زمینهها و پیامدها
تاثیرگذاری و تاثیرپذیری فعالیتهای انسانی از سیل چگونه است؟
مخاطرات طبیعی از زمان پیدایش انسان همواره با او همراه بوده است. مخاطراتی که در یک دستهبندی کلی میتوان آن را به دو گروه مخاطرات محیطی و مخاطرات انسانساخت بر منابع محیطی دستهبندی کرد. مخاطرات محیطی با منشأ زمینی، آبوهوایی و زیستی بوده و مخاطرات انسانساخت بهدلیل فعالیتهای انسانی در منابع محیطی و خطاهای او فارغ از تعمدی و غیرتعمدی بودن روی میدهند. از اینرو مخاطرات طبیعی را میتوان یکی از محدودیتهای دائمی زیست بشری دانست که در اشکال و ابعاد مختلفی رخ داده و با شدت و ضعف متفاوتی همواره وجود داشته است. نتیجه وجودی این مخاطرات شکلگیری مسالهای جدی بهنام «آسیبپذیری» بوده است. آسیبپذیری که پیشتر شدت و ضعف آن بیش از هر چیزی تابع شرایط محیطی و موقعیت جغرافیایی بوده است، اکنون باتوجه به نقشآفرینی انسان از عوامل انسانی چون سطح دانش و فناوری، نوع مدیریت، سیاستگذاریهای توسعهای، وضعیت اقتصادی جامعه، رشد جمعیت و دیگر عوامل مشابه تاثیر میپذیرد.
زیرساختسازی برای سیل
نتایج مسائل و مشکلات اساسی محیطزیستی کشور بنا بر شرایط به اشکال و ابعاد مختلفی خود را نشان میدهد. یعنی همان عوامل و دلایلی که زمینهساز ایجاد بحران آب، فرسایش خاک، گرد و غبار و... هستند اکنون در قالب سیل وجود خود را عیان میسازند. برای مثال توجه نکردن به حقآبه تالابها، عدم لایروبی رودهای منتهی به آنها و در نتیجه خشکسازی منطبق بر عملکرد انسانی این تالابها همانگونه که در فصلهایی از سال زمینهساز گردوغبار بوده است در فصلهای دیگر ظرفیت و توانی برای کنترل سیلاب نداشته و به تقویت سیلاب منجر میشود. یا عدم اقدام مناسب در مبارزه با بیماری درختان بلوط زاگرس که موجب نابودی حداقل 13 میلیون اصله درخت بلوط در استانهای خوزستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام و فارس شد نقش بسیار پررنگی در وقوع سیلهای اخیر این استانها داشته است. سایر اقداماتی چون از بین بردن پوشش گیاهی با توسعه پهنههای تخصیصی به کشاورزی و دامداری، تغییر کاربری بستر و حریم منابع مهم آبی کشور، انجام ندادن عملیات آبخیزداری در حوضههای بالادست سدهای کشور، ویلاسازی و رستورانسازی در بستر رودخانهها و مواردی از این دست مهمترین زیرساختهایی بودهاند که باعث ایجاد سیل شده و میشوند.
سیل از منظر رهاورد اثرات بیرونی اقتصاد
اگر پیشتر سیل به عنوان یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی در دستهبندی مخاطرات محیطی آبوهوایی لحاظ میشد، اکنون نقش عوامل انسانی در ایجاد، تقویت و پرهزینه شدن خسارتهای ناشی از آن بسیار پررنگتر از گذشته مطرح است و نمیتوان انسانساخت بودن را از پیدایش آن نادیده گرفت. از سوی دیگر در زمینه چگونگی وقوع، سیل از نوع بلایای طبیعی یا وقوع ناگهانی محسوب میشده در حالی که با توجه به تاثیرپذیری آن از تغییرات اقلیمی و نقشی که تغییرات اقلیمی در ایجاد و پرهزینه شدن پدیدههایی چون سیل دارند منتفی دانست. اصولاً انسان با تخریب منابع طبیعی و محیط زیست به شکلهای مختلف از جمله تخریب جنگلها و مراتع، از بین بردن پوشش گیاهی و تشدید فرسایش خاک، توسعه فعالیتهای معدنی، توسعه فعالیتهای سازههای آبی و دخالت در زیستبوم منطقهای زمینه را برای ایجاد، تشدید و تخریب فعالیت سیل فراهم میکند. در واقع میل به سود بیشتر در اقتصاد به تولید بیشتر میانجامد و این تولید بیشتر همراه با آلودگی بیشتر و تحمیل هزینههای این آلودگی بر محیط زیست خواهد بود. در چنین وضعیتی اگر قوانین و ابزار لازم جهت کنترل آلودگیها و همچنین درونیسازی هزینههای ناشی از آن وجود نداشته باشد این هزینهها بر محیط زیست تحمیل شده و اثرات آن به اشکال مختلف و در جنبههای گوناگون خود را نشان خواهد داد. تغییر اقلیم و تغییرپذیری اقلیم دو نتیجه محسوس و اولیه این اثرات هستند. به عبارت دیگر، فعالیتهای اقتصادی و تولیدی افسارگسیخته و بدون لحاظ استانداردهای محیط زیستی و همچنین برنامههای توسعه ناپایدار زمینهساز تغییرات جدی اقلیمی در سراسر جهان شده و این تغییرات اقلیمی خود در پیدایش پدیدههایی مانند سیل نقش بسیار مهم و پررنگی ایفا میکنند. در واقع تولید بالای گازهای گلخانهای با بر هم زدن نظم طبیعی زمینهساز تغییر رژیم بارشها و نامتعادل شدن بارشها شده و این امر احتمال وقوع سیل را افزایش داده است.
سیل و اثرات مخرب بر اقتصاد
روی دیگر ماجرا اثرات سیل بر اقتصاد است. سیل علاوه بر آسیبهای جانیای که دارد مجموعهای از خسارتها را با خود به همراه دارد که طیف وسیعی از تخریبها شامل تخریب زیرساختها تا از بین بردن اقتصاد کشاورزی را شامل میشود. گاه هزینههای این تخریب آنقدر زیاد است که جبران خسارت هر بخش مدتها به طول خواهد انجامید. به لحاظ زیرساختی برای مثال در سیل سال 1398 به کشور مجموعاً 35 هزار میلیارد تومان خسارت وارد شد. جبران این هزینه باتوجه به شرایط اقتصادی کشور بسیار دشوار بوده است. از سوی دیگر در ابعاد آسیب به اقتصاد کلان نیز سیل از چند طریق بر اقتصاد کلان اثر میگذارد. نخست از طریق کاهش تولید بخش کشاورزی علاوه بر کاهش عرضه این محصولات به افزایش تورم محصولات کشاورزی که بسیاری نیز محصولات اساسی هستند منجر میشود و از سوی دیگر بهطور مستقیم و غیرمستقیم سطح درآمد و ثروت خانوارهای آسیبدیده از سیل را تحت تاثیر قرار داده و موجب کاهش تقاضای کل میشود. از این رو اثرات مخرب سیل بر اقتصاد کلان بهویژه در بخش کشاورزی چه در بخش عرضه کل و چه در بخش تقاضای کل منفی بوده و در مجموع شرایط آن را به سمت نامطلوبی پیش میبرد.
سیل از دام فقر تا فقر بیننسلی
اثرات نامطلوب رفاهی نتیجه دیگر آسیبهای اقتصادی و اجتماعی سیل است. در نتیجه این امر رفاه خانوارهای آسیبدیده از سیل تغییرات منفی بسیار جدی داشته و به راحتی جبرانپذیر نخواهد بود. از اینرو از بین رفتن ثروت افراد آسیبدیده میتواند به راحتی این افراد را به دام فقر فرو ببرد یا در صورتی که خود فقیر باشند اثرات مخرب سیل میتواند فقر آنها را بیننسلی کند. این عامل خود باعث خواهد شد تا تخریب منابع طبیعی افزایش یافته و شرایط برای وقوع مجدد آسیبهای طبیعی نیز فراهمتر شود. از اینرو طبیعی خواهد بود در شرایط وقوع سیل در صورتی که راهکاری برای جبران خسارتها اندیشیده نشود نهتنها به جمعیت فقیر مطلق افزوده خواهد شد بلکه شرایط برای افزایش جمعیت درگیر در دام فقر و فقر بیننسلی فراهم خواهد شد.
جمعبندی
انسان به همان میزان که در وقوع یا شدت یافتن پدیدههای اقلیمی مانند سیل اثرگذار است، از آثار مخرب آن نیز به همان میزان اثرپذیر است. سیل از جمله مخاطرات طبیعی است که انسان در پیدایش و شدت یافتن آن نقشی اساسی دارد و با توجه به افزایش دخالتها و نقشآفرینی که در محیط طبیعی ایفا میکند این میزان اثرگذاری در حال افزایش یافتن است. روندهای فعالیتهای تولیدی از یکسو و تخریب مستمر و مداوم منابع طبیعی و محیط زیست ایران بهویژه با هدف توسعه کشاورزی و صنعتی نشان میدهد که وقوع مستمر پدیدههایی چون سیل در ایران دور از ذهن نبوده و از سوی دیگر آثار مخرب آن نیز بر ابعاد مختلف اقتصادی کشور غیرقابل اجتناب و بسیار فراتر از سطح معمول این رویداد در حالت طبیعی خواهد بود.