شناسه خبر : 8288 لینک کوتاه

شکست ‌ناپذیر

نلسون ماندلا

در میان موفقیت‌های بسیار نلسون ماندلا دو مورد برجسته‌تر است: اول، او الگوی الهام‌بخش جهان از جنبه صبر و شکیبایی، بزرگواری، شرافت و عزت در برابر ظلم و ستم بود.

ترجمه: جواد طهماسبی
The Economist

در میان موفقیت‌های بسیار نلسون ماندلا دو مورد برجسته‌تر است: اول، او الگوی الهام‌بخش جهان از جنبه صبر و شکیبایی، بزرگواری، شرافت و عزت در برابر ظلم و ستم بود. ماندلا 27 سال را به خاطر عقیده خود مبنی بر برابری زن و مرد در زندان گذراند. در طول سال‌های تاریک زندان در جزیره روبن، او به خاطر تحمل، شوخ‌طبعی و مناعت طبعی که داشت بیش از کسانی که او را در زندان نگه داشته بودند احساس آزادی می‌کرد. افرادی که خود در چهاردیواری پیش‌داوری‌های شرورانه خود محصور بودند. در واقع زندانبانان ماندلا کسانی بودند که بیش از همه او را ستایش می‌کردند. مورد دوم که تا حدی به معجزه شباهت دارد روشی است که او در آن تحولات آفریقای جنوبی را مهندسی می‌کرد و بدون هیچ‌گونه نیت کوتاه‌بینانه این سرزمین را کشوری رنگین می‌دید که در آن افراد بدون توجه به پوست‌شان شایسته رفتار احترام‌آمیز بودند.

بیرون کردن نفرین رنگ
به عنوان یک انسان و یک سیاستمدار، آقای ماندلا تناقض‌هایی داشت. او نه یک نابغه بود و نه یک قدیس. برخی از نوشته‌های اولیه او که با مخالفت‌های منطقی مواجه شد نوعی تقلید پیش پا افتاده از مارکسیسم بودند. اما شخصیت برجسته و بانفوذ او از همان دوران جوانی آشکار بود. او یک رهبر بالفطره بود که از هیچ‌کس هراسی نداشت. هیچ‌گاه در مقابل کسی خود را کوچک نساخت و هرگز روحیه شوخ‌طبعی‌اش را از دست نداد. او فردی خوش‌اندام و از رنگ پوستش راضی بود. در کشوری که در آن اسطوره برتری نژادی در قانون تصریح شده بود او هیچ‌‌گاه در مورد حق و حقوق خود و همتایانش برای مساوات تردید نکرد. نکته جالب توجه دیگر آن است که هنگامی که اکثریت شهروندان توانستند حق اظهارنظر پیدا کنند او هرگز حق برابری هموطنان سفیدپوست را انکار نکرد. با وجود تمام آزارها و تحقیرهایی که تا قبل از آزادی‌اش در سال 1990 از جانب سفیدپوستان به او رسیده بود ماندلا هیچ‌گاه تمایلی به انتقام گرفتن نداشت. او خود همواره فردی بدون پیش‌داوری و تعصب بود و به همین دلیل در سراسر جهان به نمادی از شکیبایی و عدالت‌خواهی تبدیل شد. شاید توانایی تفکر عمیق و تصمیم‌گیری مهم‌ترین ویژگی تاثیرگذار او در آینده کشورش باشد. هنگامی که او از زندان آزاد شد بیشتر همکارانش و اعضای کنگره ملی آفریقا طرفداران متعصب اتحاد جماهیر شوروی بودند که با ظهور خود توازن قدرت را در جهان تغییر داد و در نتیجه به از بین رفتن آپارتاید کمک کرد. بسیاری از این افراد اعضای حزب کمونیست آفریقای جنوبی بودند که امیدوار بودند اقتصاد سرمایه‌داری را سرنگون ساخته و معادن و کارخانه‌ها را به مالکیت عمومی درآورند. از طرف دیگر کنگره ملی آفریقا به نظام دموکراسی پارلمانی سبک وست‌مینستر نیز اعتقادی نداشت هر چند این نوع نظام نهادهایی مانند قوه قضائیه مستقل را پرورش می‌داد. به عقیده آنها این نظام تحت تاثیر آپارتاید ارزش خود را از دست داده بود. آقای ماندلا خودش هم به این شک و تردیدها دامن می‌زد. اما هم قبل از رفتن به زندان و هم پس از آزادی در پی آشنا شدن با عقاید کسانی بود که برخلاف خودش توانسته بودند به نقاط مختلف جهان سفر کنند و نظام‌های مختلف را با یکدیگر مقایسه کنند. او به همه نظرات گوش داد و پس از تعمق فراوان به این نتیجه رسید بهتر است آفریقای جنوبی به جای ویران کردن الگوی اقتصادی موجود خود آن را به طور کامل تغییر دهد و نوعی دموکراسی آزادیخواهانه با ماهیتی جهانی بسازد. این حقیقت که آفریقای جنوبی سرانجام توانست با حداقل خونریزی به سمت دموکراسی چندنژادی و بازار آزاد حرکت کند نوعی معجزه به شمار می‌رود که جهان به خاطر آن مدیون ماندلاست. کشوری که او پس از خود به جای می‌گذارد در مقایسه با زمانی که او به عنوان اولین رئیس‌جمهور برگزیده در سال 1994 ریاست آن را در دست گرفت بسیار آزادتر و نگهبان قدرتمندتری برای کرامت انسانی است. طبقه میانی جدیدی از سیاهپوستان دارای اعتماد به نفس در حال ظهور است. دموکراسی با انتخابات منظم، مطبوعات پرجنب و جوش، دادگاه‌های مناسب و نهادهای قوی تثبیت شده است. آفریقای جنوبی بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین اقتصاد را در جنوب صحرای بزرگ دارد. اما از زمانی که در سال 1999 نلسون ماندلا ریاست‌جمهوری را ترک کرد کشورش با دو رهبر ضعیف به نام‌های تابو امبکی و جاکوب زوما اداره شده است. با وجود افزایش نرخ رشد اقتصادی سایر مناطق آفریقا، این کشور دچار رکود شد. اکنون تولید ناخالص داخلی نیجریه به آفریقای جنوبی نزدیک می‌شود. فساد و پارتی‌بازی در داخل کنگره ملی آفریقا رایج شده است. گرایش‌های نژادپرستانه‌ای که ماندلا به شدت از آن متنفر بود بار دیگر گفت‌وگوهای عمومی را آلوده کرده است. شکاف بین ثروتمندان و فقرا بسیار وسیع است. حدود دوپنجم از جمعیت فعال کشور بیکار هستند. فقط 70 درصد از کسانی که در آزمون نهایی فارغ‌التحصیلی از دبیرستان شرکت می‌کنند موفق به قبولی می‌شوند. در کشوری که از نظر منابع طبیعی غنی است هنوز تقریباً یک‌سوم مردم با درآمدی کمتر از دو دلار در روز زندگی‌ می‌کنند. اگر هاله مقدس آقای ماندلا نبود کنگره ملی آفریقا مدت‌ها قبل محبوبیت خود را از دست می‌داد. به خاطر فساد و بی‌کفایتی این کنگره هم‌اکنون در بسیاری از نقاط کشور بازی رقابت را به حزب سفیدپوست متحدان دموکراتیک باخته است. اگر کنگره ملی آفریقا دو پاره شود به نفع آفریقای جنوبی خواهد بود چرا که در این صورت دو حزب سیاهپوست پدیدار می‌شوند. یکی از آنها از کمونیست‌ها و اتحادیه‌های کارگری تشکیل می‌شود و دیگری آزادیخواه و طرفدار بازار خواهد بود.

مردی از آفریقا، قهرمان جهان
ناکامی‌های کنگره ملی آفریقا تقصیر ماندلا نیست. شاید بهتر بود او در مخالفت با طرح گمراه‌کننده آقای امبکی درباره ایدز که به قیمت جان هزاران نفر تمام شد صراحت بیشتری به خرج می‌داد. شاید لازم بود او در مخالفت با فسادی که اطراف آقای زوما را دربر گرفته است بیشتر صحبت می‌کرد. او در سیاست خارجی نیز به دوستان قدیمی‌اش مانند فیدل کاسترو وفادار بود. او بایستی در محکوم کردن رابرت موگابه به خاطر ویران کردن زیمبابوه نیز صادقانه‌تر عمل می‌کرد. اما این کوتاهی‌ها و ناکامی آفریقای جنوبی پس از بازنشستگی ماندلا از سیاست در مقایسه با میزان عظیم موفقیت‌هایش رنگ می‌بازند. در دوران اخیر نمی‌توان کسی را در این جهان پیدا کرد که همگان در هر گوشه زمین به نوعی او را بشناسند. او صرفاً یک فرد خارق‌العاده بود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها