ما برگشتیم
بریتانیا در خاورمیانه
در سال ۱۹۶۸ دولت حزب کارگر که تحت فشار مالی بود با تاکید بر اعتبارات ضداستعماریاش، خروج نظامی بریتانیا را از تمام پایگاههایش در شرق عدن(بندری که طبق نقشه سال ۱۸۶۴ در یمن واقع شده و ایستگاه سوختگیری در مسیر رفتن به هند بود) اعلام کرد.
در سال 1968 دولت حزب کارگر که تحت فشار مالی بود با تاکید بر اعتبارات ضداستعماریاش، خروج نظامی بریتانیا را از تمام پایگاههایش در شرق عدن (بندری که طبق نقشه سال 1864 در یمن واقع شده و ایستگاه سوختگیری در مسیر رفتن به هند بود) اعلام کرد.
برای بسیاری، آنچه به اعلامیه «شرق سوئز» شهرت یافت پایان رسمی امپراتوری بریتانیا را رقم زد. اکنون که تقریباً 50 سال از آن تاریخ گذشته، نیروی دریایی سلطنتی درصدد گرفتن یک پایگاه دائمی جدید در مینا سلمان در بحرین است.
در واقع، بریتانیا هرگز خلیج فارس را ترک نکرده است. بریتانیا از قدیم روابط امنیتی بلندمدت با عمان، قطر، عربستان سعودی و امارت متحده عربی داشته است؛ جایی که نیروی هوایی سلطنتی یک اسکادران جت جنگنده توفان را از المینهاد پایگاهی در دوبی به پرواز درآورد که به عنوان پلی لجستیکی برای عملیات در افغانستان نیز بوده است. اما این به معنای انکار اهمیت طرح توسعه بخشی از مینا سلمان (که محل اسکان ناوگان پنجم آمریکا نیز هست) به تاسیساتی با گنجایش 45 ناوشکن از جدیدترین نوع و دو ناو هواپیمابر برای زمانی که در پایان این دهه خدمتشان به پایان برسد، نیست.
این حرکت بازتابدهنده اشتیاق دولت جدید به نشان دادن تعهد احیاشده به پادشاهیهای خلیج است که در زمان افزایش ناآرامیها در منطقه با آنها روابط تجاری و سرمایهگذاریهای عظیم را حفظ کرده است.
وزیر امور خارجه بریتانیا فیلیپ هاموند هنگام امضای توافقنامه با همتای بحرینی خود شیخ خالد بن احمد الخلیفه برای ایجاد پایگاه در 15 دسامبر اعلام کرد: «امنیت شما امنیت ماست.» تحت شرایط این توافق بریتانیا بیشتر از 15 میلیون پوند هزینه ساخت تاسیسات را پرداخت خواهد کرد، در حالی که بحرین مسوول هزینههای عملیاتی خواهد بود. علاوه بر آن دولت بریتانیا قادر خواهد بود کشتیهای بزرگتری را بگیرد که از چهار مینیاب نیروی دریایی سلطنتی که اکنون از مینا سلمان کشتیرانی میکنند قدرتمندتر است. بریتانیا میتواند ناوگان رو به کاهش خود را بیشتر به پیش براند بدون آنکه مجبور باشد مسیر را تا بنادر کشور خود برود و برگردد.
دلیل آشکار دیگر برای ایجاد دوباره حضور دائمی نیروی دریایی در خلیج نشان دادن این نکته به آمریکاست که در اوضاع بعد از جنگ افغانستان، بریتانیا (همراه با فرانسه) متحدی مفید و معتمد باقی میماند.
آقای هاموند گفت: «در حالی که آمریکا بیشتر توجه خود را به منطقه آسیا-پاسیفیک معطوف ساخته، ما و شرکای اروپایی خود انتظار داریم سهم بیشتری از بار مسوولیت در خلیج، خاور نزدیک و شمال آفریقا را بر دوش بگیریم.»
مشاوران نظامی بریتانیا این قلمروها را مکانهایی میبینند که امکان بیشتری وجود دارد نیروهای مسلح این کشور برای جنگ به آنجا فراخوانده شوند. داشتن پایگاههایی که نیروهای بریتانیا بتوانند در شرایط آب و هوایی داغ و خشک به آموزش بپردازند همچنان اهمیت خود را حفظ خواهد کرد.
به تمامی این دلایل، زمانبندی موافقتنامه بحرین برای برخی عجیب به نظر میرسد. دیدهبان حقوق بشر که یک گروه لابی است بریتانیا را برای اعلام این حرکت تنها یک ماه بعد از صدور رای محکومیت برای سرعت بسیار کند اصلاحات سیاسی در بحرین سرزنش میکند. مخالفان حاضر در اعتراضات گسترده سال 2011-2010 هنوز در زندان به سر میبرند.
شاشنک جوشی از اتاق فکر RUSI میگوید این امر پیامی را مبنی بر تعریفی «محدود و بدون آیندهنگری» از ثبات منطقه میرساند.
همچنین به نظر میرسد مانعی در برابر بررسی استراتژیک، دفاعی و امنیتی سال 2015 ایجاد کند. گارت استنسفیلد و سائول کلی این نگرانی را مطرح کردند که نیروهایی که بریتانیا در خلیج به خدمت فرا خواهد خواند «ممکن است برای به دردسر انداختن ما کافی باشد اما برای رهایی بخشیدن ما از مشکل بعد از ایجاد کردن آن، کفایت نکند». این بحث یادآور 50 سال قبل است.
منبع:اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید