شناسه خبر : 14646 لینک کوتاه

بروز تنش‌های بسیار در محافل و مجالس عمومی در ایران چه دلایلی دارد؟

جامعه‌شناسی اعتراض

گاه نمی‌توان تشخیص داد اعتراض می‌کنند، یا دهان به فحاشی گشوده‌اند. می‌خواهند خواسته خود را به کرسی بنشانند اما با داد و فریاد و هیاهو. این افراد همان‌هایی هستند که در محافل و مجالس عمومی قیل و قال به پا می‌کنند و آن محفل را به تنش می‌کشند.

گاه نمی‌توان تشخیص داد اعتراض می‌کنند، یا دهان به فحاشی گشوده‌اند. می‌خواهند خواسته خود را به کرسی بنشانند اما با داد و فریاد و هیاهو. این افراد همان‌هایی هستند که در محافل و مجالس عمومی قیل و قال به پا می‌کنند و آن محفل را به تنش می‌کشند. برخی از منظر جامعه‌شناختی به این گونه افراد، «لمپن» نیز اطلاق کرده‌اند؛ کسانی که به هرج و مرج و اغتشاش اجتماعی دامن می‌زنند. البته ناگفته پیداست که این پدیده، صرفاً محصول سال‌ها و دهه‌های اخیر نیست؛ با این وجود چرا این گونه به نظر می‌رسد که در سال‌های اخیر، تعداد افرادی که با توسل به این روش اعتراض خود را بیان می‌کنند، بیشتر شده است؟ البته به این پرسش می‌توان این گونه پاسخ گفت که تعداد این افراد بیشتر نشده است؛ بلکه آنان، یعنی کسانی که به معضل مجامع در ایران تبدیل شده‌اند، چند سالی می‌شود که به یمن پیشرفت تکنولوژی ارتباطات در ایران، توانسته‌اند شهرت بسیاری برای خود دست و پا کنند. اکنون به بهانه بروز تنش‌های بسیار در محافل و مجالس عمومی ایران، پرونده‌ای در تجارت فردا گشوده‌ایم تا این پدیده و خوی افرادی را که به گسترش این معضل دامن می‌زنند از منظر روانشناسی و جامعه‌شناسی مورد واکاوی قرار دهیم؛ افرادی از طبقه و گروه‌های مختلف اجتماعی که چهره برافروخته آنان را می‌توان در اغلب مجالس و مجامع ایران مشاهده کرد. چنانچه به تصاویر و گزارش‌های منتشر‌شده از رویدادهای دوره‌های مختلف پارلمان ایران نگاهی بیندازید، خواهید دید که حتی در مجلس نمایندگانی بوده‌اند که همواره همین مسیر را برای رسیدن به مقصودشان، یعنی «اعتراض» و «مخالفت» پیموده‌اند. آنها اغلب با فریاد و البته با چهره‌ای عصبانی دیدگاه‌های خود را بیان کرده‌اند. البته همان گونه که پیش از این نیز مورد اشاره قرار گرفت، این نوع رفتار مختص نمایندگان پارلمان‌ها نیست. برای مثال، فردی از میان فعالان بازار سرمایه که لقب «ریش‌قرمز» را به او داده بودند، برحسب عادت یا ماموریت، مجامع شرکت‌ها را به هم می‌ریخت و هنگامی که تنش بالا می‌گرفت، به سوی دیگران اشیایی را پرتاب می‌کرد یا با آنان گلاویز می‌شد. او به سبب منشی که از خود به نمایش گذاشته بود، به چهره معروفی در بازار سرمایه تبدیل شده بود و مدیران سازمان بورس نیز از او واهمه داشتند. فریاد این افراد البته در ورزشگاه‌ها، مجالس سخنرانی و دیگر مجامع عمومی نیز شنیده می‌شود. اگرچه گاه سخنان برخی از آنها که با لفافه فریاد به سوی مخاطبان پرتاب می‌شود، منطقی به نظر می‌رسد، اما به چه دلیل آنان این دیدگاه‌های منطقی را از طریق گفت‌وگو و به طور مسالمت‌آمیز بیان نمی‌کنند؟ گروه دیگری نیز هستند که هم فحوای کلام‌شان و هم هیاهویی که برای بیان آن به کار می‌گیرند، مخاطب را فراری می‌دهد. البته بیشتر این افراد از ترفند «قیل و قال» بهره می‌گیرند تا توجه سایرین را به سخنان خود جلب کنند. اگرچه این انگاره در پس ذهن همه ما ایرانی‌ها، وجود دارد که «تا داد و فریاد نکنی، کسی به خواسته‌ات توجه نمی‌کند». البته اگراین نوع یقه‌درانی‌ها در مجامع و مجالس عمومی ایران در حال گسترش است، رسانه‌ها نیز در گسترش و تعمیق آن نقش پر‌رنگی ایفا کرده‌اند؛ از آن جهت که به این رویدادها اقبال نشان داده و این نوع منازعات را با رنگ و لعاب بیشتری، بازتاب داده‌اند. حال پرسش این است که در مواجهه با این افراد چه رویه‌ای باید در پیش گرفت و روانشناسان و جامعه‌شناسان چه نسخه‌ای برای درمان این بیماری اجتماعی در چنته دارند؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها