تاریخ انتشار:
نگاه ایران به همسایگان هیچگاه حذفی نبود
گذار عربستان به الگوهای تعاملی
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره بر روابط خوب با همسایگان تاکید داشته است؛ به ویژه در دولت یازدهم، هم شخص رئیسجمهور و هم وزیر امور خارجه در برنامه سیاست خارجیشان بحثحسن همجواری و روابط خوب با همسایگان را مورد تاکید قرار دادهاند و در برنامهای که برای رای اعتماد وزیر خارجه به مجلس ارائه شده بود، این موضوع کاملاً پررنگ بود.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره بر روابط خوب با همسایگان تاکید داشته است؛ به ویژه در دولت یازدهم، هم شخص رئیسجمهور و هم وزیر امور خارجه در برنامه سیاست خارجیشان بحث حسن همجواری و روابط خوب با همسایگان را مورد تاکید قرار دادهاند و در برنامهای که برای رای اعتماد وزیر خارجه به مجلس ارائه شده بود، این موضوع کاملاً پررنگ بود. در مورد خاص عربستان در دولت جدید، ایران چند بار اعلام کرده است که آماده گفتوگوست و دکتر ظریف نیز چندین مقاله در روزنامههای غربی و عربی منتشر و بحث ایجاد یک مجمع گفتوگو در منطقه خلیج فارس را مطرح کردند. از جمله در آوریل ۲۰۱۵، ایشان در مقالهای در روزنامه نیویورکتایمز جزییاتی از این ایده را شرح دادند. همچنین در آگوست امسال در مقالهای که همزمان در چهار روزنامه عربی در لبنان، مصر، کویت و قطر منتشر شد، علاوه بر طرح مجدد این ایده، پیشنهادهای قابل اجرای دیگری برای تشویق گفتوگو و همکاری با کشورهای حوزه خلیج فارس مطرح شد. لذا بحث روابط خوب و گفتوگو با عربستان همواره از جمله مواردی بوده که ایران از آن استقبال کرده است. البته مشکلات پیچیدهای در منطقه وجود دارد و نمیتوان انتظار
داشت که خیلی سریع تمام این مشکلات رفع و رجوع شود. اما به هر حال نخستین گام، گفتوگوست و بدون آن هیچ راهحل معجزهآسا و خود به خودی برای حل این مشکلات پیچیده وجود ندارد. از دیگر سو باید توجه داشت که ایران طی این مدت یک رابطه نامتقارن سیاسی با عربستان داشته یعنی جمهوری اسلامی سفیرش را از ریاض فرانخوانده و در سالهای اخیر همواره سفیر ایران در عربستان مستقر بوده است. به همین خاطر معرفی سفیر جدید از سوی ریاض اقدام مثبتی تلقی میشود و با توجه به طی سیر مراحل بررسی صلاحیت سفیر معرفیشده در نهادهای مربوطه و اعلام موافقت ایران، سفیر جدید به زودی کارش را آغاز خواهد کرد که میتواند شروع یک دوره جدید در روابط دو کشور و همچنین تعدیل برخی سیاستهای عربستان در منطقه و در قبال ایران باشد.
برای بررسی سیاست خارجی عربستان در قبال منطقه و چرایی تغییرات اخیر سیاست ریاض در قبال منطقه باید به پنج سال پیش رجوع کنیم. سیاستی که عربستان بعد از بیداری اسلامی در منطقه در پیش گرفت، سیاستی است که آمریکاییها از آن با عنوان سیاست مشت آهنین نام میبرند. تبلور این سیاست نیز تماس تلفنی بود که در روز هشتم فوریه یعنی سه روز پیش از سقوط «حسنی مبارک»، ملک عبدالله پادشاه مرحوم عربستان با باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا برقرار کرد. به نوشته نیویورکتایمز ملک عبدالله در این تماس از اوباما خواسته بود به طور کامل از مبارک پشتیبانی کند و حتی به قیمت کشته شدن تعداد بسیار زیادی در مصر، حسنی مبارک، میبایست به عنوان حاکم مصر حفظ شود. این سیاست مشت آهنین عبارت است از حفظ متحدان با ابزار نظامی به هر قیمتی (مثل مورد بحرین و یمن) یا تغییر رژیم در حکومتهای غیرهمسو در کشورهایی نظیر سوریه. این سیاست در واقع از فوریه 2011 شروع شد و ربطی هم به ایران ندارد. به نظر من طرح ایرانهراسی یا ایراد اتهامات بیاساس به ایران مبنی بر مداخله در امور اعراب، نوعی فرافکنی و با هدف توجیه سیاست مشت آهنین عربستان در کشورهای پیرامون عربستان صورت
گرفته است.
جدای از این به نظر میرسد یکی از موارد مناقشه میان ایران و عربستان در برهه فعلی، سوریه است. در مورد سوریه نیز عربستان معتقد بوده است که نظام حاکم بر سوریه میبایست در امتداد همان سیاست مشت آهنین و رویکرد نظامی، توسط گروههای مسلح مخالف دولت این کشور تغییر کند. در صورتی که ایران چنین اعتقادی ندارد و معتقد و متعهد به راهحل سیاسی در سوریه بوده و هست. طرح چهار مادهای پیشنهادی ایران که نزدیک به دو سال است روی میز است نیز تبلور همین اعتقاد و التزام است. جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که باید یک راهکار منصفانه سیاسی در مورد بحران سوریه دنبال شود و این بحران راهحل نظامی ندارد. سیاستهای ایران نیز عمدتاً در این چارچوب مطرح شدهاند. این در حالی است که عربستان با تکیه بر راهکار نظامی، نسبت به طرحها و ابتکارات ارائه شده سیاسی برای ایجاد صلح و ثبات در سوریه جواب مناسبی تاکنون نداده است.
طرح چهار مادهای ایران از دو سال پیش مطرح است و شامل چهار مرحله آتشبس فوری، تشکیل دولت وحدت ملی، توافق بر سر قانون اساسی جدید سوریه و در نهایت برگزاری یک انتخابات آزاد و فراگیر در سوریه است. قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت که همین چند روز قبل در شورای امنیت تصویب شد و نتایج مذاکرات وین ۱ و ۲ را تایید کرد، کم و بیش در همین چارچوب پیشنهادی ایران تنظیم شده است و جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا نیز بر این امر اذعان کرده است. ایران قبل از نهایی کردن این طرح، رایزنیهایی با کشورهای ترکیه، قطر و مصر انجام داد و حتیالمقدور نظرات این کشورها را در طرح خود لحاظ کرد. با این حال عربستان در آن مقطع حاضر به بررسی طرح نشد، به همین خاطر تغییر رویه امروز عربستان بسیار معنیدار است. در آن زمان حتی طرحی هم از سوی مصر تحت حاکمیت محمد مرسی برای بحران سوریه مطرح شد که در آن هم سعودیها حاضر به مشارکت نشدند. همینطور در نشستهای ژنو 1 و 2 در مورد سوریه، مهمترین مخالف دعوت از ایران، عربستان بود. در مذاکرات ژنو۲ ایران ابتدا دعوت و بعد این دعوت پس گرفته شد و بعداً جان کری صریحاً ادعا کرد «عربستان تهدید کرده بود که اگر ایران در این
مذاکرات شرکت کند نهتنها خودش در این مذاکرات شرکت نمیکند بلکه اپوزیسیون سوریه را نیز از شرکت در این مذاکرات بازخواهد داشت.» با این حال در برهه کنونی شاهد هستیم که در سه دور مذاکرات اخیر در مورد سوریه یعنی وین 1 و 2 و مذاکرات نیویورک، تهران و ریاض هر دو مشارکت کرده و نظراتشان را نیز مطرح کردند. باوجود برخی اختلافنظرها و شیطنتها، حضور ایران و عربستان در این نشستها قطعاً یک گام مثبت به جلو تلقی میشود.
باید توجه داشت همکاری میان کشورها دارای سطوح مختلفی است که نخستین گام آن گفتوگو و تبادلنظر آزادانه است تا طرفین با نظرات همدیگر آشنا شوند. مجمعها یا فرومهای گفتوگو محمل مناسبی برای اینگونه تبادلنظرهای سطح بالاست که پیشنهاد دکتر ظریف هم ناظر به اینگونه مجامع است. دومین سطح، ورود به مذاکرات با هدف ورود به مذاکرات جدی سیاسی با هدف مدیریت بحران یا کم کردن اختلافات است. سومین سطح، دستیابی به یک توافق سیاسی است که در این مرحله دو کشور نقاط اختلافی را حل و فصل میکنند و بیشتر روی نقاط مشترک متمرکز میشوند. سطوح بالاتر همکاریها نیز به ایجاد ائتلافها، اتحادها، اتحادیهها و نظایر آن منجر میشود. بنابراین روندی که در وین 1 و 2 و مذاکرات نیویورک آغاز شده است، روند مثبتی در روابط ایران و عربستان است و میبایست ادامه یابد.
در خصوص تجدید نظر در رویکرد ریاض نسبت به مسائل منطقه و ایران، باید به نقش و اهمیت ائتلاف چهارگانه روسیه، ایران، سوریه و عراق نیز توجه کافی کرد. ورود روسیه به جنگ سوریه، این بحران را از یک بحران منطقهای به بحران جهانی ارتقا داد و چشمانداز راهحل نظامی برای تغییر رژیم در سوریه را بسیار کمرنگ کرد. احتمالاً کشورهای مخالف دولت سوریه بعد از شکلگیری این ائتلاف به این نتیجه قطعی رسیدهاند که سوریه راهحل نظامی ندارد و لذا این کشورها نیز وارد گفتوگوهای سیاسی جدی شدهاند و تغییر رویکرد عربستان نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است.
در مورد ارتباط برجام با مذاکرات مربوط به سوریه، با اینکه این دو ارتباط مستقیمی با هم ندارند، ولی میتوان از الگوی مذاکرات برجام برای دستیابی به توافق در مورد سوریه نیز استفاده کرد. البته از ابتدای مذاکرات هستهای، مذاکرهکنندگان به درستی تصمیم گرفتند مسائل منطقه را با مسائل برجام و هستهای پیوند نزنند. لذا برجام و مسائل منطقه در دو سال گذشته به صورت جدا از هم مورد بررسی قرار گرفت و این دو رابطه مستقیمی با هم نداشتهاند. ولی وقتی ایران و قدرتهای جهانی توانستند بر سر مساله پیچیدهای چون مساله هستهای که بیش از 10 سال تداوم داشته است، به توافق برسند، توافق بر سر سوریه نیز دور از دسترس نیست.
در نهایت اینکه نشانههایی که از تغییر رویکرد عربستان دیده میشوند، بسیار مهم هستند. ایران همواره و به ویژه بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم آماده گفتوگو و تعامل با عربستان به عنوان یک کشور همسایه و مسلمان بوده است. با این حال با امتناع و عدم تمایل عربستان برای این کار امکان این مهم فراهم نشده بود. با این حال دیدارهای دو طرف در مذاکرات سهگانه در رابطه با سوریه و به ویژه دیدار دو وزیر خارجه در حاشیه اجلاس وین۲ میتواند شروع یک روند مثبت و تاثیرگذار در تحولات منطقه باشد. ریاض به ویژه در پنج سال گذشته تلاش داشته است ایران را از معادلات منطقهای حذف کند، در صورتی که ایران اینگونه نگاه و رویکردی نداشته و همواره بر رویکردی مشارکتجویانه تاکید کرده است. ایران معتقد است دوره حذف دیگر کشورها و همسایگان از تحولات منطقهای سپری شده است و دیگر بازیهای برد-باخت در منطقه نداریم و بازیهای برد-برد یا باخت-باخت جایگزین آن شدهاند. نگاه ایران طی این سالها مشارکتجویانه بوده یعنی هم آماده مشارکت دادن دیگر کشورها در ترتیبات منطقهای و مکانیسمهای مدیریت و حل بحران بوده و هم خود آماده مشارکت در این ساز و کارها بوده است.
اکنون ایران و عربستان به عنوان دو کشور بزرگ، قدرتمند و همسایه در منطقه چارهای جز همزیستی و همکاریهای بلندمدت با یکدیگر ندارند. این امیدواری وجود دارد که موضع ریاض در منطقه تحولی سازنده و واقعی داشته باشد و در آینده شاهد روابط بهتر و نزدیکتر دو کشور باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید