تاریخ انتشار:
صفی یزدانیان کارگردان عاشقانه محبوب این روزهای سینمای ایران
اسم بازیگران در فروش فیلم موثر بود
برخی آمار فروش بالای یک فیلم را حاصل موفقیت آن فیلم میدانند؛ برخی اما فیلم موفق را لزوماً فیلمی نمیدانند که بفروشد. «در دنیای تو ساعت چند است؟» اولین فیلم «صفی یزدانیان» است که اکنون بر پرده سینماها قرار دارد. فیلمی عاشقانه که با کنار هم قرار دادن دو چهره مشهور سینما توانست مردم را به سینما بکشاند. یزدانیان در گفتوگو با «تجارت فردا» مطرح میکند که حین ساخت فیلم استقبال و فروش دغدغه اصلیاش نبوده، اما حالا که فیلم در دوره اکران قرار دارد به دنبال تبلیغ بیشتر برای فروش بالاتر فیلمش است.
برخی آمار فروش بالای یک فیلم را حاصل موفقیت آن فیلم میدانند؛ برخی اما فیلم موفق را لزوماً فیلمی نمیدانند که بفروشد. «در دنیای تو ساعت چند است؟» اولین فیلم «صفی یزدانیان» است که اکنون بر پرده سینماها قرار دارد. فیلمی عاشقانه که با کنار هم قرار دادن دو چهره مشهور سینما توانست مردم را به سینما بکشاند. یزدانیان در گفتوگو با «تجارت فردا» مطرح میکند که حین ساخت فیلم استقبال و فروش دغدغه اصلیاش نبوده، اما حالا که فیلم در دوره اکران قرار دارد به دنبال تبلیغ بیشتر برای فروش بالاتر فیلمش است.
در مرحله تولید فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» استقبال مردم و گیشه را در نظر داشتید؟
ما در تولید فیلم به هیچوجه توجهی به گیشه نداشتیم. شکل ساخت فیلم طوری بود که در دفتر خودمان تولید شد و تهیهکننده آن علی مصفا بود. هدف ما بیشتر این بود که سرمایه برای ساخت فیلمهایمان جذب شود و فیلمها ساخته شوند. جذب مردم و گیشه پرفروش دغدغه ما نبود و درباره اینکه آیا فیلم سرمایهاش را برمیگرداند یا نه؛ هیچگونه پیشبینی نشد و طرحی هم داده نشد.
قطعاً خلق یک اثر هنری نیازمند استقبال و دیده شدن است. سینما یک هنر- صنعت است، نمیتوان پارامترهای فروش و استقبال را در سینما از هم تفکیک کرد. اینکه میگویید حین ساخت فیلم «گیشه مدنظرتان نبود» را میتوان این گونه برداشت کرد که شما حین ساخت فیلم مخاطب و استقبال را در نظر نداشتید!
نه، منظورم این نیست که از استقبال مردم استقبال نمیکنیم. هدف ما در هنگام نوشتن و تولید فیلم این نبود که این فیلم سرمایهاش را برمیگرداند یا نه، اما الان که فیلم در دوره اکران قرار دارد به موضوع فروش فکر میکنیم. حتی یک پیشنهاد به ما داده شد که فیلم در بخش «سینمای هنر و تجربه» اکران شود که هم تهیهکننده و هم من مخالف آن بودیم.
چرا؟
چون فکر میکردیم فیلم قابلیت این را دارد که در بخش گستردهتر و برای سلایق عمومیتری پخش شود تا بتواند اقشار بیشتری از مردم را به خود جذب کند. اتفاقاً ما بعد از آغاز اکران فیلم به گیشه خیلی هم توجه داریم. البته ما نمیخواستیم فیلمی بسازیم که آنقدر خاص باشد که مردم آن را نبینند. تعریفی که برای این فیلم در نظر داشتیم این بود که فیلمی باشد که قابلیت جذب مردم را داشته باشد. این فیلم به خاطر لحن و داستانش برای مردم جذاب است. اتفاقاً الان فروش فیلم برای ما مهم است و هر روز آمار فروش را با پخشکننده چک میکنیم و دنبال راهی برای تبلیغ بیشتر فیلم میگردیم. الان که در هفته پنجم اکران قرار داریم هر روز به این نکته فکر میکنیم که چگونه میتوانیم فیلم را تبلیغ کنیم که فروش بیشتری داشته باشیم.
از دلیل انتخاب لیلا حاتمی و علی مصفا در یک فیلم عاشقانه بگویید؟
به دلیل سابقه نزدیکی که ما با هم داشتیم از ابتدا نقش «گلی» برای لیلا حاتمی نوشته شده بود. سالها پیش وقتی من در مراحل ابتدایی نوشتن این فیلم بودم، ایشان در جریان آن بودند و اصلاً انتخاب بازیگر دیگری برای این نقشها به خصوص نقش گلی وجود نداشت. لیلا حاتمی با توجه به توانایی، شخصیت و نزدیکی که از ابتدا با این فیلمنامه- از زمانی که یک طرح خام بود- داشتند، برای نقش گلی در نظر گرفته شد. درباره علی مصفا یک مقدار تردید وجود داشت چون خودش معتقد بود کاراکترش به این نقش نمیخورد، اما بعد از ساخت فیلم دیدیم که انتخاب موفقی بود.
این شیوه انتخاب بازیگر چهره و مشهور برای فیلم در سینمای ایران جذب گیشه را به همراه دارد و صرفاً به دلیل توانایی تکنیکی بازیگران نیست. قبول دارید انتخاب بازیگران در فروش فیلمتان موثر بود؟
بخش زیادی از جذابیت این دو نقش به شخصیت بیرونی این دو بازیگر، قابلیت و شهرتی که در سینما دارند برمیگردد و قطعاً در موفقیت فیلم نقش دارد. وقتی فیلم حتی یک تیزر ندارد و هیچ کجا نمیتوان اعلام کرد که در حال اکران است، اسم این بازیگران در بهتر شدن فروش فیلم نقش اصلی را دارد.
به نظر شما چگونه میتوان فیلمی ساخت که همه سلایق که نه اما مخاطب بیشتری با آن ارتباط برقرار کنند و حداقل نیمی از افرادی که در سالن نشستهاند بعد از پایان فیلم درک درستی نسبت به آن داشته باشند؟
برای جواب به این سوال باید یک مقدار از زمان اکران فیلم دور شویم تا بهتر بتوانم پاسخ دهم. برای خود من هم جالب است که فیلم هم مورد پسند نسل جوان قرار گرفت- نسلی که ارتباط گرفتن با آن سخت است- و هم سنین بالاتر آن را پسندیدند. من فکر میکنم این فیلم بر لبه مرز قرار دارد و سعی کرده بیان حال نویسنده و سازندگانش باشد. این نوع وفاداری به خود یک جایی جواب مثبت میگیرد. مرز بین تماشاگری که چندان حوصله ندارد فیلم را چند بار ببیند تا آنچه در لایههای زیرین فیلم وجود دارد را درک کند و تماشاگری که حوصله بیشتری در فیلم دیدن دارد و تماشاگری که از صحنههای عاشقانه فیلم لذت میبرد. اجرا، لحن و موسیقی که برای فیلم انتخاب شد به شکلی بود که همه سلایق را جذب میکرد. من از زمان آغاز اکران فیلم در چند سالن حضور داشتم و دیدم که تماشاگر حتی وقتی فیلم تمام میشود در سالن میماند که موسیقی پایانی فیلم را بشنود.
به لحن فیلم اشاره کردید، در این باره بیشتر توضیح دهید.
لحنی که برای فیلم انتخاب شد به شکلی بود که نه خیلی سبک (شوخی) باشد و نه خیلی جدی. بعضی صحنهها که سبک شروع میشد با تلخی و غم تمام میشود، مثل صحنه دیدار روی پلهها که با یک حادثه پایان یافت. بعضی صحنهها که خیلی غمبار است یک اتفاق سبکی در آخر آن پیش میآید که فضا را ملایم میکند. این نوع سیال بودن لحن برای مخاطب جذاب است.
چرا فیلم از پخش آنونس تلویزیونی حذف شد؟
به اتهام شیک بودن! و اینکه فیلم ما برای فرانسه تبلیغ میکند. میتوانستیم با پخش تیزرهای تلویزیونی مردم بیشتری را از اکران فیلم مطلع کنیم.
پروسه تامین سرمایه تولید فیلم چگونه جلو رفت؟
بخش مالی فیلم با آزمون و خطای دشواری جلو میرفت. سرمایهگذاری فیلم به شکلی بود که ابتدا یک سرمایهگذار سرمایه فیلم را تامین کرد و تولید فیلم شروع شد اما چون در ایران نمیتوان هیچ برنامه طولانیمدت اقتصادی در نظر داشت، سرمایهگذار نتوانست بعد از یک ماه ادامه دهد و از عهده تعهداتش برآید. بنابراین ساخت فیلم با بحران مواجه شد و لازم شد که علی مصفا سرمایه را از منابع مختلفی جمع کند.
هیچ اسپانسری برای فیلم نداشتید؟
اسپانسر تولید نداشتیم اما در مرحله پخش و بعد از اینکه یک هفته از اکران گذشته بود چند شرکت در زمینه تبلیغات محیطی سطح شهر تهران مثل تبلیغ بدنه اتوبوس و چند بیلبورد در خیابان به ما کمک کردند.
اکنون فیلم اول شما با دشواریهایی که در مرحله تولید سپری کرده به نمایش درآمده است، درباره جریان تولید فیلم در ایران در مقایسه با دیگر کشورها چه نظری دارید؟
جریان تولید فیلم در ایران با کشورهای دیگر متفاوت است، در سینمای ایران امکان ساخته شدن فیلمهایی که به صورت تجربی و مستقل تولید میشوند بسیار اندک است. تجربهای که من از اکران فیلم خودم دارم این است که با اینکه خوشبختانه خیلیها با ما همکاری کردند و فیلم اکران خوبی دارد اما در بخش تبلیغات فیلم نظر من این است که امکانات بسیار محدود و خاص است. تفاوتی که سینمای ایران با کشورهای دیگر در زمینه سینمای عمومی و سینمای هنری دارد این است که در سینمای جهان بخشهایی که از سینمای هنری حمایت میکنند بسیار بیشتر از ایران است. قطعاً این حمایتها در آنجا هم با ضوابط صورت میگیرد اما به فیلمسازی که تواناییاش را به اثبات رسانده از طریق موسساتی که به فیلمها اعتبار مالی میدهند و از طریق کانالهای تلویزیونی این نوع فیلمها حمایت میشوند. این شکل از حمایت در سینمای ایران وجود ندارد. فیلم ما در مرحله گرفتن مجوز از وزارت ارشاد یا گرفتن پروانه نمایش کوچکترین مشکلی نداشت اما در مرحله پخش که اصلیترین مرحله فیلم است با مشکل مواجه شد و جلوی پخش تیزرهایش گرفته شد که فیلم مطرح نشود. من از سینمای همه جای دنیا آگاهی ندارم اما فکر
میکنم این نحوه اعمال نظر نادر است.
دیدگاه تان را بنویسید