چرا سن جرم در ایران پایین آمده است؟
جوانیِ جُرم
در سالهای اخیر نگرانی از کاهش سن روسپیگری با وجود نبودن آمار دقیق و رسمی از این آسیب اجتماعی در میزگردها و مصاحبههای مختلف مطرح شده است.
در سالهای اخیر نگرانی از کاهش سن روسپیگری با وجود نبودن آمار دقیق و رسمی از این آسیب اجتماعی در میزگردها و مصاحبههای مختلف مطرح شده است. درباره میانگین سن زنان روسپی نه آمار دقیق وجود دارد و نه اتفاق نظر، اما حبیبالله مسعودیفرید معتقد است: «سن این زنان همواره با کاهش مواجه بوده است.» او که هماکنون معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور است، سال 1391 در میزگردی در ایسنا، به عنوان مدیرکل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اظهار میکند: «بر اساس آمارهای مراکز بازپروری سازمان بهزیستی، اغلب زنان خیابانی در سنین ابتدای جوانی 20 تا 29 سال قرار دارند.» کاهش سن مصرف مواد مخدر هم مساله دیگری است که اخیراً در آمارهای مختلف رخ نشان میدهد. آنطور که ایرنا گزارش داده، حمیدرضا صرامی، مشاور دبیر کل و دبیر اتاقهای فکر ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاستجمهوری، خردادماه سال جاری در همایش اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر، از کاهش سن مصرف مواد مخدر خبر داده است: «در کشور ما از سال 1383 تا 1393 شمسی سن مصرف مواد از 23 به 15 سال رسیده که هشت سال کاهش سن یافته است.»
در این میان طبیعتاً سن جرم و زندانی شدن مجرمان نیز در سالهای اخیر روندی رو به کاهش داشته است. اصغر جهانگیر، رئیس سازمان زندانهای کشور، اخیراً در گفتوگو با ایلنا، از پایین آمدن میانگین سن زندانیان در کشور سخن گفته است: «در سالهای گذشته بیشترین متوسط سنی مجرمان ۳۶ سال بود، اما اکنون بررسیهای ما نشان میدهد این عدد به ۳۰ سال نزدیک شده است.» اما این کاهش سن جرم در جامعه ما نشاندهنده چیست؟ در حال حاضر مجرمانی از میان جوانان متولد اواخر دهه 50 یا دهه 60 وارد زندانها شدهاند. آیا این موضوع میتواند نشاندهنده اشکال در سیستمها و زیرساختهای آموزشی و فرهنگی باشد که این جوانان در آنها پرورش یافتهاند؟ رئیس سازمان زندانهای کشور ۱۰ درصد زندانیان کشور را بیسواد مطلق و نزدیک به ۴۰ درصد آنان را دارای سوادی نزدیک به سیکل توصیف کرده است. آیا میان بیسوادی و جرم رابطهای هست؟ کاهش سن جرم و جوان شدن زندانیان چه تبعات اجتماعی در پی دارد؟ جوانی که قبل از رسیدن به چهارمین دهه زندگیاش وارد زندان میشود، نیازمند چه حمایتهایی برای بازگشت به زندگی عادی پس از گذراندن دوران محکومیت است؟ رئیس سازمان زندانهای کشور از
بازگشت 40 درصد از زندانیان به زندان پس از گذراندن دوران محکومیت خبر میدهد. آیا ساختار زندانها و شیوه برخورد با مجرمان در کشور ما به اصلاح و بازپروراندن زندانیان و بهویژه زندانیان جوان و نوجوان کمکی میکند؟ اصغر جهانگیر میگوید: «کسانی را که تحت حمایت قرار دادیم و شغل برایشان پیدا کردیم، میزان بازگشتشان به زندان به زیر پنج درصد رسید و حتی گاهی به دو درصد نیز کاهش یافت.» جایی که بیکاری و بزهکاری در پیوند نزدیک با یکدیگر قرار میگیرند، پاسخ این پرسش که برای اصلاح مشکل چه باید کرد، همانقدر آسان به نظر میرسد که انجام دادنش برای مسوولان، دشوار است. آیا هنوز مهلتی برای بازپسگیری فرصتهای از دست رفته باقی مانده است؟ مجرمان کمسن و سال منتظر بازگشت «معصومیت از دست رفته» خویش هستند و جامعه منتظر بازگشت این جوانان به زندگی عادی است، اما آیا هنوز میتوان این انتظار را در پیوند با امید دید؟ از سوی دیگر آیا کسی تضمینی برای پیشگیری از بزهکار شدن دیگر جوانان به ما داده است؟
دیدگاه تان را بنویسید