وضعیت رقبای حسن روحانی در انتخابات ۹۶ در گفتوگو با صادق زیباکلام
جز احمدینژاد و سردار سلیمانی سایر رقبا شانسی ندارند
بررسی لیستی از کاندیداهای ریاستجمهوری و توجه به رای کسبشده توسط این افراد، نشان میدهد که افرادی همچون قالیباف و محسن رضایی و لاریجانی شانسی برای رقابت تنگاتنگ با روحانی نخواهند داشت. صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بر این باور است که در صورت حضور محمود احمدینژاد یا قاسم سلیمانی کار تا حدودی برای روحانی سخت خواهد شد. در غیر این صورت رای زیادی از سبد اصولگرایان به آقای روحانی اختصاص خواهد یافت.
یک سال آینده قرار است بار دیگر سرنوشت مستاجر این روزهای پاستور مشخص شود. این دغدغه که آیا حسن روحانی بار دیگر به ریاستجمهوری برگزیده خواهد شد یا اینکه برخی از رقیبان او شانس بیشتری خواهند داشت به سوال مهم این روزهای عرصه سیاست ایران تبدیل شده است. بررسی لیستی از کاندیداهای ریاستجمهوری و توجه به رای کسبشده توسط این افراد، نشان میدهد که افرادی همچون قالیباف و محسن رضایی و لاریجانی شانسی برای رقابت تنگاتنگ با روحانی نخواهند داشت. صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بر این باور است که در صورت حضور محمود احمدینژاد یا قاسم سلیمانی کار تا حدودی برای روحانی سخت خواهد شد. در غیر این صورت رای زیادی از سبد اصولگرایان به آقای روحانی اختصاص خواهد یافت.
زمزمههای ماراتن انتخابات ریاستجمهوری سال 1396 از هم اکنون شنیده شده و بسیاری از فعالان سیاسی این موضوع را به شدت دنبال میکنند که چه کسی قرار است بار دیگر به ساختمان پاستور راه یابد. از نگاه شما روحانی به عنوان رئیسجمهوری که سه سال را پشت سر گذاشته است این شانس را دارد که بار دیگر به پاستور راه یابد؟
قطعاً آقای روحانی بار دیگر از این شانس برخوردار است که بتواند دوباره رئیسجمهور شود. آقای روحانی در انتخابات 96 میتواند بار دیگر رئیسجمهور شود و سایر رقبای ایشان در انتخابات خرداد 96 دستبسته هستند و نمیتوانند در این زمینه موفقیتی حاصل کنند.
فارغ از نتیجه انتخابات که امکان دارد آقای روحانی برنده آن باشد، بهتر است این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم که رقبای بالقوه آقای روحانی در انتخابات 96 چه کسانی هستند. به نظر شما چه افرادی از سوی اصولگرایان به عنوان کاندیدا در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام خواهند کرد؟
این موضوع را باید مورد توجه قرار بدهید که اصولگرایان در حال حاضر با یک بحران محبوبیت مواجه شدند که کار آنها را برای انتخابات ریاستجمهوری سال 1396 بسیار سخت کرده است. به همین دلیل در حال حاضر این جناح سیاسی دوران سختی را طی میکند.
مهمترین دلیل بحران محبوبیتی که شما به عنوان مهمترین چالش اصولگرایان در این مقطع زمانی از آن نام بردید، به چه دلیل رخ داده است؟
عامل این فقدان محبوبیت، به دوران احمدینژاد و عملکرد او بازمیگردد. به هر حال اصولگرایان در این مدت از آقای احمدینژاد به صورت کامل حمایت کردند که همین موجب شده این جناح سیاسی در این مقطع زمانی با مشکل روبهرو شود. باور من این است که اصولگرایان در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری بار دیگر این خطای استراتژیک را مرتکب شده و با حمایت خود از احمدینژاد موجب شدند که پایگاه اجتماعی آنها نزد مردم از بین برود. البته در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری یعنی در خرداد سال 1388 اصولگرایانی بودند که با احمدینژاد و رویه دولت او موافق نبودند اما در نهایت ناچار به حمایت شدند. آنها این نکته را مورد ارزیابی قرار دادند که در طرف مقابل احمدینژاد، فردی قرار گرفته بود که بسیاری از اصولگرایان با او مشکل داشته و حاضر به حمایت از او نبودند. شاید اگر فرد دیگری کاندیدا بود آنها به طور کامل پشت سر احمدینژاد قرار نگرفته و از او حمایت نمیکردند. همین حمایت موجب شد تا در حال حاضر آنها با مشکل اساسی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری مواجه شوند. وجود این بحران سبب شد که این جناح سیاسی همچنان ناچار باشد از آقای احمدینژاد حمایت کند در حالی
که بسیاری از آنها از صمیم قلب نسبت به این کار رضایت خاطر نداشتند.
اگر رقیب روحانی قاسم سلیمانی یا محمود احمدینژاد باشد در چنین شرایطی رقابت، اندکی برای او سخت میشود. اما اگر در برابر روحانی افرادی همچون محسن رضایی و محمدباقر قالیباف قرار بگیرند، میزان رای او افزایش خواهد یافت.
این عدم محبوبیت پس از پایان دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد چرا تداوم یافت. به هر حال عامل افتراق پایان یافته بود؛ به عبارت دیگر چرا این شکاف ترمیم نشد؟
پس از پایان دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد این شکاف همچنان ادامه یافت به گونهای که اصولگرایان نتوانستند با یکدیگر به توافق برسند. تجلی این عدم اجماع را میتوان در انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 دانست که اصولگرایان با چند کاندیدا وارد میدان شدند اما اصلاحطلبان روی یک کاندیدا به توافق رسیدند. در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی در هفتم اسفندماه 1394 ما شاهد این بودیم که شکاف بین اصولگرایان نه تنها ترمیم نشد بلکه گسترش بیشتری پیدا کرد. در حقیقت برخی از اصولگرایان میانهرو راه خود را جدا کرده و با اصلاحطلبان در لیست امید ائتلاف کردند. به هر حال وجود این بحران موجب شد تا اصولگرایان بار دیگر شکستی را تجربه کنند. با وجود این شکاف عمیق بعید به نظر میرسد که در جریان انتخابات 96 بتوانند به یک تفاهم برسند.
امکان دارد که بخواهند در صورت عدم تفاهم روی کاندیدایی خاص، بخواهند از آقای روحانی حمایت کنند تا آقای روحانی را وامدار خود بکنند؟
بعید میدانم. نامزد اصلی جریان تندرو آقای احمدینژاد است و نامزدی ایشان برای اصولگرایان تندرو بسیار جدی است. این جریان فارغ از همعقیده بودن با آقای احمدینژاد به این نکته اشراف کامل دارند که فرد دیگری به جز آقای احمدینژاد قادر نخواهد بود رای خوبی داشته باشد. اصولگرایان معتدل و میانهرو به هیچ عنوان حاضر نیستند از آقای احمدینژاد حمایت کنند زیرا با او اختلاف فکر دارند.
برخی از محافل خبری از احتمال کاندیداتوری علی لاریجانی نام میبرند که قادر خواهد بود مطالبات آنها را نمایندگی کند. این ارزیابی به نظر شما قرین به واقعیت است؟
بله، روایتی وجود دارد که آقای علی لاریجانی کاندیدای جریان معتدل و میانهرو است. از سوی دیگر آقای محسن رضایی و آقای قالیباف هم به عنوان افرادی هستند که احتمال کاندیداتوری آنها بسیار زیاد است. در عین حال بخشی از اصولگرایان معتدل و میانهرو ائتلاف با آقای روحانی را مطرح کردند. در چنین شرایطی آقای روحانی نامزد این جریان در انتخابات 96 خواهد شد و بدین ترتیب مقداری از سبد رای اصولگرایان کم شده و به سبد رای آقای روحانی اضافه خواهد شد. البته تمام اینها حدس و گمانهایی است که در آستانه انتخابات مطرح میشود و معلوم نیست تا چه حد عملیاتی شود.
شما به احتمال حمایت اصولگرایان تندرو از آقای احمدینژاد اشاره کردید اما بسیاری از اصولگرایان به این نکته اشاره کردند که آقای احمدینژاد گزینهای جدی نیست کما اینکه آقای باهنر به این موضوع اشاره کردند که حضور رئیسجمهور سابق در عرصه رقابت برای انتخابات ریاستجمهوری جدی نیست؟
این موضوع که امکان ندارد آقای احمدینژاد وارد رقابت برای انتخابات ریاستجمهوری شود، نظری است که آقای باهنر و شاید سایر دوستان اصولگرا داشته باشند. مهمتر اینکه اصولگرایان یک طیف و یک صدا نبوده و نمیتوان یک رای مطلق در مورد آنها صادر کرد. به همین دلیل نمیتوان به استناد گفته آقای باهنر یا سایر افراد این ارزیابی را داشت که محال است آقای احمدینژاد کاندیدا شود و ما بخواهیم این نظریه را نظریه غالب اصولگرایان بدانیم. این نکته را باید همواره مدنظر قرار داد که آقای احمدینژاد بسیار جدی تبلیغات انتخاباتی خود را شروع کرده است و عزم او برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری 96 و رقابت با حسن روحانی بسیار جدی است. سفرهای متعدد به همه کشور و ایراد سخنرانی و به دنبال آن ارائه راهکار نشان میدهد که او میخواهد اعلام کند که من هستم و شما نمیتوانید من را حذفشده دانسته و نادیده بگیرید. این اظهار وجود تنها در برابر اصلاحطلبان صورت نمیگیرد بلکه بیشتر هدفش این است که این موضوع را به اصولگرایان تفهیم کند تا او را در معادلات سیاسی خود بیشتر جدی بگیرند. نکته مهم دیگر این است که در صورت حضور آقای احمدینژاد میتوان دو احتمال را
قوی دانست؛ یا اینکه رد صلاحیت شود یا اینکه به او پیغام بدهند که بهتر است در انتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا نکند. در هر صورت احمدینژاد مشکل بسیاری از اصولگرایان در مورد نداشتن رای را نخواهد داشت. شما فرض بگیرید که آقای علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف، محسن رضایی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شدند. حال سوال اساسی این است که این افراد در صورت حضور در انتخابات ریاستجمهوری مگر چقدر رای خواهند آورد؟ این افراد رای قابل توجهی نداشته و در برابر آقای روحانی نمیتوانند نتیجه درخوری را به دست بیاورند. اگر آقای روحانی چند فرصت خوب هم به این دوستان بدهد امکان پیروزی وجود ندارد. شما در شطرنج بارها مشاهده کردهاید که گفته میشود که یک وزیر به تو آوانس داده میشود. حتی در این صورت هم امکان پیروزی وجود ندارد. اگر اصولگرایان در بازگشت به قدرت استوار باشند، چارهای ندارند جز اینکه بار دیگر به سوی احمدینژاد بروند. به هر حال او تنها گزینه است که به صورت خیلی جدی میتواند در برابر آقای روحانی قرار بگیرد. سایر گزینهها اصولاً شانسی ندارند.
شما تاکید دارید که آقای لاریجانی، قالیباف، محسن رضایی افرادی هستند که اصولگرایان تندرو روی آن به توافق نخواهند رسید. با این حال مشاهده شد که در جریان انتخاب رئیس مجلس دهم، اعضای جبهه پایداری از آقای لاریجانی حمایت کردند. به نظر شما امکان ندارد که این موضوع بار دیگر تجربهاش تکرار شود؟
چه جبهه پایداری این کار را انجام میداد یا اینکه انجام نمیداد در نهایت 30 تا 40 رای در میان آرای آقای لاریجانی جابهجا میشد. اما شما این نکته را باید مدنظر قرار بدهید که انتخابات مجلس و هیات رئیسه با انتخابات ریاستجمهوری بسیار تفاوت دارد و نمیتوان در مورد آن یک ارزیابی واحد داشت. اگر همین فردا آقای احمدینژاد کاندیدا شود بین 10 تا 15 میلیون رای دارد. بعید به نظر میرسد که بسیاری از اصولگرایان حاضر شوند از این رای چشمپوشی کنند و آن را نادیده بگیرند. به همین دلیل بسیاری از اصولگرایان در این میان در تردید به سر میبرند که باید در برابر آقای احمدینژاد چه موضعی بگیرند. از یک سو بسیاری از آنها منتقد او هستند اما در برابر اصولگرایانی وجود دارند که برای بازگشت به قدرت ترجیح میدهند که با او همپیمان شوند تا بار دیگر در راس قوه مجریه قرار بگیرند.
امکان دارد که جریان دیگری به جز جریانهای سیاسی موجود به عنوان رقیب در انتخابات ریاستجمهوری ظاهر شود و بتواند معادلات را تغییر دهد و نتیجه انتخابات به گونهای پیش برود که بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی آن را پیشبینی نمیکردند؟ این موضوع بارها مطرح شده که امکان عبور از روحانی بسیار زیاد بوده و آقای اسحاق جهانگیری کاندیدا خواهد شد.
نه، این مسالهای است که اصولگرایان مطرح میکنند که امکان دارد آقای اسحاق جهانگیری یا فرد دیگری در انتخابات 96 حضور پیدا کند. واقعیت این است که گزینه اصلاحطلبان همچنان آقای روحانی است. مگر اینکه خود آقای روحانی و رهبری جریان اصلاحات به این جمعبندی برسند که بهتر است آقای روحانی بیشتر روی مجلس خبرگان متمرکز شوند و کاندیدای دیگری وارد رقابت انتخابات ریاستجمهوری شود تا به این ترتیب امکان تحقق اهداف فراهم شود. در این شرایط امکان دارد که آقای جهانگیری یا آقای ظریف برای انتخابات ریاستجمهوری اعلام آمادگی کنند. البته این نظریه حدس و گمان است اما تا زمانی که نظر قاطع جناح اصلاحطلب، روی تداوم ریاستجمهوری آقای روحانی باشد، ایشان بار دیگر در انتخابات کاندیدا شده و پیروز انتخابات خواهند شد. در این شرایط هیچ فرد دیگری از سوی جریان اصلاحطلب کاندیدا نخواهد شد تا یک رقابت درونجناحی شکل بگیرد.
امکان دارد در انتخابات پیشرو یک نفر به عنوان نامزد واحد مطرح شده و همه از او حمایت کنند. در این صورت رایها یککاسه شده و این فرد قطعاً رقیب قدرتمندی برای آقای روحانی خواهد بود.
به نظر من بعید است که اصولگرایان تندرو یعنی جبهه پایداری روی آقای قالیباف و رضایی به توافق برسند. این افراد حاضر نیستند به این افراد رای بدهند. به نظر من کاندیدای جبهه پایداری در انتخابات پیشرو تنها آقای احمدینژاد است. این افراد قبول نخواهند کرد که روی نامزد دیگری سرمایهگذاری کنند.
در این مورد استثنایی وجود دارد که این امکان به وجود بیاید که فرد دیگری کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری از سوی اصولگرایان شود و تندرو و میانهرو روی چنین فردی اتفاق نظر داشته باشند و بتوانند در انتخابات پیشرو با یک کاندیدا وارد عرصه شوند؟
بله، یک استثنا وجود دارد که همانا سردار قاسم سلیمانی است. اگر شایعه حضور او قوت گرفته و آقای سلیمانی به صورت جدی اعلام کاندیداتوری کنند، در این صورت جبهه پایداری هم از سردار سلیمانی حمایت کرده و دیگر کاندیدای دیگری را به جامعه معرفی نمیکند.
شما احتمال کاندیداتوری آقای سلیمانی را برچه اساس مطرح میکنید؟ به نظرتان این موضوع زیاد دور از ذهن نیست به هر حال ایشان به عنوان یک رجل سیاسی در کشور شهرت ندارند و بعید به نظر میرسد که این موضوع در عمل، رنگ واقعیت به خود بگیرد؟
درست است که ایشان کمتر موضعگیری سیاسی داشتند اما به نظر میرسد جایگاه ایشان را میتوان در بین اصولگرایان تعریف کرد. با توجه به محبوبیتی که در حال حاضر آقای سلیمانی از آن برخوردار است، بعید به نظر میرسد که اصولگرایان تمایل نداشته باشند تا از محبوبیت ایشان نهایت استفاده را بکنند و ایشان را به عنوان نامزد خود معرفی کنند. در چنین شرایطی، در رقابت آتی در کشور بازنده نبوده و میتوانند برنده انتخابات شوند. البته نمیتوان با قاطعیت در این مورد نظر داد اما میتوان به عنوان یک احتمال مطرح شده در جمع اصولگرایان آن را مورد بررسی قرار داد.
بسیاری از منتقدان دولت روحانی بر این باورند که اقتصاد در انتخابات ریاستجمهوری 96 به پاشنه آشیل دولت تبدیل خواهد شد و دولت از این ناحیه آسیب خواهد دید، شما در این مورد چه ارزیابی دارید؟
اگر وضعیت اقتصادی به همین حالت ادامه پیدا کند بعید به نظر میرسد که اتفاق خاصی رخ بدهد. من بعید میدانم که وضعیت اقتصادی بدتر از این حالت شود. البته تنها ابزار اصولگرایان در انتخابات این است که بگویند دولت در زمینه اقتصاد و برجام دستاوردی نداشته و در این زمینه کارنامه قابل قبولی ندارد. برجام و اقتصاد دو گزینهای هستند که جناح راست تلاش خواهد کرد تا در این حوزه نقاط ضعف دولت را برجسته کند. به جز این دو مورد از سایر موارد نمیتوانند به نفع خود بهره بگیرند. به هر حال موضوع اقتصاد همواره مورد اقبال مردم بوده و مردم در این مورد حساسیت زیادی از خود نشان میدهند.
این پیشبینی وجود دارد که منتقدان اصولگرای دولت روی مسائل فرهنگی از جمله حجاب و پوشش نیز مانور داده و تلاش کنند تا دولت را در امر ساماندهی به این وضعیت ناموفق جلوه بدهند کما اینکه وزیر دولت به این دلیل کارت زرد گرفت. شما در این مورد چه ارزیابی دارید؟
البته انتقادات خود را در حوزه فرهنگ و پوشش مطرح خواهند کرد اما خودشان هم اطمینان دارند که این مسائل زیاد رای جمعکن نبوده و نمیتوانند در این حوزه موفق شوند. به همین دلیل بیشتر روی مساله اقتصاد کشور و لیست کردن مشکلات ناشی از رکود تمرکز خواهند کرد. آنها مرتب این نکته را تکرار خواهند کرد که اقتصاد در دوران زمامداری مدیران روحانی موفق نبوده و دولت نتوانسته است به وعدههای خود در این حوزه جامه عمل بپوشاند.
به هر حال تلاشهای منتقدان روحانی برای کاهش رای از سبد حسن روحانی در ماههای آینده شدت بیشتری به خود خواهد گرفت. به نظر شما این تلاشها منجر به نتیجه خواهد شد؟
من بعید میدانم. البته بستگی به این دارد که در طول مدت زمان باقیمانده آقای روحانی چطور از عملکرد اقتصادی خود دفاع خواهد کرد. با این حال در چنین شرایطی تبلیغات اصولگرایان چندان موفق نخواهد بود. مردم این نکته را مدنظر قرار میدهند که در سه سال گذشته تمام تلاش دولت آقای روحانی این بوده است که بحران هستهای را حل کند. به همین دلیل مردم مشکلات دولت را در این حوزه درک کرده و بر این باور هستند که باید فرصت بیشتری به دولت روحانی داد تا کاستیهای باقیمانده از دوران مدیریت احمدینژاد را جبران کند.
شما فرض کنید که زمان برگزاری انتخابات 96 فرارسیده است و آقای روحانی با حضور یک رقیب قدرتمند در انتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا کرده است. به نظر شما رای آقای روحانی در انتخابات 96 از انتخابات 92 کمتر خواهد شد یا اینکه روحانی موفق خواهد شد با عملکردش تعدادی از رایهای اصولگرایان منتقد را به خود اختصاص دهد و رای او افزایش پیدا کند.
بستگی به این دارد که اصولگرایان با چه آرایشی در انتخابات ریاستجمهوری ظاهر خواهند شد. اگر رقیب ایشان آقای سلیمانی یا محمود احمدینژاد باشد در چنین شرایطی رقابت، اندکی برای حسن روحانی سخت خواهد شد. اما اگر در برابر روحانی افرادی همچون محسن رضایی و قالیباف قرار بگیرند در چنین شرایطی میزان رای او افزایش خواهد یافت. به هر حال این افراد را هرگز نمیتوان رقیب قدرتمندی برای روحانی دانست.
دیدگاه تان را بنویسید