تاریخ انتشار:
ارزیابی محمدعلی سبحانی از چشمانداز روابط ایران و عربستان
در مسیر تنشزدایی
محمدعلی سبحانی، سفیر پیشین ایران در اردن و لبنان در گفتوگویی تفصیلی با هفتهنامه «تجارت فردا» چشمانداز روابط ایران و عربستان سعودی را مثبت ارزیابی و تاکید کرد انتخاب سفیر و حضور وزرای خارجه تهران و ریاض در مذاکرات صلح سوریه، آثار و علامتهایی از بهبود رابطه است و این علائم، آغاز تنشزدایی محسوب میشود.
محمدعلی سبحانی، سفیر پیشین ایران در اردن و لبنان در گفتوگویی تفصیلی با هفتهنامه «تجارت فردا» چشمانداز روابط ایران و عربستان سعودی را مثبت ارزیابی و تاکید کرد انتخاب سفیر و حضور وزرای خارجه تهران و ریاض در مذاکرات صلح سوریه، آثار و علامتهایی از بهبود رابطه است و این علائم، آغاز تنشزدایی محسوب میشود. سبحانی معتقد است حتی اگر مشکلاتی نیز بر سر راه تعامل دو کشور وجود داشته باشد در نهایت همفکری ایران و عربستان به ایجاد نوعی تفاهم منجر خواهد شد اما برای رسیدن به این هدف نباید عجله کرد. او این تنشزدایی را در راستای منافع ایران توصیف کرده و گفت از آنجا که هدف نخست مقامات ایران قرار دادن کشور در مسیر توسعه است، بحث امنیت در منطقه اهمیت بسزایی پیدا میکند که بخش عمدهای از این تامین امنیت منطقه نیز در گرو بهبود روابط تهران و ریاض است. همچنین به گفته این کارشناس شرایط و واقعیتهای جهان امروز ایجاب میکند با سیاست برد-برد به دنبال راهحلهای دیپلماتیک باشیم و ایران و عربستان هم میتوانند مسیر دو سر سود را برای روابط خود انتخاب کنند.
روابط ایران و عربستان تقریباً از ابتدای انقلاب به واسطه رقابتهایی که میان دو کشور حاکم بود روابط پرفراز و نشیبی بوده است. شما روند فعلی روابط ایران و عربستان سعودی را چطور میبینید؟
مدتی است که برخی مشکلات منطقهای و همچنین مسائلی چون حادثه منا، روابط ایران و عربستان را به عنوان دو کشور بزرگ اسلامی تحت تاثیر قرار داده است. این روابط تا حدودی هم متاثر از تنشهای تبلیغاتی شد که همچنان ادامه دارد. بخشی از تنشها میان دو کشور به مسائل منطقهای مربوط میشود. به نظر من عمده مشکلات ایران و عربستان ناشی از اختلافات منطقهای است زیرا در سطح منطقه، از سوی دو کشور ارزیابیها و تحلیلهای متفاوتی وجود دارد و این دیدگاههای متفاوت عامل اصلی و مهم شکل گرفتن اختلافات میان تهران و ریاض است. دو کشور در مسائل یمن، سوریه، عراق و لبنان اختلاف دیدگاههای عمدهای دارند که این اختلاف دیدگاهها در روابط دو کشور تاثیرات منفی زیادی بر جای گذاشته است. معتقدم مسیر حل مشکلات ایران و عربستان به گونهای نیست که اول بخواهند تمامی مشکلاتی که در حوزه منطقهای دارند حل و فصل شود و سپس به سمت بهبود روابط دوجانبه گام بردارند بلکه همزمان با وجود این مشکلات، دو طرف باید عزم خود را جزم کنند تا هم پیرامون روابط دوجانبه و هم حل مشکلات موجود گفتوگو و رایزنی کنند. همچنین یکی از مشکلات بزرگی که امروزه وجود دارد این است که
قدرتهای منطقهای و جهانی از مذهب سوءاستفاده میکنند و متاسفانه موجب مشکلات فرقهای میشوند. این حساسیتهای فرقهای امروز وجود دارد و اگر رقابتهای میان ایران و عربستان کاهش پیدا کند یقیناً حساسیتهای فرقهای نیز کاهش خواهد یافت و به تبع آن بسیاری از مشکلاتی که وجود دارد، برطرف خواهد شد.
چندی پیش عربستان سعودی سفیر خود در تهران را معرفی کرد که برخی این اقدام سعودی را بیانگر تغییر رفتار ریاض در مقابل تهران توصیف کردهاند. این اقدام عربستان و همچنین حضور دو کشور در مذاکرات صلح سوریه را میتوان سیگنالهایی مبنی بر تمایل ریاض برای عادیسازی روابط دانست؟
انتخاب سفیر و حضور وزرای خارجه تهران و ریاض در یک اجلاس، آثار و علامتهایی از بهبود رابطه است و باید بدانیم که این علائم، آغاز تنشزدایی محسوب میشود. با در نظر گرفتن اتفاقاتی که طی این مدت پیش آمده، کاملاً مشخص است که روابط تهران و ریاض به سمت بهبود در حال حرکت است و در دو کشور مقاماتی هستند که در تلاشند تا دو طرف به این بهبود روابط نائل شوند. البته این بدان معنا نیست که اکنون ایران و عربستان در مسیر تنشزدایی قرار گرفتهاند و تمام مشکلات سابق نیز حل و فصل شده است. در واقع اکنون نباید به سرعت نتیجه بگیریم با آمدن سفیر عربستان به ایران یا برگزاری چندین مذاکره برای سوریه با حضور وزرای خارجه تهران و ریاض تمام مشکلات فیمابین حل شده است. در این رابطه نباید شتابزده ارزیابی داشته باشیم، بلکه میتوان گفت تلاشهای بسیار زیادی در دو کشور وجود دارد تا مشکلات میان ایران و عربستان حل و فصل شود. در این میان مواردی همچون انتخاب سفیر را میتوان یک سیگنال مثبت تلقی کرد زیرا زمینهای برای گفتوگوهای بیشتر و اثرگذارتر خواهد بود. باید توجه داشت هر گفتوگو و مذاکرهای، زمینه و وسایلی را میطلبد این در حالی است که وجود سفیر
در یک کشور زمینه و وسیله اولیه یک گفتوگوست که باید فراهم شود. امروز از طرف سعودیها این امر با جدیت بیشتری دنبال میشود و آنها به دنبال اعزام سفیرشان به ایران هستند. البته ما در عربستان سفیر داریم و ایشان نیز به خوبی وظایفشان را در کشور مذکور انجام میدهند.
همچنین من تصور میکنم که به دنبال عدم توفیق عربستان در سوریه و یمن، ریاض به این نتیجه رسیده که با رفتارهای خصمانه و تنشزا در قبال ایران نمیتواند منافعش را پیگیری کند و همین امر تا حدودی مسبب تغییر رفتار و سیاستهای حاکمان سعودی در برابر ایران شده است.
حضور تهران و ریاض در نشستهای وین 1 و 2 و نیویورک برای حل بحران سوریه تا چه حد توانسته به آب شدن یخ روابط دو کشور کمک کند؟ در کل نگاه عربستان به این نشستها را با توجه به مخالفتهایی که در ابتدا نسبت به حضور ایران داشت، چطور میبینید؟
اگر بگوییم که امروز فرصتهایی برای بهبود فضای مناسبات تهران و ریاض به وجود آمده است، این فرصت در وهله نخست به گفتوگوهای مربوط به سوریه بازمیگردد. تاکنون سه جلسه مهم برای حل بحران سوریه با حضور دو قدرت منطقهای یعنی ایران و عربستان برگزار شده است. طی این جلسات، دو کشور نقش مهم و تاثیرگذاری داشتند و شاهد صدور قطعنامه 2254 در نیویورک بودیم.
دستیابی به این نتایج بخشی از همکاری ایران و عربستان را نشان میدهد و فضای مذاکرات نیز بهرغم مشکلاتی که وجود دارد، نشان میدهد هر دو طرف به خصوص سعودیها که درباره برخی مسائل خیلی موضع سرسختانهای داشتند، امروز به این نتیجه رسیدهاند که اگر در گفتوگوها حاضر نشوند یا شرایط را به گونهای دنبال کنند که مورد قبول نباشد به نوعی منزوی خواهند شد.
به نظر من سرسختی عربستان در قضایای سوریه کاهش یافته و این بیانگر آن است که اگر در زمینهای گفتوگوها را آغاز کنیم از آن طریق میتوانیم مشکلات را کاهش دهیم. باز هم تاکید میکنم که نباید انتظار داشته باشیم تمام مشکلات به سرعت حل و فصل شود بلکه باید در برهه فعلی در مسیر کاهش مشکلات و تنشها حرکت کنیم. زیرا پروندههای زیادی بین دو طرف وجود دارد که باید به نوبت حل و فصل شود؛ از فاجعه منا گرفته تا برخی کارشکنیها در فرآیند مذاکرات هستهای و همچنین توضیح درباره اهداف منطقهای ایران که نمیخواهد نوعی جنگ طایفهای و فرقهای را با عربستان و برخی کشورهای دیگر پدید آورد. آنچه مهم است اینکه در فرآیند گفتوگو میتوان برای این مسائل راهحل پیدا کرد.
با توجه به اینکه ایران و عربستان دو کشور بزرگ و مسلمان در منطقه هستند، تنشزدایی و حل اختلافات دو کشور تا چه حد میتواند زمینهساز حل مشکلات و بحرانهای منطقهای شود؟
بدون شک حل اختلافات ایران و عربستان در بهبود اوضاع منطقه بسیار تاثیرگذار است. یکی از زمینههای بحرانهای داخل سوریه و عراق مشکلات فرقهای است. متاسفانه بخشهای زیادی از این تنشها به حساب اختلافات ایران و عربستان گذاشته میشود و فضای کل منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد. تهران و ریاض باید این تنشها را کاهش دهند و کاملاً هم توانایی آن را دارند. لذا باید تلاش شود زمینه برای توطئهگران و کشورهایی که میخواهند جنگ شیعه و سنی و جنگ فرقهای به وجود آورند و مردم را مقابل هم قرار دهند، از بین برود.
موفقیت ایران در مذاکرات هستهای و رسیدن به برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) این مساله را مطرح کرده است که ایران همچنان که در بحث هستهای توانست به نتایجی دست یابد در بحثهای منطقهای نیز میتواند به خوبی عمل کند. شما چنین فرضیهای را قبول دارید؟
باید حواسمان باشد که بحث توافق هستهای را نمیتوان فقط به حساب ایران گذاشت بلکه این موفقیت دیپلماسی و بازی برد-برد است. اگر نتوانیم تحلیل دقیقی از این موضوع ارائه دهیم توقع اضافی پیدا میکنیم. برجام محصول یک همکاری و بازی برد-برد و دیپلماسی است. لذا برجام یک مدل و روش است و اگر این مدل و روش توسط قدرتهای منطقهای و جهانی در مساله سوریه نیز مورد توجه قرار گیرد نتایجی حاصل خواهد شد؛ منظورم به طور دقیق روسیه و آمریکا در سطح جهانی و ترکیه، ایران و عربستان در سطح منطقهای است. البته کشورهای دیگری نیز هستند که در حاشیه این موضوع قرار دارند. اگر این پنج کشور به طور خاص بتوانند محور مذاکرات قرار گیرند و با یکدیگر گفتوگو کنند به همراه سایر کشورهای منطقه و خصوصاً مردم سوریه میتوانند با مدل برد-برد به نتایج مثبتی دست پیدا کنند.
پس موفقیت ایران در مدل برجام به این دلیل رخ داد که هیچکس در آن موضوع بازی برد-باخت را مدنظر قرار نداد. در بازی برد-باخت، یک طرف یا صد درصد میخواهد برنده شود یا همهچیز را از دست بدهد.
متاسفانه در این مدل حتی اگر 80 درصد امکان برد وجود داشته باشد، طرف آن برد را به امید صددرصد از دست میدهد و به یک نتیجه صفر دست مییابد. بنابراین این اتفاقات در عالم سیاست وجود دارد. اما در بازی برد-برد که شرایطش مهیاست اگر این روند در سطح منطقهای نیز ادامه پیدا کند، دشواریها و گرفتاریهای منطقهای و کشورهای مختلف کاهش پیدا خواهد کرد.
مذاکرات هستهای اخیر با مدیریت دکتر ظریف آشکار کرد که نمیتوان به امید حل مشکلات نشست و سپس گفتوگو را آغاز کرد. بلکه شرایط و واقعیتهای جهان امروز ایجاب میکند با سیاست برد-برد به دنبال راهحلهای دیپلماتیک باشیم و ایران و عربستان هم میتوانند مسیر دو سر سود را برای روابط خود انتخاب کنند.
این انتقاد به دولت آقای روحانی و دستگاه دیپلماسی وارد است که این دولت از ابتدای روی کار آمدن عمده تلاش و نگاهش معطوف به بحث هستهای بوده است. شما عملکرد دستگاه دیپلماسی را در قبال مسائل منطقهای چطور میبینید؟
در سیاست خارجی نمره دولت 20 است و تمام تلاش دولت در سیاست خارجی این بود که موانع توسعه کشور، موانع بهبود رابطه با کشورهای همسایه و جهان و تصویر مخدوششده ایران توسط دولت احمدینژاد در دنیا برطرف شود. به نظر من دولت تا حدود بسیار زیادی در این رابطه موفق عمل کرده است.
سیاستهای دولت جدید تا جایی موفق عمل کرد که توانست کشور را از شرایطی که یا باید در مسیر جنگ میرفت یا تحریم بیشتر، به نقطهای برساند که این نگرانیها رفع شده است. همچنین دولت حسن روحانی و دستگاه دیپلماسی در شرایطی این مسائل را پذیرفت که تسلیم خواستههای کشورهای دیگر نیز نشد. مدلهایی که پیشتر راجع به قطعنامههای فصل هفتمی شاهد بودیم یا به جنگ ختم میشد یا تحریمهای گستردهتر یا مانند کشور لیبی در نهایت تسلیم میشدند. ولی در مدل ایران که یک مدل برد-برد است، موفقیت ایران در این بود که نهتنها تسلیم نشد، بلکه سایه و خطر جنگ و تحریم را نیز از ایران دور کرد. لیکن در مورد مسائل منطقهای به ویژه بحث ایران و عربستان از آنجا که شرایط بسیار بدی در منطقه وجود دارد، این شرایط خود را بر دولت ایران تحمیل کرده است تا نتواند آنچنان که باید و شاید در مسیر بهبود رابطه قدم بردارد. از موفقیتهای دولت در زمینههای منطقهای میتوان به این موضوع اشاره کرد که دستگاه دیپلماسی ایران توانست در مذاکرات جهانی در مورد مسائل منطقهای یعنی سوریه حضور فعال داشته و به گونهای تاثیرگذار باشد که وزیر خارجه آمریکا نیز به اهمیت نقش، حضور و
تصمیمات ایران در این خصوص اشاره کند.
امروز که در رابطه با مساله هستهای به نتایجی دست یافتهایم اولویت دستگاه سیاست خارجی باید حل و فصل بحرانهای منطقهای و روابط با کشورهایی چون عربستان باشد. به بیان دیگر ما هر چقدر به حل مشکلات منطقهای نزدیکتر شویم بیشتر میتوانیم روی بهبود روابط منطقهای خودمان به خصوص با کشور عربستان تمرکز کنیم. در واقع اکنون که معضلی به نام بحران ساختگی هستهای علیه ایران بعد از سالها رایزنی و گفتوگو رفع شده، فرصتی برای ایران پدید آمده که در مسیر حل مشکلات منطقهای گام بردارد. امروز منطقه با مشکلاتی همچون مسائل سوریه، عراق، افغانستان و کمی دورتر یمن و لیبی دست و پنجه نرم میکند. این در حالی است که ایران و عربستان به عنوان دو قدرت اثرگذار به درستی میتوانند همگام با حل مشکلات منطقه، چالشهایی را که در روابط دوجانبه وجود دارد نیز رفع کنند. یعنی حل مشکلات منطقه و تنشهای میان ایران و عربستان اگر همزمان با هم دنبال شود، نتایج خوبی را در پی خواهد داشت.
از سوی دیگر باید توجه داشت در شرایطی که کشور در تحریم به سر میبرد، نمیتوانستیم با دیگر کشورها یک رابطه عادی را دنبال کنیم. یعنی تمامی کشورها نگرانیهایی نسبت به ایران داشتند که خوشبختانه با به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای این نگرانیها نیز رفع شد. برجام چشمانداز منطقه و همچنین ذهنیت دیگران را درباره ایران تغییر داده است. اکنون ایران با توجه به موقعیتی که در منطقه دارد باید روابط خود با کشورهای دیگر را شکل دهد و تعریف کند تا از این طریق حداکثر منافع عاید کشور شود.
انتخاب سفیر و حضور وزرای خارجه تهران و ریاض در یک اجلاس، آثار و علامتهایی از بهبود رابطه است و باید بدانیم که این علائم، آغاز تنشزدایی محسوب میشود. مشخص است که روابط تهران و ریاض به سمت بهبود در حال حرکت است و در دو کشور مقاماتی هستند که در تلاشند تا دو طرف به این بهبود روابط نائل شوند.
طی ماههای اخیر چندین بار از سوی دستگاه دیپلماسی ایران و به ویژه شخص دکتر ظریف شاهد ارسال سیگنالهایی برای گفتوگوهای منطقهای به خصوص با عربستان بودیم. شما این رویکرد ایران در قبال منطقه را با توجه به برخی رفتارهای خصمانهای که عربستان تاکنون در قبال ایران دنبال کرده است، چطور میبینید؟
اگر درخواستی از سوی ایران برای گفتوگوهای منطقهای ارائه شده به این خاطر است که تهران میخواهد به کشوری چون عربستان سعودی منتقل کند که منطقه خاورمیانه در شرایط بحرانی و پرتنشی قرار دارد و در این رابطه هم عربستان و هم ایران مسوولیتهایی دارند. شرایط فعلی در منطقه و اوضاع بحرانی کشورهایی چون سوریه، عراق، یمن، لبنان و بحرین طلب میکند که دو کشور با تعقل و تفکر بیشتری به سمت همکاریهای دوجانبه گام بردارند. اگر یک نگاه اعتدالی در پیش گرفته شود میتوان امیدوار بود که بسیاری از مشکلات فیمابین حل و فصل شود. همچنین اگر اصراری از سوی ایران برای گفتوگوها بوده است نکته مهمی است و این مساله به دنیا این پیام را انتقال میدهد که ایران برای گفتوگو با سعودیها آمادگی دارد و اگر کوتاهی و خصومتی وجود دارد نیز از سوی عربستان است. در واقع همانطور که اشاره کردم ایران به ایجاد امنیت در منطقه نیاز دارد در حالی که عربستان به دلیل موقعیت خاصی که تا به امروز داشت بیشتر فضای تنش را دنبال میکرد.
عملیات نظامی عربستان در یمن توجیهپذیر نیست لذا سعودیها برای پنهان کردن این اقداماتشان یا کاهش اثرات آن نیاز به یک دشمن خارجی دارند و طی سالهای اخیر همواره تنشهای بسیاری را با ایران رقم زدهاند. اما در شرایط کنونی و در فضای پسابرجام ایران نیاز به امنیت و ثبات دارد و برای دستیابی به آن نیز دستگاه دیپلماسی ایران پیشنهاد تشکیل مجمع گفتوگوهای منطقهای را ارائه کرد و ظریف خواستار گفتوگوهای جدی و همکاری برای از بین بردن ریشه تنش و عدم اعتماد در منطقه شد.
در نهایت شما دورنمای روابط تهران و ریاض را حرکت به سمت تنشزدایی ارزیابی میکنید یا با توجه به مسائلی که در منطقه وجود دارد بر تنشهای دو کشور افزوده خواهد شد؟
من دورنمای تحولات و مسائل میان ایران و عربستان را از آنجا که امروز بر مبنای گفتوگو پیش میرود، بیش از آنکه منفی ببینم، مثبت ارزیابی میکنم. حتی اگر مشکلاتی نیز بر سر راه تعامل دو کشور وجود داشته باشد اما در نهایت همفکری ایران و عربستان به ایجاد نوعی تفاهم منجر خواهد شد. در عین حال اکنون اگر روابط تهران و ریاض به سمت تنشزدایی حرکت کند به نفع هر دو کشور مخصوصاً ایران خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران به دنبال امنیت در منطقه است زیرا هدف نخست مقامات ایران این است که کشور در مسیر توسعه قرار بگیرد تا کمبودها و مشکلاتی که در دوره تحریمها ایجاد شده، رفع شود. برای نیل به این هدف، ایران نیاز جدی به امنیت و همکاری مثبت با کشورهای منطقه دارد. بنابراین ایران بدون شک از همکاری بیشتر و روابط بهتر با کشوری چون عربستان سعودی سود خواهد برد.
دیدگاه تان را بنویسید