تاریخ انتشار:
به جای شیفتگی به سرویسهای خارجی به استارتآپهای ایرانی اعتماد کنیم
این رسانه «ملی» است
اگر بخواهیم طی یکی دو سال اخیر یک پدیده مهم در حوزه ارتباطات را نام ببریم قطعاً شبکههای اجتماعی موبایلی(تلگرام، اینستاگرام، واتسآپ، مرحوم وایبر و دیگران) به ذهنمان میآید. اما اگر بخواهیم از پدیده چند سال اخیر و ترند(Trend) چند سال آینده صحبت کنیم بیشک ویدئوی اینترنتی انتخابمان خواهد بود.
1- اگر بخواهیم طی یکی دو سال اخیر یک پدیده مهم در حوزه ارتباطات را نام ببریم قطعاً شبکههای اجتماعی موبایلی (تلگرام، اینستاگرام، واتسآپ، مرحوم وایبر و دیگران) به ذهنمان میآید. اما اگر بخواهیم از پدیده چند سال اخیر و ترند (Trend) چند سال آینده صحبت کنیم بیشک ویدئوی اینترنتی انتخابمان خواهد بود.
این واقعیتی است که دو موضوع «ارتباطات» و «محتوا» دگرگونکننده نوع زندگی ما بودهاند و به طور پیوسته رابطه آنها با هم نیز قدرتی «مافوق ارتباطی» و «ورامحتوایی» ایجاد کرده است. حالا حجم گسترده استفاده از ویدئو در شبکههای نوظهور موبایلی به نفوذ گستردهتر اینترنت در میان مردم منجر شده است. پدیدههایی مثل «داباسمش» یا کلیپهای کوتاه طنز و سرگرمی که به لطف سرعت نسبتاً بهبودیافته اینترنت طی سالهای اخیر (به خصوص رشد 3G و 4G) به سرعت در حال جابهجا شدن بین موبایلهای مردماند. قشرهای متوسط و حتی پایین جامعه در اتوبوس، فروشگاه یا خیابان با موبایلهای هوشمندی که حالا با قیمتی نسبتاً ارزان در اختیارشان قرار گرفته مشغول مصرف «ویدئو»ی اینترنتی هستند. این توفان تازه آغاز راه است.
2- در دهه 60 -اگر به خاطر داشته باشید- یکی دو روزنامه یا مجله برنامههای نوروزی تلویزیون را منتشر میکردند و بسیاری از ما آن بخش از روزنامه را تا پایان تعطیلات نوروز به دیوار اتاق میزدیم و منتظر پخش آنها میشدیم. حالا چطور؟ آخرین باری که به برنامه پخش تلویزیون نگاه کردید کی بود؟ اصلاً چنین برنامهای منتشر میشود؟
عقبماندگی تلویزیون و استراتژی سنتی پخش برنامهها اگر تا دیروز یک پیشبینی به شمار میرفت حالا دیگر نمونه ثابتشده به همه است. VOD (ویدئو بر اساس درخواست) آن چیزی است که حالا کاربران اینترنتی آن را به طور کامل لمس کردهاند. هر برنامه ویدئویی در هر زمانی که کاربر اراده کند در اختیار اوست. پروژههایی مثل تلویزیون اینترنتی که به خاطر اختلافات نهادهایی چون مخابرات و صدا و سیما سالها اجرا نشد -و این روزها دوباره برای تعدادی از آنها مجوز صادر کردهاند- عملاً تلاش بیهودهای برای مبارزه با مدل دموکراتیک پخش ویدئو روی اینترنت است. مدلی که پیش از آغاز شکستخورده است چون انتخاب راحتتر و سادهتری در اختیار مردم است.
3- حتی بدون ایجاد شبکههای تلویزیون خصوصی، بحثی که بیش از دو دهه است روی زمین مانده انحصار تولید هم شکسته شده است. تعداد تولیدکنندگان محتواهای ویدئویی روز به روز در حال افزایش است. کمتر رسانه یا سایت خبری معتبری را میبینیم که کانال ویدئویی نداشته باشد یا در اندیشه راهاندازی قریبالوقوع آن نباشد. حتی بعضی رویدادهای خاص -مثلاً جشنواره فیلم فجر- دیگر در انحصار پخش چند برنامه تلویزیونی و رادیویی نیست. با در دسترس قرار گرفتن ابزارهای تولید حالا برخی تولیدکنندگان، محتواهای جذابتر و به مراتب پربینندهتری را نسبت به رقبای تلویزیونی خود میسازند. نه حساسیت یک رسانه ملی را دارند و نه محدودیتهای سلیقهای حاکم بر آن را و مهمتر اینکه کارمند دولتی نیستند. از مصاحبه با افراد مشهور گرفته تا گزارشهای ویدئویی از جشنوارهها و رویدادها و تعجبی نخواهد داشت تا چند سال آینده حق پخش تلویزیونی رویدادهای ورزشی هم -که همواره مورد مجادله بوده- به جای تلویزیون و شبکههای تلویزیونی به سرویسهای پخش ویدئویی اینترنتی سپرده شود.
4- صدا و سیمای ایران طی دو دهه گذشته به دلایل مختلف اینترنت را نادیده گرفته است. از خاطر نمیبریم برای سالها درج و نمایش آدرس سایت اینترنتی در برنامههای تلویزیونی ممنوع بود. به طور کلی استراتژی این نهاد وابسته به کانالهای ارتباطی سنتی خود بوده و به اینترنت همواره به عنوان یک رقیب مینگرد. برای همین اگر میبینیم در این چند سال تا اندازهای اوضاع متفاوت شده ناشی از ضرورتهایی است که به این سازمان تحمیل شده است. هنوز پخش اینترنتی بسیاری از برنامههای صدا و سیما با مشکل روبهروست و اپلیکیشنهای مناسبی برای استفاده از فضای وب و جذب مخاطب از سوی این نهاد تولید و عرضه نشده و نمونههای موجود هم از نظر فنی ضعفهای زیادی دارند.
مشکل بزرگتر اما ناشی از مشکل تولید محتواست که به جز چند برنامه معدود، سیاق کار با یک یا دو دهه قبل هیچ تفاوتی ندارد و محدودیتها و ملاحظات عملاً این رسانه را از بخش عمده مخاطبان بسیار دور کرده است. همین فرصت مناسبی برای تولید برنامههای ویدئویی مستقل ایجاد کرده که نمونه آن را در برنامه «دید در شب» رضا رشیدپور شاهد بودیم که با همکاری آپارات عملاً یک برنامه بسیار پربیننده شد. بیشک تنها مسیر صدا و سیما به جای رقابت بر سر گرفتن انحصار ارتباطات اینترنتی (چیزی که میدانیم از زمان ورود اینترنت به کشور به دنبال آن بوده) یا انحصار پخش تلویزیونی تولید محتواهای مطلوب برای مخاطب امروزی و رقابت با تولیدکنندگان مستقل است. طبیعتاً قدرت مالی و لجستیکی بالای صدا و سیما همچنان یک مزیت برای این نهاد است اما به کارگرفتن این قدرت در یک رقابت منصفانه میتواند موثر باشد و در غیر این صورت و در زمانی که سرویسها و اپلیکیشنهای خارجی و ایرانی متعددی در عرصههایی چون پخش زنده رویدادها در حال قدرت گرفتن هستند این مزیت هم چارهساز نخواهد بود و از «رسانه ملی» تنها نامش «ملی» خواهد ماند.
5- آپارات امروز بدون شک مهمترین بستر ویدئوی اینترنتی در ایران است. نمونهای از یک سرویس موفق اینترنتی که در زمان مناسب در جای مناسب قرار گرفته و طی سالهای اخیر با استراتژی درست دایره مخاطبان خود را به سرعت افزایش داده است. سرعت و کارایی مناسب که قابل مقایسه با سرویسهای مشابه خارجی است از مهمترین مزیتهای این سرویس است به طوری که با یک جهش در ارتباطات کشور حالا بخش عمده کاربران موبایلی متصل به اینترنت به راحتی میتوانند از این سرویس استفاده کنند. از یاد نمیبریم دیدن ویدئو بر بستر موبایل تا همین چند سال قبل یک آرزو بود. همین بستر ویدئوی اینترنتی آپارات حالا میتواند تحولی در سیستم آموزش آنلاین یا بهداشت ایجاد کند. سبک زندگی ما میتواند بر این بستر تغییر کند و سالمتر و سادهتر شود.
6- در حوزه تکنولوژی معمولاً در مورد موفقیتهای خودمان خیلی سختگیر یا مشکوکیم. عواملی چون فیلتر بودن یوتیوب یا کپی کردن از آن را به رشد سرویسی چون آپارات یا دیجیکالا نسبت میدهیم بیآنکه به این فکر کنیم همینها را با مقداری اختلاف میتوان به رشد شرکتهای موفقی چون علیبابا و Flipkart هندی Youku Tudou (که به یوتیوب چین مشهور است) هم تعمیم داد. از یاد نبریم کجا ایستادهایم، تکنولوژی و اینترنت را ما اختراع نکردهایم و سالها با آغاز به کار بهترین شرکتهای تکنولوژی و محیط مستعدی چون سیلیکون ولی فاصله داریم. اگر نمونههای ایرانی موفقی داریم در مقابلش صدها نمونه ناموفق دیگر (چه در زمینه تجارت الکترونیکی و چه ویدئو) هم داریم و میتوان پرسید اگر فضا مساعد بود چرا بقیه موفق نشدند؟
به جای شیفتگی بیحد و حصر به سرویسهای خارجی به استارتآپهای ایرانیمان هم اعتماد کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید