گفتوگو با علیرضا رئیسدانا درباره قیمتگذاری کتاب
مگر فقط کتاب گران شده است؟
علیرضا رئیسدانا، از ۴۳ سال پیش در کار نشر کتاب فعالیت میکند. او در نشر نگاه دهها کتاب مهم از نویسندگان و شاعران ایران و جهان در آورده است. با او درباره قیمتگذاری کتاب و تاثیر قیمت در نحوه توزیع و فروش آن صحبت کردم.
علیرضا رئیسدانا، از 43 سال پیش در کار نشر کتاب فعالیت میکند. او در نشر نگاه دهها کتاب مهم از نویسندگان و شاعران ایران و جهان در آورده است. با او درباره قیمتگذاری کتاب و تاثیر قیمت در نحوه توزیع و فروش آن صحبت کردم. او میگوید مردم فراموش میکنند که فقط کتاب گران نشده است، بلکه در سه سال گذشته، همه چیز گران شده است. میگوید مردم برای خرید نان سنگک و بربری، پرداخت هزینههای آب، برق، گاز، تلفن و سوخت، جیک نمیزنند اما تا به کتاب میرسند دادشان به هوا میرود که گران شده است. او معتقد است، گران بودن کتاب در ایران یک توهم است. این کارشناس باسابقه نشر از مصائب سرمایهگذاری در کار نشر میگوید. نسبت به قانون الزامآور قید کردن قیمت در شناسه یا پشت جلد کتاب، انتقاد دارد و میگوید «آیا در ایران در حال حاضر کالایی وجود دارد که برچسب قیمت داشته باشد؟! الان مواد آرایشی و بهداشتی چرا قیمت فروش خود را درج نمیکنند، کتاب چرا باید تافته جدا بافته به حساب آید؟!» او به سیستم نظارتی در اتحادیه ناشران برای نظارت بر قیمتگذاری کتاب اعتقاد ندارد. این مصاحبه را بخوانید.
قیمتگذاری بر اساس چند عامل انجام میگیرد؟
در قیمتگذاری کتاب عوامل متعددی دخالت دارد که از آن جمله میتوان به این عوامل اشاره کرد، حقالتالیف کتاب، میزان کار انجامشده روی کتاب که دربر گیرنده مراحل فنی کار است؛ اعم از نمونهخوانی، ویرایش، صفحهآرایی و مدت زمان آمادهسازی، همچنین مواد به کار رفته در کتاب اعم از جنس و نوع کاغذ، جلدسازی و نوع چاپ هم بر مساله تعیین قیمت کتاب تاثیر میگذارد. از طرفی قیمت مواد اصلی تولید کتاب در بازار در زمان چاپ، حداقل زمان خواب سرمایه و افت ارزش پول بر اساس نرخ تورم، تیراژ کتاب (با افت تیراژ قیمت کتاب نیز بیشتر میشود) همچنین مساله حق توزیع کتاب که در حال حاضر حدود 40 درصد از بهای پشت جلد کتاب را به خود اختصاص میدهد.
آیا در قیمتگذاری فقط هزینههای تمامشده تولید کتاب را در نظر میگیرید، یا توان خرید مخاطب را هم برای قیمتگذاری ملاک عمل قرار میدهید؟
مگر میتوان برای کالای تولیدی -که زمان مصرف تعریفنشدهای ندارد- فقط هزینه تمامشده معیار قیمتگذاری باشد؟ البته چون کتاب کالای پرمشتری نیست، ناشر چارهای ندارد جز اینکه از حاشیه سودش بکاهد و توان خرید مشتری را در نظر بگیرد.
مهمترین مولفه در کاهش یا افزایش قیمت کتاب، کاغذ است؟
کاغذ ماده اصلی تولید کتاب است، از سال 1391 تا امروز کاغذ از بندی حدوداً 20 هزار تومان به حدود 80 هزار تومان رسیده، اما به جرات میگویم هنوز هیچ کتابی به نسبت سال 1391 چهار برابر افزایش قیمت نداشته، زیرا چنین افزایش قیمتی از توان خرید اندک مشتریان این کالا خارج است.
آیا هزینههای فنی چاپ قیمت بیشتری را به خودش اختصاص میدهد یا بخشهای دیگر تولید و عرضه کتاب هزینه بیشتری میبرد؟
در پاسخ به سوال اول همه این مولفهها را روشن کردم. اما بستگی به ناشر هم دارد، ناشرانی امور پیشتولید را خیلی جدی میگیرند و به مسائلی مانند ویراستاری، کتابپردازی، نمایهسازی، جانمایی تصویر و حروفنگاری مناسب اهمیت میدهند و هزینه بیشتری برای این امر اختصاص میدهند. برخی به چاپ و صحافی توجه بیشتری دارند و عدهای به همه و برخی هم به هیچ موردی!
بر اساس قوانین مصوب ناشران موظف به درج قیمت در شناسه کتاب هستند، این مساله چه تبعات و هزینههایی را برای ناشران در پی دارد؟
آیا در ایران در حال حاضر کالایی وجود دارد که برچسب قیمت داشته باشد؟! البته کالاهای به شدت مصرفی را باید مستثنی دانست، اما دستگاههای برقی، الکترونیکی، پوشاک، مواد آرایشی و بهداشتی چرا قیمت فروش خود را درج نمیکنند، کتاب چرا باید تافته جدا بافته به حساب آید؟! آیا در یک سال نرخ تورم کالاها را گران نمیکند. چرا ناشر باید کالای تولیدیاش را در یک بازه زمانی به قیمت ثابت نگه دارد. بنابراین درج قیمت فقط ایجاد مشکل برای خواننده و فروشنده، هر دو، میکند و بهتر است در این روند تجدید نظر جدی صورت گیرد.
آیا میتوان مدعی شد هر چه قیمت کتاب بالاتر باشد، فروش آن پایینتر است؟
طبیعی است که با افزایش قیمت کتاب از خریداران آن -که عمدتاً از طبقات میانی جامعه هستند- کاسته میشود، زیرا اصولاً در ایران جایی اندک دارد.
قیمت کتاب در ایران به نسبت کشورهای منطقه و با توجه به قدرت خرید مردم گران است یا ارزان؟!
قیمت کتاب در ایران در مقایسه با کشورهای منطقه بسیار پایین است، مثالی میزنم، سال گذشته برای خرید متن اصلی کتاب «او بازگشته است» که در آلمان چاپ شده، 180 هزار تومان پرداختم، این کتاب را چاپ کردهایم و قیمت پشت جلد آن 18 هزار تومان خورده یعنی یکدهم قیمت کتاب در آلمان، در حالی که بسیاری از کالاهای مصرفی دیگر در ایران قیمتی تقریباً معادل بهای آنها را دارد.
به اعتقاد شما توهم گران بودن کتاب در ایران از کجا ناشی میشود؟
ما ایرانیها در همه چیز گرفتار توهم هستیم، قیمت نان سنگک از دانهای 50 تومان ظرف سه سال به 700 تومان رسیده و چون قوت لایموت است چارهای جز خرید آن نداریم، قیمت پراید از 7 میلیون تومان به 22 میلیون تومان رسیده آن هم در عرض دو سال، تعرفههای آب و برق و گاز هم سر به فلک کشیده است، کسی البته درباره آنها حرفی نمیزند، اما کتابی که قبلاً هفت هزار تومان قیمت داشته حالا در چاپ جدید 10 هزار تومان شده، میگویند دیگر نمیتوان برای خرید نزدیک آن شد! داد همه از گرانی کتاب به هواست، گویا ما در این شهر زندگی نمیکنیم و کتاب تنها کالای گرانشده در این سالهاست.
به اعتقاد برخی سیستم توزیع کتاب در سالهای اخیراً -با افزایش هزینهها- کمتر زیر بار توزیع کتاب ارزان میرود و بیشتر کتابهای گران در چرخه توزیع قرار میگیرند، همینطور است؟
مساله توزیع همان حلقه مفقوده در چرخه تولید کتاب است. سیستم کنونی توزیع کتاب در ایران سنتی، فاقد کارایی، فاقد دانش تخصصی حداقل در حوزه مدیریت و بازاریابی، فاقد بازاریاب کاربلد و معطوف به ارائه کتاب به کتابفروشی است و نهادها، ارگانها، سازمانها و دوایر خصوصی و دولتی و حتی افراد را به عنوان مصرفکننده کتاب با نحوه توزیع کتاب عملاً نادیده میگیرند. توزیعکنندگان نیز طبیعتاً اگر بر فرض کتابی 100 هزار تومان قیمت و بازار مصرف داشته باشد، آن را به 10 کتاب 10هزارتومانی ترجیح میدهند چون اکثر آنها فضا برای انبار کردن کتاب ندارند.
عواید فروش کتاب گران برای کتابفروش بیشتر از فروش کتابهای ارزان است، این مساله در نهایت سبب میشود میانگین قیمت کتاب بیشتر از هزینههای واقعی آن باشد، اینطور نیست؟
این دیگر فرضیهای شگفت است، ناشر بر اساس معیارهای بازار، بر کالای خود قیمت مینهد و خوشآمد یا نیامد کسی نمیتواند، در این مورد تاثیر مهمی داشته باشد.
سیستم نظارتی در اتحادیه هست که بر اساس ساز و کاری عادلانه، قیمتگذاری کتاب انجام شود یا خیر؟
نه، چنین سیستمی نیست و نیاز هم به آن وجود ندارد. اگر در قیمتگذاری همه مولفههای مورد نیاز مشتری در نظر گرفته نشود، فروش کتاب یا بسیار کند میشود یا اصلاً به فروش نمیرسد.
غیر از هزینههای تولید، آیا در قیمتگذاری کتاب، مولفههایی چون خواب سرمایه، هزینههای انبارداری و انبارگردانی هم لحاظ میشود؟
سیستم قیمتگذاری اگر مبتنی بر بدیهیات علم اقتصاد باشد، بله باید لحاظ شود، اما کار کتاب آنقدر لنگی دارد، که ناشر چارهای ندارد جز اینکه بسیاری از این عوامل را نادیده بگیرد تا از افزایش قیمت کتاب جلوگیری کنند.
در نیم قرن فعالیتتان پیش آمده، کتابی را به قیمتی عرضه کنید که هزینههای خودش را هم درنیاورد و عملاً ضرر باشد؟
ما امروز 43 سال است که کار نشر میکنیم، و البته در این مدت تلخ و شیرین بسیاری در این کار داشتهایم، کتاب پرفروش، کندفروش و نافروش داشته و بخشی از آثاری که چاپ کردهایم بهرغم ارزشهای محتوایی با عدم استقبال هم رو به رو شدهاند، در دولت قبل به نهاد کتابخانهها پیشنهاد دادیم که بخشی از این کتابها را رایگان به کتابخانههای عمومی هدیه کنیم اما با پاسخ منفی رو به رو شدیم، اما در این سالها به بسیاری از نهادها که خواهان تجهیز کتابخانههایشان بودهاند نظیر سازمان زندانها و نهادهای خیریه رایگان کتاب فرستادهایم و البته منتی هم نداریم.
دیدگاه تان را بنویسید