تاریخ انتشار:
نگاهی به کارنامه نامزد ناکام شهرداری پایتخت
هاشمی و پشت پرده رای راستگو
اگر عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران برخلاف وعدهای که داده بود، عمل نمیکرد و رای خود را به کاندیدای اصلاحطلبان داده بود امروز حاکمیت هشتساله محمدباقر قالیباف بر شهرداری تهران پایان یافته بود و سکان شهرداری تهران در دستان محسن هاشمی قرار میگرفت.
از همان روزی که لیست اعضای شورای شهر تهران در سراسر شهر تهران خودنمایی کرد در کنار نام 31 نفری که قرار بود عضو شورای شهر تهران شوند یک نام نیز دیده میشد و این نام کسی نبود جز محسن هاشمی. آن زمان 31 نفر اعضای اصلاحطلب هم پیمان شدند که در انتخاب شهردار تهران به گزینهای جز محسن هاشمی رای ندهند. با این حال در روز سرنوشت یعنی 17 شهریورماه در رقابتی نفسگیر بین محمدباقر قالیباف و محسن هاشمی برخلاف تعهدات صورتگرفته به دلیل عهدشکنی راستگو عضو حزب کار؛ این محمدباقر قالیباف بود که نامش به عنوان شهردار اعلام عمومی شد. راستگو بر خلاف وعده و تعهد صورتگرفته در دور دوم رایگیری با چرخشی سوالبرانگیز که بنا بر ادعای وی بر اساس مصلحت شهر تهران بود؛ ترجیح داد قالیباف را به عنوان شهردار تهران انتخاب کند. همین رفتار راستگو موجب شد که بازی به سود قالیباف تمام شود و بدین ترتیب در شامگاه 17 شهریورماه بود که کابوسهای شبانه شهردار تهران به پایان رسید و وی بعد از سه ماه توانست نفس راحتی بکشد.
قولی که عمل نشد
در تمام جنجالهای صورت گرفته راستگو تاکید کرده بود که برای انتخاب شهردار تهران به هیچ کس قولی نداده است. در میانه همین دعواها بود که مصاحبه محسن هاشمی با هفتهنامه آسمان منتشر شد و بار دیگر آتش زیر خاکستر را شعلهور کرد. محسن هاشمی در این مصاحبه سخنان الهه راستگو را تکذیب کرد و گفت: راستگو به من قول داده بود. البته من از خانم راستگو طلبکار نیستم. حقشان است که به هر کسی دلشان میخواهد رای بدهند، ولی ایشان به خود من قول دادند، حتی گفتند که مواظب بقیه باشید و نمیخواهد مراقب من باشید. در طول چند سال گذشته این اولین بار نبود که خبرهای پیرامون محسن هاشمی رسانهای میشد. به محض اینکه خبر رایزنی اصلاحطلبان با محسن هاشمی برای قبول کردن پست شهردار تهران رسانهای شد رسانههای اصولگرا در تخریب محسن هاشمی سنگ تمام گذاشتند و حتی کیهان در اخبار ویژه خود تلاش اصلاحطلبان برای شهردار شدن محسن هاشمی را تقلای افراطیون اقلیت برای کودتا علیه قانون در شورای شهر نامید و به اصلاحطلبان هشدار داد که نمیتوانند به شهرداری محسن هاشمی فکر کنند زیرا وی در انتخابات شورای شهر رد صلاحیت شده و حتی برخی از افراطیون این کار را مصداق دهنکجی به مجلس ارزیابی کردند.
از استعفا تا رد صلاحیت
واقعیت این است که محسن هاشمی نیز باور نداشت که در انتخابات شورای شهر تهران رد صلاحیت میشود به همین دلیل بدون اما و اگر در ششمین روز ثبت نام انتخابات شورای شهر تهران در فرمانداری تهران حضور یافت و به صورت رسمی در انتخابات شورای شهر تهران ثبت نام و اعلام کرد که این کار را با توصیه پدر انجام داده است، با این حال نام وی در لیست اسامی مجاز برای رقابت در انتخابات شورای شهر نبود. وی که 25 ماه بعد از استعفای خود از عضویت در هیاتمدیره مترو؛ رد صلاحیت شده بود این بار قرعه به نامش افتاد تا رقیب کسی شود که روزگاری مشاورت وی را بر عهده داشت. مدیرعامل اسبق مترو تهران که در آستانه 52 سالگی قرار گرفته است در سال 1389 به دنبال عدم تخصیص بودجه به مترو از سوی دولت ترجیح داد تا از مسوولیت خود در مترو کنارهگیری کند. وی مهمترین دلیل این کار را توسعه همهجانبه مترو اعلام کرد زیرا باور داشت که حضور وی به بهانهای تبدیل شده تا دولت جلوی تخصیص بودجه را بگیرد البته گذشت زمان ثابت کرد که با وجود کنار رفتن رئیس بازرسی ویژه دولت سازندگی، بهانههای دولت دهم برای سر کار گذاشتن مترو پایانی نداشت.
از بازرسی تا مترو
تمام خاطرات موجود از محسن هاشمی به مترو منتهی میشود به خصوص اینکه وی از سال 1376 تا 13 اسفند 1389 که استعفایش مورد موافقت قرار گرفت مدیرعاملی مترو را بر عهده داشت با این حال نمیتوان از نقش موثر او در دورانی که ریاست بازرسی ویژه ریاستجمهوری را بر عهده داشت؛ غافل شد. او مهمترین رویکرد رئیسجمهور در بازرسی ویژه را جلوگیری از موازیکاری اعلام میکند. اگر بر این باورید که شخصیت محسن هاشمی را میتوان در مترو و بازرسی ویژه دولت خلاصه کرد سخت در اشتباهید. این فارغالتحصیل رشته مکانیک از دانشگاه بلژیک و مونترال کانادا به صورت کاملاً اتفاقی، وارد صنایع موشکسازی شد. او در گفتوگو با نگارنده به روزهای پایانی سال 1365 اشاره میکند که تازه از سفر خارج از کشور برگشته بود و زمانی که حاجآقا دیداری با آقای منطقی و رفیقدوست داشته است به صورت کاملاً اتفاقی وارد این حرفه میشود. جالب اینجاست که دغدغه او در موشکسازی آنقدر زیاد است که هنگام بیان خاطرات خود در دوران موشکسازی با شوق و حرارت خاصی صحبت میکند و اشک در چشمانش حلقه میزند. فرزند ارشد ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام به دورانی اشاره میکند که پدر به همراه سه فرزند پسر یعنی محسن، مهدی و یاسر برخلاف ادعاهای صورتگرفته همه در جبهه حضور داشتند. محسن هاشمی تا اواخر سال 1369 در صنایع دفاعی و موشکسازی مشغول به فعالیت بود و آخرین پست وی معاون هماهنگی گروه موشکی در صنایع دفاع بود تا اینکه پدر رئیسجمهور شد، در ابتدای کار در کنار حضور در صنایع دفاع؛ بازرسی ویژه را راهبری میکرد اما به دلیل حجم کار ناچار شد استعفا بدهد.
این روزها
پدر عماد، علیرضا و احسان که این روزها شایعه معاونت وزارت راهش مطرح است، ترجیح میدهد در دفتر نشر معارف انقلاب به کار مشغول باشد. اگر قبول کرد که کاندیدای اصلاحطلبان در شهرداری تهران شود فقط به این دلیل بود که دوست داشت تا به دغدغههای عمرانی خود بپردازد. با این حال محسن هاشمی در زمانهای که محمود احمدینژاد در انتخابات 88 فرزندان هاشمی را در رسانه ملی به فساد متهم کرد نتوانست سکوت کند و در نامهای سرگشاده خطاب به احمدینژاد با بیان اینکه شما بیش از هر کس به پوچ بودن این ادعاها واقفید از تکرار تاریخ ابراز نگرانی کرد و نوشت: «نگرانیام از تکرار تاریخی است که خود شاهد آن بودهام. شیوهای که به کار برده شد، صحنه فراموشنشدنی 14 اسفند 1359 را تداعی کرد... رئیسجمهوری که سخنانش مملو از پردهدریهایی بود که خوراک روزمره بنگاههای خبرپراکنی ضدانقلاب را فراهم میکرد.» هاشمی با این نامه حجت را بر احمدینژاد تمام کرد. هر چند وی به محض پیروزی احمدینژاد در سال 1384 استعفا داد اما این استعفا مورد قبول قرار نگرفت و حضور اجباری وی در مترو پنج سال طول کشید. دورانی که تلاش داشت با وجود اختلاف نظرهای جدی با دولت پروژه مترو را به سرانجام برساند. همین دغدغهها موجب شده بود که ناگهان نیمهشب به مشاورانش زنگ بزند و آنها را به حضور بطلبد ...
سخن آخر
زمان اندکی لازم است تا مشخص شود محسن هاشمی کدام مسوولیت را قبول میکند؛ معاونت وزارت راه یا مدیرعاملی مترو. اما یک چیز را نباید فراموش کرد. برخلاف بسیاری از آقازادگان، محسن هاشمی را باید در زمره کسانی قرار داد که از قابلیتهای فراوانی برخوردار است و همین ویژگی از این افراد مدیرانی موفق ساخته است.
دیدگاه تان را بنویسید