انرژی قاتل اصلی محیط زیست
آیا تولید گازهای گلخانهای در ایران نگرانکننده است؟
مهمترین مساله در مدیریت مصرف انرژی در ایران خود مساله فرهنگ مصرف است، چراکه مصرف بهینه در ایران صورت نمیگیرد و به نسبت نیاز و توان صنعتی و اقتصادی، انرژی مصرف نمیکنیم بلکه به میزان بسیار بالاتری از نیاز، مصرف انرژی فسیلی در ایران صورت میگیرد.
طبیعی است در این شرایط تولید گازهای گلخانهای بالا میرود و ایران برخلاف اقتصاد نهچندان صنعتیاش یک کشور با مصرف بالای سوخت فسیلی و تولیدکننده گازهای گلخانهای است. همه اجزای مصرفکننده انرژی در ایران از جمله صنایع، کشاورزی، حملونقل، مصارف خانگی و... همه اینها در ایران مصرف بهینه ندارند. مصرف غیربهینه انرژی در ایران سبب میشود میزان مصرف ما به نسبت اندازه اقتصادمان بسیار بالا باشد.
در کشوری که صنعتی است و تولید زیادی در حوزه صنعت صورت میگیرد، میتوان گفت مصرف انرژی توجیهپذیر است. اما ما انرژی را بد مصرف میکنیم و همین مصرف غلط باعث میشود که اقتصاد ما هم قدرتمند نباشد و مصرف انرژی ما در حد و اندازه کشورهای با اقتصاد صنعتی است در حالی که راندمان اقتصاد ما به آن اندازه نیست.
از سوی دیگر ضربه مهلکی که مصرف بالای انرژی به محیط زیست ایران وارد میکند غیرقابل جبران است. به نظر میرسد مصرف بالای انرژی در همه بخشها عوامل مختلفی دارد.
اینکه ما با تمام ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر که در کشور داریم چرا به سمت تولید این نوع انرژی نمیرویم سوال مهمی است. البته ما ظرفیت بالایی در انرژیهای فسیلی داریم اما به تناسب بیشتر ظرفیت تولید انرژی تجدیدپذیر داریم. باید در دریافتن دلایل این مساله بیشتر به سمت نبود سازوکار سیاستگذاری و مدیریت رفت.
بیشک مولفهها بسیار مختلف هستند. در کشور ما باید به نگرشهای مدیریتی توجه داشت. اینکه ضرورت سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر هنوز برای مدیریت کشور احصا نشده است، مساله مهمی است.
در حقیقت سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر مثل میدان دادن به جوانان در تیم ملی است که بعد از مدتی آنها جایگزینهای اصلی هستند و قرار است آینده با آنها جلو برود. انرژیهای تجدیدپذیر نیاز به سرمایهگذاری دارد تا با یک فاصلهای از منافع آن بهرهمند شد. البته باید این را نیز در نظر گرفت که علت اصلی اینکه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران توسعه پیدا نکرده شاید بخشی به هزینهبر بودن آن برمیگردد.
علت آن این است که اقتصاد انرژی تجدیدپذیر برای بخش خصوصی توجیهپذیر نیست. به همین خاطر بخش خصوصی با همه مشوقهایی که وجود دارد و مثلاً وزارت نیرو برق تولیدی از نیروگاههای تجدیدپذیر را با نرخ خوبی به صورت تضمینی خریداری میکند اما به دلیل نوسانات قیمت ارز و بالا و پایین شدن آن، ریسک سرمایهگذاری در آن بالاست، استقبالی صورت نمیگیرد. با تورم بالا در کشور ما و ریال بیارزش آن خرید تضمینی نیز دیگر بهصرفه نیست و شما میبینید سرمایهگذار نمیتواند بر روی نوسان سرمایهگذاری کند باید در این زمینه ثباتی را به وجود آورد تا بتوان با یک سرمایهگذاری زمینه استقرار این صنعت را در ایران
فراهم کرد.
در خیلی از بازارهای دیگر منافع بیشتری برای سرمایهگذار وجود دارد و در شرایط فقدان ثبات و نوسان قیمت ارز و بالا بودن رکود و تورم، این صنعت مهم به حاشیه رانده میشود. در بیشتر جاهای دنیا انرژیهای تجدیدپذیر با حمایتهای کاملاً دولتی همراه است و چرخ این صنعت راه افتاده است. وقتی چرخ صنعتی راه میافتد به خودی خود اقتصاد به آن سمت میرود و بیشتر توسعه پیدا میکند. اما در ایران این مساله به دلیل نبود نگاه کلان در حوزه انرژی و اهمیت حفاظت از محیط زیست، مورد اقبال نبوده است.
در حالی که انرژی به اندازهای به هزینههای اجتماعی و محیط زیستی ارتباط دارد که میتوان گفت انرژی قاتل اصلی محیط زیست است. هزینههای اجتماعی متاسفانه در بسیاری از مناسبات اقتصادی محاسبه نمیشود.
در زمستان که مصرف انرژی در خانهها بالاست و خودروها سوخت بالایی مصرف میکنند به دلیل جریانهای هوا و مسائل جغرافیایی کربن زیادی وارد هوا میشود و هوای شهری مثل تهران آلوده میشود. آلودگی شدید هوا هزینه سلامت در این شهر را بالا میبرد. خسارتی که به مردم برای گسترش بیماریهای قلبی و عروقی و مشکلات تنفسی وارد میشود هزینه بسیار بالایی است.
آلودگی شهرها خسارت بسیاری به محیط زیست انسانی و طبیعی وارد میکند اما این خسارات در مدیریتها به چشم نمیآید. وارونگی در حقیقت خسارتی است که انرژی به انسان و جامعه میزند و نرخ مرگومیر را بالا میبرد.
منبع همه اینها در مصرف بد انرژی است. وقتی راندمان یک پکیج از 80 درصد به 90 درصد افزایش پیدا کند، مصرف انرژی 10 درصد کم میشود، همین 10 درصد اگر در همه خانهها و از سوی همه افراد جامعه اعمال شود در بعد کلان آن رقم بسیار قابل توجهی از آلایندهها کم شده است. مصرف بد انرژی متاسفانه بسیار آسیبزاست.
از بعد فنی به راندمان اشاره کردیم؛ میتوانیم از بعد رفتاری نیز این مساله را گوشزد کنیم. در حالی که استاندارد دمای محیط خانه باید بین 18 تا 22 درجه باشد، وقتی دمای اتاق ما 25 درجه میشود و بعد ما پنجره اتاق را باز میکنیم یعنی داریم خسارت جبرانناپذیری به جامعه وارد میکنیم. همه اینها نیاز به کار فرهنگی دارد. یک جامعه نمیتواند پیشرفت کند مگر اینکه همه اجزای آن به درستی کار کند. خیلی از مردم نمیدانند دمای مناسب در زمستان 21 تا 22 درجه است و ما باید مردم را در این زمینه آگاه کنیم تا از تولید کربن بیشتر جلوگیری شود.
ما باید چند دلیل را از بعد مصرف انرژی فسیلی در تولید گازهای گلخانهای در نظر بگیریم. یکی اینکه ما یک درصد مساحت کره زمین و یک درصد جمعیت زمین را داریم اما مصرف انرژی در ایران خیلی بیشتر از نرمال جهان است.
ما به دلیل اینکه منابع و ذخایر انرژی زیادی داریم، در حوزه تولید انرژی هدررفت زیادی داریم. گاز فلر از جمله گازهایی است که در منطقه تولید انرژی رها میشود. حجم گاز فلر عدد بسیار بالایی است. در محاسبه گازهای گلخانهای در کشورها خود این انرژیهای هدررفته و گازهایی مثل گاز فلر نیز محاسبه میشود.
بنابراین کشورهایی که تولیدکننده انرژیهای فسیلی هستند به خودی خود در فرآیند تولید آلایندگی نیز نقش دارند. از سوی دیگر مصرف بالای انرژی در ایران به دلیل ارزان بودن آن نیز خود یکی از دلایل افزایش گازهای گلخانهای است. در کنار اینها یکسری عوامل فنی نیز دخیل است. مثلاً مبرزهایی که در سیستمهای سرمایشی ما مورد استفاده قرار میگیرد خود از عوامل بالا رفتن میزان تولید گازهای گلخانه است.
در مجموع هم باید به دلایل فنی تولید و هم به دلایل رفتاری و فرهنگی در مصرف انرژی توجه داشت و از سویی باید سیاستگذاری در حوزه سرمایهگذاری تولید انرژیهای تجدیدپذیر را مورد توجه قرار داد و آنگاه دید در چشمانداز پیشرو ایران چه وضعیتی در مصرف سوختهای فسیلی و تولید انرژیهای تجدیدپذیر خواهد داشت. چراکه ایران از نظر ظرفیت یکی از باکیفیتترین کشورها در تولید انرژیهای تجدیدپذیر است.