تاریخ انتشار:
سیدمحمد خاتمی: جایزه صلح طالقانی ایجاد شود
دیپلماسی با «نرمش قهرمانانه» همراه باشد
اعلام صریح باراک اوباما مبنی بر ارسال نامه به حسن روحانی و دریافت پاسخ از او نیز بر داغی مباحثمیافزود.
در هفته گذشته بحث نوع مواجهه ایران و آمریکا به یکی از مباحث ثابت بسیاری از رسانههای داخلی و بینالمللی بدل شده بود. اعلام صریح باراک اوباما مبنی بر ارسال نامه به حسن روحانی و دریافت پاسخ از او نیز بر داغی مباحث میافزود. در این میان اما هنوز اما و اگرهایی درباره واکنش ایران به این ادعای رئیسجمهور آمریکا مطرح بود که این اما و اگرها نیز با اعلام نظر سخنگوی وزارت امور خارجه ایران و تایید اظهارات اوباما، از بین رفت. حال پس از سه دهه قطع ارتباط رسماً اعلام شد بین روسای جمهور دو کشور مکاتباتی صورت گرفته است و به نظر میرسید که هر دو از این مکاتبات رضایت خاطر دارند. در همین حال با توجه به برنامه سفر حسن روحانی به ایالات متحده حدس و گمانهای زیادی درباره این سفر در رسانهها منتشر شده بود. روزنامه گاردین در این باره پیشبینی کرده بود که احتمالاً دیداری کاملاً اتفاقی بین حسن روحانی و اوباما در راهروهای سازمان ملل صورت بگیرد. این روزنامه تاکید داشت در صورتی که این دیدار انجام شود، این نخستین ملاقاتی خواهد بود که پس از انقلاب اسلامی بین روسای جمهوری ایران و آمریکا انجام میشود. بعضی نیز معتقدند چنین ملاقات تصادفی
ممکن است درباره ظریف و جان کری همتای آمریکایی او نیز اتفاق بیفتد. با این حال بسیاری از تحلیلگران امور ایران منتظر بودند تا رهبر عالی نظام چه واکنشی در برابر اخبار منتشرشده در هفته گذشته خواهند داشت. این انتظار اما زیاد به طول نینجامید. به نظر میرسد آیتالله خامنهای در سخنرانی سهشنبه هفته پیش خود تا حدودی به رویکرد دیپلماتیک دولت جدید اشاره کردند و آن را مورد تایید قرار دادند. ایشان در دیدار فرماندهان، پیشکسوتان و پرسنل سپاه به دو موضوع مهم پرداختند. مقام معظم رهبری در ابتدا به نهاد سپاه اشاره و تصریح کردند: «... سپاه از عمق ایمان و اعتقاد، وارد میدان مجاهدت و مقاومت شد و به موازات تربیت باهوشترین و قویترین فرماندهان و استراتژیستهای نظامی، در عرصههای غیرنظامی نیز باتدبیرترین و بهترین مدیران را تربیت کرد و در اختیار دستگاههای حاکمیتی قرار داد... انقلابی زیستن و انقلابی ماندن و ثبات قدم از جلوههای زیبای سپاه پاسداران است. این تشکیلات قویبنیه، هیچگاه به بهانههایی نظیر بروز تغییرات در جهان و ضرورت تغییر در داخل، از راه اصلی و صحیح منحرف نشد.» مقام معظم رهبری با اشاره به بهانهجویی برخی برای توجیه
وادادگی و پشیمانی تصریح کردند: «اینکه دنیا تغییر کرده است نمیتواند بهانهای برای تغییر آرمانها و اهداف شود و راه درست طیشده را تغییر دهد.»
ایشان در بخش دیگری از بیانات خود تصریح کردند: «...ضرورتی ندارد سپاه در عرصه سیاسی فعالیت کند اما پاسداری از انقلاب نیازمند شناخت دقیق واقعیتهاست بنابراین نمیشود مجموعهای که بازوی نگهبان انقلاب است درباره جریانهای گوناگون انحرافی، غیرانحرافی وابسته و یا دیگر جریانهای سیاسی، چشمی بسته و نابینا داشته باشد.» مقام معظم رهبری در ادامه به بحث سیاستهای دیپلماتیک کشور پرداخته و تاکید کردند: «عرصه دیپلماسی، عرصه لبخند و درخواست مذاکره و مذاکره است اما همه این رفتارها باید در چارچوب چالش اصلی فهم و درک شود.» ایشان ضمن موافقت با حرکتهای صحیح و منطقی در سیاستهای خارجی و داخلی اعلام کردند: «با مسالهای که سالهای پیش نرمش قهرمانانه خواندم موافقم چرا که این حرکت در مواقعی بسیار خوب و لازم است اما با پایبندی به یک شرط اصلی. درک ماهیت طرف مقابل و فهم صحیح هدفگذاری او شرط اصلی استفاده از تاکتیک نرمش قهرمانانه است... یک کُشتیگیر فنی نیز برخی مواقع به دلیل فنی نرمش نشان میدهد اما فراموش نمیکند که حریفش کیست و هدف اصلی او چیست؟» این بیانات در کمتر از ساعتی به تیتر نخست اخبار رسانههای داخلی و منطقه بدل شد و بسیاری از تحلیلگران به تفسیر واژه «نرمش قهرمانانه» پرداختند. عصر ایران در این زمینه در تحلیلی نوشت: در ذهن شنونده این سخن و خواننده این عبارت، این پرسش شکل میگیرد که اصطلاح مورد اشاره آیتالله خامنهای (نرمش قهرمانانه) برساخته کیست و رهبری به کدام نامگذاری اشاره میکنند؟... نرمش قهرمانانه، یادآور کتابی است که خود آیتالله خامنهای در 30سالگی (سال 1348 خورشیدی) ترجمه کردهاند...آیا اشاره ظریف و گذرای رهبر معظم انقلاب به اینکه معتقدم به آنچه سالها پیش نرمش قهرمانانه نامگذاری شد یادآوری عنوان جانبی همان کتاب در 44 سال پیش و صحهگذاری غیرمستقیم بر سیاست تنشزدایی و صلحطلبی نیست که با شیوههای جدید توسط دولت حسن روحانی دنبال میشود؟ اقتضای رهبری و تجربه 34ساله البته افزودن قید «به یاد داشتن حریف و دشمن» است.
مخالفت روحانی با شایعات درباره سپاه
نخستین دیدار رسمی فرماندهان سپاه و رئیسجمهور جدید در هفته گذشته برگزار شد. بسیاری هنوز به یاد دارند که حسن روحانی در شب مناظره خطاب به قالیباف به صراحت تاکید کرد من سرهنگ نیستم...من یک حقوقدان هستم... حال برای بسیاری از ناظران نخستین مواجهه حسن روحانی و فرماندهان نظامی جالب توجه بود. در این میان اما یکی از اظهارات رئیسجمهور به شدت مورد توجه رسانهها قرار گرفت. او در این نشست تاکید کرد بنده شایعاتی را که راجع به سپاه در حوزه اقتصادی مطرح میشود اصلاً قبول ندارم. سپاه رقیب مردم و بخش خصوصی و مثل پیمانکارهای معمولی نیست. سپاه باید پروژههای بسیار مهمی که بخش خصوصی توان اجرای آن را ندارد بر عهده بگیرد.
با توجه به اخبار متواتر درباره حضور بخشهای نظامی در اقتصاد این اظهارات با واکنش برخی از اقتصاددانان کشور مواجه شد. سعید شیرکوند از مدیران سابق اقتصادی در این زمینه به بهار گفت: «اینکه سپاه در اقتصاد کشور ما نقش داشته است موضوع مشخصی است. اما نمیتوان درباره تاثیر آن بر توان بخش خصوصی به صورت صد درصدی نظر داد... با توجه به اینکه در چند سال گذشته سپاه پاسداران فعالیت اقتصادی زیادی داشته، بنابراین اگر قرار باشد این حضور به یکباره کمرنگ شود مانند آن است که شما بخواهید یکی از شریانهای اصلی بدن را به یکباره قطع کنید. فرض کنید از همین فردا بگویند قرار است سپاه دیگر حضوری در عرصه اقتصاد نداشته باشد، آن وقت فکر میکنید چند پروژه راهسازی، سدسازی و... روی زمین خواهد ماند. آن زمان است که متوجه خواهید شد سپاه تا چه حد در فعالیتهای اقتصادی و عمرانی موثر بوده است.»
در همین روز اعتماد با سردار رمضان شریف سخنگوی سپاه گفتوگو کرد. این فرمانده نظامی در اظهار نظر عجیبی تصریح کرد: «... سوال من این است که چرا کسی عقبه سیاسی شرکتهای بزرگی را که رقیب سپاه هستند پیگیری نمیکند؟...70 تا 80 درصد شرکتهای بزرگی که رقیب ما هستند وابسته به ملی-مذهبیها هستند. شرکتهای بزرگ ملی-مذهبی پروژه میگیرند و کسی هم از آنها هیچ سوالی نمیکند اما همه سپاه را تخریب میکنند... علت این هجمههای گسترده علیه سپاه، فنی و اقتصادی نیست. بهتر است وابستگی جریانی سایر پیمانکاران بررسی شود.» با توجه به حذف کامل نیروهای ملی-مذهبی و نداشتن رانت، آیا این اظهارات را نمیتوان نشانی دیگر بر توانمندی و کارآمدی آنها دانست!
سیدمحمد خاتمی: جایزه صلح طالقانی ایجاد شود
اخبار رئیسجمهور اسبق در هفته گذشته به صورت گستردهتری مورد توجه رسانهها قرار گرفت. سیدمحمد خاتمی از سویی در جمع مردم اردکان به حسن روحانی توصیه کرد تا بر رویکردی که مردم به آن رای دادند، پافشاری کند و از سوی دیگر در دیدار با خانواده و اعضای مراسم بزرگداشت آیتالله طالقانی خواهان تعیین جایزه سالانه بینالمللی در حوزه صلح و حقوق بشر بهنام آیتالله طالقانی شد. در این میان اما خبرسازیها هنوز علیه رئیسجمهور اسبق ادامه دارد. بنا بر اخبار رسیده سایت خبری اصولگرا «صراطنیوز» مدعی شد: «...سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات که این روزها پس از سکوتی طولانی و در پی آغاز ریاست جمهوری روحانی، مجدداً برنامهها و طراحیهای خود برای حضور فتنهگران در لایههای بالایی نظام را آغاز کرده است، در سخنانی معنادار، خواستار حضور روحانیون وابسته به جریان فتنه در ترکیب مجلس خبرگان شده است... شاید بسیاری به این مهم بیندیشند که چرا آقای خاتمی تفکر خود را بر زبان آورده است!؟ چرا پیگیری پروژه تغییر در ترکیب مجلس خبرگان به دلیل حساسیت نیروهای امنیتی به آن را محدود به همان گروه اندک روحانیون طرفدار خود نمیکند؟ پاسخ آن بسیار روشن است؛ اتفاقاً این از زرنگیهای همیشگی خاتمی است؛ اینکه علناً اعلام کند میخواهیم در ترکیب مجلس خبرگان تغییری ایجاد کنیم، جزیی از پروژه است. چرا که او در طول این سالها به این نتیجه رسیده که اگر موضوعی را مرتباً تکرار کند و در رسانهها دربارهاش سخن بگوید، دیگر هم نیروهای امنیتی موضوع را با سادهانگاری مینگرند و هم مردم آماده میشوند تا به افرادی که مجمع مذکور برای انتخابات خبرگان دوره بعد معرفی میکند، رای دهند. بنابراین اگر فتنهگران مساله آماده شدن برای حضور در خبرگان را محرمانه پیگیری میکردند، هم باید حساسیت سازمانها و ارگانهای اطلاعاتی را به جان میخریدند و هم تبلیغات رسانهای رسانههای اصولگرا در زمان کشف و خنثی شدن عملکرد این گروه، مایه آبروریزی بیشتر فتنهگران نزد مردم میشد.» این خبر توسط دفتر سیدمحمد خاتمی تکذیب شد.
اسکان یکی از مدیران احمدینژاد در ساختمان محوطه کاخ سعدآباد
اگر به خاطر داشته باشید در دهه 60 سریال طنزی در سیما پخش شد مبنی بر اینکه با تصمیمات دولت همه شهروندان خانهدار شده بودند و تنها یک خانواده بیسرپناه مانده بودند که با همت مسوولان به کاخ سعدآباد فرستاده شدند. سریال هم حول مشکلات کاخنشینی این خانواده دور میزد. این سوژه اینقدر کمدی بود که کسی باور نمیکرد روزی به واقعیت بپیوندد. اما هفته گذشته معلوم شد که در دوران پاک دستترین دولت تاریخ همه چیز امکان تحقق دارد، حتی سریالهای فانتزی تلویزیون وطنی. از قرار معلوم با موافقت رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، خانم «الف.م» معاون ایشان، به خانهای در کاخ سعدآباد نقل مکان کرده است اما بعد از تغییر رئیس سازمان میراث فرهنگی، این موضوع، مورد پیگیری قرار گرفت و به این خانم اعلام شده است که باید این خانه را تخلیه کند. در حال حاضر حدود 20 روزی به او زمان داده شده است تا اسباب و اثاثیه خود را از این خانه ببرد. به گزارش فارس برخی منابع میگویند برای اینکه این خانه در کاخ سعدآباد تهران، برای زندگی آماده شود رقمی حدود 200 میلیون تومان، هزینه شده و امکانات داخلی این خانه کاملاً به روز، تجهیز شده است. خدا آخر و عاقبت همه ما را به خیر کند.
ایشان در بخش دیگری از بیانات خود تصریح کردند: «...ضرورتی ندارد سپاه در عرصه سیاسی فعالیت کند اما پاسداری از انقلاب نیازمند شناخت دقیق واقعیتهاست بنابراین نمیشود مجموعهای که بازوی نگهبان انقلاب است درباره جریانهای گوناگون انحرافی، غیرانحرافی وابسته و یا دیگر جریانهای سیاسی، چشمی بسته و نابینا داشته باشد.» مقام معظم رهبری در ادامه به بحث سیاستهای دیپلماتیک کشور پرداخته و تاکید کردند: «عرصه دیپلماسی، عرصه لبخند و درخواست مذاکره و مذاکره است اما همه این رفتارها باید در چارچوب چالش اصلی فهم و درک شود.» ایشان ضمن موافقت با حرکتهای صحیح و منطقی در سیاستهای خارجی و داخلی اعلام کردند: «با مسالهای که سالهای پیش نرمش قهرمانانه خواندم موافقم چرا که این حرکت در مواقعی بسیار خوب و لازم است اما با پایبندی به یک شرط اصلی. درک ماهیت طرف مقابل و فهم صحیح هدفگذاری او شرط اصلی استفاده از تاکتیک نرمش قهرمانانه است... یک کُشتیگیر فنی نیز برخی مواقع به دلیل فنی نرمش نشان میدهد اما فراموش نمیکند که حریفش کیست و هدف اصلی او چیست؟» این بیانات در کمتر از ساعتی به تیتر نخست اخبار رسانههای داخلی و منطقه بدل شد و بسیاری از تحلیلگران به تفسیر واژه «نرمش قهرمانانه» پرداختند. عصر ایران در این زمینه در تحلیلی نوشت: در ذهن شنونده این سخن و خواننده این عبارت، این پرسش شکل میگیرد که اصطلاح مورد اشاره آیتالله خامنهای (نرمش قهرمانانه) برساخته کیست و رهبری به کدام نامگذاری اشاره میکنند؟... نرمش قهرمانانه، یادآور کتابی است که خود آیتالله خامنهای در 30سالگی (سال 1348 خورشیدی) ترجمه کردهاند...آیا اشاره ظریف و گذرای رهبر معظم انقلاب به اینکه معتقدم به آنچه سالها پیش نرمش قهرمانانه نامگذاری شد یادآوری عنوان جانبی همان کتاب در 44 سال پیش و صحهگذاری غیرمستقیم بر سیاست تنشزدایی و صلحطلبی نیست که با شیوههای جدید توسط دولت حسن روحانی دنبال میشود؟ اقتضای رهبری و تجربه 34ساله البته افزودن قید «به یاد داشتن حریف و دشمن» است.
مخالفت روحانی با شایعات درباره سپاه
نخستین دیدار رسمی فرماندهان سپاه و رئیسجمهور جدید در هفته گذشته برگزار شد. بسیاری هنوز به یاد دارند که حسن روحانی در شب مناظره خطاب به قالیباف به صراحت تاکید کرد من سرهنگ نیستم...من یک حقوقدان هستم... حال برای بسیاری از ناظران نخستین مواجهه حسن روحانی و فرماندهان نظامی جالب توجه بود. در این میان اما یکی از اظهارات رئیسجمهور به شدت مورد توجه رسانهها قرار گرفت. او در این نشست تاکید کرد بنده شایعاتی را که راجع به سپاه در حوزه اقتصادی مطرح میشود اصلاً قبول ندارم. سپاه رقیب مردم و بخش خصوصی و مثل پیمانکارهای معمولی نیست. سپاه باید پروژههای بسیار مهمی که بخش خصوصی توان اجرای آن را ندارد بر عهده بگیرد.
با توجه به اخبار متواتر درباره حضور بخشهای نظامی در اقتصاد این اظهارات با واکنش برخی از اقتصاددانان کشور مواجه شد. سعید شیرکوند از مدیران سابق اقتصادی در این زمینه به بهار گفت: «اینکه سپاه در اقتصاد کشور ما نقش داشته است موضوع مشخصی است. اما نمیتوان درباره تاثیر آن بر توان بخش خصوصی به صورت صد درصدی نظر داد... با توجه به اینکه در چند سال گذشته سپاه پاسداران فعالیت اقتصادی زیادی داشته، بنابراین اگر قرار باشد این حضور به یکباره کمرنگ شود مانند آن است که شما بخواهید یکی از شریانهای اصلی بدن را به یکباره قطع کنید. فرض کنید از همین فردا بگویند قرار است سپاه دیگر حضوری در عرصه اقتصاد نداشته باشد، آن وقت فکر میکنید چند پروژه راهسازی، سدسازی و... روی زمین خواهد ماند. آن زمان است که متوجه خواهید شد سپاه تا چه حد در فعالیتهای اقتصادی و عمرانی موثر بوده است.»
در همین روز اعتماد با سردار رمضان شریف سخنگوی سپاه گفتوگو کرد. این فرمانده نظامی در اظهار نظر عجیبی تصریح کرد: «... سوال من این است که چرا کسی عقبه سیاسی شرکتهای بزرگی را که رقیب سپاه هستند پیگیری نمیکند؟...70 تا 80 درصد شرکتهای بزرگی که رقیب ما هستند وابسته به ملی-مذهبیها هستند. شرکتهای بزرگ ملی-مذهبی پروژه میگیرند و کسی هم از آنها هیچ سوالی نمیکند اما همه سپاه را تخریب میکنند... علت این هجمههای گسترده علیه سپاه، فنی و اقتصادی نیست. بهتر است وابستگی جریانی سایر پیمانکاران بررسی شود.» با توجه به حذف کامل نیروهای ملی-مذهبی و نداشتن رانت، آیا این اظهارات را نمیتوان نشانی دیگر بر توانمندی و کارآمدی آنها دانست!
سیدمحمد خاتمی: جایزه صلح طالقانی ایجاد شود
اخبار رئیسجمهور اسبق در هفته گذشته به صورت گستردهتری مورد توجه رسانهها قرار گرفت. سیدمحمد خاتمی از سویی در جمع مردم اردکان به حسن روحانی توصیه کرد تا بر رویکردی که مردم به آن رای دادند، پافشاری کند و از سوی دیگر در دیدار با خانواده و اعضای مراسم بزرگداشت آیتالله طالقانی خواهان تعیین جایزه سالانه بینالمللی در حوزه صلح و حقوق بشر بهنام آیتالله طالقانی شد. در این میان اما خبرسازیها هنوز علیه رئیسجمهور اسبق ادامه دارد. بنا بر اخبار رسیده سایت خبری اصولگرا «صراطنیوز» مدعی شد: «...سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات که این روزها پس از سکوتی طولانی و در پی آغاز ریاست جمهوری روحانی، مجدداً برنامهها و طراحیهای خود برای حضور فتنهگران در لایههای بالایی نظام را آغاز کرده است، در سخنانی معنادار، خواستار حضور روحانیون وابسته به جریان فتنه در ترکیب مجلس خبرگان شده است... شاید بسیاری به این مهم بیندیشند که چرا آقای خاتمی تفکر خود را بر زبان آورده است!؟ چرا پیگیری پروژه تغییر در ترکیب مجلس خبرگان به دلیل حساسیت نیروهای امنیتی به آن را محدود به همان گروه اندک روحانیون طرفدار خود نمیکند؟ پاسخ آن بسیار روشن است؛ اتفاقاً این از زرنگیهای همیشگی خاتمی است؛ اینکه علناً اعلام کند میخواهیم در ترکیب مجلس خبرگان تغییری ایجاد کنیم، جزیی از پروژه است. چرا که او در طول این سالها به این نتیجه رسیده که اگر موضوعی را مرتباً تکرار کند و در رسانهها دربارهاش سخن بگوید، دیگر هم نیروهای امنیتی موضوع را با سادهانگاری مینگرند و هم مردم آماده میشوند تا به افرادی که مجمع مذکور برای انتخابات خبرگان دوره بعد معرفی میکند، رای دهند. بنابراین اگر فتنهگران مساله آماده شدن برای حضور در خبرگان را محرمانه پیگیری میکردند، هم باید حساسیت سازمانها و ارگانهای اطلاعاتی را به جان میخریدند و هم تبلیغات رسانهای رسانههای اصولگرا در زمان کشف و خنثی شدن عملکرد این گروه، مایه آبروریزی بیشتر فتنهگران نزد مردم میشد.» این خبر توسط دفتر سیدمحمد خاتمی تکذیب شد.
اسکان یکی از مدیران احمدینژاد در ساختمان محوطه کاخ سعدآباد
اگر به خاطر داشته باشید در دهه 60 سریال طنزی در سیما پخش شد مبنی بر اینکه با تصمیمات دولت همه شهروندان خانهدار شده بودند و تنها یک خانواده بیسرپناه مانده بودند که با همت مسوولان به کاخ سعدآباد فرستاده شدند. سریال هم حول مشکلات کاخنشینی این خانواده دور میزد. این سوژه اینقدر کمدی بود که کسی باور نمیکرد روزی به واقعیت بپیوندد. اما هفته گذشته معلوم شد که در دوران پاک دستترین دولت تاریخ همه چیز امکان تحقق دارد، حتی سریالهای فانتزی تلویزیون وطنی. از قرار معلوم با موافقت رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، خانم «الف.م» معاون ایشان، به خانهای در کاخ سعدآباد نقل مکان کرده است اما بعد از تغییر رئیس سازمان میراث فرهنگی، این موضوع، مورد پیگیری قرار گرفت و به این خانم اعلام شده است که باید این خانه را تخلیه کند. در حال حاضر حدود 20 روزی به او زمان داده شده است تا اسباب و اثاثیه خود را از این خانه ببرد. به گزارش فارس برخی منابع میگویند برای اینکه این خانه در کاخ سعدآباد تهران، برای زندگی آماده شود رقمی حدود 200 میلیون تومان، هزینه شده و امکانات داخلی این خانه کاملاً به روز، تجهیز شده است. خدا آخر و عاقبت همه ما را به خیر کند.
دیدگاه تان را بنویسید