مدرکگرایی مکانیسمی برساخته دولت
ریشه جعل مدرک و تقلب در میان مقامات دولتی و مردم چیست؟
مدرکگرایی یک بیماری است. نتیجه این بیماری عوارضی است که امروز گریبان کشور را گرفته است. بیماری مدرکگرایی در ایران امروزه خود را به جای توسعه فردی و توانافزایی نشانده است. ریشه این بیماری نیز در اقتصاد نفتی است. نکته مهم این است که فضای موضوعاتی که به فساد ارتباط دارد باید بررسی شود.
مدرکگرایی یک بیماری است. نتیجه این بیماری عوارضی است که امروز گریبان کشور را گرفته است. بیماری مدرکگرایی در ایران امروزه خود را به جای توسعه فردی و توانافزایی نشانده است. ریشه این بیماری نیز در اقتصاد نفتی است. نکته مهم این است که فضای موضوعاتی که به فساد ارتباط دارد باید بررسی شود. من زمینه این فساد را به لحاظ تاریخی مربوط به زمانی میدانم که اقتصاد ایران با نفت آمیخته شد. شاید بتوان ریشه این فساد را درست در زمان ورود نفت به اقتصاد ایران و دستدرازی به منابع حاصل از آن دانست. پیش از آن زمینههای فساد در کشور وجود داشته است که مبتنی بر مکانیسم حکومتداری ماست. حکومتها در یک بازه بلند تاریخی همواره تکمحور، خودکامه و مستبد بودهاند. تنوع اتفاقات در ساخت حکومت در ایران نیز باعث تنوع روحیات حاکمان و درباریان شد. ما از اصل آن تکمحوری و خودکامگی آسیب دیدیم و فضاهای فسادآلود در ایران از گذشته پدید آمده است. مکانیسمهای تکمحور معمولاً گروهی از فسادهای مربوط به خودش را توسعه میدهد.
بنابراین، نظر حاکم لزوماً اهمیت دارد که چه کسی خوب است یا بد است و چه چیزی به درد میخورد یا به درد نمیخورد. در این مکانیسم مفهوم مدرک اهمیت ندارد. در این مکانیسم بیشتر مفهوم نزدیکی و دوری به حاکم یا شبکه قدرت است که تعیینکننده است. بنابراین افراد تمام وقت و توان خود را برای نزدیک شدن به این شبکه صرف میکنند. دلیل آن هم این است که مردم اساساً در تصمیمگیریهای مملکت جایگاهی نداشتند و اساساً حق انتخابی هم نداشتند.
در واقع پس از ورود نفت به اقتصاد ایران، درآمد حاصل از نفت سبب شد حکومت چیزی بیشتر از ادارهکننده وضع موجود باشد، به این معنی حکومت با این وسیله میتوانست توانایی توسعه کشور را داشته باشد. بنابراین وارد فعالیتهای توسعهای شد و از جمله این توسعهها توسعه انسانی بود. از منظر دیگر توسعه عمومی و اقتصادی نیز در دستور حکومت قرار گرفت. در فضای توسعه انسانی مفهوم بهکارگیری مردم نیز مطرح شد. ما بالاخره از سمت یک پادشاهی مطلقه به سمت یک پادشاهی مشروطه حرکت کردیم و قرار بود جایگاهی برای رای و نظر مردم نیز قائل باشیم. مردم در این زمان فرصتی پیدا کردند در کنار حاکمان اندکی اظهارنظر کنند. بنابراین افراد در این موقعیت تلاش داشتند توانمندی افراد را بستایند یا بر اساس توانمندیها نسبت به آنها رای داشته باشند. بنابراین اینجا زمینهای برای آراستگی شخصی شکل گرفت. اهمیت مدرک از اینجا آغاز میشود. چراکه جایگاه مردم برای تصمیمگیریها یا رای دادن کمکم خود را نشان داد.
از سوی دیگر توسعه اقتصادی سبب شد، مجموعه حاکمیت تلاش کند با منابعی که در اختیار دارد، توسعه ایجاد کند و بعد از آن به سمت تولید برود و ارزش افزوده اقتصادی در جامعه به وجود بیاورد. بنابراین باید بوروکراسی بزرگی را ترتیب میداد و ساختارهای وزارتخانهای و سازمانهای توسعهای و شرکتهای زیرمجموعه خود را ایجاد میکرد. بر اساس این تغییرات نیازمند نیروی انسانی بود تا بتواند این شرایط را مدیریت کند. برای جذب نیروی انسانی ملاکهایی را باید در نظر میگرفت. این ملاکها در قالب یک ساخت حکومتی و دولتی باید قابل سنجش و ارزیابی باشد. مهمترین این ملاکها مدرک تحصیلی و میزان تحصیلات است. در مکانیسمهای خصوصی و اساس مکانیسم بازار، مدرک تحصیلی جایگاه مهمی در تعیین هویت و تعیین مهارت و قابلیت فرد نداشته است. از گذشته همین حالت وجود داشته که زمانی که فرد در یک موقعیتی حضور داشته است، استادانی که با آنها کار کرده، دستاوردها و مهارتهایی که داشته سبب ارتقا و بهکارگیری او در این موقعیت شده است. اما در مکانیسم حکومتی فرصتی برای این موضوع وجود نداشته است. بنابراین فرد باید انتخاب میشده و در جایگاهی بهکار گرفته میشده است.
بنابراین موضوع و توجه به مدرک تحصیلی از جایی تشدید میشود که قرار است، سازمانهای دولتی و وزارتخانهها و شرکتهای دولتی تشکیل شوند و زمینههای توسعه را پیش ببرند و محور اصلی توسعه آنها باشند. یعنی پول و منابع اصلی کشور قرار است در اختیار آنها باشد. بنابراین برای شکلدهی به این ساختارها نیازمند نیروی انسانی هستیم و توجه به مدرک تحصیلی افراد اهمیت پیدا میکند. بنابراین دانشگاه رفتن مساوی با استخدام در ساختار دولتی و شرکتهای زیرمجموعه دولت است. دانشگاه رفتن یا داشتن مدرک تحصیلی زمینه استخدام فرد است و آینده آرام او را نوید میدهد. در سالهای قبل نسل گذشته دائم به بچههای خود میگفتند درس بخوان تا مثل ما کارگر نباشی یا مثل فلان فرد سعادتمند باشی! بنابراین درس خواندن یا داشتن مدرک مساوی با شانسی برای داشتن یک حقوق حداقلی و بالا رفتن کیفیت زندگی افراد بوده است، چراکه شرط ورود به شرکتها و ادارهها و وزارتخانهها داشتن یک مدرک تحصیلی تعریف شده است. این مدرک تحصیلی در طول دوره نزدیک به 60سالهای که زمینههای توسعه و مکانیسمهای جدید در ایران فراهم شد؛ بهطور مرتب معیار اصلی برای استخدام و ادامه فعالیت و توفیقات مردم مطرح شده و تقویت شده و باقی مانده است. این آن چیزی است که ناشی از توسعه متمرکز دولتی است. در مکانیسمهای دولتی مدرک بالاتر نشاندهنده جایگاه بالاتر است. اما همین اکنون در مکانیسمهای غیردولتی توسعه، اتفاقاً یک فعال اقتصادی ترجیح میدهد با فردی کار کند که مهارتهای لازم، انگیزه لازم و توانمندیهای لازم را داشته باشد و تا جایی که امکان دارد، مدرک تحصیلی پایینتری داشته باشد. چراکه در این صورت ادعای کمتری دارد، درخواستهای ضعیفتری دارد و در نهایت حرفشنوی بیشتری خواهد داشت. وقتی ارزش مدرک بیشتر و بیشتر شده است، نمای دولتی بودن و گستردگی حضور دولت و حاکمیت در مکانیسمهای توسعه ما را نشان میدهد.
متاسفانه وقتی معیار اصلی ادامه فعالیت و ارتقا مدرکگرایی بوده بنابراین جعل و تقلب در مدرکسازی نیز رونق یافته است و در مکانیسمهای دولتی که یک مکانیسم سادهسازیشده برای تعین صلاحیت و قابلیت افراد است این روشها عمیقتر شده است. برای همین است که افراد در چند دهه اخیر و بهخصوص در دو دهه گذشته، در حین خدمت در تلاش بودهاند مدرک تحصیلیشان را افزایش دهند چراکه قانون به آنها میگوید اگر مدرک تحصیلی بالاتری داشته باشند میتوانند درآمد بیشتری داشته باشند. قانون گفته اگر این کارمند به جای لیسانس فوقلیسانس داشته باشد پایه حقوق او افزایش پیدا میکند. در دوران بعد از انقلاب به خاطر شرایطی که در کشور ایجاد شد و جنگ رخ داد، کسانی نقشآفرین بودند و خود را لایق شرایط اجتماعی و سیاسی بالاتری میدیدند، بنابراین تلاش کردند زمینههایی برای ارتقای مدارک تحصیلی خود ایجاد کنند تا بتوانند از فرصتهای تحصیلی بهرهمند شوند و نسبت به کسانی که دنبال تحصیل بودند بیسواد یا کمسواد دیده نشوند.
بنابراین با هدف تغییر پایه حقوق و دستاورد بیشتر به هر طریقی افراد در کنار فعالیتها و فارغ از اینکه چقدر آن مدرک تحصیلی در کار تاثیر داشته باشد و اینکه چقدر مدرک میتوانسته بهرهوری فرد را افزایش دهد، به هر شکلی بوده است سعی کرده مدرک را تهیه کند و خود را ارتقا دهد. بنابراین وقتی مردم احساس کردند، میتوانند در آن مکانیسم سادهسازیشده حاکمیتی نقشآفرینی کنند به سمت جمعآوری مدرک برای خود رفته و در این زمینه فسادهایی نیز رخ داده است.