به بهانه چاپ چهارم کتاب «چرا کشورها شکست میخورند»
شکست دولتها از منظر نهادگرایان
اخیراً کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» نوشته دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون و ترجمه پویا جبلعاملی و محمدرضا فرهادیپور توسط انتشارات دنیای اقتصاد به چاپ چهارم رسیده و در بازار کتاب توزیع شده است. با توجه به اینکه از چاپ نخست این کتاب که ویراسته محمود صدری است، بیش از یک سال و نیم نمیگذرد، چنین استقبالی از جانب مخاطب فارسیزبان نشان از این دارد که کتاب حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
نویسندگان کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» از منظری نهادگرایانه سعی در پاسخ دادن به سوال اساسی موفقیت و عدمموفقیت کشورها در طول تاریخ، که عنوان کتاب نیز از آن بهره میگیرد، دارند. آنها تلاش میکنند با استفاده از واقعیتهای تاریخی و آمار و ارقامی که از دل این واقعیتها استخراج کردهاند و همچنین توضیح شرایطی که بر برخی جوامع و روند شکلگیری آنها حاکم بوده است، اثبات کنند علت موفقیت کشورها در طول تاریخ، ایجاد نهادهای inclusive بوده که به «فراگیر» ترجمه شده است. این نهادها «چرخه فضیلتی» ایجاد میکنند که ملت را در غلتک سعادت قرار میدهد و عملاً به کسی اجازه نمیدهد در روند حرکت رو به جلوی کشور اخلال ایجاد کند. در این بین موتور محرک در این جوامع «تخریب خلاق» است که با از بین بردن مثبت ساختارهای فرسوده، مداوماً جامعه را در شرایط تولید شرایط بهتر و مفیدتر قرار میدهد. در مقابل آنچه ملتها یا کشورها را به ورطه فلاکت و نابودی کشانده است، نهادهای exclusive بوده که به «بهرهکش» ترجمه شده است، و این نهادها نیز «چرخه رذیلتی» را تولید میکنند که اجازه نمیدهد جهت بهبود اوضاع، تلاشی صورت گیرد و عملاً مانعی در سر راه
همان «تخریب خلاق» است، بنابراین نهادهای فاسد و فرسوده همچنان به حیات خود ادامه میدهند و مدام بازتولید میشوند.
در بادی امر باید این نکته یادآوری شود که با مطالعه کامل کتاب، این نکته برجسته میشود که برابرنهادهای «بهرهکش» و «فراگیر»، چنان که باید و شاید گویای فحوای کلام نویسندگان نیست. در ترجمه دیگری که از کتاب به بازار آمده، به جای بهرهکش از «استثمارگر» استفاده شده است، این مفهوم نیز چندان رسا نیست. چون آنطور که از این کتاب بر میآید، مقصود نویسندگان بسیار وسیعتر از آن معنایی است که از «فراگیر» و به خصوص «بهرهکش» در فارسی، مستفاد میشود. چنان که از مفهوم استثمارگری یا بهرهکشی برمیآید، آنچه بیشتر به ذهن متبادر میشود، استحصال اقتصادی یا جذب قهری منافع مادی از دسترنج یا اموال دیگران است. شاید در نگاه اول، نهادهای بهرهکش، قرابت بسیاری با دیکتاتوری پیدا کنند، چنان که در کتاب گفته میشود، نهادهای بهرهکش ابزاری هستند برای بسط و تداوم دیکتاتوریها، و نهادهای فراگیر تا حدود زیادی با لیبرال دموکراسی قرین شوند، چنان که گفته میشود، نهادهای فراگیر ابزاری هستند برای اعمال اراده عمومی. اما آنچه از منظور نظر نویسندگان برمیآید، این دو مفهوم همزمان باری سیاسی-اقتصادی و حتی فرهنگی دارند. بنابراین نباید با در پسزمینه
ذهن قرار دادن معنای فارسی این مفاهیم، وارد مطالعه این کتاب شد، بلکه از فحوای کتاب باید بار معنایی آنها دریافت شود.
عجم اوغلو و رابینسون کتاب را با شرحی که در مورد «نوگالست» دو شهر همنام در دو سوی مرز ایالات متحده و مکزیک میدهند، وارد بحث میشوند و میپرسند چگونه میشود دو شهر همنام، با تاریخ مشترک و مردمانی از ریشه مشترک، در زمان کنونی وضعیتی متفاوت دارند، نوگالست مکزیک در شرایطی نسبتاً بد و نوگالست آمریکا در شرایطی نسبتاً خوب.
برای پاسخ گفتن به این مساله، آنها چارچوب نظریشان را توضیح میدهند؛ چارچوبی که با نقد سایر نظریههایی که به این موضوع پرداختهاند آغاز میشود. نظریههایی که هر کدام فرهنگ، جغرافیا، مذهب و... را عامل اصلی شکست کشورها عنوان میکنند اما از نظر نویسندگان کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» نظریههایی ناقصاند که توان پاسخگویی کامل به مساله ناکامی کشور-ملتها را ندارند.
نویسندگان در ابتدای کتاب از بهار عربی یاد میکنند و سقوط چند تن از دیکتاتورهای عرب حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا را به عنوان جرقه شکل گرفتن ایده نوشتن چنین کتابی عنوان میکنند. آنها بهار عربی را ناشی از سرخوردگی مردم از «نهادهای بهرهکش» عنوان میکنند. آنچه سبب میشود نویسندگان برای اثبات مدعای خود به دنبال نهادهای بهرهکش در کشورهای گوناگون و حتی اقوامی کمتر شناختهشده بگردند.
در مورد محتوایی که نویسندگان ارائه میدهند، میتوان گفت کتاب سرشار است از اطلاعاتی تاریخی که گویای سالها تلاش مولفان برای جمعآوری آنهاست. برخلاف تصوری که از تاریخ در اذهان عمومی شکل گرفته است و میتوان گفت تاریخ را همان ماوقع فاتحان یا سرگذشت شاهان و امپراتوران میدانند، این کتاب به بطن جوامعی از سرتاسر جهان، از جوامع شناختهشده تا جوامعی که ممکن است بسیاری حتی نام آن را نشنیده باشند، میرود و اطلاعاتی بکر و فوقالعاده از جزییات زیست جمعی این جوامع به دست میدهد؛ قبایلی از قاره آمریکا گرفته تا آفریقای زیر صحرا و از امپراتوریهای عظیمی چون روم گرفته تا کشورهای کوچکی که در قرن بیستم موجودیت یافتهاند، همچون کره شمالی. از این رو اطلاعاتی ارزشمند از چگونگی شکلگیری جوامعی دور و نزدیک ارائه میشود و نویسندگان از قِبل این اطلاعات سعی در تحلیل روند و سیر شکلگیری نهادی آنها دارند.
البته باید توجه داشت که نویسندگان تنها به بررسی جوامعی پرداختهاند که بتواند آنها را در پیشبرد فرضیهای که مطرح میکنند، یاری کند. آنها تقریباً در مورد هیچ یک از جوامع و کشورهایی که به بررسی نشستهاند، به طور موردی به نهادهای آن جامعه و ساز و کارشان اشاره نمیکنند. آنها حتی به چگونگی شکلگیری آن نهادها نیز نمیپردازند. تنها در مورد برخی از جوامع به علل دگردیسی در نهادها اشاره میکنند؛ اینکه برای نمونه در مستعمره آمریکای شمالی، ابتدا نهادهای بهرهکش ایجاد شدند، اما به اقتضای شرایط آن مستعمره و کوششهای شخصیتهایی حقیقی این نهادها پس از مدتی فراگیر شدند. آنها میگویند نهادهای بهرهکش یا فراگیر محصول هستند، نه علت.
در واقع نویسندگان در توصیف تاریخی روند شکلگیری نهادهای بهرهکش یا فراگیر به ورطه کلیگویی میافتند. به عنوان مثال در مقایسه میان چین و ژاپن، تنها به این بسنده میکنند که امپراتور ژاپن تفوقی شکننده بر فئودالها داشته است، اما در چین از رهبرانی که قدرتی همسنگ همتایان ژاپنی خود داشته باشند، خبری نبوده و امپراتور مطلقاً بر کشور حکم میرانده است. آنها نیازی نمیبینند که ادعای خود را اثبات کنند، یا در مواردی به ذکر نمونههایی از چگونگی شکلگیری چنین نهادهایی بپردازند، یا از برخی از این نهادها و چگونگی کارکردشان نام ببرند. آنها تا حد امکان از ورود به قرن بیستم احتراز میکنند. جایی که قرار داشتن یا نداشتن در مدار منافع قدرتهای بزرگ تاثیر بسزایی در سرنوشت کشورها و ملتها داشته است. البته نویسندگان خود به چنین ایرادهایی آگاه بودهاند و احتمالاً عامداً از روی بسیاری از مواردی که قادر به توضیح آن نبودهاند عبور کردهاند.
در مجموع کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» کتابی است مفید و سرشار از اطلاعات دست اول که از بسیاری از این اطلاعات کمتر میتوان نشانی در کتب سیاسی و اقتصادی یافت. همین ویژگی میتواند هم برای مخاطب عام و هم مخاطب دانشگاهی جذابیت ایجاد کند.
دیدگاه تان را بنویسید