تاریخ انتشار:
بریده روزنامهها
همه برای خبرگان
به قلم سیدمحمد غروی نوشت: «مسلماً ورود یا اثرگذاری همه چهرهها در انتخابات مجلس خبرگان لازم و ضروری است. مقام معظم رهبری فرمودهاند نمیشود کسی به انقلاب کار نداشته باشد. این مساله به ویژه به روحانیون بازمیگردد. یک روحانی نمیتواند عبایش را بر سر خود قرار دهد و به مسائلی مانند مجلس خبرگان توجهی نداشته باشد... خبرگان نیز خصوصیت و ویژگیای برای خود دارد و مانند مجلس یا شورای شهر نیست که سلیقههای مختلفی در آن موثر باشند. بار مهم مجلس خبرگان ابقای رهبری است لذا سلیقههای مختلفی نمیتواند در مجلس خبرگان باشد چرا که در صورت وجود سلایق مختلف کندی کار صورت میگیرد. به این ترتیب آنهایی که با رهبری منافات دارند نمیتوانند در خبرگان حضور داشته باشند.»
تاملاتی پیرامون فصل دوم اصلاحات
با تعریف اصلاحات به تحولخواهی و تقسیم آن به دو دوره مختلف نوشت: «یکی از مهمترین مولفههایی که در فصل دوم باید به آن توجه کرد اینکه تحولخواهان چهکاری میخواهند انجام دهند و با چه نیتی به حوزه سیاست نزدیک شدهاند... رویکرد است که تعیین میکند چه قسمتهایی از واقعیت مهم هستند و کجا را میشود نادیده گرفت... به نظر میرسد بخشی از اصلاحطلبان تا حدودی رویکردی فلسفی دارند... در میان اغلب فعالان اصلاحطلب توجه به رویکردهای دیگر به ویژه رویکردهای کارکردگرا کمتر دیده میشود... اما مهمترین تغییری که در فصل دوم اصلاحات ضرورت آن حس میشود، تغییر رویکرد به سیاست و ایجاد تمایز روشن میان روشنفکر و فعال سیاسی اصلاحطلب و در نتیجه دور شدن از ایدهآلیسم است.»
فهم اصولگرایانه از نظارت استصوابی
نوشت: نوع نگاه اصولگرایان (خصوصاً از جنس پایداری) با استناد به سخنان رسایی به ملت و نظارت استصوابی جالب است؛ آنها مردم را تنها مخیر به انتخاب این ساندویچ یا آن ساندویچ از بوفه مدرسه میدانند نه انتخاب مدیر و ناظم و معلم مدرسه. ملتی که در نگاه آنها، آنقدر صغیر است که باید برایش تصمیم گرفت. شما هم دنبال این نگردید که چه شد آن گفتمانی که از«ملت رشید و ملت بزرگ ایران» سخن میگفت... محل نزاع اینجاست که در باور برخی نمیگنجد مردم بخواهند یا بتوانند مدیر، ناظم و معلمان مدرسه را انتخاب کنند. به باور آنها، مردم دانشآموزانی هستند که نهایت حق انتخابشان خرید از «بوفه مدرسه» است. این خرید هم در دایره سلایق مسوول بوفه که تحت مدیریت مدیر و ناظم مدرسه است محدود میشود.
شورایی که نگهبان است
نوشت: صلاحیت روحانی پیش از انتخابات توسط اعضای شورای نگهبان احراز شده و آرای ماخوذه ایشان هم توسط شورای نگهبان صیانت شده تا در نهایت توانستهاند بر مسند ریاستجمهوری تکیه کنند. روی دیگر این سخن بدین معناست که رئیسجمهور، حتماً به قانون اساسی کشورمان التزام عملی داشته و سیستم انتخاباتی ذکرشده در قانون اساسی را قبول داشته و بر نظارت استصوابی شورای نگهبان هم عملاً تاکید داشتهاند که خود را نامزد انتخابات کرده و در نهایت هم رئیسجمهور شدهاند؛ چراکه اگر غیر از این بود و ایشان به پروسه انتخابات کشورمان که نظارت استصوابی شورای نگهبان بخش جداییناپذیر آن است، اعتقادی نمیداشتند، اساساً نباید خود را نامزد انتخابات میکردند.
دیدگاه تان را بنویسید