مراحل بدتر در راه است
بحران ابولا
سازمان بهداشت جهانی در بیست و پنجم مارس موجی از موارد ابتلا به ابولا را در گینه گزارش کرد که نخستین موارد دیدهشده در غرب آفریقا بود. تا آن زمان ۸۶ مورد مشکوک دیده شده، و گزارشهایی از موارد مشکوک در کشورهای همسایه یعنی سیرالئون و لیبریا نیز رسیده بود. آمار مرگومیر ۶۰ نفر بود. در ۱۵ اکتبر سازمان بهداشت جهانی آخرین گزارش خود را منتشر کرد. تاکنون ۸۹۹۷ مورد تاییدشده، احتمالی و مشکوک ابولا گزارش شده است.
سازمان بهداشت جهانی در بیست و پنجم مارس موجی از موارد ابتلا به ابولا را در گینه گزارش کرد که نخستین موارد دیدهشده در غرب آفریقا بود. تا آن زمان 86 مورد مشکوک دیده شده، و گزارشهایی از موارد مشکوک در کشورهای همسایه یعنی سیرالئون و لیبریا نیز رسیده بود. آمار مرگومیر 60 نفر بود. در 15 اکتبر سازمان بهداشت جهانی آخرین گزارش خود را منتشر کرد. تاکنون 8997 مورد تاییدشده، احتمالی و مشکوک ابولا گزارش شده است. از این تعداد همه به جز 24 مورد (16 درصد از مجموع) در گینه، (36 درصد) در سیرالئون، و (47 درصد) در لیبریا بوده است. آمار کنونی مرگومیر 4493 نفر است. این اعداد برآوردهایی کمتر از حد واقعی است؛ بسیاری موارد، و در بعضی مناطق احتمالاً بیشتر موارد، گزارش نشده است. اما تمام اینها در مقایسه با آنچه باید انجام شود ناچیز است. سازمان بهداشت جهانی نگران است از ابتدای دسامبر هر هفته شاهد پنج هزار تا 10 هزار مورد جدید باشد؛ این یعنی به اندازه تمام مواردی که در تمام مدت شیوع تا این لحظه دیده شده است. این آماری هولناک درباره رشد تصاعدی این بیماری است: آنچه اکنون در حال وقوع است، و آنچه بعداً رخ خواهد داد، همیشه به بدی مجموع
آن چیزی است که تا آن زمان اتفاق افتاده است. قطعاً این رشد تصاعدی ادامه نخواهد یافت؛ همیشه موانعی وجود دارد. در 20 دوره گذشته شیوع این بیماری از زمان کشف آن در سال 1976، همگی در جمهوری دموکراتیک کنگو رخ داده و گسترش سریع اولیه به سرعت فروکش کرده است. اما این شیوع اخیر تاکنون بیشتر از مجموع تلفات تمام شیوعهای قبلی قربانی گرفته است.
برآورد بیماری
این امر دو دلیل دارد. شیوعهای قبلی اغلب در مکانهای جداافتادهای رخ داده بود که در آن فرصتهای بسیار اندکی برای انتقال به مناطق دوردست وجود داشت (انتقال ویروس بین حیوان وحشی و انسان که تمام چنین شیوعهایی را جبران میکند در موضوع بحث قرار نمیگیرد.) و آنها تقریباً به سرعت تشخیص داده، قرنطینه شدند و تماسها از همان ابتدا بررسی شد؛ یک راه سرایت به این شیوه در چند ماه گذشته در کنگو متوقف شد. شیوع در غرب آفریقا از موانع قرنطینه گذشته و به جمعیت عمومی هم در حاشیه و هم داخل شهرها گسترش یافته، و در حال شدت گرفتن است. هیچ دلیلی وجود ندارد که انتظار فروکش کردن آن را به دلخواه یا کنترل آن را در غیاب تلاشی گستردهتر برای متوقف کردن آن داشته باشیم.
تلاش برای پیشبینی دقیق از میزان وخیم شدن آن در غیاب آن تلاش گستردهتر غیرممکن است. دلیل آن عدم آگاهی از تعداد دقیق موارد ابتلا نیست. آهنگ انتقال بیماری از موارد موجود به موارد بعدی (که متخصصان بیماریهای همهگیر Ro مینامند) متغیری کلیدی است. برای بیماریهایی که به آسانی سرایت میکنند این متغیر بالاست؛ برای سرخک 18 است. برای بیماریای مانند ابولا تعیین آن بسیار دشوارتر است: تخمین Ro در بخشهای مختلف شیوع یافتن آن از 5/1 تا 2/2 است. اگرچه، هر میزانی بیشتر از یک خبر بد است و ظاهراً تفاوتهای کوچک در Ro بسیار اهمیت دارد. Ro بیشتر از 2/2 خیلی بیشتر از میزان 5/1 نیست، اما بدان معناست که اعداد با سرعتی دو برابر سرعت قبل دو برابر میشوند.
Ro ثابت نیست بلکه به بیولوژی ویروس، شرایط گسترش آن (شهر یا کشور، محله یا حومه) و رفتار مردمی که ویروس در بین آنها در حال گسترش است بستگی دارد. در دوره شیوع، با جابهجایی ویروس به مکانهای مختلف و سازگار شدن افراد با آن دو عامل دوم تغییر میکنند. با در نظر گرفتن تکثیر بالای ویروس، که امکان تغییر تکاملی را در آن ایجاد میکند، این امکان نیز وجود دارد که دو فاکتور نخست نیز تغییر کنند. پیتر پیوت (محققی که برای نخستین بار در سال 1976 ابولا را تشخیص داد) تاکید میکند که دوره شیوع همیشه منحنی همواری ندارد؛ منحنی آن میتواند کند حرکت کند یا بالا رود. اما هیچ کدام از این پیچیدگیها اطمینان خاطر نمیدهد. برآوردهای منطقی مبتنی بر مدل، مانند برآورد اخیر از مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای آمریکا (DCD) اگرچه بدون شک ناقص است اما نشان میدهد بدون مداخله در سه ماه آینده میتواند 4/1 میلیون مورد ابتلا در غرب آفریقا وجود داشته باشد. ابولا لزوماً در غرب آفریقا محدود نمیماند. بهرغم آلوده شدن چند پرستار در آمریکا و اسپانیا، و نگرانی از اینکه یکی از آن آمریکاییها بیماری را بیشتر منتشر کرده باشد، کارشناسان بهداشت عمومی اطمینان
زیادی دارند که میتوانند با سیستمهای پزشکی قوی و توانایی پیگیری تماسها شیوع را در کشورها کنترل کنند. اما با سیستمهای بهداشتی ضعیف انتقال به دیگر مکانها به ویروس اجازه میدهد به شهرهای جدید وارد شود. ویروس به خصوص اگر به نیجریه (که یک مجموعه از موارد ابتلا در آنجا با موفقیت کنترل شده) هجوم آورد، میتواند به هند (با انبوه محلههای فقیرنشین و مراقبت بهداشتی ضعیف)، یا چین (که کنترل عفونت در بیمارستانها میتواند بسیار سهلانگارانه باشد) نیز وارد شود.
گامهای از میان برداشتن چنین فاجعهای کاملاً روشن است: موارد ابتلا را باید به سرعت تشخیص داد، بیماران را قرنطینه و تماسهایشان را ردیابی کرد؛ و تغییرات در رفتارهایی که آهنگ انتقال بیماری را کاهش میدهد باید از طریق کمپینهای آموزشی و فعالیت اجتماعی مورد تشویق و ترغیب قرار گیرد. انجام تمام این کارها با هم و در مقیاس بزرگ دشوار است. مدلسازیها نشان میدهد با آوردن 70 درصد بیماران به مکانهایی که انتقال ویروس را کاهش میدهد (مانند کلینیکها، مراکز درمانی یا مکانهای امن برای درمان در میان اجتماع) میتوان همهچیز را تحت کنترل درآورد. این کاری بسیار دشوار است. سه کشوری که اکنون بیماری به آنها هجوم آورده بسیار فقیرند و گرفتار سطوح مختلفی از بیثباتی و اختلال عملکرد هستند. گینه، تنها کشوری که بعد از استقلال از بروز جنگ داخلی اجتناب ورزیده، گرفتار کودتاهای نظامی و درگیریهای داخلی است. در سیرالئون بازسازی بسیاری از نهادهای عمومی بعد از جنگ داخلی که بیش از یک دهه پیش پایان یافته به تازگی آغاز شده است. زخمهای جنگ داخلی لیبریا تازهتر و عمیقتر است. حافظان صلح خارجی امنیت عمومی را برقرار میکنند؛ بسیاری نهادها
دیگر وجود ندارند. در شروع این بحران در این کشورها تنها چند صد پزشک وجود داشت. بسیاری از آن پزشکان، از جمله شیخ عمر خان، که واکنش سیرالئون را هدایت میکرد، به دلیل این بیماری جان باختند. در نتیجه ابولا درون بدن ابتدا به سیستم ایمنی حمله میکند و مراقبان بهداشتی و پرستاران به سختی ضربه میخورند. بنابراین فراهم کردن زیرساخت برای واکنش بهتر باید از جانب خارجیها باشد. بعضی کمکها از طرف دولتها، و بعضی از سوی سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد مانند MSF)د (Médecins Sans Frontières، سازمانی مردمنهاد که تاکنون حدود دوسوم تختهای قرنطینه مورد استفاده در درمان بیماران ابولا را فراهم کرده است) میآید. در زیر کوهستان شبهجزیره سر برآورده از آب تا جنوب پایتخت سیرالئون، فریتاون، روستای خوابآلوده Kerry Town صحنه فعالیتی شدید است، بیش از 200 کارگر ساختمانی شبانهروز عرق میریزند تا نخستین کلینیک از پروژه ساخت شش کلینیک ابولا را با حمایت ارتش بریتانیا برپا کنند (بعضی کارگران روی تختهای سردخانه چرتی میزنند). صفحات خورشیدی نصبشده، چاه آبی حفرشده و جاده بتونی برای دسترسی به بزرگراه ساحلی ساخته شده است. این مرکز ظرفیت 90
تخت دارد و 12 تخت اضافی در بخش برای پرستاران مهیا شده است. یک سخنگوی ارتش میگوید ساخت این محل باید تا پایان این ماه تکمیل شود.
برای چند میلیارد بیشتر
واحد درمانی 70 تخت خوابی ابولا در شهرستان بونگو در لیبریا توسط سازمانی مردمنهاد به نام «کودکان را نجات دهید» در مدت چهار هفته ساخته شد. کریس اکوپک از سپاه پزشکی بینالمللی (سازمان مردمنهاد ادارهکننده پروژه) آن را «چیزی بین سازهای چادرمانند و بتنی» توصیف میکند. اما دارای تمام ویژگیهای لازم است از جمله: اتاقهای قرنطینه، محیطهای آلودگیزدایی و فضاهای بزرگ توالت (تا بیماران مبتلا به اسهال و استفراغ به راحتی در آنجا رفت و آمد کنند). این مکان به اندازه کافی به روستاها نزدیک است تا مردم به آن دسترسی داشته باشند، اما آنقدر نزدیک نیست که مزاحم آنها باشد.
این تلاشها چشمگیر است. در دو هفته گذشته ظرفیت لیبریا برای درمان قربانیان ابولا دو برابر شده، و آمریکا قول داده در ماههای آینده 17 واحد 100 تخت خوابی احداث کند. اما به دلیل توان رشد فزاینده ویروس، اگر بتوان به همان سرعتی که ویروس تعداد بیماران را دو برابر میکند تعداد تختها را نیز دو برابر کرد، گسترش بیماری از گذشته سرعت بیشتری خواهد داشت. برای تعداد بیمارانی که برای اواخر نوامبر و دسامبر پیشبینی میشود، 70 درصد سطح درمان که برای تحت کنترل درآوردن بیماری لازم در نظر گرفته میشود برابر با دهها هزار تخت است.
از لحاظ منابع لازم برای افزایش سرعت، در نظر بگیرید هزینه ساخت یک تاسیسات 70 تختخوابی در بونگ 170 هزار دلار است و به 166 پرسنل برای درمان بیماران و انجام کارهایی مانند مدیریت زبالهها و دفع اجساد نیاز است. احتمالاً هر روز به 100 دست روپوش سرهمی، گان، ملحفه و کلاه و نقاب صورت احتیاج است. هزینه ماهانه اداره هر مجموعه حدود یک میلیون دلار است که حدود 15 هزار دلار به ازای هر تخت است. سازمان بهداشت جهانی هزینههای یک مرکز 50 تخت خوابی را حدود 900 هزار دلار در ماه برآورد میکند. این ارقام نشان میدهد که هزینه عملیات 100 هزار تخت خوابی در این منطقه حدود یک تا دو میلیارد دلار در ماه است.
کشورهای مختلف وعده ارائه کمک فوقالعاده دادهاند اما تاکنون به آن مقیاس نرسیدهاند. آمریکا وعده 350 میلیون دلار داده و یک میلیارد دلار دیگر نیز برای تامین بودجه فعالیت سربازانش در منطقه در نظر گرفته است. بریتانیا قول 200 میلیون دلار را داده است. بانک جهانی طرح تامین بودجه 400 میلیوندلاری را دارد؛ نخستین بخش 105 میلیوندلاری تنها ظرف 9 روز به دست دولت کشورهای مصیبتزده رسید. سازمان ملل متحد، که سازمان بهداشت جهانی بخشی از آن است، حدود یکسوم از آن یک میلیارددلاری را که میگوید برای تلاشهای خود در منطقه لازم دارد برداشته است؛ اما بان کی مون (دبیر کل سازمان ملل متحد) میگوید نیاز بسیار بیشتر از این (یعنی «افزایش 20 برابری» کمک) است.
پول بدون پرسنل هیچ ارزش ندارد. چین 170 پرستار به کشورهای مصیبتزده فرستاده است. کوبا (که مدتهای مدیدی است بر کارهای پزشکی در خارج از کشور تمرکز دارد) تعداد مشابهی پرستار فرستاده و در نظر دارد 300 نفر دیگر را نیز اعزام کند. دیگر کشورها کمتر مایل به همکاری بودهاند. تاسیساتی که سربازان آمریکایی در حال ساخت آنها هستند به هزاران پرسنل نیاز دارد؛ بهرغم اینکه نیروهای آمریکایی برای نبرد بیولوژیکی و شیمیایی آموزش دیدهاند اما در میان آنها نخواهند بود. ماه گذشته MSF وعده 5/2 میلیوندلاری را از طرف دولت استرالیا نپذیرفت و در عوض از پزشکان استرالیا تقاضای کمک کرد. استرالیا مخالفت کرد.
در حالی که داوطلبانی از کشورهای خارجی وجود دارد، اما به ابولا نسبت به دیگر بحرانها سختتر کمک میشود. دیوید وایت ویک از سازمان مردمنهاد «کودکان را نجات دهید» میگوید به دنبال توفان هایان که فیلیپین را در نوردید به اندازه کافی صندلی خالی در هواپیماها برای تمام داوطلبان بینالمللی وجود نداشت- اما وقتی او از 28 آمایشگر خواست به کشورهای مصیبتزده بروند، 21 نفر نپذیرفتند. با این وجود، بروس آیلوارد، که بر واکنش سازمان بهداشت جهانی در غرب آفریقا نظارت میکند، میگوید تعداد فزایندهای از سازمانهای مردمنهاد و دولتهای خارجی اکنون درصدد گسیل داشتن پرسنل به منطقه هستند.
مراسم خاکسپاری و دوستان
با پیشی گرفتن تعداد بیماران از ظرفیت مراکز درمانی، توجه بیشتری به اجتماع مردم معطوف میشود - که نیازمند اعتماد به مردم با آموزش اولیهای است که دکتر آیلوارد میگوید در شیوعهای قبلی ابولا بدعتگذارانه در نظر گرفته میشد. قرنطینه لازم است چون هنگامی انجام میشود که افراد در ناقلترین حالت بیماری خود هستند. این ویروس از طریق تماس مستقیم با مایعات بدن و مدفوع منتقل میشود: عفونیترین موارد عبارتند از خون، مدفوع و استفراغ، که احتمالاً هنگامی که بیماری در بدترین حالت خود است تماس با آنها ایجاد میشود.
مراقبت بهداشتی از مردم حداقل نیازمند دو سازه است که باید چادر یا آلونکی باشد که برای موارد ابتلای مشکوک و تاییدشده برپا شود. کارکنان بهداشتی نباید وظیفه مراقبت از بیمار را انجام دهند، بلکه اعضای آموزشدیده اجتماع با وسایل محافظتی مناسب باید این کار را انجام دهند. به نظر میرسد افرادی که قبلاً از این بیماری نجات یافتهاند در برابر آن ایمنی پیدا کردهاند و میتوانند در چنین شرایطی به کار گرفته شوند؛ قابل اطمینان بودن ایمنی آنها و مدت آن کاملاً مشخص نیست و آنها همچنان به ادامه رعایت روشهای ایمنی نیاز دارند، اما ریسک ابتلای آنها کمتر است. تنها مراقبت ابتدایی به این بیماری داده میشود، نه مراقبت حداقلی چون جامعه اغلب فاقد منابع قابل اطمینان برق و آب است.
بیشتر افرادی که به این تاسیسات مراجعه میکنند به دلیل تب ناشی از عاملی شایعتر اما با خطر کمتر نسبت به ابولا مانند مالاریا آورده میشوند؛ هنوز هیچگونه آزمایش میدانی برای ابولا وجود ندارد که بتواند چنین مواردی را شناسایی کند. افرادی خواهند مرد که در غیر این صورت زنده میماندند؛ اما امید این است که 70 درصد زنده خواهند ماند. اگر تنها افراد مبتلا به ابولا مراجعه کنند این عدد حدود 30 درصد است.
چنین واحدهای مراقبتی در سیرالئون و لیبریا به طور آزمایشی برپا میشوند و در بسیاری موارد جایگزین دیگری برای آن وجود ندارد. اما کریستوفر استاکس از MSF درخواست میکند احتیاط رعایت شود. او هشدار میدهد اگر به افراد محلی آموزش صحیح داده نشود «اپیدمی میتواند چند برابر شود چون افرادی که نزدیک بیماران هستند احساس امنیت میکنند و مبتلا میشوند و آن را به دیگران انتقال میدهند». اما حقیقت این است که این ویروس به آسانی با مواد ضدعفونیکننده مانند آباکسیژنه از بین میرود، اما این هم کمک نخواهد کرد مگر آنکه مواد ضدعفونیکننده به طور کامل و پیوسته استفاده شود.
آقای استاکس تمرکززدایی را ترجیح میدهد. وقتی با واحدهای کوچکتر (حدود 30 تخت) اما دارای پرسنل آموزشدیده به طور صحیح به اجتماع افراد نزدیک میشوید -کاری که MSF در گینه انجام داده- این رویکرد بسیار موثر است؛ به نظر رسید شیوع بیماری در گینه در یک مرحله تقریباً متوقف شد. اما اقتصاد مقیاسی میگوید که جدیدترین مراکز درمانی بسیار بزرگتر و با حدود 100 تخت یا بیشتر خواهد بود.
قرنطینه انتقال را کاهش میدهد. بنابراین رفتار میتواند تغییر کند، روشی که دولتهای فاقد امکانات برای بسیاری از موارد دیگر واکنش خود را بر آن متمرکز ساخته و کارشناسانی مانند دکتر پیوت آن را قلب مشکل میبیند. بیشتر تمرکز تاکنون بر دفن اجساد بوده است. افرادی که میمیرند تا مدتی ناقل بیماری هستند و مراسم خاکسپاری میتواند افراد را از دوردستها گرد هم آورد. شش ماه مانده به اپیدمی در مطالعه سازمان بهداشت جهانی تخمین زده شد که 60 درصد موارد ابتلا در گینه با آیینهای خاکسپاری سنتی ارتباط داشته که شامل لمس جسد، شستن و بوسیدن آن است. به نظر میرسد تمام موارد اولیه ابتلا در سیرالئون در یک مراسم خاکسپاری بزرگ در گینه شرکت داشتند که در شعلهور ساختن دوباره اپیدمی در آن کشور بسیار موثر بود.
اکنون متاسفانه بسیاری افراد سنتها و باورهایی را که چنین احترامی را برای رفتار با فرد مرده قائل میشود کنار گذاشتهاند؛ مراسم خاکسپاری که زمانی رویدادهای اجتماعی پویایی بودند در بعضی مکانها به روشهای عملی برای دفن کیسههای حاوی اجساد تبدیل شده است. چارلز واشینگتن (یک کارگر هتل در لیبریا) میگوید: «عمه من مثل یک یخچال خراب بیرون برده شد و هیچ راه دیگری وجود نداشت.» اما هنوز هم مراسم خاکسپاری سنتی خطرناکی وجود دارد. کارهای بیشتری میتوان با دخالت دادن جامعه برای کاهش روشهای خطرناک و ایمنتر کردن مراسم انجام داد. با بیشتر دخالت دادن کلیساها، درمانگران سنتی و جوامع مخفی در جامعه این کار و دیگر کارهای مداخلهگرایانه افزایش مییابد، مانند افرادی که به مردم کمک میکنند بفهمند بیماری چگونه منتقل میشود.
جزوهها، پلاکاردها و اعلامیههای خدمات عمومی به شهروندان در هر سه کشور میگوید چگونه با شستن دست و به حداقل رساندن تماس با فرد بیمار از خود محافظت کنند. سیرالئون تا متوقف کردن کشور سه روز پیش رفت که طی آن مقامات و داوطلبان خانه به خانه رفتند تا افراد را آموزش دهند و در جستوجوی شیوعهای پنهان باشند. در لیبریا و سیرالئون، ابولا موضوع روز در رادیو است که مردم اطلاعات خود را از آن میگیرند. توصیههای پخششده معقولانه و گاهی موسیقایی است: «ابولا واقعی است» سرودی از F.A.، Soul Fresh و DenG در لیبریا محبوب میشود. ورودی ساختمانهای عمومی به دستگاههای سنجش حرارت بدن مجهز است؛ بسیاری از آنها دارای حمام کلراین برای دستها و کفشهاست. مردم از خطر پیرامون خود آگاهند؛ بسیاری از افراد از موضوعات دیگر حرف نمیزنند.
تلفنهای موبایل نیز اطلاعات مفیدی انتشار میدهند- و میتوانند دادههای ارزشمندی را در اختیار کارکنان بهداشتی قرار دهند. CDC مکان افرادی را که با سرویس مشاوره تلفنی تماس میگیرند ردیابی میکند تا بفهمد بیماری کجا شیوع پیدا میکند. یک سازمان مردمنهاد سوئدی به نام Flowminder با استفاده از ردیابی تماسهای تلفنی در منطقه نقل و انتقال مردم را ثبت کرد.
تغییر در رفتار واقعی است، اما ناهمگون است. بعضی افراد بر این باورند که میتوان با درمانهای جانگرایی یا جادوگری با ابولا مقابله کرد. مردم هنوز در مسیر رفتن به محل کار خود در قبرستانی در فریتاون بیتوجه به خطرات آنجا گشت میزنند که باعث ناامیدی نگهبان عاجز آنجا میشود. رانندههای تاکسی بیشتر خودروهای خود را پاکسازی میکنند، اما آنها در لیبریا در برابر قوانین جدید و محدودکننده برای تعداد مسافران عصبانی شدهاند. وقتی معیشت در خطر است، قوانین طاقتفرسا شکسته میشود.
و پیامرسانی واضح دشوار است. دکتر پیوت به پوسترهای کنارهمی اشاره میکند که میگوید اولاً هیچ درمانی وجود ندارد و دوماً فرد مبتلا باید به مراکز درمانی مراجعه کند. بهرغم چنین پیامهای گوناگونی، ترسهای اولیه مبنی بر اینکه از مراکز درمانی به عنوان تلههای مرگ دوری گزیده شود صحت پیدا نکرد؛ بسیاری از مراکز مملو از بیمار است. اما این امر به مشکلی دیگر میانجامد.
آیا عاقلانه است که بیماران را تشویق کنیم سفری طولانی بروند و در پایان تخت خالی نیابند؟ پیشرفت نهتنها به تختهای بیشتر، بلکه به اطلاعات محلی بیشتر در این مورد بستگی دارد که کجا میتوانند تخت خالی بیابند، و چه کنند اگر تخت فراهم نبود. آنها باید درگیر روشهایی برای سازماندهی دوباره زندگی خود شوند. به این امر فهرست کارهایی را نیز بیفزایید که در بیان ساده اما در عمل دشوارند.
تغییر رفتار میتواند شیوع ویروس را کاهش دهد؛ احتمالاً واکسن بتواند آن را متوقف کند. در کل به دلیل نگرانیهای مربوط به استفاده از ابولا به عنوان یک سلاح بیولوژیکی، واکسنهای مربوط به محافظت از حیوانات آزمایشگاهی در برابر این ویروس هنگام آغاز شیوع آن وجود داشت. اکنون روی دو واکسن از لحاظ ایمنی برای انسان آزمایش میشود و یکی از آنها اگر ایمن تشخیص داده شود، بهزودی از لحاظ کارایی، بیشتر برای کارکنان مراقبتهای بهداشتی در غرب آفریقا، آزمایش خواهد شد. سازنده آن، GlaxoSmithKline میتواند ظرف چند ماه 10 هزار دوز آماده کند. در همین حال به راههایی فکر میشود که در صورت موفقیتآمیز بودن واکسن بتوان تولید آن را افزایش داد. راه ایدهآل رسیدن به روشی ترکیبی از پرداخت مستقیم به شرکتها و خریدهای تضمینشدهای است که به معنای در دسترس قرار گرفتن ذخایر فراوان در زمان رسیدن خبرهای خوب است.
بر اساس آزمایشهای انجامشده روی حیوانات احتمالاً واکسن دیگر که در دست آزمایش است دارای این مزیت است که به افراد مبتلا برای مقابله با بیماری کمک میکند و در عین حال افراد غیرمبتلا را نیز ایمن نگه میدارد. در حال حاضر کمبود قابل توجه چنین درمانهایی وجود دارد: اثربخشی ZMapp (ترکیبی از آنتیبادیها که روی حیوانات موثر است) روی انسان اثبات نشده و ذخیره آن به اتمام رسیده است. یک جایگزین قدیمیتر استفاده از سرم خون تهیهشده از بیماران بهبودیافته است که حاوی آنتیبادیهایی است که به بیمار در مقابله با بیماری کمک کردهاند. چنین خونی را باید از لحاظ دیگر پاتوژنها بررسی کرد و باید با گروه خون فرد دریافتکننده همخوان باشد، اما کارشناسان سازمان بهداشت جهانی به طور محتاطانهای نسبت به این ایده خوشبین بودهاند.
حتی اگر مراکز درمانی بسیار گسترش یابند، رفتار افراد بسیار تغییر کند و تاثیر واکسن اثبات شود، آسیبی که تاکنون به منطقه وارد شده بسیار عظیم است. الگوهای کار و تدارکات غذا دچار اخلال شده است. بعضی کشاورزان مزارع خود را رها کردهاند چون به اشتباه نگران مبتلا شدن از طریق آب درون کانالهای آبیاری هستند؛ بعضی در شهرها برای خرید کردن هجوم آوردهاند. پرداخت حقوق کارمندان دولت تضمینی ندارد. بانک جهانی هشدار میدهد که تولید لاستیک لیبریا (نانآور بزرگ صادرات) به شدت کاهش پیدا کند.
تاکنون مرگومیرهای فزاینده، سردرگمی قابل فهم و جابهجایی فزاینده اقتصادی باعث ناآرامی گسترده داخلی نشده است. اما بسیاری افراد دولتهایشان را برای حمایت نکردن از آنها یا آماده نکردن بهتر آنها در برابر اپیدمی، و کینههایی که جنگهای داخلی گذشته را به راه انداخت و کودتاهایی که اندکی فرونشسته، مقصر میدانند. تعداد کمی از دیپلماتها بازگشت به سیاستهای قدیمی را خارج از بحث میدانند؛ حافظان صلح فیلیپینی در سازمان ملل متحد از طرف دولتهای خود برگشت داده شدهاند. اگر نظم داخلی فرو پاشد، اپیدمی هنوز هم بدتر خواهد شد.
حتی اگر همهچیز از هم پاشیده نشود، دشوارترین کشمکشها پیش روست. دکتر پیوت هشدار میدهد که شیوع ابولا امری همه یا هیچ است؛ این مبارزه تنها هنگامی پایان میپذیرد که آخرین بیمار یا مرده باشد یا کاملاً بهبود یافته باشد. وقتی ابولا در چنین مقیاسی ضربه زده، چالشهایی که بعد از آن باقی میماند نیز عظیم است؛ تمام زیرساخت مراقبت بهداشت عمومی نیاز به بازسازی دارد. اما ابتدا باید از این کوه بالا رفت.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید