رقابتهای زمینی ایران و عربستان چه سرنوشتی برای حج رقم زد؟
گِره حج
تنش در روابط ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر مهم خاورمیانه مرزهای منطقهای و دوجانبه را در نوردیده و در فضای کنونی به حج و حجاج بیتاللهالحرام رسیده است.
تنش در روابط ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر مهم خاورمیانه مرزهای منطقهای و دوجانبه را در نوردیده و در فضای کنونی به حج و حجاج بیتاللهالحرام رسیده است. سلسلهرویدادهای تنشزا میان تهران و ریاض کافی بود تا پرونده روابط دو کشور فراتر از رقابتهای منطقهای برود و روابط دوجانبه را نیز دربر بگیرد. اگرچه مساله حج در سالهای اخیر به دور از تنشهای موجود بوده، اما پیشتر هم در سال 1366 و در جریان مراسم حج و کشتار حجاج ایرانی شاهد بودیم که این موضوع منجر به قطع روابط سیاسی دو کشور به مدت چهار سال شد. اگرچه فضای کنونی با آن مقطع متفاوت است، اما به نظر میرسد رابطه دو رقیب دیرینه در منطقه مستعد بحران خاورمیانه این پتانسیل را دارد که در روند تقابل آشکار قرار گیرد. به ویژه با برنامهای که نخبگان جدید سیاسی و امنیتی عربستان برای تضعیف نفوذ ایران در نظام منطقهای عربی پیاده کرده و در حال دنبال کردن هستند.
کمتر تحلیلگر و ناظری پیشبینی میکرد که روابط این دو قدرت منطقه با وجود تاکیدات حسن روحانی مبنی بر روابط دوستانه و برادرانه با عربستان سعودی به این روز کشیده شود و شاهد قطع روابط و تنشهای آشکار باشیم. در مقطع کنونی، موضوع حج نیز که انتظار میرفت به دور از تنشها و هیاهوهای به وجود آمده بر سر قطع روابط در روند خود انجام شود، تبدیل به موضوعی اختلافی و انباشته شده بر اختلافات موجود میان تهران و ریاض شد. تاکنون و با پیگیریهای سازمان حج و زیارت و وزارت امور خارجه ایران رایزنی با مسوولان سعودی به نتیجه لازم نرسیده و به نظر میرسد سعودیها تعمداً به دنبال این هستند تا تنها موضوع باقیمانده و غیرتنشزای سالهای اخیر را در روند رقابتها و تنشها با ایران تعریف و وارد کنند. اگر این فرضیه محقق شود میتوان گفت عملاً مسیرهای گفتوگو میان دو کشور مسدود و بیش از پیش شاهد حرکت دو کشور به سمت تنش بیشتر خواهیم بود که در این میان زائران خانه خدا نیز از انجام فریضه حج بازخواهند ماند. روابط ایران و عربستان یکی از پیچیدهترین روابط سیاست خارجی در منطقه خاورمیانه است که در فضای رقابتهای ژئوپولتیک و ژئوکالچر قرار دارد. از آنجا
که کنش در چنین فضاهایی ماهیت رقابتی پیدا میکند، شاهد تقابل دو بازیگر در فرآیندهای معطوف به بحران و همچنین تنش در روند تحولات منطقهای هستیم. آنچه تحت عنوان جنگ سرد ایران و عربستان از سوی کارشناسان و همچنین رسانهها عنوان میشود، در واقع طرح این ماهیت رقابتی در فضای تحولات منطقه است که در محورهای شیعی-سنی، دولتهای ضعیف و رقابت بر سر حوزه نفوذ است که به نیابت از بازیگرانی صورت میگیرد که در شبکه حامی-پیرو قرار دارند. نکتهای که در خصوص این سه متغیر میتوان بیان داشت این است که هر سه متغیر در فرآیندهای تقابل و تخاصم قرار داشته و از همپوشانی و پیوستگی معناداری برخوردار هستند.
در بعد دیگر و به لحاظ ژئوکالچر (جغرافیای فرهنگی) نیز، که تعاملات قدرت، فرهنگ و ایدئولوژی را در پیوند با جغرافیا مورد تحلیل خود قرار میدهد، ماهیت نظام سیاسی و اندیشههای ساطع از نظامهای سیاسی ایران و عربستان تقابلی بوده و در دورههای مختلف این ماهیت تقابلی در سطح ژئوپولتیک اثرات خود را بر جای گذاشته است. در مقطع کنونی هم با فعال شدن تنشهای فرقهگرایانه، تعرض پلیس عربستان به دو زائر ایرانی در فرودگاه جده، سقوط جرثقیل و حادثه منا، به نظر میرسد که هر دو بعد این تقابل به نوعی فعال شده و به ترسیم خطوط تنش منجر شده است.
در مقطع کنونی علاوه بر حمله عربستان به یمن و بحران سوریه که منجر به تقابل ژئوپولتیک دو کشور شده است، به نظر میرسد حادثه جده و حمله به سفارت عربستان در تهران، این تقابل را به سطح ژئوکالچر و افکار عمومی نیز کشانده است. وقوع این رویدادها به دلیل اینکه در فرآیندهای واکنشی- احساسی قرار گرفته، پتانسیل گسترده شدن در فضاهای کلانتر را دارد. نکته مهمتر این است که به دلیل اینکه بخش عمدهای از ذهنیت افکار عمومی، نخبگان و تصمیمگیرندگان دو کشور، دگرستیز بوده و متاثر از دوگانههای ذکرشده در سطور بالاست، استعداد بحرانی شدن و تنشزا بودن را در ماهیت خود دارد. به خصوص که به دنبال رویدادهای متاثر از حج، مقامات سعودی وعده دادند تا خاطیان را به اشد مجازات خود برسانند. موضوعی که نهتنها در عمل صورت نگرفت، بلکه این اتفاق در ذهنیت تاریخی ایرانیها نسبت به اعراب و بهخصوص عربستان سعودی ثبت و بر پروندههای تاریخی مفتوح انباشت شد.
از اینرو این رقابت تاریخی که در یک دهه اخیر بر بسترهای ژئوپولتیک و ژئوکالچر معنایابی شده، از یکسو مانع از بهبود روابط دو کشور شده و از سوی دیگر تنشزا شدن این روابط را با کوچکترین مساله در روابط دوجانبه و منطقهای در دل خود دارد. بنابراین گستره رقابتها و حجم اختلافات باعث شده موضوع حج نیز در این میان متاثر از فضای موجود باشد و چندان نمیتوان به روند آتی آن خوشبین بود.
پس از سقوط جرثقیل و سپس حادثه منا در 21 مهر 94 که در آن بیش از 450 زائر ایرانی کشته شدند، اختلافات دو کشور بر سر موضوعاتی چون تعیین کمیته حقیقتیاب، شناسایی و انتقال اجساد، غرامت به بازماندگان و پذیرش سوءمدیریت عربستان بالا گرفت. روندی که چند بار منجر به تاخیر در صدور ویزا و حتی لغو ویزای برخی مقامات ایران برای رسیدگی به وضعیت شد. پس از فروکش کردن تب و تابهای موجود، مسوولان سازمان حج و زیارت با همکاری وزارت خارجه تلاشهایی را برای برگزاری مراسم حج در سال 95 شروع کردند که به گفته مقامات ذیربط به دلیل کارشکنی سعودیها در پذیرش مسوولیت خود در قبال امنیت زائران، تاکنون رایزنیهای موجود نتوانسته شرایط حج 95 را محقق کند.
در واقع مقامات ایران معتقدند عربستان باید سه موضوع امنیت زائران، برقراری پروازهای مستقیم و صدور روادید برای حجاج را در دستور کار قرار دهد و این شرایط را پذیرا باشد تا حج انجام شود. شروطی که در چند ماه اخیر از سوی وزیر فرهنگ، رئیس سازمان حج و زیارت و سخنگوی وزارت امور خارجه مطرح شده و مقامات ایران بر موضوعات سهگانه حفظ عزت و احترام زائران ایرانی و تعیین راهکار عملی برای تامین امنیت زائران، صدور ویزا و انتقال حجاج ایرانی با خطوط هواپیمایی ایران تاکید کردهاند.
در مقابل، اما عربستان سعودی معتقد است به دلیل قطع روابط، امکان صدور ویزا صرفاً از طریق کشوری ثالث میسر است و برای سوئیس به عنوان حافظ منافع دو کشور چنین نقشی تعریف نشده است. موضوع دوم این است که سعودیها زیر بار دو شرط دیگر یعنی تامین امنیت زائران و انتقال حجاج از طریق خطوط هواپیمایی ایران نمیروند. دلیل سعودیها برای موضوع امنیت حجاج در واقع به این مساله برمیگردد که پذیرش تامین امنیت زائران تبدیل به یک مطالبه قانونی که قابلیت سرایت به دیگر حجاج کشورهای دیگر را دارد خواهد شد و به نوعی تاییدی است بر کوتاهی و سوءمدیریت عربستان در حادثه منا.
در خصوص موضوع پروازها اگرچه استدلال قانعکنندهای مطرح نشده، اما میتوان آن را در چارچوب منافعی که میتواند برای شرکتهای هواپیمایی عربستان یا کشور ثالث دیگری که منافع سعودیها را تامین میکند داشته باشد تحلیل کرد. در این میان برخی منابع عربی نیز به وجه دیگری از این داستان پرداخته و ادعای موضوعات امنیتی و خرابکاری را مطرح میکنند. در واقع این منابع مدعی هستند به دلیل تنشهای موجود، این فرصت برای ایران فراهم است که دست به خرابکاری امنیتی بزند که خطوط هوایی فرصت خوبی را برای این کشور فراهم میکند. در واقع این استدلال را میتوان بدون پشتوانه و صرفاً ناشی از ذهنیت فرقهگرایانه سعودیها تحلیل کرد. در یک جمع بندی میتوان گفت به دلیل اینکه موضوع حج در روند رقابتهای منطقهای دو کشور قرار گرفته، چندان نمیتوان به روند کنونی در خصوص حل و فصل آن خوشبین بود. بهخصوص که تعیین شروطی که اگرچه کاملاً برحق و قانونی است و دولت میزبان باید مدیریت و مسوولیت خود را در قبال امنیت جانی زائران انجام دهد، اما به دلیل اینکه این شروط عربستان را در موضع پذیرش خواستههای ایران قرار میدهد، خوشبینانه است که شاهد باز شدن گره حج 95 و
قرار گرفتن این فریضه در روند پیشین خود باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید