نگاهی به گزینههای منتقدان دولت برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم
روحانی رقیب قدرتمندی ندارد
اصولگرایانی که در انتخابات هفتم اسفندماه با اقبال مردم مواجه نشده و نتوانستند به مجلس دهم راه پیدا کنند پس از پایان مجلس نهم با فضاسازی گسترده عزم خود را جزم کردند تا در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ حضوری تعیینکننده داشته باشند و بتوانند نتیجه انتخابات را به نفع خود تغییر دهند.
اصولگرایانی که در انتخابات هفتم اسفندماه با اقبال مردم مواجه نشده و نتوانستند به مجلس دهم راه پیدا کنند پس از پایان مجلس نهم با فضاسازی گسترده عزم خود را جزم کردند تا در انتخابات ریاستجمهوری 96 حضوری تعیینکننده داشته باشند و بتوانند نتیجه انتخابات را به نفع خود تغییر دهند. به هر حال انتخابات مجلس برای بسیاری از این افراد، موجی از نگرانی را ایجاد کرد. به همین دلیل با بهرهگیری از تبلیغات گسترده، تلاش دارند تا این موضوع را به جامعه القا کنند که آقای روحانی در انتخابات 96 با تعدادی رقیب قدرتمند روبهرو خواهد شد که امکان دارد برنده انتخابات شوند.
طرح چنین موضوعاتی در واقع طرح مسائل انحرافی است که بعید به نظر میرسد بتواند جنبه عملیاتی پیدا کند و آقای روحانی در انتخابات آینده ریاستجمهوری، با کاندیداهای قدرتمندی روبهرو شود. بررسی نتایج انتخابات 92 نشان میدهد که هیچ یک از افرادی که نامشان به عنوان رقیب مطرح میشود، رقیب قدرتمندی برای آقای روحانی محسوب نمیشوند. به هر حال پایگاه اجتماعی این رقیبان مشخص است و میزان رای آنها چندان قابل توجه نیست. این موضوع را باید همواره مدنظر قرار داد که اصولگرایان با چندین کاندیدا وارد عرصه رقابت ریاستجمهوری شدند و همین موضوع به عامل شکست آنها تبدیل شد.
شاید این سوال بارها مطرح شود که هدف جریان منتقد از ارائه لیست بلندبالا از رقیبان انتخابات ریاستجمهوری و دادن هشدارهای لازم به آقای روحانی چیست؟ به نظر میرسد که مهمترین هدف این است که این افراد همچنان خود را در راس اخبار قرار داده و بخواهند با طرح موضوعاتی از این دست، افکار عمومی را منحرف کنند. به عبارت دیگر این هدف دنبال میشود که برای دولت آقای روحانی دغدغه درست کرده و توان دولت را صرف موضوعاتی همچون انتخابات ریاستجمهوری 96 بکنند. در حالی که این انتظار وجود دارد که دولت از فرصتهای پیشرو برای رفع مشکلات مردم بهره بگیرد و توان و زمان خود را صرف انتخابات ریاستجمهوری نکند. به عبارت دیگر، ورود زودهنگام به انتخابات، به هیچوجه به نفع دولت نیست.
این نکته را مدنظر قرار دهید که اصولاً چهار سال زمان بسیار اندکی است که دولتی بخواهد تغییرات اساسی ایجاد کند و بهبودی در شرایط موجود کشور به وجود بیاورد. اهمیت توجه به این موضوع با توجه به مشکلات گستردهای که دولت احمدینژاد برای کشور ایجاد و کشور را با یک بحران مواجه کرده بود، دوچندان میشود. دولت آقای روحانی در ابتدای امر تلاش کرد تا جلوی سرعت افزایش قیمتها و تورم را بگیرد و در این زمینه موفق عمل کرد. به گونهای که تورم بسیار بالا مهار شد. در گام مهم دیگر، دولت تلاش کرد بحران پرونده هستهای ایران را حل کند.
مذاکرات گسترده با قدرتهای بزرگ بعد از برگزاری جلسات متعدد به ثمر نشست و به این ترتیب تحریمهایی که اقتصاد کشور را با بحران مواجه کرده بود، برداشته شد. در حال حاضر دولت تلاش دارد تا در فضایی به دور از تهدیدات جهانی به ترمیم اقتصاد کشور بپردازد و به همین دلیل به فرصت بیشتری برای پیشبرد اهداف خود نیاز دارد. فارغ از این در عرف جامعه ما روسای جمهور همه به مدت هشت سال قدرت را در اختیار داشتند.
به نظر میرسد در حال حاضر جریان رقیبی که در سال 1388 در مقام دفاع از رئیسجمهور سابق تاکید داشت که باید رئیسجمهور دو دوره در راس قدرت حضور داشته باشد، در این مقطع زمانی با رقیبتراشی برای روحانی سعی دارد این موضوع را به جامعه القا کند که در حال حاضر تعداد گستردهای رقیب برای انتخابات 96 وجود دارد که آقای روحانی ناچار است نتیجه انتخابات را به این افراد واگذار کرده و با پاستور خداحافظی کند. لازم است با مردم در این زمینه گفتوگویی داشته باشید تا متوجه شوید که بسیاری از مردم تاکید دارند که لازم است تا بار دیگر هم آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور انتخاب شوند. به همین دلیل نمیتوان به این گزینه فکر کرد که امکان دارد که فرد دیگری وارد عرصه شود. اگر جریانی تلاش دارد تا برای آقای روحانی رقیبتراشی کند، در واقع با رای مردم تقابل کرده است. بیان این نکته به این معنا نیست که نمیتوان نسبت به عملکرد دولت نقد داشت. به هر حال دولت همواره تلاش دارد تا انتقادهای سازنده را به کار بگیرد و در این میان از انتقادها استقبال میکند کما اینکه بسیاری از طرفداران دولت انتقادهای خود را از دولت مطرح میکنند. استقبال از انتقادات موجب
میشود تا بسیاری از نقاط ضعف برطرف شود.
منتقدان دولت روحانی با ارائه لیستی بلندبالا از رقیبان روحانی در انتخابات پیشرو تلاش دارند تا با فضاسازی ابتکار عمل را در دست بگیرند. به هر حال افرادی به عنوان رقیب مطرح میشوند که پتانسیل جذب رای در تهران را نیز نداشته و با نه بزرگ مردم تهران روبهرو شدند. هدف از این فضاسازی این است که مردم در این عرصه محک زده شوند. در این میان رقبا این هشدار را دادهاند که تمام رقبای روحانی در انتخابات 96 که هر یک سه تا چهار میلیون رای داشتند، قرار است بر روی یک کاندیدا توافق کرده و همه منتقدان دولت روحانی به آن فرد رای بدهند و در این صورت دیگر روحانی رئیسجمهور نمیشود. در پاسخ به این اظهارنظر و قضاوت باید گفت که در حال حاضر رقیبی قدرتمند برای آقای روحانی وجود ندارد اما امکان دارد ائتلافی شکل بگیرد و همه به آن فرد رای بدهند. این موضوع در آیندهای نهچندان دور مشخص خواهد شد و در آن زمان باید به این سوال پاسخ داد. در شش ماه آینده بسیاری از این ابهامات مشخص خواهد شد و میتوان در مورد ساختار اجماع اصولگرایان منتقد دولت نظر داد. هر چند باور من این است که مردم تمایل دارند رئیسجمهور فعلی این فرصت را پیدا کند تا بتواند چهار
سال دیگر به کار خود ادامه بدهد. به هر حال دولت برنامههای زیادی تدوین کرده که در فرصت یک سال باقیمانده نمیتوان بسیاری از آنها را به سرانجام رساند. البته دولت باید توجه کافی را مبذول دارد تا مبادا رقیبش در انتخابات پیشرو از مشکلات اقتصادی به عنوان برگ برنده بهره بگیرد.
نکته جالب این است که تا مدتی پیش برخی نام محمود احمدینژاد را به عنوان رقیب ذکر میکردند حال آنکه بعد از گذشت مدت زمانی این موضوع بارها از سوی برخی از اصولگرایان مطرح شده است که حضور احمدینژاد برای رقابت انتخابات ریاستجمهوری سال 1396 چندان جدی نیست. به نظر من استقبال اصولگرایان از کاندیداتوری محمود احمدینژاد در واقع توهمی بود که خود آقای احمدینژاد به آن دامن میزد. به هر حال اصولگرایان در چند سال گذشته تاوان حمایت همهجانبه از احمدینژاد را پرداخت کردند و به نظر من بعید است که بخواهند بار دیگر با کارت او بازی کرده و آینده سیاسی خود را به خطر بیندازند. هدف احمدینژاد و اطرافیان او بیشتر این بود تا جامعه را محک بزنند. اینکه آیا احتمال کاندیداتوری او برای انتخابات 96 قوت میگیرد یا نه. مهمتر اینکه احمدینژاد از هر ابزاری استفاده میکند تا در صدر اخبار باقی بماند. به همین دلیل این بار از این رویکرد بهره گرفته است.
در حالی که خود به خوبی میداند که امکان بازگشت و حمایت مردم از او وجود ندارد کما اینکه بسیاری از مردم به این نکته اذعان دارند که احمدینژاد موجب شده که کشور با چنین وضعیتی مواجه شود و بسیاری از سرمایههای کشور بر باد برود. جامعه نهتنها باید مانع بازگشت احمدینژاد شود بلکه باید تلاش کند تا به هیچوجه چنین تفکری در جامعه پیروز نشود. در بین رقبای مطرحشده برای آقای روحانی بسیاری از علی لاریجانی رئیس قوه مقننه نام میبرند. به هر حال ایشان در حال حاضر، موقعیت بسیار خوبی دارد و بعید میدانم که بخواهند ریاست قوه مقننه را رها کرده و ریسک حضور در انتخابات ریاستجمهوری را به جان بخرند. انتخاباتی که مشخص نیست در آن چقدر رای خواهد آورد. مهمتر اینکه ترجیح ایشان نیز این است که آقای روحانی برای چهار سال دیگر، بازهم انتخاب شده و در راس قوه مجریه قرار بگیرند.
دیدگاه تان را بنویسید