تاریخ انتشار:
کاظمی قمی معتقد است: یکی از دلایل مخالفت روسها با خواست سعودیها اقدام ناجوانمردانه ریاض در کاهش یکباره قیمت نفت است
ائتلاف مقاومت را در منطقه شکل دادهایم
آمریکاییها خود یکی از دلایل به وجود آمدن فرقههای تروریستی منطقه هستند. فرقههایی که حالا ائتلافی را برای مبارزه با آنها تشکیل دادهاند تا با نیروهای تکفیری چون داعش در منطقه حساس جنوب غرب آسیا مبارزه کند.
چند سالی است که کشورهای غربی و برخی از همپیمانان منطقهایشان با تشکیل ائتلاف ضدداعش به مبارزه با برخی از گروههای افراطی منطقه برخاستهاند. این کشورها تا چه اندازه در دستیابی به اهداف خود موفق بودهاند؟
آمریکاییها خود یکی از دلایل به وجود آمدن فرقههای تروریستی منطقه هستند. فرقههایی که حالا ائتلافی را برای مبارزه با آنها تشکیل دادهاند تا با نیروهای تکفیری چون داعش در منطقه حساس جنوب غرب آسیا مبارزه کند. داعش خود محصول تجاوز نظامی آمریکا به عراق است که به این شکل قدعلم کرد و منطقه را با ناامنی و هرج و مرج مواجه کرد. متاسفانه با وجود گذشت نزدیک به یک سال از تشکیل این ائتلاف دروغین ما در عمل ساز و کاری برای مشاهده با تروریسم را مشاهده نکردهایم و ندیدهایم که این ائتلاف برای نابودی فرقههایی که با هدف نابودی امنیت منطقهای تشکیل شدهاند، قدمی بردارد؛ رفتار و عملکرد ائتلاف آمریکایی ضدداعش نشان داد که یک ائتلاف یا ساز و کار دروغین علیه تروریسم است. یعنی آنچه از عملکرد این ائتلاف دیده شد این بود که نهتنها جریانات تکفیری و تروریستی منطقه چون داعش یا جبهه النصره دچار ضعف و نابودی یا کنترل نشدند بلکه در حقیقت در طول یک سال اخیر در منطقه شیوع و گسترش نیز پیدا کردند. در حال حاضر آثار ظهور داعش نهتنها در عراق و سوریه بلکه در یمن نیز دیده میشود. نشانههای این گروه در شرق کشورهایی چون پاکستان و افغانستان یا
مناطقی از روسیه تا آسیای مرکزی و چین نیز عیان است. اگر ائتلاف ضدداعش یک ائتلاف بینالمللی نظامی واقعی بود با حضور قدرتهای بزرگی چون آمریکا که مدعی ابرقدرتی جهاناند باید میتوانست ماموریت خود را به سرانجام برساند و در طول یک سال اخیر به مهار تحرکات جریانات تکفیری و افراطی بپردازد.
این موضوع در مورد کشورهای ارتجاعی که داعیه قدرت منطقهای را دارند هم صادق است. متاسفانه بیشتر بازیگران این ائتلاف از دسته کشورهایی هستند که منابع مالی و تسلیحاتی گروههایی نظیر داعش را تامین کرده و به نوعی در موقعیت تروریسم دولتی شناختهشدهتر هستند. کشورهایی چون عربستان که همین حالا هم جنگ بیامانی را علیه ملت مظلوم یمن به راه انداخته و هیچ حد و مرز قانونی و اخلاقی را برای اقدامات خود متصور نمیداند. جنایتهای آلسعود در یمن خاطر هر انسان آزادهای را آزرده میسازد و او را به این اندیشه وادار میکند که کشوری که در حال تضییع حقوق و کشتار مردمی مسلمان است چگونه میخواهد در قامت یک دولت حامی وارد عمل شود و از حقوق ملتی دیگر دفاع کند. ملتی که خود یکی از بانیان به خطر افتادن امنیت و تمامیت ارضی کشور آن بوده است. مقامات سعودی هر اندازه هم تلاش کنند نمیتوانند بر جنایتهای منطقهای خود سرپوش بگذارند و آنها را از دید افکار عمومی پنهان کنند.
این موضوع در مورد کشورهای ارتجاعی که داعیه قدرت منطقهای را دارند هم صادق است. متاسفانه بیشتر بازیگران این ائتلاف از دسته کشورهایی هستند که منابع مالی و تسلیحاتی گروههایی نظیر داعش را تامین کرده و به نوعی در موقعیت تروریسم دولتی شناختهشدهتر هستند. کشورهایی چون عربستان که همین حالا هم جنگ بیامانی را علیه ملت مظلوم یمن به راه انداخته و هیچ حد و مرز قانونی و اخلاقی را برای اقدامات خود متصور نمیداند. جنایتهای آلسعود در یمن خاطر هر انسان آزادهای را آزرده میسازد و او را به این اندیشه وادار میکند که کشوری که در حال تضییع حقوق و کشتار مردمی مسلمان است چگونه میخواهد در قامت یک دولت حامی وارد عمل شود و از حقوق ملتی دیگر دفاع کند. ملتی که خود یکی از بانیان به خطر افتادن امنیت و تمامیت ارضی کشور آن بوده است. مقامات سعودی هر اندازه هم تلاش کنند نمیتوانند بر جنایتهای منطقهای خود سرپوش بگذارند و آنها را از دید افکار عمومی پنهان کنند.
اما به هر حال این ائتلاف با حضور تمامی کشورهایی که به آنها اشاره کردید هماکنون فعال است و مدعی مبارزه با افراطیون منطقهای است.
بله! همینطور است اما عملکرد یک سال اخیر این ائتلاف نشان داد که حملات دروغین آن، نهتنها موجبات تضعیف تروریسم را فراهم نکرد بلکه به قوت و پایداری تروریستهای منطقهای هم دامن زد. مهار و نابودی گروههای تروریستی هیچگاه در دستور کار اعضای این ائتلاف به ویژه آمریکاییها نبوده است. معتقدم اساساً باید داعشی باشد که آمریکاییها و بقیه کشورهای غربی به بهانه مبارزه با آن ائتلافی را شکل دهند و این ائتلاف بهانهای برای حضور نظامی آنها در منطقه باشد. قدرتگیری روزافزون داعش در منطقه نشان میدهد که نابودی تروریسم و داعش یک ادعای دروغین است. کشورهای غربی و ارتجاعی منطقه تنها بر آن هستند تا این حرکتهای تروریستی را در چارچوب اهداف و منافع خودشان مهار کنند و نه بیشتر. چرا با وجود اعلام نگرانی تمامی کشورهای منطقه و حتی اعضای سازمانی چون شانگهای که داعش به میان کشورهای آنها نیز رسوخ کرده است با این پدیده شوم برخورد نمیشود. یعنی نابودی داعش برای ائتلاف دروغین ضد داعش تا این اندازه سخت و دشوار است؟ علاوه بر اعضای این سازمان، در روزهای گذشته هم اجلاس بینالمللی افغانستان در مسکو تشکیل شد که تمامی هیاتهای حاضر در این اجلاس
نیز از گسترش فعالیتهای گروههای افراطی منطقه ابراز ناراحتی میکردند و خواستار تشدید برخوردهای روسیه با اعضای این گروههای تروریستی شدند.
با نگاهی به عملکرد گذشته مقامات کاخ سفید مشاهده میکنیم آمریکاییها که مدعی حمایت از حقوق کشورهای منطقه هستند حتی در افغانستان نیز به تعهدات خود عمل نکردند. وادار کردن مقامات افغان به امضای توافقنامه امنیتی با آمریکا یکی دیگر از اقدامات غیراصولی ایالات متحده بود که علاوه بر افغانستان، همسایگان این کشور را نیز مورد تهدید قرار میدهد؛ برای افغانها امنیت ملیشان را نقض میکند و برای کشورهای همسایه نیز تهدیدی به لحاظ قرار گرفتن در مناطق مرزی آنها ایجاد خواهد کرد. به اعتقاد بنده آمریکاییها اصولاً برای ایجاد تفرقه وارد منطقه ما شدهاند. کارکرد ائتلاف دروغین و تمامی تحرکاتشان نیز بر همین اساس است. ببینید همین حالا در منطقه ما چه تفرقهای به بهانه مبارزه با تروریسم ایجاد کردهاند که درگیریهای میان دولتها و کشورها از مصادیق آن است. آنها با ادعای آموزش نیروهای عراقی و افغان در این کشورها باقی ماندهاند و بدون توجه به خواست دولتهای این کشورها تنها بر اساس خواست و نیت خودشان عمل میکنند. مثلاً همین اقدامی که طی سالهای گذشته تحت عنوان شوراهای بیداری انجام دادند و تشکیل این شوراها را به دولت عراق تحمیل کردند در این دست از فعالیتها جا دارد.
این در حالی است که آمریکاییها که مدعی حفظ امنیت منطقه و کمک به برقراری آرامش در این کشورها هستند در وهله نخست باید به شکلدهی ساختار دفاعی و امنیتی ارتش و پلیس عراق کمک میکردند نه اینکه با دخالت در امور داخلی این کشور قدرت تصمیمگیری را از مقامات عراقی سلب کنند. آمریکاییها زمانی نیز پارلمان عراق را وادار کرده بودند تا با تعیین نیروهای گارد ملی، برای هر استان نیروی نظامی جداگانهای را تعیین کنند. این در حالی است که براساس قوانین مدنی تمامی کشورها، نیروهای نظامی باید در قالبی واحد تحت فرمان ارشدترین مقام عالی آن کشور قرار داشته باشند. علاوه بر این آمریکاییها که مدعی حمایت از حقوق مظلومان هستند در زمان حملات بیامان و وحشیانه سعودیها علیه مردم بیدفاع یمن در کنار مقامات عربستانی ایستادند و عملکرد سعودیها را از جمله مصادیق دفاع از خود تعبیر کردند. برآیند رفتار آمریکاییها و سعودیها که در قالب ائتلاف دروغین ضد داعش گرد هم آمدهاند نشان میدهد ادعای مبارزه با تروریسم این ائتلاف، یک ادعای کاذب است و این ائتلاف که با حمایت مثلث شوم استکبار، صهیونیسم و ارتجاع منطقهای شکل گرفته است هدفی جز ایجاد تنش و به بازی گرفتن امنیت منطقهای ندارد.
با نگاهی به عملکرد گذشته مقامات کاخ سفید مشاهده میکنیم آمریکاییها که مدعی حمایت از حقوق کشورهای منطقه هستند حتی در افغانستان نیز به تعهدات خود عمل نکردند. وادار کردن مقامات افغان به امضای توافقنامه امنیتی با آمریکا یکی دیگر از اقدامات غیراصولی ایالات متحده بود که علاوه بر افغانستان، همسایگان این کشور را نیز مورد تهدید قرار میدهد؛ برای افغانها امنیت ملیشان را نقض میکند و برای کشورهای همسایه نیز تهدیدی به لحاظ قرار گرفتن در مناطق مرزی آنها ایجاد خواهد کرد. به اعتقاد بنده آمریکاییها اصولاً برای ایجاد تفرقه وارد منطقه ما شدهاند. کارکرد ائتلاف دروغین و تمامی تحرکاتشان نیز بر همین اساس است. ببینید همین حالا در منطقه ما چه تفرقهای به بهانه مبارزه با تروریسم ایجاد کردهاند که درگیریهای میان دولتها و کشورها از مصادیق آن است. آنها با ادعای آموزش نیروهای عراقی و افغان در این کشورها باقی ماندهاند و بدون توجه به خواست دولتهای این کشورها تنها بر اساس خواست و نیت خودشان عمل میکنند. مثلاً همین اقدامی که طی سالهای گذشته تحت عنوان شوراهای بیداری انجام دادند و تشکیل این شوراها را به دولت عراق تحمیل کردند در این دست از فعالیتها جا دارد.
این در حالی است که آمریکاییها که مدعی حفظ امنیت منطقه و کمک به برقراری آرامش در این کشورها هستند در وهله نخست باید به شکلدهی ساختار دفاعی و امنیتی ارتش و پلیس عراق کمک میکردند نه اینکه با دخالت در امور داخلی این کشور قدرت تصمیمگیری را از مقامات عراقی سلب کنند. آمریکاییها زمانی نیز پارلمان عراق را وادار کرده بودند تا با تعیین نیروهای گارد ملی، برای هر استان نیروی نظامی جداگانهای را تعیین کنند. این در حالی است که براساس قوانین مدنی تمامی کشورها، نیروهای نظامی باید در قالبی واحد تحت فرمان ارشدترین مقام عالی آن کشور قرار داشته باشند. علاوه بر این آمریکاییها که مدعی حمایت از حقوق مظلومان هستند در زمان حملات بیامان و وحشیانه سعودیها علیه مردم بیدفاع یمن در کنار مقامات عربستانی ایستادند و عملکرد سعودیها را از جمله مصادیق دفاع از خود تعبیر کردند. برآیند رفتار آمریکاییها و سعودیها که در قالب ائتلاف دروغین ضد داعش گرد هم آمدهاند نشان میدهد ادعای مبارزه با تروریسم این ائتلاف، یک ادعای کاذب است و این ائتلاف که با حمایت مثلث شوم استکبار، صهیونیسم و ارتجاع منطقهای شکل گرفته است هدفی جز ایجاد تنش و به بازی گرفتن امنیت منطقهای ندارد.
در حال حاضر ائتلافی نیز در منطقه تحت عنوان «تماس» با حضور کشورهایی چون ایران، روسیه، عراق و سوریه شکل گرفته است که برخی آن را در مقابل ائتلاف آمریکایی ضدداعش میدانند و برخی نیز بر این باورند که روسها و آمریکاییها در یک قرارداد نانوشته به تشکیل این ائتلاف رای دادهاند.
اصلاً این ائتلاف قصد قرار گرفتن در برابر ائتلاف آمریکایی ضد داعش را ندارد. ائتلافی که آمریکاییها شکل دادند مبنایی برای مبارزه با تروریسم نداشت. تمامی کشورهای عضو این ائتلاف به رهبری آمریکا، خود متهم به حمایت از تروریسم هستند. عملکرد فعلی سعودیها در یمن مگر غیر از یک اقدام تروریستی است؟ قطعاً آنچه هم که از سوی داعشیها در منطقه رخ میدهد با کمک و پشتیبانی سعودیهاست. این موضوعی روشن و شفاف است که همگان به آن اذعان دارند. مشکلات منطقه ما از زمانی شروع شد که اشغالگران به بهانه لزوم مبارزه با تروریسم قدم بر آن نهادند و با همکاری برخی از کشورهای ارتجاعی چون عربستان، آشوب و ناامنی را بر تمامی کشورهای حوزه خاورمیانه تحمیل کردند. طی این سالها نیز نام و عنوان اقدامات خود را از مبارزه با تروریسم به موضوعات دیگر تغییر دادند.
در سال 2003 عراق و در سال 2011 سوریه را آماج تاخت و تازهای خود قرار دادند. امری که خوشبختانه با حمایتهای ایران از مردم مظلوم عراق و سوریه به موفقیت نرسید و منتهی به نتیجه نشد. هرچند که هنوز هم دست از اقدامات تجاوزکارانه خود برنداشتهاند و بر آن هستند تا با همراهی گروههای تروریستی و با حمایت صهیونیستها و کشورهای ارتجاعی منطقه علیه نظام حاکم سوریه وارد عمل شوند و آن را ساقط کنند. ما نباید اجازه دهیم هر کشوری بدون مجوز سازمان ملل و همچنین خواست کشور مقصد و به بهانه مبارزه با تروریسم وارد آن شود و دست به قتل و کشتار و اقدامات غیرقانونی بزند. نباید اجازه دهیم این روند تبدیل به رویهای شود چرا که در این صورت ما نیز از گزند آن در امان نخواهیم ماند. منطق جمهوری اسلامی ایران در این زمینه روشن است. این حمایت به معنی دخالت در امور داخلی دیگر کشورها نیست. حمایتهای ما در چارچوبی قانونمند و بر پایه نظامهای قانونی کشورهای دیگر و به صورت تبادل اطلاعات و همکاریهایی به صورت مستشاری و لجستیکی است.
ما بر آن هستیم تا در برابر مثلث شوم استکبار، ارتجاع و صهیونیسم بایستیم و استقلال، صلح و امنیت و ثبات را به منطقه بازگردانیم. خوشبختانه با مقاومت آزادیخواهان منطقه دشمن هم نتوانسته به موفقیتی دست پیدا کند اما هر روز هم با طرح و توطئهای جدید وارد میدان میشود و از تزویری تازه پرده بر میدارد. متاسفانه اوضاع منطقه ما تاثیر عمیق و بسیار زیادی بر اوضاع دیگر نقاط جهان باقی میگذارد. مثلاً در همین بعد اقتصادی با وجود عدم حضور و نقشآفرینی بیشتر کشورهای اروپایی و حتی آسیایی در تحرکات ائتلاف آمریکایی ضدداعش وضعیت اقتصادی بیشتر این کشورها تاثیرپذیری بسیار زیادی از وضعیت منطقه خاورمیانه دارد. بر همین اساس هم در بعد بینالمللی ما نیازمند همکاری تمامی این کشورها برای ریشهکن کردن تمامی ابعاد و ریشههای افراطیگری و تروریسم هستیم. اما در بعد منطقهای نیز تنها همکاری و همگرایی تمامی کشورهای آسیبدیده از تحرکات تروریستی چون ایران، سوریه و عراق است که میتواند امر مبارزه با داعش را به نتیجه برساند. ورود کشوری چون روسیه به این ائتلاف نیز به جهت ترس و نگرانی نسبت به نفوذ و گسترش دامنه فعالیتهای گروههای تروریستی به مناطق تحت تسلط این کشور بوده است. ورود آمریکاییها به حوزههای امنیتی روسها در کشورهایی چون گرجستان و اوکراین یا عدم تمایل برای برچیدن سپر دفاع موشکی که به بهانه فعالیتهای هستهای ایران مستقر شده بود مقامات مسکو را به این نتیجه میرساند که با وجود توافق جامع هستهای دلیل اصلی استقرار این موشکها نه ایران، بلکه مقابله با تحرکات روسیه است.
علاوه بر این اهمالکاری مقامات واشنگتن در خشکاندن ریشههای تروریسم و حمایت از برخی تحرکات جنایتکارانه دولتهای ارتجاعی منطقه کشورهای ایران و عراق، روسیه و سوریه را به تفکر نسبت به تشکیل ائتلافی رسانده است که در برابر ائتلاف دروغین ضدداعشی غرب بایستد و از حقوق حاکمیتی خود دفاع کند. طبیعی است که دشمنان این ائتلاف با ابراز ناخرسندی از تشکیل آن از هر اقدامی که منجر به فروکش کردن شعلههای تروریسم منطقهای و بازگشت آرامش به کشورهای این حوزه باشد استقبال نمیکنند و تمامی عزم و همت خود را هم بر شکست بخشی از تحرکات آن متمرکز خواهند ساخت. این در حالی است که ما به حول و قوه الهی و با حمایت نظامهای مردمسالار منطقه اجازه نمیدهیم تروریستها بیش از این در منطقه جولان داده و کشورهایی چون عراق و سوریه یا حتی یمن را مورد آماج حملات خود قرار دهند. در پاسخ به افرادی هم که میگویند ائتلاف روسها با ما با هماهنگی آمریکاییها صورت گرفته است نیز میخواهم بگویم در سالهای قبل نیز گفته میشد برخورد آمریکا با گروههای تروریستی منطقه با همکاری ایران صورت گرفته است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه حرف و سخن مشترک با حامیان تروریسم نداشته و هرگز از موضع آنها حمایت نکرده است.
در سال 2003 عراق و در سال 2011 سوریه را آماج تاخت و تازهای خود قرار دادند. امری که خوشبختانه با حمایتهای ایران از مردم مظلوم عراق و سوریه به موفقیت نرسید و منتهی به نتیجه نشد. هرچند که هنوز هم دست از اقدامات تجاوزکارانه خود برنداشتهاند و بر آن هستند تا با همراهی گروههای تروریستی و با حمایت صهیونیستها و کشورهای ارتجاعی منطقه علیه نظام حاکم سوریه وارد عمل شوند و آن را ساقط کنند. ما نباید اجازه دهیم هر کشوری بدون مجوز سازمان ملل و همچنین خواست کشور مقصد و به بهانه مبارزه با تروریسم وارد آن شود و دست به قتل و کشتار و اقدامات غیرقانونی بزند. نباید اجازه دهیم این روند تبدیل به رویهای شود چرا که در این صورت ما نیز از گزند آن در امان نخواهیم ماند. منطق جمهوری اسلامی ایران در این زمینه روشن است. این حمایت به معنی دخالت در امور داخلی دیگر کشورها نیست. حمایتهای ما در چارچوبی قانونمند و بر پایه نظامهای قانونی کشورهای دیگر و به صورت تبادل اطلاعات و همکاریهایی به صورت مستشاری و لجستیکی است.
ما بر آن هستیم تا در برابر مثلث شوم استکبار، ارتجاع و صهیونیسم بایستیم و استقلال، صلح و امنیت و ثبات را به منطقه بازگردانیم. خوشبختانه با مقاومت آزادیخواهان منطقه دشمن هم نتوانسته به موفقیتی دست پیدا کند اما هر روز هم با طرح و توطئهای جدید وارد میدان میشود و از تزویری تازه پرده بر میدارد. متاسفانه اوضاع منطقه ما تاثیر عمیق و بسیار زیادی بر اوضاع دیگر نقاط جهان باقی میگذارد. مثلاً در همین بعد اقتصادی با وجود عدم حضور و نقشآفرینی بیشتر کشورهای اروپایی و حتی آسیایی در تحرکات ائتلاف آمریکایی ضدداعش وضعیت اقتصادی بیشتر این کشورها تاثیرپذیری بسیار زیادی از وضعیت منطقه خاورمیانه دارد. بر همین اساس هم در بعد بینالمللی ما نیازمند همکاری تمامی این کشورها برای ریشهکن کردن تمامی ابعاد و ریشههای افراطیگری و تروریسم هستیم. اما در بعد منطقهای نیز تنها همکاری و همگرایی تمامی کشورهای آسیبدیده از تحرکات تروریستی چون ایران، سوریه و عراق است که میتواند امر مبارزه با داعش را به نتیجه برساند. ورود کشوری چون روسیه به این ائتلاف نیز به جهت ترس و نگرانی نسبت به نفوذ و گسترش دامنه فعالیتهای گروههای تروریستی به مناطق تحت تسلط این کشور بوده است. ورود آمریکاییها به حوزههای امنیتی روسها در کشورهایی چون گرجستان و اوکراین یا عدم تمایل برای برچیدن سپر دفاع موشکی که به بهانه فعالیتهای هستهای ایران مستقر شده بود مقامات مسکو را به این نتیجه میرساند که با وجود توافق جامع هستهای دلیل اصلی استقرار این موشکها نه ایران، بلکه مقابله با تحرکات روسیه است.
علاوه بر این اهمالکاری مقامات واشنگتن در خشکاندن ریشههای تروریسم و حمایت از برخی تحرکات جنایتکارانه دولتهای ارتجاعی منطقه کشورهای ایران و عراق، روسیه و سوریه را به تفکر نسبت به تشکیل ائتلافی رسانده است که در برابر ائتلاف دروغین ضدداعشی غرب بایستد و از حقوق حاکمیتی خود دفاع کند. طبیعی است که دشمنان این ائتلاف با ابراز ناخرسندی از تشکیل آن از هر اقدامی که منجر به فروکش کردن شعلههای تروریسم منطقهای و بازگشت آرامش به کشورهای این حوزه باشد استقبال نمیکنند و تمامی عزم و همت خود را هم بر شکست بخشی از تحرکات آن متمرکز خواهند ساخت. این در حالی است که ما به حول و قوه الهی و با حمایت نظامهای مردمسالار منطقه اجازه نمیدهیم تروریستها بیش از این در منطقه جولان داده و کشورهایی چون عراق و سوریه یا حتی یمن را مورد آماج حملات خود قرار دهند. در پاسخ به افرادی هم که میگویند ائتلاف روسها با ما با هماهنگی آمریکاییها صورت گرفته است نیز میخواهم بگویم در سالهای قبل نیز گفته میشد برخورد آمریکا با گروههای تروریستی منطقه با همکاری ایران صورت گرفته است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه حرف و سخن مشترک با حامیان تروریسم نداشته و هرگز از موضع آنها حمایت نکرده است.
برآوردتان از عملکرد ائتلاف تماس در مبارزه با گروه داعش چیست؟
من عنوانی را که شما برای این گروه انتخاب کردهاید نمیپذیرم.
این عنوانی است که از سوی اعضای ائتلاف مذکور برای آن انتخاب شده است.
من این ائتلاف را «مقاومت منطقهای» میدانم و معتقدم این مقاومت منطقهای که روز به روز در حال رشد و قوتگیری است میتواند بر بحرانهایی که به صورت تصنعی و با حمایت مثلت شوم استکبار، ارتجاع و صهیونیسم پدیدار آمده است فائق آید. اما این اقدام، امری زودهنگام نیست.
یعنی منفعت سعودیها نیز در پایداری گروههایی نظیر داعش است. آنها طی روزهای اخیر هم محمد بن سلمان وزیر دفاعشان را راهی مسکو کردهاند تا با مقامات کرملین در مورد تحرکات روسیه در مبارزه با جریانات افراطگرایانه منطقه مذاکراتی انجام دهد.
تلاشهای سعودیها برای افزایش دامنه دیپلماسی منطقهای و جهانی خود امری دور از انتظار نبود. یعنی سعودیها گمان نمیکردند که روسها نیز وارد این جریان شوند و حالا که مسکو تصمیم گرفته است با قرار گرفتن در ائتلاف برخی از کشورهای منطقه به مقابله با جریانات تروریستی چون داعش بپردازد آنها تصمیم گرفتهاند وارد عمل شوند و پوتین را ترغیب به کنار زدن دولت اسد کنند تا مبارزه با داعش. این در حالی است که به سبب به خطر افتادن امنیت ملی روسیه، مسکو حاضر نیست با پذیرش وعدههای مالی یا اقتصادی سعودیها دست از حمایتهای خود از دولت اسد بردارد.
مقامات کرملین اقدامات جنایتکارانه سعودیها در کاهش قیمت نفت همزمان با تشدید تحریمهای اقتصادی اروپا علیه روسیه را که با هدف تحت فشار قرار دادن تهران و مسکو انجام شده بود از یاد نبردهاند مضاف بر اینکه حمایتهایی که سعودیها از تروریسم انجام دادند مرز و جغرافیای خاصی را شامل نشد و کشورهای حوزه آسیای میانه و قفقاز را که در قلمرو استراتژیک روسها قرار دارند نیز تحت تاثیر قرار داد. قطعاً با یکسره شدن وضعیت سوریه و خاتمه جنگ در این کشور، تروریستهای افراطی مناطق تحت قلمرو روسها به کشورهایشان بازمیگردند و اقدامات خشونتآمیز خود را در آن مناطق ادامه میدهند. تروریستهایی که با حمایتهای سعودیها از هیچ اقدام غیراخلاقی و غیرانسانی واهمه ندارند و مدام در حال کشت و کشتار و خلق فجایع جدید انسانی در تمامی مناطق تحت تسلط خود هستند. دولت جدید سعودی با این دست از اقدامات چه در عراق و سوریه و چه در یمن و بحرین نشان داد که از صلاحیت اداره یک کشور برخوردار نیست و نباید اجازه داد تا با سیاستهای تفرقهافکنانه و ناجوانمردانه خود منطقه را گرفتار جنگ و آشوبی جدید کند.
مقامات کرملین اقدامات جنایتکارانه سعودیها در کاهش قیمت نفت همزمان با تشدید تحریمهای اقتصادی اروپا علیه روسیه را که با هدف تحت فشار قرار دادن تهران و مسکو انجام شده بود از یاد نبردهاند مضاف بر اینکه حمایتهایی که سعودیها از تروریسم انجام دادند مرز و جغرافیای خاصی را شامل نشد و کشورهای حوزه آسیای میانه و قفقاز را که در قلمرو استراتژیک روسها قرار دارند نیز تحت تاثیر قرار داد. قطعاً با یکسره شدن وضعیت سوریه و خاتمه جنگ در این کشور، تروریستهای افراطی مناطق تحت قلمرو روسها به کشورهایشان بازمیگردند و اقدامات خشونتآمیز خود را در آن مناطق ادامه میدهند. تروریستهایی که با حمایتهای سعودیها از هیچ اقدام غیراخلاقی و غیرانسانی واهمه ندارند و مدام در حال کشت و کشتار و خلق فجایع جدید انسانی در تمامی مناطق تحت تسلط خود هستند. دولت جدید سعودی با این دست از اقدامات چه در عراق و سوریه و چه در یمن و بحرین نشان داد که از صلاحیت اداره یک کشور برخوردار نیست و نباید اجازه داد تا با سیاستهای تفرقهافکنانه و ناجوانمردانه خود منطقه را گرفتار جنگ و آشوبی جدید کند.
با این حساب نباید به این زودیها منتظر رفع اختلافات ایران و عربستان هم باشیم.
همینطور است. حمایت ایران از مردم مظلوم منطقه و پشتیبانی از جبهه مقاومت و دولتهایی که در خط مقدم مبارزه با صهیونیسم قرار دارند آتش به جان تمامی دولتهای ارتجاعی از جمله سعودیها زده است که در سالهای اخیر ابایی از آشکارسازی روابط پنهانی گذشته خود با اسرائیلیها نداشتهاند. آنها باید بدانند که حمایتهای ما از کشورهایی چون عراق و سوریه یا تمامی آزادیخواهان جهان حمایتهای دائمی و قاطع است و این اقدام نهتنها اقدامی اخلاقی بلکه از منظر منافع ملی نیز قابل تبیین و روشنگری است. متاسفانه تمامی وقایع سوریه یا عراق و یمن با کمکها و حمایتهای مثلث شوم استکبار، ارتجاع و صهیونیسم و به دست جماعت تکفیری که ویژگیهای جهالت و خباثت آنها بر کسی پوشیده نیست، شکل گرفته است و همراهی و حمایت از اینگونه امور در چارچوب منافع ملی ما جایی ندارد. منافع ملی ما در حیطه حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم تعریف میشود که خود یکی از اصلیترین و بنیادیترین نقاط مورد اختلاف ما با سعودیها به ویژه کابینه فعلی آن است.
دیدگاه تان را بنویسید