گفتوگو با بهتاش صناعیها درباره اقتصاد سینما
بازگشت سرمایه به سینمای مستقل
بهمن پورمند پس از یک دوره کش و قوس میان اهالی چاپ در پاییز سال جاری در نهایت توانست به جای علی نیکوسخن به ریاست اتحادیه چاپخانهداران تهران برسد.
بهمن پورمند پس از یک دوره کش و قوس میان اهالی چاپ در پاییز سال جاری در نهایت توانست به جای علی نیکوسخن به ریاست اتحادیه چاپخانهداران تهران برسد. وی مهمترین رویکرد خود را در ریاست این اتحادیه تغییر رویههای سابق و تاکید بر تلاش برای نوسازی ماشینآلات صنف چاپ و جلب حمایت وزارت صنعت برای کمک به این صنعت قرار داد که البته در این گفتوگو کماکان به این مشکلات اذعان میکند و از کلامش نیز بوی بهبودی اوضاع شنیده نمیشود. این گفتوگو را در ادامه میخوانیم.
بخش «نگاه نو» را در جشنواره سی و سوم چگونه ارزیابی میکنید؟
بیتردید نگاه نو بهترین بخش جشنواره امسال است، فیلمهای اول بخش خوبی از فیلمهای جشنواره را به خود اختصاص دادهاند. حتی شایستگی این را هم داشتند که چند تا از آنها در بخش سودای سیمرغ انتخاب شوند. اما به هر حال آییننامههای جشنواره فیلم فجر اجازه چنین موردی را نمیدهد. به نظر من میتواند در آییننامههای سالهای آینده یک بازنگری صورت گیرد. از این جهت که 11 فیلم خوب در این بخش حضور دارد جای امیدواری دارد. حالا امکان دارد تعدادی از فیلمها بهتر و تعدادی ضعیفتر باشند اما در مجموع فیلمهای خوب و آبرومندی در این بخش حضور دارند.
فیلم شما با وجود حضور در بخش «نگاه نو» در بخش «هنر تجربه» جشنواره سی و سوم هم حضور دارد، این انتخاب بر چه اساسی صورت گرفت؟
بخش هنر تجربه یک هیات انتخاب و در واقع شورای سیاستگذاری جدا در جشنواره دارد که این گروه تمام 88 فیلم راهیافته به جشنواره را دیدهاند و از بین آن 10 فیلم را برای بخش هنر تجربه انتخاب کردند. به هر حال این میتواند خوشحالکننده باشد که با وجود اینکه فیلم ما در بخش «سودای سیمرغ» حضور ندارد اما به هر حال در بخش هنر تجربه گنجانده شد.
اگر اکران عمومی فیلم هم در دسته اکران هنر تجربه باشد چه نظری خواهید داشت؟
به شدت با آن مخالف هستم، از همین الان میگویم که اگر اسم هنر تجربه باعث شود که فیلم در همین بخش اکران شود، ترجیح میدادم فیلم در جشنواره هم در این بخش حضور نداشت.
فکر میکنید اگر در هنر تجربه به نمایش درآید به میزان فروش فیلم آسیب میزند؟
بله، قطعاً آسیب میزند؛ اگر چه فیلم مخاطب ویژه خود را پیدا خواهد کرد چون اقشار فرهیخته و سینمارو به این بخش اقبال نشان میدهند و فیلمهای این سبک را میبینند، این خیلی اتفاق خوبی است و برای ما فیلمسازان هم خوشحالکننده است اما در واقع فیلم احتمال باران اسیدی قابلیت این را دارد که علاوه بر این قشر از مخاطبان، اقشار دیگر جامعه با سطح تفکر متفاوت هم جذب آن شوند.
من سعی کردهام یک فیلم هنری صرف نسازم، فیلمی بسازم که قصه داشته باشد و کاراکترها و قصهاش مخاطب را جذب کند. کما اینکه قبل از شروع جشنواره تعداد معدودی از دوستان سینماگر، منتقد یا تماشاچیهای عادی فیلم من را دیدند و تقریباً همه فیلم را دوست داشتهاند. این نشان میدهد که هر نوع تماشاچی با هر نوع نگاهی از فیلم من لذت میبرد و این برای من خیلی مهم است. هیچوقت نمیخواستم فیلمی بسازم که به اسم فیلم هنری یا «آرتیستیک» قرار باشد قشر الیت و انتلکتوئل را به سالن سینما بکشاند. به نظر من رسالت سینما این است که در عین اینکه باید هنری و آرتیستیک باشد بتواند هر آدمی را به عنوان یک پدیده سرگرمکننده جذب کند. اگر میخواستم فقط یک بیانیه هنری مطرح کنم نقاش یا عکاس میشدم. سینما را انتخاب کردم چون در آن درام و جذابیتهای دیگری هم وجود دارد.
بنابراین برای شما فروش فیلم در اکران عمومی اهمیت دارد.
بله، همین طور است. «احتمال باران اسیدی» فیلم مستقل است و به جرات میتوان گفت کمهزینهترین فیلم جشنواره سی و سوم است، میتوانم با هر کدام از فیلمسازان درباره این موضوع صحبت کنم و با استدلال آن را ثابت کنم. بنابراین نیاز دارد که حمایت شود. برگشت سرمایه برای سینمای مستقل همچون مایه حیات میماند. اگر قرار باشد من فقط فیلم مستقل بسازم و با ژست هنری در سینمای هنر تجربه اکران خیلی محدود داشته باشم نمیتوانم فیلم بعدیام را بسازم بنابراین از اینکه فیلم متفاوت و هنری ساخته شود باید خودم، سرمایهگذار و تهیهکنندهام راضی باشیم.
از اینکه در جشنواره فیلم فجر این فرصت ایجاد شده که فیلمسازان جوان و کسانی که فیلم اول خود را ساختهاند در کنار بزرگان سینما قرار بگیرند، چه نظری دارید؟
فرصت خوبی است. اما در واقع این اتفاق و فرصت به شکل کامل و درست رخ نداده است. فیلمسازان جوانی که فیلم اول خود را ساختهاند باید در یک بخش در رقابت با فیلمسازان قدیمی میرفتند. اشکالی ندارد که یک فیلمساز اول با فیلمسازی که مثلاً دهمین فیلم خود را ساخته رقابت کند، اتفاقاً خیلی هم جذاب است. به نظر من به این شکل رقابت جذاب و داغتر میشد. اینکه یک فیلمساز جوان و فیلماولی فیلمی بسازد که در حد فیلمهای پیشکسوتان باشد یا از آنها بهتر، اتفاق مهمی است. همانطور که بر اساس گفتهها و قضاوت بسیاری از منتقدان امسال ما فیلمهایی در این بخش دیدیم که از خیلی فیلمهای بخش سودای سیمرغ بهتر بوده است. بنابراین این فرصت میتواند حرکت ایدهآلی باشد که جوانان بااستعداد با آدمهای باتجربه و قدیمی رقابت کنند؛ این رقابت هیجانانگیز است.
احتمال باران اسیدی را در چه ژانری از سینما میگنجانید؟
ژانر فیلم اجتماعی است، هرچند که الان خیلیها معتقد هستند اجتماعی ژانر محسوب نمیشود. اما به هر حال فیلم «احتمال باران اسیدی» اجتماعی است. فیلمی که کم و بیش به وضعیت امروز جامعه ما میپردازد و درباره تنهایی و سرگشتگی آدمهای امروز است. چندان روی کاراکتر خاصی در فیلم تمرکز نداریم، اغلب کاراکترها از نسلهای مختلف هستند، قصه تنهایی و سرگشتگی کاراکترها را در این فیلم میبینیم.
شما این فیلم را برای چه قشری از مخاطبان جامعه ساختهاید؟
این فیلم کمی از قالب فیلم سرگرمی صرف خارج است و در واقع قرار است مخاطب را بیش از یک فیلم سرگرمکننده درگیر خود کند، به نوعی تماشاچی را از سطح به عمق ببرد و لایههای جدیدی را برای او باز کند، سعی میکند کسانی را که فیلم را میبینند به فکر وادار کند. طبیعتاً مخاطب این دسته از فیلمها کسانی هستند که سینما را صرفاً به عنوان یک سرگرمی نگاه نمیکنند و سینما میروند که چیزهای دیگری را دریافت کنند و کمی به سینما جدیتر نگاه میکنند. اما با این حال سادگی روایت فیلم ما باعث شده تماشاچیهایی که نسبت به مخاطبانی که سینما را جدیتر نگاه میکنند و کمی کمتر درگیر عمق میشوند، فاکتورهای دیگری از فیلم آنها را هم جذب کند. یعنی روابط و قصه آدمها میتواند برای هر مخاطبی جذاب باشد. اما آن کسانی میتوانند بیشترین دریافت را از فیلم داشته باشند که لایههای مختلف فیلم را ببینند و بفهمند. این فیلم در واقع این دسته از مخاطبان را بیشتر جذب میکند.
دیدگاه تان را بنویسید