نتیجه رسیدهاند و با ایران و روسیه همموضع شدهاند. اما همچنان عربستان، ترکیه و اسرائیل تلاش دارند که بتوانند آمریکا و اروپا را به سمتی بکشانند که سرنگونی اسد را در اولویت آنها قرار دهند. حال این هنر ایران و روسیه است که مواضع مشابه اتحادیه اروپا و آمریکا را بیش از پیش به سمت خودشان جلب کنند تا آنها از عربستان و ترکیه حمایت نکنند. این دو کشور تمایل دارند نیروهای زمینیشان را به سوریه اعزام کنند و رسماً وارد جنگ شوند. تنها راه جلوگیری از وقوع چنین جنگی همین است که آمریکا و اروپا با ایران و روسیه همموضع و همراه باشند. لذا بخش مهمی از تاثیرات این مذاکراتی که اکنون بین ایران و اروپا صورت میگیرد
میتواند روی بحران سوریه باشد و اینکه اگر این مذاکرات به موفقیت برسد، آمریکا و اروپا احتمالاً از عربستان و ترکیه فاصله خواهند گرفت که این به نفع صحنه سوریه و حاکمیت و تمامیت ارضی مردم آن کشور تمام خواهد شد.
منافع مشترک ایران و اتحادیه اروپا در پیگیری مسائل خاورمیانه در چه مواردی است؟
در مسائل منطقهای ایران و اتحادیه اروپا در مبارزه با تروریسم منافع مشترکی دارند. در برقراری صلح و آرامش در سوریه البته با نتایج متفاوت منافع مشترک دارند؛ اروپا خواهان آن است که محیط سوریه آرام شود و صلح برقرار شود تا مردم این کشور از سرزمینشان به کشورهای اروپایی پناه نبرند. اما ایران به دنبال آن است که صلح و آرامش به سوریه بازگردد تا تمامیت ارضی و حاکمیت ملی این کشور حفظ شود. اما این دو هدف متفاوت یک راهحل را میطلبد و آن بازگشت صلح و آرامش به سوریه است. در یک جمعبندی کلی هم در مبارزه جهانی با تروریسم و هم بازگشت صلح و آرامش به سوریه، ایران، اتحادیه اروپا و آمریکا دیدگاهها و منافع مشترکی دارند.
شاید یکی دیگر از مسائل پررنگ و مهم میان ایران و اروپا بحث انتقال انرژی است. در این رابطه ایران باید چه سیاستی داشته باشد و اروپا به دنبال چیست؟
باید توجه داشت برای اروپاییها اینکه فقط به گاز روسیه متکی باشند رنجآور است. اگر ایران و خلیج فارس بتوانند بخشی از مایحتاج اروپا را از نظر گاز و نفت تامین کنند، اروپاییها از موضع مستقلتری در مقابل روسیه برخوردار خواهند بود. لذا آنها از این بابت نگاهی به ایران دارند. از سوی دیگر در بحث مواد مخدر نیز دیدگاهها و منافع ایران و اتحادیه اروپا مشترک است و آنها مایل هستند از طریق افغانستان، ایران و ترکیه، مواد مخدر به اروپا منتقل نشود و ایران نیز پیگیر همین سیاست است. از این منظر آنها حاضرند هزینه کنند تا مبارزه با ترافیک قاچاق مواد مخدر را در صدر مبارزاتی خودشان قرار دهند.
بهطور قطع و یقین ایران و اتحادیه اروپا در مورد برخی مسائل نگاههای یکسانی ندارند. حال شما بفرمایید که دو طرف در چه مسائلی با یکدیگر رقابت یا دیدگاههای متضاد دارند؟ همچنین آیا فضایی برای رفع این اختلافات و نزدیک کردن دیدگاهها در برهه فعلی وجود دارد؟
در مساله حقوق بشر ممکن است دو طرف با هم دیدگاههای مشترکی نداشته باشند. البته همان ۱۰ سال پیش ایران و اروپا پذیرفتند با یکدیگر مذاکراتی سازنده داشته باشند تا راهحلی پیدا کنند که از جمله مساله حقوق بشر مدنظر طرفین بود. مسائل اختلافی دیگری نیز وجود دارد که ممکن است در بلندمدت بین دو طرف مورد بحث واقع شود مانند مسائل سیاسی که میتواند بین ایران و اتحادیه اروپا فضای جدیدی برای بحث و نزدیک کردن نگاههای دو طرف ایجاد کند. نقش اسرائیل و ظلمی که به فلسطینیان روا میشود نیز از مواردی است که ایران و اروپا میتوانند با وجود تفاوت دیدگاه راجع به آن تبادل نظر داشته باشند.
ایران و اتحادیه اروپا در خصوص مسائل تجاری و اقتصادی تا چه حد میتوانند به یکدیگر نزدیک شوند و مراودات اقتصادی داشته باشند. همچنین فواید این گفتوگوهای سطح بالا در بحث اقتصاد برای دو طرف تا چه حد است؟
ایران و اتحادیه اروپا تا سال ۱۳۸۴ شریک تجاری بودند و اروپا شریک اول تجاری ایران بود. اما بعد از سال ۸۴ به دلایلی اتحادیه اروپا روابط خود با ایران را کاهش داد و چین جای این اتحادیه را گرفت. اما از نظر تکنولوژی و حتی کیفیت کالا در دنیا حرف اول را آمریکا میزند، سپس اتحادیه اروپا و ژاپن و در مرحله چهارم ممکن است چین و روسیه حرفی برای گفتن داشته باشند. در اثر تحریمها، ایران اجباراً جای گزینه دوم را با چهارم عوض کرد. امروز وقت آن رسیده که اگر ایران به دلیل سیاسی نمیتواند به تکنولوژی نخست دنیا یعنی آمریکا دسترسی داشته باشد، لااقل با تکنولوژی درجه دوم یعنی اتحادیه اروپا ارتباط بگیرد. ترکیه نیز همین سیاست را در پیش گرفت، امروز بیشترین حجم تکنولوژی ترکیه مربوط به اروپاست و از این نظر کالاهایش استاندارد اروپایی دارد و میتواند در کشورهای منطقه به فروش برسد. کالاهای ایرانی چون از استاندارد اروپایی برخوردار نیست در اغلب بازارها نمیتواند نقش صادراتی داشته باشد. پس اقدامی که در این زمینه میتوانیم صورت دهیم این است که کالاها، صنایع و تکنولوژی خودمان را به استانداردهای اروپایی مجهز کنیم تا از یکسو راندمان تولید و
کیفیت کالاها را بالا ببریم و از سوی دیگر این کالا را بتوانیم به کشورهای دیگر صادر کنیم. در عین حال معایبی را که طی ۱۰ سال گذشته به واسطه خرید کالاهای درجه پنجم و ششم و فناوریای نهچندان مناسب عاید ایران شده است جبران کرده و کالاهای مرغوبتر را جایگزین کنیم. این مساله میتواند کمک کند که وضعیت تکنولوژیک و صنایع ایران سروسامان پیدا کنند. در بخشهای دیگر نظیر بیمه و بانکداری نیز اتحادیه اروپا نقش مهمی ایفا میکند؛ لندن پس از نیویورک دومین شهر بانکی جهان است و برای بانکهای ایرانی مرتبط شدن با بانکهای اتحادیه اروپا به ویژه بانکهای انگلیسی، آلمانی و فرانسوی بسیار اهمیت دارد تا بتواند جایگاه و اعتبارش را مجدداً به دست بیاورد. از نظر بیمه نیز تمام کشتیهایی که از ایران خارج میشوند یا وارد آبهای ایران میشوند توسط بیمهگذاران انگلیسی بیمه میشوند که اعتبار جهانی دارند؛ در نتیجه میتواند قیمت کالا را برای ایران کاهش دهد. در نتیجه ابعاد گستردهای میان ایران و اتحادیه اروپا وجود دارد که در صورت بهبود بیشتر روابط و مناسبات دو طرف میتواند موجب شود ظرف چند سال هم در هزینههایمان صرفهجویی کنیم و هم بازارهای
متفاوتی را در جهان کسب کنیم و همچنین میتوانیم نرخ ریسک ایران را به تدریج پایین بیاوریم تا سرمایهگذاریهایی در کشور صورت بگیرد.
جناب خرم در نهایت فارغ از گفتوگوهای سطح بالای ایران و اتحادیه اروپا، راجع به سفرهای مقامات بلندپایه اروپایی به ایران یا بالعکس و اهمیت آنها بگویید؟
سفرهایی که از جانب رهبران کشورهای دیگر به ایران انجام میشود یا سفرهایی که از سوی رئیسجمهور ایران به کشورهای دیگر صورت میپذیرد، در وهله نخست یک اعلام شرایط جدید است. علت این امر این است که نهتنها از سال 1384 به این طرف قطعنامههای تحریمی علیه ایران اعمال شد حتی پیش از این سال نیز ایران مورد تحریم آمریکا بود؛ بنابراین کشورهای دیگر چون در ارتباط با آمریکا ملاحظه داشتند، دیدار با طرف ایرانی را در یک قالب محدود انجام میدادند. اما امروز با برداشته شدن قطعنامههایی که در وهله اول طبق ماده 41 ایران را تحریم سیاسی کرده بودند و بعد تحریم اقتصادی، این شرایط در حال برطرف شدن است. درواقع آمریکا از نظر سیاسی موانع پیشروی کشورهای اروپایی برای ارتباط با ایران را برداشته است که این مساله برای تهران از اهمیت بسزایی برخوردار است.
در پی ایجاد این شرایط است که رهبران کشورهای اروپایی به راحتی با ایران وارد فاز همکاری شدهاند و سفرهای متعددی را نیز طی این مدت از سوی کشورهای مختلف به ایران شاهد بودیم. بنابراین اگر ایران میتواند با بوئینگ و ایرباس قرارداد ببندد، به این خاطر است که نه ایران و نه کشورهای غربی و شرقی دیگر نگرانی از سوی آمریکا ندارند و تهران میتواند با دست باز آنچه را که میخواهد انتخاب کند. سفر چندی قبل دکتر حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران به ایتالیا و سپس به فرانسه نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. البته در این خصوص باید توجه داشت که در اتحادیه اروپا یک حلقه نزدیک به ایران وجود دارد و برخی حلقههای دورتر. حلقه نزدیک که حتی در زمان تحریم نیز سعی میکرد شرایط را مثبت ببیند شامل ایتالیا، اتریش، سوئیس و تا حدودی ایرلند بود. از این نظر ایتالیا
عموماً در جایگاه دوست ایران قرار داشته؛ حتی زمانی که ایران به لحاظ تحریمها دستش بسته بود.
گرم شدن مجدد روابط ایران و ایتالیا در نگاه اول از محدوده خود اتحادیه اروپا قابل اهمیت و بررسی است زیرا ایتالیا میتواند از این پس راه ایران را برای تعاملات با کشورهای اروپایی دیگر هموار کند. به لحاظ اقتصادی نیز ایتالیا اگرچه تکنولوژی اول و دوم را ندارد ولی بعد از آمریکا، آلمان و فرانسه در جایگاه بعدی قرار دارد. بنابراین برخی تکنولوژیهای مورد نیاز ایران را میتوان از طریق ایتالیا تامین کرد.
دیدگاه تان را بنویسید