تاریخ انتشار:
چرا مصرف خون در مراکز بیمارستانی ایران بهینه نیست؟
اسراف خون
«خون بجا، منطقی و بهینه مصرف نمیشود.» این عبارت را رئیس سازمان انتقال خون در انتقاد به جامعه پزشکی مطرح میکند. علیاکبر پورفتحالله که از شهریور سال ۱۳۹۲ به عنوان مدیرعامل سازمان انتقال خون گمارده شده، به انحای مختلف نسبت به مصرف بیرویه خون در مراکز بیمارستانی اعتراض کرده است.
«خون بجا، منطقی و بهینه مصرف نمیشود.» این عبارت را رئیس سازمان انتقال خون در انتقاد به جامعه پزشکی مطرح میکند. علیاکبر پورفتحالله که از شهریور سال 1392 به عنوان مدیرعامل سازمان انتقال خون گمارده شده، به انحای مختلف نسبت به مصرف بیرویه خون در مراکز بیمارستانی اعتراض کرده است. اما او، کمتر به این موضوع پرداخته است که به چه دلیل پزشکان و جراحان ایرانی در مصرف واحدهای خونی که به صورت داوطلبانه و رایگان در اختیار گرفتهاند، چنین گشادهدستی به خرج میدهند؟ البته چه استدلالی بالاتر از اینکه «خون» فاقد ارزش اقتصادی است و اکنون به دلیل وفور عرضه، ارزش آن نزد پزشکان و جراحان در سطح نازلی قرار گرفته است. جامعه پزشکی و آنان که به صورت سهوی یا تعمدی در مظان افراطگرایی در مصرف این کالای گرانبها قرار گرفتهاند، نهتنها به اهداکنندگانی که از جانمایه گذاشتهاند بلکه به بیمارانی که این خونها در مواقع غیرضرور به آنها تزریق میشود نیز جفا میکنند.
به احتمال بسیار، جراحان میدانند که یکی از پیامدهای تزریق خون در حین یا پس از جراحی، کاهش ایمنی بدن بیمار و افزایش احتمال عفونت بیمارستانی است و البته به علت تضعیف ایمنی بدن و افزایش عفونتهای بیمارستانی، هزینه عوارض جانبی سوءمصرف خون، پنج برابر هزینه تولید آن خواهد بود. رئیس سازمان انتقال خون در بخشی از یادداشتی که با مضمون فرهنگسازی مصرف بهینه خون در روزنامه ایران به چاپ رسانده، آورده است: «یکی از جراحان حاذق که شاگردان بسیاری را تربیت کرده است، صراحتاً بیان میکرد که اگر پنج واحد خون در کنار دستم آماده مصرف نباشد به اتاق عمل نمیروم. راستی تکلیف تربیت دانشجویان پزشکی و جراحان در شرایط علمی امروز که در دنیا موضوع پزشکی بدون انتقال خون مطرح میشود، چیست؟
در حالی که جراحان حاذق ما فرصت بازنگری و آموزش مداوم را ندارند، چگونه میتوان ذهن جراح حاذقی را که دو تا سه دهه قبل تربیت شده و خون را به عنوان ابزاری جهت پوشاندن خطا در حین عمل و پاره شدن رگ بیمار دیده است به پزشکی بدون انتقال خون یا انتقال خون خودی1 جلب کرد.»
اما نشانههای اسرافکاری ایرانیها گویی تنها در شاخصهای مربوط به کالاهای مصرفی، مواد غذایی و حتی آب ظاهر نشده است؛چه، ایرانیها البته این بار، برخی جراحان و پزشکان ایرانی، حتی در مصرف خون نیز زیادهروی میکنند. به راستی، اگر اهداکنندگان بدانند که به خون آنها به مثابه کالایی بیارزش یا کمارزش نگریسته میشود، آیا بازهم برای اهدای مایه جانشان، مقابل مراکز انتقال خون صف میکشند؟ کارشناسان بر این باورند که تنها راهکار نهادینه شدن مصرف بهینه خون در مراکز بیمارستانی، عینیت بخشیدن به مقوله اقتصاد خون در ایران است؛ اقتصاد خون، به معنای ارزشگذاری و تعرفهگذاری بر فرآیند انتقال خون. بهزعم صاحبنظران این حوزه، ارزشگذاری خدمات خون در نهایت به تجویز محافظهکارانه خون و فرآوردههای خونی نیز منتهی میشود. به این سبب که شرکتهای بیمه وارد این فرآیند شده و به منظور مدیریت هزینههای خود به ابزارهای نظارتی متوسل میشوند و یکی از نتایج پیادهسازی این مدل، مدیریت مصرف خون در مراکز بیمارستانی خواهد بود.
به احتمال بسیار، جراحان میدانند که یکی از پیامدهای تزریق خون در حین یا پس از جراحی، کاهش ایمنی بدن بیمار و افزایش احتمال عفونت بیمارستانی است و البته به علت تضعیف ایمنی بدن و افزایش عفونتهای بیمارستانی، هزینه عوارض جانبی سوءمصرف خون، پنج برابر هزینه تولید آن خواهد بود. رئیس سازمان انتقال خون در بخشی از یادداشتی که با مضمون فرهنگسازی مصرف بهینه خون در روزنامه ایران به چاپ رسانده، آورده است: «یکی از جراحان حاذق که شاگردان بسیاری را تربیت کرده است، صراحتاً بیان میکرد که اگر پنج واحد خون در کنار دستم آماده مصرف نباشد به اتاق عمل نمیروم. راستی تکلیف تربیت دانشجویان پزشکی و جراحان در شرایط علمی امروز که در دنیا موضوع پزشکی بدون انتقال خون مطرح میشود، چیست؟
در حالی که جراحان حاذق ما فرصت بازنگری و آموزش مداوم را ندارند، چگونه میتوان ذهن جراح حاذقی را که دو تا سه دهه قبل تربیت شده و خون را به عنوان ابزاری جهت پوشاندن خطا در حین عمل و پاره شدن رگ بیمار دیده است به پزشکی بدون انتقال خون یا انتقال خون خودی1 جلب کرد.»
اما نشانههای اسرافکاری ایرانیها گویی تنها در شاخصهای مربوط به کالاهای مصرفی، مواد غذایی و حتی آب ظاهر نشده است؛چه، ایرانیها البته این بار، برخی جراحان و پزشکان ایرانی، حتی در مصرف خون نیز زیادهروی میکنند. به راستی، اگر اهداکنندگان بدانند که به خون آنها به مثابه کالایی بیارزش یا کمارزش نگریسته میشود، آیا بازهم برای اهدای مایه جانشان، مقابل مراکز انتقال خون صف میکشند؟ کارشناسان بر این باورند که تنها راهکار نهادینه شدن مصرف بهینه خون در مراکز بیمارستانی، عینیت بخشیدن به مقوله اقتصاد خون در ایران است؛ اقتصاد خون، به معنای ارزشگذاری و تعرفهگذاری بر فرآیند انتقال خون. بهزعم صاحبنظران این حوزه، ارزشگذاری خدمات خون در نهایت به تجویز محافظهکارانه خون و فرآوردههای خونی نیز منتهی میشود. به این سبب که شرکتهای بیمه وارد این فرآیند شده و به منظور مدیریت هزینههای خود به ابزارهای نظارتی متوسل میشوند و یکی از نتایج پیادهسازی این مدل، مدیریت مصرف خون در مراکز بیمارستانی خواهد بود.
البته به نظر میرسد، صرفاً، افزایش ارزش خون چندان در تغییر رفتار جراحان و پزشکان ایرانی موثر نباشد، چه آنکه افزایش قیمت بسیاری از کالاهای دیگر نیز نتوانست منجر به تغییر الگوی مصرف مردم ایران شود.
پینوشت:
1- منظور از انتقال خون خودی آن است که به منظور جبران خونریزی ناشی از اعمال جراحی، خون فرد بیمار پیش از جراحی مورد استفاده قرار گیرد.
دیدگاه تان را بنویسید