درد بیدرمان
عوامل اصلی مهاجرت متخصصان بهداشت و درمان چیست؟
نیروی انسانی فعال در بخش سلامت از جمله متحرکترین شاغلان ماهر در بازار کار جهانی بهشمار میآید. مهاجرت نیروی انسانی در بخش سلامت که معمولاً از آن با عنوان فرار مغزهای پزشکی یاد میشود، به عنوان بحران جهانی نیروی کار در بخش بهداشت و درمان شناخته میشود. فرار مغزهای پزشکی به مهاجرت دستهجمعی متخصصان بهداشتی آموزشدیده و ماهر (پزشکان، پرستاران، ماماها و...) از کشورهای کمدرآمد به کشورهای پردرآمد اشاره دارد. توزیع نابرابر نیروی کار بهداشت جهانی با مهاجرت گسترده پزشکان و پرستاران به دلیل شرایط نامناسب کار و زندگی و تحت تاثیر افزایش فعالیتهای استخدامی کشورهای مرفه تشدید میشود.
با توجه به کمبود پرسنل بهداشتی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، مهاجرت این بخش از نیروی کار ممکن است به خسارات رفاهی زیادی برای کشورهای مبدأ منجر شود. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال 2020، بیش از 40 درصد کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت، کمتر از 10 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت دارند. در حالی که بیش از 55 درصد این کشورها، کمتر از 40 پرستار و ماما به ازای 10 هزار نفر جمعیت دارند. بنابراین امروز مهاجرت جهانی کادر سلامت موضوعی نگرانکننده برای تامین و توسعه بهداشت است. علاوه بر این فرار مغزها تاثیر نامطلوبی بر رفاه افرادی که در کشورهای مبدأ زندگی میکنند دارد. از دست رفتن متخصصان حوزه سلامت، توانایی کشورها را برای ارائه خدمات بهداشتی با مشکل مواجه کرده و ظرفیت آنها را برای آموزش، تحقیق و نوآوری در این بخش کاهش میدهد که این امر بر توسعه اجتماعی-اقتصادی، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تاثیر نامطلوب دارد. در این میان دلایل مهاجرت از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. اما دلایل مشترکی هم وجود دارد؛ عواملی مانند فقدان خدمات اولیه، بیکاری بالا، مسکن نامناسب، دستمزد پایین، آینده شغلی نامطمئن، خشونت در محل کار، بیثباتی سیاسی و جنگ عواملی هستند که در مهاجرت متخصصان حوزه بهداشت تاثیر میگذارند. همچنین ارائه خدمات مناسب، نرخ بیکاری پایین، دستمزد بهتر، آینده شغلی، شرایط کاری بهتر و رضایت شغلی بیشتر مهمترین مشوقها در مقابل کمبود امکانات در کشور مبدأ هستند.
مهاجرت نیروی انسانی بخش سلامت در ایران
در این میان ایران به عنوان یکی از کشورهای دارای جمعیت جوان که بخش قابل توجهی از آن شامل جوانان در حال تحصیل و همچنین فارغالتحصیلان دانشگاهی میشود از جمله کشورهای در حال توسعهای است که با مشکلات خاص خود در زمینه رسیدگی به امور حرفهای متخصصان روبهرو است. از اینرو چه در گذشته و چه در حال حاضر همواره با خروج درصدی از این متخصصان به خارج به منظور ارتقای شرایط تحصیلی و حرفهای خود مواجه بوده است. روند خروجی تحصیلکردگان علمی که در اصطلاح، «مهاجرت نخبگان» یا نیروی انسانی با کیفیت بالا نامیده میشود در سالیان اخیر روند صعودی داشته است، بهطوری که تعداد دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در کشورهای خارجی از 19 هزار نفر در سال 2003 میلادی به 66 هزار و 701 دانشجو در سال 2020 رسیده است. همچنین بر اساس آمار غیررسمی مهاجرت داوطلبانه نیروی متخصص تحصیلکرده و نیروی کار ماهر در سه سال گذشته به خروج بیش از چهار هزار پزشک از کشور منجر شده است.
عوامل موثر بر مهاجرت
سه دسته از عوامل مرتبط با مسائل اقتصادی، مدیریتی و شغلی-رفاهی بر مهاجرت و فعالیت نیروی انسانی در حوزه سلامت تاثیرگذار است. در این بین، بهطور کلی در میان شاغلان نقش عوامل اقتصادی نظیر عدم تناسب بین درآمد و هزینههای زندگی و تبعیض و نابرابری درآمدی در افزایش انگیزه افراد برای مهاجرت بیشتر بوده است. وجود رانت و روابط ناسالم مدیران و ناکارآمدی مدیران بهداشت و درمان کشور نیز به عنوان مهمترین عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر مهاجرت نیروی انسانی در حوزه سلامت بهشمار میآید. شرایط آموزشی و کاری بهتر در کشور مقصد و امنیت شغلی پایین در ایران به عنوان مهمترین عوامل شغلی-رفاهی موثر بر مهاجرت معرفی شدند. از دیدگاه دانشجویان نیز همچون شاغلان نقش عوامل اقتصادی، از عوامل مدیریتی و شغلی-رفاهی بالاتر بوده است. عدم تناسب بین درآمد و هزینههای زندگی، وجود رانت و روابط ناسالم مدیران، تبعیض در پذیرش دانشگاه، امنیت شغلی پایین و پس از آن عدم صلاحیتمحوری و شایستهسالاری در سیستمهای آموزشی کشور به ترتیب جزو مهمترین عوامل تاثیرگذار بر مهاجرت دانشجویان حوزه سلامت بودهاند. به گواه پژوهشها تصمیم به مهاجرت افراد بیشتر تحت تاثیر عوامل اجتماعی دانسته شده است.
چه باید کرد؟
اصلاحات در ساختارهای اجتماعی و سیاسی کشور، اصلاح قوانین، تقویت شفافیت و پاسخگویی سیاستگذاران و مدیران و توسعه ظرفیت مشارکت مدنی مهمترین راهکارها برای مواجهه با پدیده مهاجرت سرمایه انسانی به ویژه در بخش سلامت و کاهش آثار منفی آن برای کشور است. اعتمادسازی، ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی و تقویت امید به آینده خصوصاً در نسل جوان و در میان نخبگان، باعث تقویت احساس تعلق آنان به کشور و پذیرش مسوولیت در قبال آینده آن و کاهش تمایل نخبگان به مهاجرت میشود. همچنین توسعه روابط بینالمللی، خصوصاً زمینههای علمی و فرهنگی، تقویت زیرساختها و تلاش برای کسب اعتبار بینالمللی در حوزههای آموزشی و تحقیقاتی برای پذیرش دانشجویان و استادان بینالمللی و ایجاد فرصت همکاری پژوهشگران ایرانی در تیمهای تحقیقاتی بینالمللی به دور از فضای امنیتی، نیاز نخبگان به تعامل با دنیای علمی را تا حدود زیادی مرتفع میکند. با توجه به عوامل دافعهای که عمدتاً به شرایط کلی کشور برمیگردد، به نظر میرسد در کوتاهمدت و میانمدت نمیتوان اقدام قابل توجهی انجام داد و عمده راهکارهای اساسی این حوزه علاوه بر زمانبر بودن به اختیاراتی در حد سطوح بالای مدیریتی کشور از جمله قانونگذاریها نیاز دارد. بنابراین مواردی که به عنوان راهکارهای کوتاهمدت و میانمدت ذکر شد در صورتی قابلیت انجام دارد که سازمانها به سرعت این پیشفرض را بپذیرند که مساله مهاجرت متخصصان یک مساله مهم، حساس و به سرعت پیشرونده است و برای مواجهه با آن، باید به شکل بسیار ویژه در اولویت قرار گرفته و به سرعت برای آن چارهای اندیشیده شود.
توجه ویژه به برنامهریزی و اصلاح قوانین و مقررات، اصلاح نظام ارائه خدمات سلامت، کاهش بار درمانی و فاصله درآمدی بخش خصوصی و دولتی، مسائل معیشتی و رفاهی، ارتقای جایگاه حرفهای و شأن خدمات تخصصی، شایستهسالاری، استفاده از توانمندیها و ظرفیتهای نخبگان در مدیریت و تصمیمگیری، استفاده از توان نخبگان خارج از کشور در بهبود خدمات آموزشی، پژوهش و ارائه خدمات درمانی، توجه به مسوولیتهای اجتماعی دانشگاهها و تلاش برای تقویت روحیه میهنپرستی و عرق ملی در بین دانشجویان، متخصصان و آحاد جامعه میتواند در بلندمدت تاثیرات مثبتی بر ماندگاری نیروی متخصص داخلی و افزایش علاقهمندی نخبگان خارج از کشور به ارائه خدمت در داخل کشور و بازگشت به کشور داشته باشد. توجه به این نکته ضرورت دارد که حل مساله مهاجرت نخبگان، نیازمند عزم ملی و توجه به اصلاحات در تمامی ساختارهای اداری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور بوده و بهبود شرایط و رفاه اجتماعی، کیفیت زندگی و افزایش امید به آینده پیشفرض اساسی و غیرقابل انکار آن است و راهحل کوتاهمدت و فوری برای آن قابل تصور نیست.