تاریخ انتشار:
حسن خسروجردی از چالشهای بخش خصوصی در مقوله تهیه و توزیع بنزین میگوید
واردات بنزین کار خطرناکی است
حسن خسروجردی میگوید: دولت با وارد کردن بخش خصوصی به بحثواردات و برندسازی جایگاهها به نوعی قصد دارد جامعه را برای آزادسازی قیمتها آماده کند. با این حال به گفته این فعال بخش خصوصی، ورود به این موضوعات ریسک بسیاری برای بخش خصوصی به همراه دارد و مادامی که دولت نتواند تضمینهای کافی برای پوشش ریسک را بدهد، بخش خصوصی به این موضوعات ورود نخواهد کرد.
بلامانع بودن عرضه بنزین وارداتی از سوی بخش خصوصی موضوعی است که در هفتههای گذشته از سوی مسوولان حوزه پالایش و پخش فرآوردههای نفتی مورد اشاره قرار گرفته است. با توجه به شرایطی که برای فروش بنزین در کشور وجود دارد، شما فکر میکنید بخش خصوصی تا چه میزان قادر به ورود به این حوزه خواهد بود و در صورت تمایل برای انجام این کار با چه چالشهایی روبهرو است؟
بخش خصوصی میتواند واردات بنزین داشته باشد و بنزین وارداتی را در جایگاههایی که توسط این بخش احداث شده یا خصوصی هستند با نرخ آزاد به فروش برساند. این مساله اگرچه ممکن و شدنی است، اما تبعاتی به همراه دارد. برای مثال از آنجا که اختلاف قیمت بنزین وارداتی با بنزین دولتی زیاد خواهد بود، چنانچه نارضایتی در این زمینه ایجاد شود چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ و اگر نیروهای امنیتی به علت معضلاتی که احتمالاً این موضوع ایجاد میکند اقدام به جمعآوری این سیستم کردند، چه کسی پاسخگوی این خسارت خواهد بود؟ به هر حال سرمایهگذار برای راهاندازی چنین سیستمی پول خرج میکند تا مخزن نصب کند، ساختمان پمپ بنزین را احداث کند، اقدام به واردات بنزین کند و در نهایت چنانچه گرفتار بحرانی شود مشخص نیست چه سازمانی پاسخگوی آن خواهد بود. متاسفانه به دلیل همین معضلی که به آن اشاره کردم، بخش خصوصی تمایل چندانی برای ورود به این جریان ندارد، زیرا اختلاف قیمت بنزین وارداتی با بنزینی که از طرف دولت عرضه میشود زیاد خواهد بود. به این ترتیب بنده فکر میکنم تا زمانی که این موضوع روشن نشود، بخش خصوصی همچنان برای ورود به این قضیه تمایل نداشته باشد.
شما چند سال پیش گفته بودید که بنزین وارداتی توسط بخش خصوصی انجام میشود. چرا در آن دوران بخش خصوصی وارد مقوله واردات بنزین شد و چرا حالا این اتفاق نمیافتد؟
بله، بخش خصوصی تجربه واردات بنزین را دارد. در دوران اعمال تحریمهای غرب در دولت گذشته، بیش از 90 درصد از بنزینی که به کشور وارد میشد، از سوی بخش خصوصی انجام میگرفت. در واقع آنها بنزین خریداریشده را به شرکت ملی نفت یا پخش و پالایش وارد میکردند و به آنها میفروختند و حدود 10 روز بعد، پول به آنها پرداخت میشد. این موضوع برای شرکتهای دولتی به علت تحریم انجام میشد، کسی به شرکتهای دولتی بنزین نمیفروخت و در چنین شرایطی بخش خصوصی بار تامین بنزین کشور را به دوش کشید. البته بحث واردات بنزین توسط بخش خصوصی هنوز هم پابرجاست و اینطور نیست که امتیاز جدیدی برای واردات بنزین داده شده باشد. اما با وجود این درصد قابل توجهی از فعالان بخش خصوصی با توجه به اختلاف نرخهایی که وجود دارد و ممکن است تبعاتی داشته باشد، از این مدل کاری به منظور کسبوکار خود استقبال نمیکنند. زیرا همانطور که عرض کردم اگر اتفاقی رخ دهد و نارضایتی ایجاد شود، احتمالاً جلوی این فعالیت گرفته خواهد شد و در صورت بروز چنین اتفاقی نیز سازمان پاسخگویی مشخص نشده است. بنابراین تا زمانی که این موضوعات روشن نشود، بعید است بخش خصوصی واقعی برای ورود به این
فعالیت پا پیش بگذارد.
به طور کلی واردات بنزین توسط بخش خصوصی چه مزایایی به همراه دارد؟ آیا بر افزایش کیفیت بنزین اثر میگذارد؟
اولاً که بنزینی که از سوی دولت وارد میشود باکیفیت است زیرا دولت بنزین یورو 4 و با اکتان بالا وارد میکند اما این بنزین را با بنزین تولید داخل که اکتان پایینتری دارد مخلوط میکند تا سطح اکتان بنزین داخلی از حدود 82 به 86 یا 88 برسد و بعد این بنزین به پمپبنزینهای کشور عرضه میشود.
بنزینی که توسط دولت وارد میشود باکیفیت است زیرا دولت بنزین یورو ۴ و با اکتان بالا وارد میکند اما این بنزین را با بنزین تولید داخل که اکتان پایینتری دارد مخلوط میکند تا سطح اکتان بنزین داخلی از حدود ۸۲ به ۸۶ یا ۸۸ برسد.
اما اگر بخش خصوصی بخواهد واردات داشته باشد طبیعتاً همان بنزین با کیفیت اولیه را که وارد میکند عرضه خواهد کرد، به این ترتیب بنزین وارداتی که از طریق بخش خصوصی عرضه میشود از کیفیت بالاتری برخوردار خواهد بود. به این ترتیب اگر قیمت آن نسبت به بنزینهای معمولی کشور گرانتر باشد که البته خواهد بود، برای مصرفکننده آن توجیه خواهد داشت زیرا کیفیت این بنزین بالاست و هم به کاهش آلودگی هوا کمک میکند و هم موتور خودرو را دچار آسیبهای کمتری میکند. اما تمام اینها به این بستگی دارد که یک سیاست و یک نگاه به شکل یکپارچه برای انجام این کار وجود داشته باشد، که من فکر میکنم در حال حاضر چنین دیدگاهی وجود ندارد و بخش خصوصی نیز تکیهگاه محکمی در این حوزه ندارد.
یعنی در حال حاضر هیچ راهکاری برای ورود بخش خصوصی به بحث واردات بنزین وجود ندارد؟
به اعتقاد من تا اطلاع ثانوی بهترین عملکردی که بخش خصوصی میتواند در زمینه واردات بنزین داشته باشد همین است که بنزین را وارد کرده و بعد به دولت بسپارد تا دولت هم آن را با بنزین تولید داخل مخلوط کند و در سراسر کشور بنزین با یک کیفیت توزیع شود، نه اینکه در برخی شهرها که مردم از وضعیت اقتصادی بهتری برخوردار هستند بنزین باکیفیت در پمپبنزینها توزیع شود و در برخی مناطق محرومتر مردم از بنزین دولت با کیفیت پایین استفاده کنند. مگر اینکه دولت نیز همزمان خودش اقدام به واردات بنزین کند و کیفیت بنزین داخلی را با استفاده از آن افزایش دهد. به این ترتیب با وجود چالشهایی که به آن اشاره شد، به نظر میرسد بهترین کار همان است که دولت سیاستهای قبلی خود برای افزایش کیفیت بنزین را پیگیری کند.
با توجه به اینکه در حال حاضر تحریمها لغو شدهاند و دولت میتواند به صورت مستقیم اقدام به واردات بنزین کند، چه دلیلی وجود دارد که بخش خصوصی همچنان در این میان به عنوان واسطهای برای واردات بنزین به کشور عمل کند؟
دلیل اصلی حضور بخش خصوصی در این زمینه این میتواند باشد که با وجود لغو تحریمها، هنوز هم ورود مستقیم دولت به این زمینه چندان ساده نیست و نمیتواند به راحتی اقدام به واردات بنزین کند. هنوز برای انتقال پول و بسیاری مسائل دیگر این بخش خصوصی است که میتواند راحتتر ورود کند. عرض بنده این است که این روند نوعی تعامل میان بخش خصوصی و دولت است که اگر از بین برود مشکلاتی ایجاد خواهد شد. برای مثال چند پالایشگاه خارجی که الان به دولت بنزین میفروشند، آیا تضمینی وجود دارد که همواره این کار را انجام داده و به فروش بنزین به دولت ادامه دهند؟
در شرایطی که نرخ بنزین شناور نیست بخش خصوصی چگونه میتواند بنزین وارداتی خود را در کشور عرضه کند؟
برندسازی جایگاههای سوخت یک تاکتیک برای بالا بردن قیمت است و اقداماتی در این جهت انجام میشود که قیمت بنزین اندکاندک افزایش پیدا کند و مردم هم به آن عادت کنند. مسوولیت آن نیز به بخش خصوصی سپرده میشود.
بخش خصوصی به هر حال باید جایگاههایی مخصوص به خود را بسازد زیرا نمیتواند بنزین گرانتری خریداری کند و با قیمت ارزانتر به پمپبنزینهای معمولی بفروشد. زیرا پمپبنزینهای معمولی نرخهای مصوبی دارند که باید بر اساس آن بفروشند. به این ترتیب بنزین وارداتی باید در جایگاههایی مجزا به فروش برسند وگرنه مشکلاتی پیش خواهد آمد، نظیر اینکه ممکن است حتی با وجود جدا کردن مخزن بنزینهای وارداتی از بنزینهای معمولی باز هم این دو با یکدیگر مخلوط شوند و در این صورت افرادی که پول بیشتری برای خرید بنزین باکیفیت پرداخت میکنند، از کجا باید به کیفیت بنزین دریافتی مطمئن باشند؟ چنین شفافیتی فقط در آزمایشگاه ایجاد خواهد شد، بنابراین فروش بنزین وارداتی در جایگاههای معمولی فسادی ایجاد خواهد کرد که نارضایتی مردم را در پی خواهد داشت. به این ترتیب احداث پمپبنزینهای مجزا برای بنزینهای وارداتی ضروری به نظر میرسد که البته بر این پمپبنزینها نیز باید نظارت کافی وجود داشته باشد تا گرفتار زد و بند نشوند. با تمام این تفاسیر من همچنان عقیده دارم فضای انجام این کار فراهم نیست، مگر اینکه تلاشی برای از بین بردن اختلاف قیمت انجام شود، برای
مثال قیمت بنزین در کشور شناور شده و بر اساس نرخ بینالمللی و قیمت روز نفت خام تعیین شود. در چنین حالتی شاید اصلاً نیازی نباشد که دولت پمپبنزینی داشته باشد. اما به این شکلی که فروش بنزین در حال حاضر جریان دارد و با یارانه به فروش میرسد، واردات بنزین کار خطرناکی است زیرا کمتر کسی خواهد توانست سالم کار کند و آنها هم که برای انجام کار غیرقانونی تمایل دارند، فضا در اختیار خواهند داشت. بنابراین به عقل بنده در حال حاضر شرایط برای انجام این کار فراهم نیست، اما باز دولت بهتر میداند.
دولت در حال حاضر طرحی دارد به نام برندسازی جایگاههای سوخت. به عقیده شما چنانچه این طرح اجرایی شود، تا چه میزان میتواند به تسریع روند آزادسازی قیمت بنزین یا واردات بنزین توسط بخش خصوصی کمک کند؟
ببینید این یک تاکتیک است برای بالا بردن قیمت، برای مثال اقداماتی در این جهت انجام میشود که قیمت بنزین اندکاندک افزایش پیدا کند و مردم هم به آن عادت کنند و مسوولیت آن نیز به بخش خصوصی سپرده میشود. اما بعد ممکن است مشکلاتی ایجاد شود و دولت خواهد گفت بهتر است تعیین قیمت را به روال قبل بازگردانیم و دولت آن را تعیین کند. مثلاً قیمت هزارتومانی بنزین با ورود بخش خصوصی به هزار و 300 یا هزار و 500 تومان خواهد رسید. بنابراین به نظر من این یک تاکتیک برای افزایش قیمت است، اما بهتر است که مسوولان با مردم روراست باشند. وقتی نرخ بینالمللی بنزین بالاتر است و دولت نیز با مشکلات مالی فراوانی همراه است که دود آن نیز به چشم مردم میرود، چرا قیمت بنزین را واقعی نمیکنند؟ مگر همه مردم خودرو دارند که برای قیمت سوخت نگران باشیم؟ خب هرکسی که خودرو دارد، به اندازه مصرفی که میکند باید پولش را پرداخت کند و این طبیعی است.
در دوران اعمال تحریمهای غرب در دولت گذشته، بیش از ۹۰ درصد از بنزینی که به کشور وارد میشد، توسط بخش خصوصی انجام میگرفت. در واقع آنها بنزین خریداریشده را به شرکت ملی نفت یا پخش و پالایش وارد میکردند و به آنها میفروختند.
قرار است تا چه زمانی برای سوخت سوبسید پرداخت شود؟ چند درصد از مردم خودرو دارند یا هواپیما سوار میشوند که باید سوبسید دریافت کنند؟ در این میان تکلیف وسایل حملونقل عمومی روشن است و میتوانند به آنها یارانه بدهند، آن هم نه به این شکل که برای آنها ارزانتر حساب کنند بلکه به این صورت که هزینه هر میزان سوختی که تاکسی یا دیگر وسایل نقلیه عمومی در طول یک ماه مصرف میکنند به وسیله مسافتسنج محاسبه شده و بخشی از آن نقداً به دارندگان خودرو عمومی بازگردانده شود. در رابطه با وسایل نقلیه اگر یارانه پرداخت شود، مردم سود میبرند اما اگر این یارانه به شکل سراسری پرداخت شود به سود مردم خواهد بود؟ پاسخ این سوال منفی است، زیرا این یارانه از محل پولی به سوخت اختصاص داده میشود که متعلق به همه مردم است اما توسط عدهای که خودرو سوار هستند به مصرف میرسد. این اشتباه است.
تجربههای جهانی در این زمینه چه نتایجی داشتهاند؟
ببینید ما که تافته جدا بافته از دیگر نقاط دنیا نیستیم، راه دور نمیروم همین ترکیه را اگر نگاه کنید، یکی از گرانترین سوختهای دنیا را دارد اما حداقلش این است که خیلی از مسائل کشورش را برطرف کرده است. آیا مردم این کشور ثروتمندتر از ما هستند؟ عرض بنده این است که بسیاری از کشورها مسائل و مشکلات خود را رفع میکنند اما ما برعکس عمل میکنیم. میخواهم بگویم سوبسید در جایی معنا دارد که همه مردم را تحت پوشش قرار میدهد نه آنجا که به عدهای خاص مربوط میشود. این عدالت نیست، این منصفانه نیست.
بنابراین چه عاملی باعث میشود همچنان به روش فعلی برای تعیین قیمت بنزین اصرار شود و طرحهایی مانند برندسازی یا واقعی کردن قیمت سوخت به کندی پیش برود؟
به هرحال برخی ملاحظات سیاسی در این میان وجود دارد. از دیگر سو اثر روانی که افزایش قیمت بنزین بر دیگر کالاها دارد نیز احتمالاً در نظر گرفته میشود و چنین ملاحظاتی باعث میشود روند اشتباه فعلی همچنان ادامه داده شود. هرچند در ظاهر به نظر میرسد که دولت با اجرای طرح برندسازی یا مانور دادن در واردات سوخت قصد دارد حرکتهایی در جهت آزادسازی قیمت سوخت انجام دهد اما من فکر میکنم هدف این برنامهها و وارد کردن بخش خصوصی به آن این است که به وسیله آنها مردم را در رابطه با آزادسازی نرخ سوخت ارزیابی کنند و بعد اگر مشکلی وجود داشت، روند قبلی را ادامه دهند که از نظر بنده این کار نیز اشتباه است. به هر حال ریسک این کار زیاد است، اینکه دولت بگوید شما میتوانید بنزین وارد کنید، پمپبنزین و برند بسازید و به این واسطه یک بازی با بازیگری بخش خصوصی به راه بیندازد، خوب نیست. در این صورت اگر به هر دلیلی این اقدامات جواب ندهند و به بخش خصوصی بگویند فعالیت خود را متوقف کنید، چه کسی زیان آنها را خواهد داد؟ به هر حال مسائلی که به آنها اشاره کردم واقعیاتی است که دانستن آنها خوب است. با این شیوه ممکن است برخی استقبال کنند و ثبتنام کنند
اما در نهایت به فعل درستی منجر نخواهد شد زیرا عملیاتی شدن آن با شرایط فعلی بسیار سخت است.
جدای از چالشهایی که برای آزادسازی نرخ بنزین به عنوان پیشزمینه واردات این محصول به آن اشاره کردید، بحث برنامههایی که کشور برای تولید بنزین دارد نیز مطرح است زیرا آنطور که گفته میشود با به بهرهبرداری رسیدن پالایشگاه ستاره خلیج فارس، ایران در آیندهای نه چندان دور به صادرکننده بنزین تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی واردات چه توجیهی خواهد داشت؟ و آیا بنزینی که در داخل تولید میشود از نظر کیفی توان رقابت با بنزین وارداتی را خواهد داشت؟
در حال حاضر روزانه حدود 12 میلیون لیتر بنزین وارد کشور میشود که کسری بنزین کشور است که توسط هیچ پالایشگاهی تامین نمیشود. بنابراین با بهرهبرداری از پالایشگاه ستاره خلیج فارس نهتنها این کسری برطرف خواهد شد بلکه صادرات بنزین نیز ممکن به نظر میرسد، اما با توجه به اینکه سه چهار سال است بهرهبرداری از این پالایشگاه به تاخیر افتاده و امسال هم به سال آینده موکول شد، بابت واردات نگرانی وجود نخواهد داشت زیرا هم دولت نیاز به واردات دارد و هم ظرفیت آن وجود دارد. به هر ترتیب همانطور که گفتم این اعتقاد من است که هدف از آزادسازی واردات و برندسازی بنزین و کارهایی مانند این بازی با بخش خصوصی برای رسیدن به اهدافی دیگر است که امیدوارم من اشتباه کرده باشم.
اما چنانچه طرح برندسازی و ورود بخش خصوصی به عرصه توزیع سوخت رقم بخورد، فکر میکنید چه سرنوشتی در انتظار شرکت ملی پخش و پالایش سوخت باشد؟
خب پالایش و پخش باید جمع شود، چهارتا کامیون داشتن و پخش کردن بنزین میان پمپبنزینها که دولت نمیخواهد. همه اینها را بخش خصوصی از عهدهاش برمیآید و میتواند انجام دهد. دولت در حال حاضر بر پالایشگاهها نظارت میکند و لازم نیست خود را درگیر بحث کامیونداری و کارهایی از این قبیل بکند. اگر دولت از این کار دست بردارد به نفعش است اما شاید به نیروها و مسائلی از این دست فکر میکند.
شما به عنوان یک فعال بخش خصوصی فکر میکنید اگر فعالان این بخش بخواهند وارد بحث واردات بنزین شوند، چه ضوابطی را باید رعایت کنند؟ و اصولاً کدام بخش از بدنه بخش خصوصی قادر به انجام این کار خواهد بود؟
واردات بنزین کاری است که هرکسی نمیتواند آن را انجام دهد، برخی شرکتها با سابقه فعالیت در این زمینه وجود دارند که میتوانند وارد این کار شوند. در کنار تجربه، سرمایه نیز برای واردات بنزین بسیار اهمیت دارد. طبیعتاً دولت فعالانی را که چنین صلاحیتی دارند انتخاب خواهد کرد و نظارت و کنترل هم باید وجود داشته باشد که از وظایف دولت است. اما مهمترین کاری که دولت باید انجام دهد تضمین ضرر و زیان است یعنی به نوعی باید واردات سوخت توسط بخش خصوصی را بیمه کند.
دیدگاه تان را بنویسید