آیا تلگرام به منبعی برای نشر اطلاعات گمراهکننده تبدیل شده است؟
شبکه شایعهساز
شبکههای اجتماعی گویا به ابزاری برای دگرگونی تمامی پدیدهها تبدیل شدهاند. هر دم از باغشان بری میرسد! روزگاری شنیدهها، شایعات و پچپچهای درگوشی، دهان به دهان میچرخید و روزها و شاید ماهها طول میکشید تا افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد.
شبکههای اجتماعی گویا به ابزاری برای دگرگونی تمامی پدیدهها تبدیل شدهاند. هر دم از باغشان بری میرسد! روزگاری شنیدهها، شایعات و پچپچهای درگوشی، دهان به دهان میچرخید و روزها و شاید ماهها طول میکشید تا افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد. بعدها مطبوعات زرد نیز به یاری شایعهپراکنان آمدند تا برای افرادی که از شنیدن اخبار عجیب و غریب از زندگی خصوصی چهرهها و ستارگان لذت میبرند اوقات مفرحی فراهم کنند. دنیای آنلاین و شبکههای اجتماعی اما، این روزها گوی رقابت را از همه ربودهاند. شایعهپراکنی و نشر اطلاعات و اخبار نادرست در این شبکهها آنقدر گسترده و سریع اتفاق میافتد که مجاری رسمی اطلاعات و رسانههای سنتی که تا چندی پیش کنترل افکار عمومی را در دست داشتند عملاً کارایی خود را از دست میدهند.
کارخانه شایعهسازی شبکههای اجتماعی خط تولید توانمندی دارد چرا که علاوه بر سرعت عمل، از نیروهای محرکه قدرتمندی بهره میبرد. در حالی که خبرنگاران، رسانهها، روابط عمومیها و سازمانها و موسسات رسمی میکوشند بر مبنای اطلاعات موثق، معتبر و مستند افکار عمومی را تغذیه کنند شبکههای اجتماعی دست به دامن احساسات، هیجانات و عواطف مردم میشوند و بر تاثیرگذاری خود میافزایند. این کارکرد در شرایط خاص و بحرانی فراتر هم میرود. در شرایطی که مردم تشنه دریافت اطلاعات هستند و تحت تاثیر هیجاناتی مانند ترس یا کنجکاوی میخواهند بیشتر بدانند، پینوکیوهای شبکهای وارد گود میشوند؛ با این تفاوت که دیگر دماغشان دراز نمیشود تا مخاطب دروغ را از واقعیت بازبشناسد.
شایعات و اخبار گمراهکننده یا نادرست، موضوعات و گروههای مختلفی را نشانه میروند. گروه اول ستارگان، هنرمندان، ورزشکاران و سیاستمداران هستند که ورود به زندگی شخصی آنها همواره برای مردم جذاب و سرگرمکننده است. شایعات مربوط به ازدواج، جدایی، بیماری، مرگ یا رسوایی این چهرهها هر از گاهی توفانی در شبکهها به پا میکند و به مدد لایک و بازنشر کاربران ناآگاه، سرمایه اجتماعی، اعتبار، حیثیت یا حتی کسب و کار افراد بسیاری را به خطر میاندازد. دسته دیگری از شایعات که به حوزه سلامت عمومی مربوط میشوند در تلاشاند به نگرانی مردم در مورد شیوع بیماریها یا آلودگی مواد غذایی دامن بزنند و سبب تشدید اضطراب و نگرانی افکار عمومی شوند.
گروه دیگری از اخبار گمراهکننده که اغلب با اهداف مشخص سیاسی و اقتصادی شکل میگیرند دربرگیرنده گمانهزنیها یا اخبار نادرست در مورد مسائل اقتصادی، گرانی یا ارزانی کالاها یا کمیابی و نایابی آنها هستند. تردیدی نیست که افراد یا گروههای خاص با دستکاری اخبار یا نشر اطلاعات نادرست در این حوزه منافع ویژه خود را دنبال میکنند. و اما گروه دیگری از شایعات که کمتر جدی گرفته میشوند اما پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آنها دست کمی از سه گروه دیگر ندارد نشر و بازنشر نقلقولهای ساختگی است که به دروغ به شخصیتهای ملی، علمی یا فرهنگی نسبت داده میشود. کوروش و داریوش کبیر تنها قربانیان این نقلقولهای ساختگی نیستند، بیشک روح اندیشمندان و فرهیختگانی همچون شریعتی، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و پروفسور حسابی نیز از این اکاذیب در رنج است.
گفته میشود شایعات در نبود اطلاعات صحیح و موثق شکل میگیرند. وجود ابهام و عدم اطمینان در مورد رویدادها و مسائل جامعه سبب میشود افراد یا گروهها بر اساس گمانهزنیها به نشر اطلاعات غیرمعتبر روی بیاورند. اما بیشک این تنها دلیل شکلگیری و گسترش شایعات نیست.
به نظر میرسد ناآگاهی کاربرانی که به صرف بازنشر محتوای غیرمتقن، تصور میکنند در فرآیند آگاهسازی افکار عمومی نقشی ایفا کردهاند، ضعف عملکرد مجاری رسمی اطلاعرسانی به ویژه رسانههای سنتی، نبود منابع یا مراجع معتبری که صحت و سقم اخبار یا اطلاعات جریانیافته در جامعه را بسنجند و به افکار عمومی در تشخیص سره از ناسره کمک کنند و بدتر از همه وقتگذرانی عدهای ناآگاه در شبکههای اجتماعی که تمامی کارکردهای مثبت این شبکهها را به بازی و تمسخر گرفتهاند، همگی به تنور داغ شایعات هیزم میریزد. شاید در شرایط عادی کنترل این اطلاعات نادرست کار دشواری نباشد اما در شرایط بحرانی، تا مسوولان و سازمانهای ذیربط وارد عمل شوند موج شایعه خرابیهای زیادی به بار آورده است.
این تلگرام دروغگو!
از اوایل سال جاری با بروز اختلالات جدی در وایبر در کشور، تلگرام به شبکه اجتماعی محبوب کاربران گوشیهای هوشمند تبدیل شد. موج کوچ کاربران به تلگرام چنان شدت گرفت که چندی پیش دبیر شورای فضای مجازی ایران آمار این کاربران را 13 میلیون نفر اعلام کرد. تلگرام حالا خود یک کلانشهر است. شهر بزرگی که افرادی با ویژگیهای دموگرافیک مختلف و با خصوصیات روانشناختی و روحی و روانی گوناگون در آن زندگی میکنند. برخی آمدهاند تا چت کنند و سرگرم شوند. برخی آمدهاند تا دامنه ارتباطات اجتماعیشان را به کمک فضای مجازی گستردهتر کنند و بر سرمایه اجتماعی خویش بیفزایند. گروهی هم دانسته یا ندانسته، بیمارگونه به کژکارکردهای این شبکه گرایش پیدا کردهاند و آن را به منبعی برای نشر اطلاعات کذب و شایعات و اخبار دستکاریشده یا بازنشر مطالب و تصاویری از زندگی دیگران تبدیل کردهاند که مصداق تعرض جدی به حریم خصوصی افراد محسوب میشود. مروری بر دروغهای تلگرامی شاید الگویی به دست دهد تا بدانیم در دنیای مجازی چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.
شاید به این دلیل که به عقیده جامعهشناسان فضای مجازی محل نمود واقعیتهای اجتماعی است. آیا جامعه به دروغ، فریب یا تخریب و تعرض گرایش پیدا کرده است؟ و آیا شبکههای اجتماعی با پنهان کردن چهره و هویت افرادی که مغز متفکرشان را در اختیار این کارخانه شایعهپراکنی قرار دادهاند، به معضلات اجتماعی دامن خواهد زد؟
حج ناتمام؛ شایعات بیپایان
حوادث حج امسال از جمله سقوط بالابر در خانه خدا و در پی آن حادثه منا و کشته شدن جمع زیادی از هموطنان در رمی جمرات به قدر کافی برای افکار عمومی تلخ و تاسفبار بود. میتوان حدس زد در چنین شرایطی خانوادههای حجاج، متحمل چه اضطراب سنگینی میشوند تا از صحت و سلامت اعضای خانواده خود مطمئن شوند.
در این شرایط سخت و بحرانی که مراجع و رسانههای رسمی نیز در تلاش بودند اطلاعات موثقی در اختیار جامعه قرار دهند، تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر به بازیچه شایعهسازان تبدیل شدند. در مدت کمتر از چند ساعت خبر کشته شدن رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران، یحیی آلاسحاق و علی ضیا، خبرنگار صدا و سیما همراه با عکس و تسلیت در شبکهها منتشر شد.
کمی بعد نام نفیسه روشن و زیبا بروفه نیز همراه با عکسی که آنها را در لباس احرام نشان میداد به فهرست جانباختگان اضافه شد. مردم اما، بیخبر از همه جا از درگذشت این چهرهها اظهار تاسف میکردند و خبر را دوباره و چندباره در دیگر گروهها به اشتراک میگذاشتند. خبرنگاران که چنین اخباری را بیش از سایرین با دیده تردید مینگرند از مجاری اطلاعاتی دیگری صحت و سقم اخبار را پی گرفتند و پیش از تکذیب خبر از سوی مقامات رسمی حج و زیارت، در شبکههای اجتماعی نادرست بودن آن را به اطلاع مردم رساندند. شایعه خنثی شد اما شایعهسازان که مشخص نیست هدف و منظورشان از نشر این اطلاعات کذب چه بوده است هنوز در جای خود باقی هستند و شاید به زودی در شرایط بحرانی دیگری دست به کار شوند.
حالا نوبت پستهایی است که درست یا نادرست، مغرضانه یا بیغرض میکوشند حادثه منا را روایت کنند و تحلیلی از علل وقوع آن ارائه دهند. هنوز بحران به پایان نرسیده، بحران دیگری در افکار عمومی آغاز میشود. برخی تحلیلها از بیخ و بن اصول و دیدگاههای مذهبی مربوط به حج را زیر سوال میبرد.
گروهی دیگر بیکفایتی را متوجه مسوولان داخلی میداند. گروهی افکار عمومی را بر ضد آلسعود و پیروان یهود تهییج میکند. در این آشفتهبازار نهتنها مردم پریشان و مستاصل میمانند که چه چیز را باور کنند و چه چیز را دروغ بپندارند بلکه مدیریت یک رویداد که میتواند پیامدهای دیپلماتیک جدی و عمیقی برای کشور داشته باشد با دشواری روبهرو میشود. شایعات تنها به خبر ختم نمیشود. عکسهایی از جمعآوری اجساد جانباختگان با لودر در شبکهها منتشر میشود که ارتباطی به حادثه اخیر منا ندارد. عکسها تاسف و تاثر افکار عمومی را دوچندان میکند و به واکنشها دامن میزند.
در این میان اما، عده اندکی هستند که با سواد رسانهای میدانند به هر خبر و اطلاعاتی نباید اعتماد کنند. سایرین باور میکنند، تحت تاثیر قرار میگیرند، لایک میکنند، بازنشر میکنند و ناآگاهانه به شایعات دامن میزنند.
دردسر ایرانخودرو
یکی از بزرگترین مشکلات دنیای آنلاین تشخیص تصاویر فیک یا تقلبی است. بسیاری از تصاویر منتشرشده در تلگرام نیز واقعی هستند اما ربطی به رویدادهایی که گفته میشود یا شرح عکسها ندارند. مثلاً در گذشته یا در کشور دیگری رخ دادهاند یا دلیل وقوع آنها کاملاً متفاوت است.
عکسهایی که چندی پیش از سالنهای تولید یک شرکت خودروساز منتشر شد و مدعی بود این کارخانه در پی راه افتادن کمپین «خودرو داخلی نخرید» تعطیل شده است، نمونهای از این شایعات تصویری بود. روابط عمومی شرکت خودروساز به دنبال انتشار تصاویر ناگزیر شد به رسانهها توضیح دهد این عکسها در ساعت ناهار و استراحت کارکنان گرفته شده و خطوط تولید این کارخانه به هیچ عنوان متوقف نشده است.
نخورید و نیاشامید!
به نظر میرسد شایعات قرار نیست دست از سر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بردارند. مسوولان این وزارتخانه هر شب با این هراس به خواب میروند که فردا ناگزیرند کدام خبر را تکذیب کنند یا چگونه افکار عمومی را از نگرانی شیوع و بروز یک بیماری برهانند.
اواخر سال گذشته محمد هاشمی، سخنگوی سازمان غذا و دارو طی بیانیهای درباره همه این خبرها واکنش نشان داد و گفت: شایعات منتشره در حوزه سلامت و غذا «هوکس» و خبرهای غیرواقعی اما قابل باور هستند که آگاهانه و با نیت فریب یا مزاح از روی عمد ساخته میشود و سازندگان آنها افرادی با «خلاقیت سیاه» هستند.
چندی پیش خبری همراه با عکس در شبکههای اجتماعی منتشر شد که مدعی بود تولیدات یکی از کارخانههای لبنیات کشور به دلیل وجود مواد سرطانزا، از سوی وزارت بهداشت منهدم شدهاند. دبیر انجمن صنایع لبنی ایران در پاسخ به این شایعه اعلام کرد محصولات لبنی یک شرکت ایرانی به دلیل اینکه بیش از اندازه در پشت مرزهای کشور عراق مانده و از مدت تاریخ مصرف آن گذشته، به وسیله ماموران اداره نظارت این کشور منهدم شده است.
این شایعه تنها خبر کذبی نبود که نگرانی افکار عمومی از سلامت مواد غذایی را در پی داشت. در مدت یک سال گذشته خبر ورود خرماهای آلوده داعشی به کشور، شیوع وبا، وجود سم کشنده در گوجه فرنگی، کرم مرگبار نارنگی پاکستانی، تولید سوسیس از گوشت گربه و امثال آن نیز دیگر شایعاتی بودند که در تلگرام و سایر شبکههای اجتماعی منتشر شدند و مسوولان و سازمانهای ذیربط را ناگزیر به پاسخگویی کردند. اخباری از این دست که هر روز مردم را به خوردن یا نخوردن چیزی تشویق میکنند آنقدر در تلگرام زیادند که اگر بنا را بر صحت آنها بگذاریم عملاً نباید هیچ چیز بخوریم یا بیاشامیم.
دیدگاه تان را بنویسید