نمایشگر بورس
نگاهی به ضرورتهای سرمایهگذاری در هنر از سوی فعالان بازار سرمایه در گفتوگو با سعید اسلامیبیدگلی
رابطه بین هنر و اقتصاد در بسیاری از مناطق دنیا رابطه معناداری است. هنر به خودی خود توانایی درآمدزایی دارد اما اغلب هنر بیش از کسب درآمد، رسالتی برای آموزش و آگاهیبخشی و توسعه جوامع را در خود میبیند و هنرمندان نیز مسوولیت اجتماعیشان را در آگاهسازی تودههای مردم میبینند.
رابطه بین هنر و اقتصاد در بسیاری از مناطق دنیا رابطه معناداری است. هنر به خودی خود توانایی درآمدزایی دارد اما اغلب هنر بیش از کسب درآمد، رسالتی برای آموزش و آگاهیبخشی و توسعه جوامع را در خود میبیند و هنرمندان نیز مسوولیت اجتماعیشان را در آگاهسازی تودههای مردم میبینند. هنر تئاتر از جمله این ابزارهاست که اکنون دریچههای تازهای در رابطه میان آموزش، اقتصاد و هنر گشوده است. نمایش شوبیل ماجرای یک کارگزار مذبذب و غیرمطمئنی است که در ذهن خود درگیر یکسری مسائل است. در توضیح دلایل اجرای این نمایش آمده است: تئاتر، دقیقاً همانجایی که مخاطب بدون واسطه، مسلط بر صحنه، گفتار و حرکتها و واکنشهای هنرمند را میبیند، زبان جدید اما باسابقهای است؛ برای سخن گفتن از موضوعات جذاب. پول، سرمایه، پسانداز، سرمایهگذاری و هر آنچه از ثروت صحبت میکند، موضوعی جذاب است. حال جذابیتهای این موضوع قرار است در کنار تمام فراز و نشیبهایش از صحنه تئاتر برای مخاطب بیان شود. شوبیل اولین گام را پرتوان برداشته است تا با حمایت بزرگان بازار سرمایه اعلام کند که میتوان از هر زبانی برای بیان موضوع بازار سهام و سرمایه استفاده کرد، حتی صحنه پرجنب و جوش تئاتر. شوبیل فقط یک نمایش نیست بلکه پیشقراول یک حرکت فرهنگی است که امیدوار است در آیندهای نهچندان دور جریانساز باشد. سعید اسلامیبیدگلی دبیرکل نهادهای سرمایهگذاری ایران و سرمایهگذار تئاتر شوبیل که بیش از یک ماه است این نمایش را در تئاتر عمارت نوفل نوشاتو روی صحنه برده است به پرسشهایی در مورد ضرورت سرمایهگذاری در حوزه هنر بهخصوص تئاتر و ضرورت عمومی کردن مفاهیم مالی و بازارهای سرمایه از طریق نمایش، پاسخ داده است.
♦♦♦
شما سرمایهگذار نمایشی هستید که داستان آن پیرامون زندگی و تصمیمات یک کارگزار غیرحرفهای بورس میچرخد. چه شد که به سمت سرمایهگذاری در این رابطه رفتید؟
من فکر میکنم یکی از دلایل عدم توسعهیافتگی بازارهای مالی ما ناآشنایی جامعه با فرصتهای سرمایهگذاری سایر بازارهای مالی غیر از بانکهاست. به همین خاطر بازارهای سرمایه در ایران بسیار کوچک است. همچنین بازارهای بیمه به همین دلیل کوچک است. مشکل دیگری که ما در معرفی ابزارها و بازارهای جدید داریم، همین عدم آشنایی تودههای مردم با تنوع بازارهای مالی است. شما اگر بخواهید ابزارهای جدید مالی را معرفی کنید و از قضا اگر کمی هم پیچیدگی داشته باشند، با مشکل مواجه میشوید. این عدم آشنایی به علاوه وجود ناکاراییهایی که در سایر بازارهای مالی موجود است، مانع توسعه جدی آن ابزارها شده است و این ابزارهای جدید عملاً در سالهای اخیر با عدم استقبال مواجه شدهاند. بنابراین فکر کردیم احتمالاً باید آموزشهایی داشته باشیم که بتواند این ناکارایی را پوشش دهد و مفاهیم بازار سرمایه را ترویج کند. تاکید ما برای بهکارگیری روشهایی مثل تئاتر حتی در سطح آشنایی با مفاهیم بازار سرمایه بوده است. مثلاً مردم اگر تنها با این مفاهیم به صورت ساده آشنا شوند و عبارات بازار سرمایه به گوش آنها بخورد، کافی است. همه دنیا از طریق ابزارهای مختلف فرهنگسازی میکنند. مثلاً آموزش از طریق دانشگاهها که ابزاری کلاسیک محسوب میشود هم در دستور کار است و در کنار آنها حضور در فضاهای فرهنگی و هنری نیز به این نیت کمک میکند. مثلاً تئاتر و فیلم و سریال و... در کنار آموزشهای غیرکلاسیک قرار میگیرند که ما هم سعی داریم از همه این ابزارها برای بهبود کیفیت و وضعیت بازارهای سرمایه در ایران استفاده کنیم.
نمایش شوبیل که شما سرمایهگذار آن هستید، میخواهد به مخاطب چه بگوید؟
هدف اصلی نمایش شوبیل، اساساً بردن مفهوم کلی بازار سرمایه به میان مردم جامعه است. نه اینکه بخواهیم در این نمایش آموزش خاصی از بازار داشته باشیم. مثلاً ما نخواستیم شیوه خرید و فروش معاملات بازار سرمایه یا ابزار خاص و پیچیدگیهای آن را توضیح، ترویج یا نمایش دهیم. ما بیشتر دنبال تلنگر زدن به مجموعه جامعه با استفاده از یک ابزار جدید و هنری، به نام نمایش بودیم. ما فکر میکنیم این کار باید از طریق سریالها و تلویزیون بیشتر تبلیغ و تعریف شود و البته نمایش تئاتر هم یکی از این روشهاست.
چرا وقایع اقتصادی که آثار عمیق اجتماعی و گاه سیاسی بر جامعه دارند، در ایران کمتر به ایدههایی برای خلق اثر هنری تبدیل میشود؟
فکر میکنم دلایل متعددی دارد. بخشی از این ایستایی مربوط به جامعه هنری کشور است. از نویسندگان گرفته تا فعالان عرصه تئاتر و سینما و... با این مفاهیم و این بازارها آشنایی چندانی ندارند. مثل همه آدمهای جامعه، هنرمندان نیز از این مفاهیم دور هستند. یکی از نتایجی که اجرای این تیپ کارها مثل «شوبیل» در پی دارد، این است که جماعت هنرمندان بهخصوص نویسندگان و کارگردانان میتوانند با این مسائل آشنا شوند. همین گروهی که نمایش شوبیل را اجرا میکنند همین الان انگیزه دارند که کار دوم را نیز در این حوزه تولید و اجرا کنند. ما هم اتفاقاً خودمان داریم کار دیگری را با دوستان در همین فضاها انجام میدهیم. بنابراین آنها که با مسائل مرتبط با بازارهای سرمایه آشناتر باشند، بهتر میتوانند در این زمینه کار کنند. مساله دیگر نگرانیهای این افراد برای جذب مخاطب است. شما اگر موضوع طلاق را سوژه یک نمایشنامه قرار دهید، احتمالاً جامعه مخاطب بالقوه شما بیشتر از زمانی است که میخواهید تبعات خرید و فروش سهام را محور یک تئاتر قرار دهید. البته این میتواند در ذهن خلاق یک هنرمند، چنان به هم گره بخورد که مخاطبان همه گروههای اجتماعی بتوانند با این کار ارتباط برقرار کنند و به نوعی همه مخاطب این اثر باشند. ولی به هر حال در فضای کمبود متنهای خوب این نوع موضوعات سوژههای خوبی هستند. در حقیقت نهادهای متولی بازارهای مالی کمتر متوجه ظرفیتهای این دست فضاها و ابزارها برای ترغیب مردم به سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه مثل بورس و... هستند. در دهههای گذشته عمده تبلیغات دولتی برای سرمایهگذاری و سپردهگذاری در بانکها بوده است. حجم بزرگ تبلیغات بانکها که زمانی شرکتهای دولتی محسوب میشدند منجر به این شده که عملاً آشناترین شیوه سپردهگذاری و پسانداز برای مردم در شبکه بانکی تعریف شده است.
علاوه بر اینکه به ناآشنایی اهالی هنر اشاره کردید، به نظر میرسد، احتمال بازگشت سرمایه نیز یکی از دغدغههایی است که احتمالاً فعالان عرصه هنر و فرهنگ کمتر تمایلی به حضور در این حوزهها دارند. آیا غیراقتصادی بودن این موضوعات برای جلب مخاطب یکی از دلایل منفعل بودن اقتصاد هنر نیست؟
باید توضیح داد اساساً بعضی از حوزههای هنر در ایران اقتصاد ضعیفی دارند. بعضی از حوزهها البته خوشبختانه توانستهاند طی سالهای گذشته وضعیت اقتصادی بهتری داشته باشند. تئاتر جزو آن دسته از حوزههای هنر است که وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارد. عملاً این حوزه اقتصاد قدرتمندی ندارد. تعداد معدودی تئاتر سالانه روی صحنه میروند که درآمد خوبی به نسبت هزینههایی که کردهاند به دست میآورند. مجموعه تئاتر چندان مجموعه موفقی در حوزه درآمدزایی نیست. شاید باید بیشتر در این زمینه فرهنگسازی شود البته ما فکر میکنیم که این توان و امکان وجود دارد که بتوان آثار هنری را خلق کرد که بتواند درآمدهای خوبی داشته باشد. اما از آن طرف هم که به موضوع نگاه میکنی میبینی این همه نهاد مالی قدرتمند و نهادهای حاکمیتی خوب و توانمند وجود دارند که میتوانند از چنین پروژههایی حمایت کنند تا حداقل سرمایهگذارها در برخی پروژهها زیان نکنند. پروژههایی که در نهایت به سود اقتصاد مملکت و مردم است. البته باید این نکته را در نظر گرفت که اساساً یکی از دلایلی که سرمایهگذارها به سمت برخی هنرها میروند مساله اقتصاد و درآمد از این طریق است.
اینکه شما به سمت سرمایهگذاری در تئاتر رفتید دلیل خاصی داشت و آیا اتفاق خاصی شما را ترغیب به سرمایهگذاری در این زمینه کرد؟
من بهطور شخصی سالهاست در حوزههای مختلف علایق شخصی خود را دنبال میکنم. طبیعتاً وقتی همکارانم مثل آقای آذریان موضوع را مطرح کردند و زمانی که با دوستان در گروه اجرای نمایش صحبت شد، به این نتیجه و این جمعبندی رسیدیم که میتوانیم از این ابزار نیز برای توسعه فرهنگ بازارهای سرمایه استفاده کنیم. موضوع پیش رفت و با توجه به تجربههای سابق بنده و کنکاشهایی که در این زمینهها داشتم فکر کردیم که با نیت فرهنگسازی این کار را پیش ببریم.
واکنشها به این تجربه شما در حوزه نمایش با توجه به اینکه شما فعال بازار سرمایه هستید، چگونه بود؟ در این ایام که این نمایش اجرا شده است، آیا بازخوردی را که مد نظر داشتید گرفتید یا واکنشها متفاوت بود؟
ما چند دسته مخاطب بهطور جدی داشتیم. یک دسته مخاطبان ما عمدتاً از کسانی بودند که تئاتر میروند و بهطور جدی به دیدن نمایش علاقه دارند. عدهای نیز کسانی بودند که مسائل مالی و سرمایهگذاری برایشان مهم بود. به همین دلیل تلاش کردیم مکان اجرای این نمایش در یکی از سالنهای اصلی و معتبر تئاتر کشور باشد و البته گروهی که دارند این کار را اجرا میکنند نیز از تیمی حرفهای انتخاب شد که توانایی و کیفیت اجرای بالا دارند. دسته دوم مخاطبان ما کسانی هستند که به سایتهای فروش تئاتر یا به سالنهای معتبر مراجعه میکنند و کاری را انتخاب میکنند و میبینند. یا پیجهای صفحات مجازی هنرمندان و دوستان مرتبط با تئاتر را دنبال میکنند و از اجرایی با چنین موضوعی خبردار میشوند و این نمایش را میبینند. به دلیل وجود این دست مخاطبان سعی کردیم موضوع خیلی تخصصی درباره بازارهای سرمایه و نحوه کار در این شرایط و... نباشد. بلکه مساله اصلی ضعفهای اصلی شخصیت اصلی داستان و ویژگیهای اوست. بنابراین اگر کسی بیرون از این حوزه تخصصی بخواهد داستان را تعریف کند ممکن است اصلاً اشارهای به بازار سرمایه و انگیزه سرمایهگذار نکند. دسته دیگری از مخاطبان ما هم کسانی هستند که فعالان اقتصادی و فعالان بازار سرمایه یا مرتبط با نهادهای مالی و بازارهای سرمایه هستند که فکر میکنم یکی از موفقیتهای ما این است که آدمهای بسیاری را برای دیدن تئاتر آوردیم که شاید برای اولین بار است به یک سالن تئاتر میروند. این یک موفقیت برای ما محسوب میشود. البته ما از دستههای مختلف بازخوردهای متفاوتی دریافت کردیم. هم فیدبکهای مثبت بود و هم فیدبکهای منفی ولی در مجموع به نظر من ما به نتیجه مطلوب خود رسیدیم چون هم تلاش کردیم کیفیت کار معقول باشد -نمیخواهم ادعا کنم که بهترین تئاتر چند سال اخیر ایران را اجرا کردهایم- و هم مفاهیم مالی را در سطحی که مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند در نمایش گنجاندیم. با اینکه نخواستیم مثل نمایشهایی که صرفاً با هدف فروش ساخته میشوند، برنامهریزی کنیم اما جذابیتهای بصری معقولی نیز در این کار به وجود آمده است که مخاطب را راضی نگه میدارد. ما از هر دو گروه سیگنالهای مثبت و منفی بسیاری دریافت کردیم. اما در مجموع همه چیز مثبت بود. از جزئیترین امور فنی مثل نور و میزانسن گرفته تا جدیترین مفاهیم سرمایهگذاری و... در مجموع مخاطب خوشحال بوده و رکورد فروش ما هم این را تایید میکند که مخاطب در نهایت از کار ما راضی بوده است. در عین حال چند دسته و گروه متفاوت مخاطبان ما نظرات گاه متعارضی هم داشتهاند. مثلاً آنها که مخاطبان مالی این نمایش بودند در نهایت میگفتند؛ کاش فلان مساله مالی را هم مطرح میکردید. یا از طرف دیگر مخاطبان حرفهای تئاتر که جنبههای هنری و متنی اثر را میدیدند، میگفتند؛ مثلاً اگر فلان میزانسن، فلان شکل بود یا این شخصیت چنین بود، تاثیر بیشتری بر کیفیت کار داشت و مسائلی از این دست مطرح شد. در مجموع بازتابها بسیار خوب بود.
آیا نمونه تجربهشدهای اعم از داخلی یا خارجی سراغ داشتید که مفاهیم بازار سرمایه و مسائل اقتصادی جدی را وارد حوزه هنر بهخصوص تئاتر کرده باشند، یا ایده و خلاقیت شما بوده که نمایش شوبیل را به روی صحنه بردید؟
در حوزه تئاتر من تجربه زیادی در خارج از ایران نداشتم. جز یکی دو مورد در سفرها که ارتباطی با حوزه اقتصاد نداشته است. اما در حوزه سینما تجربههای زیادی وجود دارد و فیلمهای بسیار زیادی در حوزههای مالی ساخته شده است. فیلمهای بسیار معروف و مستندهای بسیار شناختهشدهای در حوزههای بازارسرمایه ساخته شده است. اولیور استون، مارتین اسکورسیزی و... کارگردانهای مهمی هستند که در این حوزهها تجربههای درخشانی دارند. مستندهای بسیار مهم و عالی تولید شده است که کاندیدای جوایز بسیار مهم نیز شدهاند. در ایران البته این حوزهها کمتر شناختهشده هستند و سرمایهگذاری برای تولید آثار سینمایی و نمایشی در حوزههای مالی صورت نگرفته است یا اگر گرفته بسیار ناچیز و معدود بوده است.
فکر میکنید این مسیری را که حالا با نمایش شوبیل آغاز کردهاید ادامه میدهید؟ آیا این انگیزه برای ادامه سرمایهگذاری در حوزههای هنری با سوژههای مالی در شما تقویت شده یا اینکه سرخورده شدید؟
ما این کار را ادامه خواهیم داد و متوقف نخواهیم شد. چون سرمایهگذاری در حوزههای فرهنگ و هنر جزو وظایف ماست و از نظر اقتصادی هم اتفاق نسبتاً خوبی برای ما افتاد و ما امیدوار شدهایم یک پایه خوبی از تماشاگران برای این دست نمایشها ایجاد شود که این واقعاً خوشحالکننده است. حتی تماشاگرانی در طول اجرای نمایش به ما مراجعه میکردند و درخواست داشتند که از این دست کارها خوب است که در حوزه نمایش صورت گیرد. حتی در طول اجرای آن نمایش کسانی سوژههای جالبی مرتبط با کارگزاران بورس با جزئیات جالب و تازه را با ما در میان میگذاشتند که از نظر ما خیلی حائز اهمیت است و نشان میدهد چقدر ظرفیت برای کار کردن در این حوزهها وجود دارد.
نهادهای اقتصادی و حتی سازمانهای هنری در طول این ایام که نمایش روی صحنه بوده، آیا واکنشی داشتند و ارتباطاتی برقرار کردند که بتوانند از این دست کارها حمایت کنند؟
بله در همین صحبتهایی که داشتیم با گروههای مختلف از مخاطبان پیشنهادهایی هم شده است ولی هنوز به گفتوگوهای جدی در کنار هم ننشستهایم. من به این نتیجه رسیدم که این نهادها اتفاقاً مشتاق هستند و افراد نیز فکر میکنم اگر بدانند که نهادهای مالی و اقتصادی از آنها حمایت میکنند بسیار مشتاقانه وارد میشوند و در این زمینهها کارهای جدید تولید میکنند. در نهایت باید قبول کنیم که هنرمندان تئاتر نیز دنبال این هستند و این نیاز را دارند که بتوانند از این هنر سرمایه تولید کنند و البته مخاطب این نوع سرمایهگذاری هم موجود است و میتوان چشمانداز روشنی برای این بخش هنر و فرهنگ کشور نیز دید.