تاریخ انتشار:
بریده روزنامهها
احضار رادان
نوشت: پس از دستور سوالبرانگیز باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا که تمامی ایالتهای آمریکا ازدواجهای غیرمتعارف خود را نیز به صورت قانونی ثبت کنند، بهرام رادان با انتشار یادداشتی در صفحه توئیتر خود از این اقدام اوباما دفاع کرد و او را در ردیف آبراهام لینکلن قرار داد. این موضعگیری حواشی خاصی را برای این بازیگر رقم زد. امتداد این حواشی هر چند سببساز آن شد که رادان با نگارش یادداشتی به صورت تلویحی موضع قبلی خود را پس بگیرد، ولی کیهان با توصیف رادان به عنوان بازیگری که تابعیت کانادا دارد، در مطلبی کوتاه خبر داد یکی از زیرمجموعههای وزارت ارشاد بابت برخی توضیحات رادان را احضار کرده است. این روزنامه در ادامه نوشت چرا میبایست تصویر چنین بازیگری به عنوان آگهی تبلیغاتی در سطح شهر نصب شده باشد.
اختلاسها اسباب شرمندگی است
نوشت: سیدمحمد یثربی رئیس حوزه علمیه کاشان گفت: ...ما قبل از انقلاب بیحجابی داشتیم اما به بدی امروز نبود یعنی تفاوت چندانی با آنچه امروز میبینیم نداشت. البته گاهی به شهرهای شمالی که نگاه میکردیم خیلی بیمبالاتی زیاد بود و این واقعاً برای فرزندان ما مخاطرهآمیز بود... او در پاسخ به سوالی درباره اختلاسهای دولت گذشته نیز گفت: «واقعاً اسباب تاسف و شرمساری است. شرایط به گونهای شده که انگار هر کس دستش به هر جایی میرسید برمیداشت. کسانی را میشناسم که سال 1384 یا 1385 به اینجا میآمدند که ما واسطه شویم برای دو میلیون وام. الان خبر میرسد که همینها چندین برج در تهران دارند! اینگونه افراد هستند که تلاش میکنند فردی را برای نمایندگی معرفی کنند تا بتوانند به این فعالیتها ادامه دهند.»
روزی که جشن ملی نیست
نوشت: «سوم تیر 1384 در تاریخ ایرانیان جایگاه ویژهای دارد. روزی که چهرهای نهچندان مطرح در تفرق گفتمانهای اصلی جامعه و در انتخاباتی نه چندان گرم توانست در دور دوم انتخابات اکبر هاشمی را شکست دهد... هر سیاستمدار سرد و گرم چشیدهای پس از پیروزی در چنین رقابتی برای سوار شدن بر امور هم که شده تلاش میکرد این پیروزی را نه پیروزی خود که کامیابی همه کشور بنامد و با ایجاد نوعی فضای همدلی تلاش میکرد همه نخبگان کشور را به زیر چتر خود بیاورد. اما متاسفانه محمود احمدینژاد از همان روز نخست تلاش کرد به هر صورت ممکن بین خود و نخبگان کشور گسلهای جدید تولید کند. احمدینژاد پس از سوم تیر میتوانست به چهرهای ملی بدل شود، اما فرصت را از دست داد.»
توافقی نخواهد بود
در سرمقاله خود به قلم حسین شریعتمداری نوشت: «...برخلاف تصور برخی از دوستان که روزهای پیشروی را مرحله پایان مذاکرات تلقی میکنند و احتمال دستیابی به یک توافق را دور از انتظار نمیبینند، با قاطعیت و به یقین میتوان گفت هیچ توافقی در پیش نخواهد بود، و باز هم مانند 12 سال گذشته، مذاکرات در مرحله پایانی خود با شکست روبهرو میشود مگر آنکه یکی از دو حالت اتفاق بیفتد. اول آنکه ما از حق مسلم و قانونی خود که حفظ صنعت هستهای کشورمان است، دست بکشیم و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «به یک کاریکاتور از فعالیت هستهای و تابلوی بیمحتوا» تن بدهیم و حالت دوم اینکه، حریف با دست کشیدن از نگاه سلطهجویانه خود، برخورداری ایران اسلامی از صنعت هستهای را بپذیرد.»
دیدگاه تان را بنویسید