تاریخ انتشار:
ماه عسل موتلفه و پایداری
حمایت شورای اصلاحات از دیپلماسی دولت
در آستانه ضربالاجل مذاکرات هستهای که سرانجام بدون حصول توافق جامع به مدت هفت ماه دیگر تمدید شد، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات پشتیبانی قاطع خود را از دیپلماتهای ارشد کشور و دیپلماسی دولت تدبیر و امید اعلام کرد. این خبر را احمد حکیمیپور رئیس دورهای این شورا در اختیار خبرنگاران قرار داد.
در آستانه ضربالاجل مذاکرات هستهای که سرانجام بدون حصول توافق جامع به مدت هفت ماه دیگر تمدید شد، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات پشتیبانی قاطع خود را از دیپلماتهای ارشد کشور و دیپلماسی دولت تدبیر و امید اعلام کرد. این خبر را احمد حکیمیپور رئیس دورهای این شورا در اختیار خبرنگاران قرار داد. در همین راستا چند تن از فعالان سیاسی و حزبی از دو جناح عمده کشور نیز حمایت خود را از رویکرد دولت اعلام کرده و بر این نکته اتفاق نظر داشتند که دیپلماسی تعاملی دولت باعث رفع فضای سوءظن ناشی از ایرانهراسی و گرفتن بهانه از کشورهای غربی و در عین حال افزایش قدرت مانور ایران در فضای بینالمللی شده است.
وارونه کردن حقیقت برای مخدوش کردن اصلاحات
یکی از معدود نمایندگان اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی معتقد است جریان متبوعش اگر میخواهد در جامعه حضور مستمر داشته باشد «باید صداقت، درستی و پایبندی خود به اصول و ارزشهای اعتقادی و فرهنگی را به جامعه نشان دهد» که در این صورت قطعاً جامعه مانند امروز به آنها اعتماد و رجوع خواهد کرد. مسعود پزشکیان در ادامه گفتوگوی خود با سایت ندای ایرانیان با اذعان به اشتباه اصلاحطلبان در مقاطعی و با اشاره به اینکه «کسی که اشتباه نمیکند مجسمه است» متذکر شد «گفتمان اصلاحات و آنچه دوم خرداد 76 را پدید آورد تاکید بر قانونگرایی و اصلاح ساختارهای معیوب و ناکارآمد در چارچوب نظام بود. اصلاحطلب واقعی کسی است که در چارچوب نظام فعالیت سیاسی» کند. وزیر بهداشت دولت اصلاحات سپس با تاکید بر لزوم عبور از ناملایمات گذشته خاطرنشان ساخت «هیچ گروه و جناح سیاسی با حذف رقیب نتوانسته است به نفع مردم گام بردارد [اما] متاسفانه برخی تمام تلاش خود را در سالهای گذشته برای حذف اصلاحطلبان و گفتمان اصلاحطلبی و وارونه جلوه دادن این گفتمان به کار بستند و از هر روشی برای وارونه جلوه دادن» حقیقت و واقعیت سود جستند. به گفته این فعال سیاسی نمیشود هر کسی
با دیدگاه ما همسو نبود به او «انگ ضدانقلاب بزنیم» چنان که بعضی نسبت به اصلاحطلبان چنین رویکردی دارند حال آنکه «اصلاحطلبان همیشه همراه و همسو با نظام بوده و اکنون نیز هستند». رسول منتجبنیا قائممقام دبیرکل حزب اعتماد ملی نیز در اظهاراتی بهبود وضع، اجرای قانون و حفظ نظام را از اهداف اصلاحات برشمرد و قطع شدن ارتباط اصلاحطلبان با مسوولان ارشد نظام را از عمدهترین اشتباهات این جریان خواند و اظهار امیدواری کرد اصلاحطلبان دیگر «اجازه ندهند کسی یا جریانی میان آنان و سران نظام» فاصله بیندازد.
محور اصولگرایان بر محور تندروی یا اعتدال؟
«ایرنا» در گزارشی مبسوط نظر چهار فعال سیاسی در خصوص بایستهها و آینده همگرایی میان اصولگرایان را جویا شده است. محمداسماعیل کوثری نماینده اصولگرای نزدیک به جبهه پایداری در این رابطه با تاکید بر اینکه وحدت یکی از اصلیترین عوامل موفقیت برای هر جناح سیاسی است، توصیه کرد طیفهای مختلف این جریان در مسائل جزیی و اختلافنظرها گذشت کنند تا از میزان اختلافنظرها کاسته شود، هرچند به گفته وی تا حد زیادی وحدت حاصل شده است. به گفته او همه باید با هم و در کنار هم کار کنند زیرا اگر غیر از این باشد وحدتی صورت نمیگیرد. حشمتالله فلاحتپیشه دیگر فعال سیاسی اصولگرا نیز در این خصوص گفت وحدت حول محور افراطگرایی شکل نمیگیرد. به باور این نماینده پیشین مجلس آنچه اهمیت دارد بررسی امکانپذیر بودن دستیابی به این وحدت است زیرا «افرادی که به طیف حاکم در دولت گذشته نزدیک بودند با سرعت افراط را در این جریان حاکم و نهایتاً قطار اصولگرایی را از ریل خارج و با سانحه جدی مواجه کردند که هنوز هم امکان ترمیم آن فراهم نشده است». او تاکید کرد وحدت با حرف شکل نمیگیرد و کسانی که تا حالا موضع افراطی داشتند نمیتوانند وحدت ایجاد کنند و حتی اگر
در ظاهر وحدتی ایجاد کنند نیز بدنه اصولگرایی همراه آنان نمیشود. با این حال حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی به ایرنا گفت برای رسیدن به وحدت در میان اصولگرایان دشواری خاصی وجود ندارد و فقط در این مرحله نیاز به تعامل بیشتر بین نیروهاست و آن هم به نظر میرسد که در حال انجام است. به اعتقاد وی عدول از خواستههای جناحی و گروهی رکن مهم تامین مصالح اصولگرایان محسوب میشود. شهربانو امانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی نیز ضرورت وحدت گروههای اصولگرا را خاطرنشان ساخت و با اعلام حمایت از آن گفت: «اصولگرایان تاکنون دو بار تمرین کردهاند که به وحدت برسند و موفق نشدهاند اما این مقدار تمرین کافی نیست زیرا هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان برای موفقیت بیشتر نیاز به اجماع در درون خود دارند و علاوه بر آن باید در جهت نهادینه شدن فعالیت احزاب نیز بکوشند.» به زعم این نماینده اصلاحطلب مجلس ششم جریان اصولگرا توان مالی مناسبی دارد که یکی از مزیتهای آن به شمار میرود. علاوه بر این اصولگرایان با اینکه دولت را واگذار کردهاند اما هنوز در بدنه دولت پایگاه مناسبی دارند که از آن نیز میشود به خوبی استفاده کرد تا
همگرایی مد نظر میان آنها ایجاد شود.
بله به پایداری؛ نه به احمدینژاد
یک عضو حزب موتلفه ضمن دفاع از مواضع و عملکرد جبهه پایداری در مخالفت با دولت یازدهم، ناکارآمدی دولت احمدینژاد را باعث رویگردانی مردم از رئیس دولت سابق دانست. حمیدرضا ترقی در این رابطه به روزنامه آرمان گفت: «احمدینژاد هشت سال در قدرت بود و هماکنون دوره او تمام شده است. امروز دیگر احمدینژاد چیز قابل طرحی برای گفتمانسازی در جریان اصولگرایی و حتی خارج از آن یا دستاویزی برای جلب نظر جامعه ندارد لذا طبیعی است که سرمایهگذاری در جهت مطرح کردن مجدد آقای احمدینژاد یک سرمایهگذاری بدون فایده خواهد بود. [بنابراین] اصولگرایان باید به فکر برنامهای نو، چهرههایی نو و ظرفیتهایی نو از میان خودشان باشند. اصولگرایان متوجه هستند که آقای احمدینژاد به هر حال درصدی از جامعه را به عنوان هوادار با خود دارد اما همزمان این را هم میدانند که درصد قابل توجهی از جامعه هم احمدینژاد را با ناکارآمدی دولت او بهخصوص در دوره دوم میشناسد.»
جامعه روحانیت و بحران جانشینی؟
با فرارسیدن چهلمین روز درگذشت شیخ اصولگرایان انتظار میرود که دوستان و همقطاران آیتالله، در اسرع وقت جایگزینی برای او در جامعه روحانیت مبارز تهران برگزینند اما آنطور که از گفتهها و شنیدهها برمیآید بر سر انتخاب دبیرکل اجماعی میان اعضا وجود ندارد، سهل است حتی همین مساله انتخاب دبیرکل نیز میتواند به اختلافات دامن بزند. در این میان بحث بر سر جانشینی طبیعتاً با صحبت درباره احتمال بازگشت برخی اعضا که مدتهاست در جلسات جامعه شرکت نمیکنند درهمآمیخته است. بعضی از اعضا مشتاق و مایلاند تا ظرفیت و توانمندی شخصیتهایی چون آقایان هاشمیرفسنجانی، روحانی و ناطقنوری مجدداً فعال شود چنان که سیدرضا تقوی میگوید «آقای ناطق از شخصیتهایی با سابقه خوب هستند و مسوولیتهای سنگینی را در این سالها به عهده داشتهاند و تجربیات زیادی هم دارند. فکر میکنم اگر او به صحنه بیاید موفقیت خوبی رقم خواهد خورد.» اما در مقابل برخی دیگر با ادبیات مخصوص به خود چنین تمایلی بروز نمیدهند از جمله جعفر شجونی که گفته روحانی را به جلسه جامعه راه نمیدهد. البته به نظر میرسد شخصیتهای یادشده نیز رغبتی به حضور در جلسات نشان نمیدهند. در همین
زمینه سیداحمد هاشمینژاد به ایلنا میگوید «هر سه شخصیت مدتهاست که در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمیکنند چراکه روشهای حاکم بر آن را قبول ندارند لذا فکر نمیکنم این سه بزرگوار بخواهند مجدداً وارد جلسات جامعه روحانیت شوند مگر اینکه فضا به گونهای پیش برود که یکی از این سه شخصیت به عنوان دبیرکل یا رئیس جامعه روحانیت مبارز مطمئن باشند که حتماً انتخاب خواهند شد.» با این حال بخشی از اعضای جامعه نظر به راهبری آیتالله موحدیکرمانی دارند که در مدت بیماری آیتالله فقید جلسات جامعه را اداره میکرد و اکنون یکی از شانسهای اصلی احراز دبیرکلی یکی از پرسابقهترین تشکلهای سیاسی و مذهبی کشور محسوب میشود.
تکلیف برخی مسوولان با فعالیت حزبی روشن نیست
یک عضو مجمع نیروهای خط امام بر این باور است که «با وجود ثبات در زمان پس از انقلاب و بلوغ و رشد جامعه ایران، هنوز فعالیت حزبی در این کشور سختگیرانه است و تعداد زیادی هنوز نمیتوانند تکلیفشان را با بودن یا نبودن احزاب مشخص کنند، با این وجود هر قانونی تصویب شود نمیتواند مشکل احزاب را حل کند، از اینرو در کشور ما نبود قانون مشکل احزاب نیست بلکه نبود رویکرد پذیرش خرد جمعی و فعالیت حزبی ضعف اصلی است». حمید قزوینی در گفتوگو با خبرگزاری آنا یکی از دلایل عدم بازگشایی خانه احزاب را نیز نوع نگاه برخی مسوولان به نهادهای مدنی دانست و همچنین از کارشکنی اصولگرایان نیز گلایه کرد و گفت «برخی که به شورای مرکزی راه پیدا نمیکنند بساط را به هم میزنند؛ به عنوان مثال فردی که کاندیدای اصولگرایان است در انتخابات مجمع عمومی 30 رای کسب میکند، یعنی از 60 حزب اصولگرایی که عضو مجمع عمومی بودند 30 حزب به این فرد رای ندادند ولی مثلاً کاندیدای اصلاحطلبان 70 تا 80 رای دارند، این اشکال ما نیست که حتی تعدادی از اصولگرایان به ما رای میدهند» و تا این اتفاق میافتد عدهای میخواهند «کلاً بساط خانه احزاب را جمع» کنند چنان که پیشتر نیز
چنین کردهاند. وی همچنین خاطرنشان کرد فعالیت حزبی مستلزم تسهیل در انتشار مطبوعات توسط احزاب، ایجاد دفاتر استانی و رفع موانع و بهانههای بزرگ و کوچکی است که با هدف تحدید و تضییق احزاب ایجاد میشوند.
ماه عسل موتلفه و پایداری
در فقدان حبیبالله عسگراولادی که از شخصیتهای اصلی حزب موتلفه و اصولگرایان سنتی بود اکنون این حزب با شیب محسوس و ملموسی به سمت جبهه پایداری در حرکت است. به گزارش خبرگزاری فارس نشست این دو تشکل با حضور دبیران کل و تنی چند از اعضا با هدف بررسی روند همگرایی هفته گذشته برگزار شد. روزنامه اعتماد در تحلیلی در این رابطه نوشت «موتلفه گویا پس از رحلت پدر معنوی خود، راه جدیدی را در اردوگاه اصولگرایی انتخاب کرده است. راهی که دور شدن از تشکلهای سنتی اصولگرایان و نزدیک شدن به گروههای تازهتاسیس و جوان این جناح سیاسی همچون جبهه پایداری است. با توجه به نشست مشترک موتلفهایها و جبهه پایداری به نظر میرسد که بیش از آنکه موتلفهایها بتوانند از ضرباهنگ دولت ستیزی پایداریها بکاهند این خود هستند که گرفتار تله آنها شدهاند. شاهد مثال این ادعا، کمرنگ شدن حمایت موتلفه از دولت و نزدیکی مواضع موتلفه به پایداریها در این رابطه (پرونده هستهای و ماجرای وزارت علوم) است. حال باید به انتظار نشست و دید موتلفهایها که با ادعای رایزنی میخواهند سهمی در وحدت اصولگرایان داشته باشند چگونه با وجود بحرانهای درونی (وضعیت مالی، اعتراض
برخی اعضا به مواضع اخیر حزب، ریزش هواداران) و بحران بیرونی (تنش با دیگر اصولگرایان سنتی درباره جلسه با پایداریها) میتوانند عامل و حامل یکی کردن اصولگرایان باشند؟ هر چه هست مختصات و مشخصات قطبنمای سیاسی موتلفه پس از رحلت مرحوم حبیبالله عسگراولادی تغییر کرده و شاید این تغییر آینده موتلفه را نیز دستخوش تحولاتی بنیادین قرار دهد.»
دیدگاه تان را بنویسید