تکنولوژی جدید چه بر سر کسبوکارهای سنتی آورده است؟
نابودی مشاغل
با مراجعه به گزارشهای مختلفی که هرسال از سوی روزنامهها، سایتها و موسسات دولتی و غیردولتی در مورد وضعیت اشتغال در کسبوکارهای سنتی و نوپا منتشر میشوند، به این موضوع پی خواهیم برد که تهدید اصلی برای کسبوکارهای سنتی، پیشرفت تکنولوژی است.
با مراجعه به گزارشهای مختلفی که هرسال از سوی روزنامهها، سایتها و موسسات دولتی و غیردولتی در مورد وضعیت اشتغال در کسبوکارهای سنتی و نوپا منتشر میشوند، به این موضوع پی خواهیم برد که تهدید اصلی برای کسبوکارهای سنتی، پیشرفت تکنولوژی است. به عنوان مثال استارتآپهایی که در حوزه پرداخت به وجود آمدهاند، درآمد خدمات بانکی را کاهش میدهند یا استارتآپهایی که در حوزه فروش کالاها فعالیت میکنند، فروشندگان خرد را از میدان خارج کردهاند. اگر به دقت به کسبوکارهای نوپا و فعالیتهای استارتآپهای اینترتی و غیراینترنتی و همچنین روباتها بنگریم، به این نتیجه خواهیم رسید که عامل اصلی در این فرآیند، پیشرفت تکنولوژی است. در این گزارش مختصر، با بررسی وضعیت کسبوکارهای مرتبط با حوزه کشاورزی، تولیدات کارخانهای و بخش خدمات، بر آن هستیم که ابزاری را برای تجزیهوتحلیل چگونگی فرآیند کنارزدهشدن کسبوکارهای سنتی از سوی کسبوکارهای نوپا، به خواننده معرفی کنیم. زیرا در اینجا مهم نیست که در حوزه کشاورزی بحث میکنیم یا صنعت، بلکه آنچه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، درک فرآیند از بین رفتن اشتغال بخش سنتی به دلیل پیشرفتهای تکنولوژیک است. بدین صورت که تکنولوژی پیشرفت میکند، تولید به روش سنتی توجیه اقتصادی خود را از دست میدهد، کسبوکار تکنولوژیک جدید جای مشاغل قدیمی را میگیرد و مجدداً تکنولوژی پیشرفت میکند و همین چرخه ادامه مییابد. انقلاب تکنولوژی به کمک ماشینآلات جدید جایگزین انسانها در تمام بخشهای صنعت شده است. با معرفی روزافزون فناوریهای جدید و کامپیوترهای پیچیده، نقش انسان به عنوان مهمترین عامل تولید، محدود میشود و در نهایت با کاهش عنوانهای شغلی، از چرخه اقتصاد حذف خواهد شد. در حال حاضر بیش از 800 میلیون انسان در جهان بیکار هستند یا حقوق کافی دریافت نمیکنند. به طور مشابه، نقش اسب در تولید محصولات کشاورزی ابتدا کاهش پیدا کرد و سپس با معرفی تراکتور به طور کامل حذف شد.
بخش کشاورزی
برخی از موثرترین پیشرفتها، در بخش کشاورزی اتفاق میافتد. ورود چشمگیر تکنولوژی در تولید محصولات غذایی، جهان را به سوی حذف کشاورزان از چرخه تولید سوق میدهد. این پیامدها گریبانگیر بیش از 5 /2 میلیون انسانی است که برای بقای زندگی به زمینهای زراعی خود وابسته هستند. انقلاب مکانیکی، بیولوژیکی و شیمیایی در کشاورزی آمریکا در صد سال اخیر، منجر به بیکار شدن میلیونها کشاورز شده است. در نتیجه این کشور از یک جامعه روستایی به یک جامعه شهری و صنعتی تبدیل شده است. در سال 1850، شصت درصد از جامعه کارگر، در کشاورزی به کار گرفته شدند. امروزه، کمتر از 5 /2 درصد نیروی کار به طور مستقیم مشغول کشاورزی هستند. بیش از 9 میلیون نفر وجود دارند که در مناطق روستایی آمریکا زیر خط فقر زندگی میکنند. این در حالی است که تکنولوژی، آمریکا را به یک تولیدکننده درجه یک در دنیا تبدیل کرده است. در سالهای آتی، تعداد زمینهای کشاورزی با پیشرفت سازوکار کشاورزی و روباتیک به شدت کاهش پیدا میکند که منجر به افزایش بازده و کاهش تعداد کارگران خواهد شد. همچنین دانشمندان به کمک هوش مصنوعی روباتهایی را به منظور شخمزنی، بذرپاشی و برداشت محصول طراحی کردهاند.
دستکاریهای جدید ژنتیکی که محصولات دامی و گیاهی را دستخوش تغییر میکنند، به طور قابل توجهی تولید گیاهان و جانوران را افزایش میدهند؛ در حالی که زندگی هزاران کشاورز را تهدید میکنند. برای حذف هزینه حشرهکشها و کارگران مورد نیاز برای کنترل کیفی محصولات، دانشمندان به طور مستقیم ژنهای مقاوم در برابر آفات را در گیاهان مهندسی میکنند. برخی از این گیاهان تغییریافته ژنتیکی قادر هستند سم مخصوصی را برای کشتن حشرات مهاجم تولید کنند. همچنین نوعی هورمون رشد به طور طبیعی، تولید شیر در گاوها را تحریک میکند. دانشمندان اخیراً ژنهای کلیدی محرک رشد را ایزوله کردند و پروتئین صنعتی آن را در آزمایشگاه ساختند. پروتئین رشد مهندسیشده، سپس به گاو تزریق شد که منجر به افزایش 10 تا 20درصدی تولید شیر شد. اما تولید بیشتر همیشه کارساز نیست، زیرا مطالعات حاکی از آن است که تولید بیرویه محصولات منجر به کاهش قیمت و در نتیجه منجر به کاهش تقاضای مشتری میشود. در چند سال آینده با ورود شیرینکنندههای آزمایشگاهی، 10 میلیون کشاورز در کشورهای جهان سوم با از دست رفتن معیشت خود مواجه خواهند شد. به علاوه، دانشمندان موفق به رشد پرتقال در محیط کشت بافت شدهاند. آنها معتقدند در آیندهای نزدیک، آب پرتقال بدون نیاز به درخت پرتقال در بطریها تولید خواهد شد.
بخش تولیدات کارخانهای یا صنعت
امروزه، دنیای اطلاعات و ارتباطات فرآیند پیچیده ساخت را امکانپذیر کرده است. چشمگیرترین پیشرفت تکنولوژی در صنعت خودرو اتفاق افتاده است. کارشناسان پیشبینی میکنند که در اواخر دهه آینده، شرکتهای ژاپنی قادر خواهند بود در کمتر از هشت ساعت یک ماشین کامل را بسازند. کاهش زمان تولید به معنای کارگر کمتر در خط تولید است. یک مدیر ژاپنی اشاره میکند که 12 میلیون ماشین سالانه به دست کمتر از 600 هزار کارگر تولید میشود. تغییرات اعمالشده در بخش تولید منجر به از دست رفتن 90 هزار شغل در صنعت اتومبیل میشود. زیرا نسل جدید روباتهای هوشمند، به اطلاعات بیشتری تجهیز شدهاند که دامنه فعالیتشان را انعطافپذیرتر میکند که به دلیل کارایی بالا، جایگزین نیروی انسانی میشوند. هر روبات جایگزین، میتواند جایگزین چهار شغل شود و به طور پیوسته در طول شبانهروز مورد استفاده قرار میگیرد.
بخشهای خدماتی
در حالی که کارگران صنعتی از چرخه اقتصاد خارج میشوند، بسیاری از اقتصاددانان امیدوارند که بخشهای خدماتی، میلیونها انسان در جستوجوی کار را جذب خواهد کرد. امید آنها احتمالاً محقق نخواهد شد، چراکه ماشینها جایگزین انسان در بخشهای مختلف خدماتی شدهاند. ماشینهای جدید قادر به انجام بسیاری از کارهای ذهنی انسان با سرعت بیشتر هستند. به عنوان مثال، بانکداری تجاری تنها بخش خدماتی است که متحمل کاهش 30 تا 40درصدی شغل طی هفت سال آینده خواهد شد. بسیاری از بانکها از سیستم پست صوتی برای ارائه خدمات به مشتریان استفاده میکنند. ماشینهای گویا جایگزین تعداد زیادی از انسانها شده است. یک نیروی انسانی 200 معامله در روز انجام میدهد، 30 ساعت در هفته کار میکند، از 8 تا 20 هزار دلار حقوق با مزایا دریافت میکند. در حالی که گویندههای ماشینی دو هزار معامله در روز انجام میدهند، 198 ساعت در هفته کار میکنند و هزینه راهاندازی هر کدام سالانه 22 هزار دلار میشود. خدمات نوین بانکداری این امکان را به مشتریان میدهد که با پرداخت الکترونیکی در هر جا پول خود را پرداخت کنند که منجر به حذف چکهای بانکی میشود. تغییر ادارات از بافت سنتی به فرآیند الکترونیکی منجر به افزایش بهرهوری و حذف میلیونها کارگر خواهد شد.
از دست رفتن سریع فرصتهای شغلی باعث میشود که زنان و مردان در سراسر دنیا نگران آینده شغلی خود باشند. این نگرانیها باعث بروز ناهنجاریهای رفتاری در جامعه میشود. به عنوان مثال، جوانان ناامیدی و خشم خود را در قالب رفتارهای ضداجتماعی بروز میدهند. کارگران میانسال، که بین گذشته موفق و آینده نامعلوم خود قرار دارند، راه گریزی از فشارهای اجتماعی ندارند. چراکه نمیتوانند از گذار تکنولوژی عبور کنند. در اروپا، ترس ناشی از افزایش بیکاری تبدیل به ناآرامی گسترده اجتماعی شده که منجر به ظهور جنبشهای سیاسی شده است. در ژاپن، افزایش نگرانی از نرخ بیکاری، بسیاری از حزبهای سیاسی را برای اولینبار مجبور کرده به مساله اشتغال به طور جدی بپردازند. در جهان پیشرو، بسیاری از تغییرات لحظهای ممکن است اتفاق بیفتد. در این شرایط، ما به سختی میتوانیم تاثیر نهایی تغییرات بزرگ را حدس بزنیم.