تاریخ انتشار:
صادق زیباکلام آینده سیاست ایران پس از هاشمی را بررسی میکند
تاثیر فقدان هاشمی همچون رد صلاحیتش است
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران معتقد است: درختی که آقای هاشمیرفسنجانی تحت عنوان درخت اصلاحات، درخت اعتدال و میانهروی، درخت احترام به حقوق شهروندی و آرزوی مرگ و نیستی برای هیچ کشوری نکردن کاشته است؛ خیلی خوب بارور شده است.
بعد از رحلت اکبر هاشمیرفسنجانی که جامعه را شوکه کرد، بسیاری این سوال را مطرح کردند که قرار است بعد از آقای هاشمی چه اتفاقی رخ بدهد. به هر حال هاشمی در چهار دهه گذشته نقش بسیار مهمی را ایفا کرده بود. واپسین نقشآفرینی او را میتوان در سال 92 به یاد آورد، زمانی که از مردم خواستند تا به حسن روحانی رای بدهند. آینده سیاست در ایران بدون هاشمیرفسنجانی به محور گفتوگو با صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران تبدیل شد. وی برخلاف بسیاری بر این باور است که جای نگرانی وجود ندارد... .
بعد از فوت آقای هاشمی نگرانی گستردهای در بین عموم مردم و به ویژه فعالان سیاسی به وجود آمده است که آیا امکان دارد شرایط موجود در کشور یک عقبگرد را تجربه کند و تمام زحمات کشیدهشده از بین برود؟
این ابراز نگرانی به صورت گسترده از سوی عده زیادی مطرح میشود. بسیاری به اشکال مختلف، تحت این عنوان که اصلاحات پدر خود را از دست داد، اعتدال و میانهروی عمود وسط خیمه خود را از دست داد، دغدغه خود را مطرح میکنند. حتی برخی ابراز نگرانی میکنند که امکان دارد بر روی رای آقای روحانی هم تاثیرگذار شود و بدتر اینکه ایشان نتوانند در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 رای بیاورند. در کنار این اظهارات، دغدغههایی همچون اینکه چه کسی قرار است جایگزین ایشان شود، هم شنیده میشود. حقیقتش این است که من برخلاف بسیاری از افراد به چنین تحلیلی اعتقاد ندارم. امکان دارد که این برداشت از سوی خوشبینی و سادگی باشد اما من اعتقاد دارم که نباید نگران بود.
چرا اینقدر خوشبین هستید؟
جمعیتی که در تشییع جنازه ایشان حضور داشتند، مهمترین عاملی است که مانع نگرانی من شده است. در روز سهشنبه 21 دیماه در مراسم تشییع ایشان جمعیت بسیار زیادی حضور داشت که بخش اعظم آنها دهه شصتیها و دهه هفتادیها بودند. در این جمعیت تعداد زیادی از دانشجویان خودم را مشاهده کردم. به دنبال مشاهده این جمعیت، من متوجه شدم درختی که آقای هاشمیرفسنجانی تحت عنوان درخت اصلاحات، درخت اعتدال و میانهروی، درخت احترام به حقوق شهروندی و آرزوی مرگ و نیستی برای هیچ کشوری نکردن کاشته است؛ خیلی خوب بارور شده است. به هر حال خیل عظیم جمعیت در مراسم تشییع آقای هاشمی خیلی خوب من را مجاب کرده است که جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد. این جریان به راه افتاده و رو به جلو خواهد رفت و هرگونه ترسی بابت اینکه اصلاحات پدر خود را از دست داده است؛ جایگاهی ندارد.
فوت آقای هاشمی بر انتخابات پیشرو چه تاثیری خواهد گذاشت؟
من لازم میدانم که یک قدم پیش بگذارم و تحلیل خود را اصلاح کنم. چندی پیش من در مصاحبهای اعلام کردم که به دلیل وجود برخی از سرخوردگیهای ناشی از عملکرد دولت، امکان دارد که آقای روحانی در اردیبهشتماه نتواند 19 میلیون رای آورده و در نهایت تنها 15 میلیون رای بیاورد. اما بعد از واکنش جامعه نسبت به فوت آقای هاشمی لازم میدانم که به این اشتباه خود اعتراف کرده و بگویم که تاثیر فوت ایشان همچون تاثیر ردصلاحیتشان است. حتماً به خاطر دارید که بعد از رد صلاحیت ایشان، میلیونها نفری که مردد بودند که آیا باید در انتخابات شرکت کنند یا خیر؟ با تمام وجود در انتخابات شرکت کرده و بنابر توصیه آقایان هاشمی و رئیس دولت اصلاحات به آقای روحانی رای دادند. مردم میدانند که اگر آقای هاشمی زنده میماندند حتماً از مردم درخواست میکردند که بار دیگر به آقای روحانی رای بدهند. به همین دلیل در شرایطی که ایشان در میان ما نیست افراد مردد دیگری در انتخابات شرکت خواهند کرد. این افراد مصمم خواهند شد که به فردی رای بدهند که مورد تایید ایشان بوده است.
شما در خلال صحبتهای خود اشاره کردید که افراد مردد هم به آقای روحانی رای خواهند داد و در نهایت استنادتان به جمعیت عظیمی بود که در مراسم تشییع آقای هاشمی حضور پیدا کرده بود. اما لازم است به این نکته اشاره شود که احتمال دارد این جمعیت عظیم، دچار سرگردانی شود و درنتیجه اهداف مورد نظر شما محقق نخواهد شد؟
من این ارزیابی را قبول ندارم. باور من این است که با توجه به شعارهای مطرحشده و تجلیل صورتگرفته از آقای هاشمی، به راحتی میتوانید درک و فهم سیاسی افراد را متوجه شوید. من در جریان مراسم تشییع که از حدود ساعت هشت آغاز شد و تا اذان ظهر ادامه یافت، حضور داشتم، برخلاف نظر شما من به هیچ عنوان سرگردانی را در بین این جمعیت ندیدم. به همین دلیل من نگرانی ندارم و بر این باورم که اتفاقی که بعد از رد صلاحیت ایشان رخ داد و موجب شد که سیل عظیمی به راه بیفتد، بار دیگر تکرار خواهد شد و شما نتایج آن را در انتخابات 96 مشاهده خواهید کرد.
آقایانی همچون رئیس دولت اصلاحات، ناطقنوری و عبدالله نوری میتوانند این کار را انجام بدهند. حتی آقایانی که روحانی نیستند همچون آقای حسین مرعشی، غلامحسین کرباسچی و محمدرضا خاتمی و مصطفی تاجزاده و سعید حجاریان میتوانند خلأ آقای هاشمی را پر کنند. اینها افرادی هستند که قدرت راهبری جریان اصلاحات را دارا هستند.
همچنان که این سیل عظیم موجب شد که رای آقای روحانی از دو تا سه میلیون به 19 میلیون برسد. این پدیده بار دیگر رخ خواهد داد و روسای جبهه اصلاحات از مردم خواهند خواست که به احترام بزرگداشت آقای هاشمی بار دیگر به آقای روحانی رای بدهد. این اتفاق حتماً رخ خواهد داد با توجه به اینکه تنها سه ماه تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده است حتماً این شور و حال در مردم تداوم خواهد داشت و اینگونه نیست که مردم خواست قلبی آقای هاشمی را به فراموشی بسپارند. ما شاهد این هستیم که تمام شهرها در حال برگزاری مراسم یادبود برای آقای هاشمی هستند همچنان که برای من کلی درخواست سخنرانی دادهاند. شورای هماهنگی اصلاحطلبان، جمعیت اصلاحطلبان و... از من دعوت کردند تا ضمن حضور در مراسم یادبود، سخنرانی کنم. چندی پیش من در دانشگاه تربیت مدرس به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو، در نشستی حضور پیدا کردم که تمام سخنرانی من به نقش آقای هاشمی اختصاص پیدا کرد. این روند، همچنان ادامه خواهد یافت و مردم هم در مسیر ایشان حرکت خواهند کرد.
بعد از فوت آقای هاشمی این سوال به صورت جدی مطرح است که آیا آقای ناطقنوری جای خالی ایشان را به عنوان یک سیاستمدار محبوب و معقول پر خواهد کرد؟
گزینههای مختلفی را میتوان مطرح کرد. نمیتوان جای خالی شخصیت ایشان را به طور کامل پر کرد اما میتوان چهرهها و شخصیتهای زیادی را مطرح کرد که در مجموع قادر خواهند بود تا نقش آقای هاشمیرفسنجانی را بر عهده بگیرند. آقایانی همچون رئیس دولت اصلاحات، ناطقنوری و عبدالله نوری میتوانند این کار را انجام دهند. حتی آقایانی که روحانی نیستند همچون آقای حسین مرعشی، غلامحسین کرباسچی و محمدرضا خاتمی و مصطفی تاجزاده و سعید حجاریان میتوانند خلأ آقای هاشمی را پر کنند. اینها افرادی هستند که قدرت راهبری جریان اصلاحات را دارا هستند .
البته منظور من افرادی بود که حرفشان بین مردم خریدار داشته باشد. با توجه به واکنش جامعه میتوان دریافت که کمتر کسی میتواند از این جایگاه برخوردار باشد.
در حال حاضر رئیس دولت اصلاحات از جایگاه وزینی برخوردار هستند و اگر ایشان از مردم بخواهند که مردم بیایید و به آقای روحانی رای بدهید اطمینان داشته باشید که مردم این کار را انجام خواهند داد، همچنان که پیشتر هم این کار را انجام داده بودند. آقای علی مطهری از این جایگاه برخوردار بوده و آقای ناطقنوری چنین جایگاهی را دارند. آقای عبدالله نوری و مصطفی تاجزاده چنین موقعیتی را بین اصلاحطلبان دارند. از این بابت نباید نگرانی داشته باشید چون چهرههای متعددی وجود دارند که میتوانند این کار را انجام دهند و برنامه بهتر را برای جامعه اصلاحطلبان تدوین کنند.
جریان دلواپس در این بین با بغض و کینه همچنان به دولت آقای روحانی حمله خواهد کرد و مشاهده خواهید کرد که مرتب یک خط حمله جدید را شروع میکنند. شما مشاهده کردید که به دنبال ورود ایرباس به ایران، جریان دلواپس که هیچ انتقادی نمیتوانست به عملکرد دولت وارد کند بازهم رویکرد حمله به دولت را در پیش گرفت و گفت که چرا شما اینقدر استقبال کرده و ابراز خوشحالی میکنید!
این رویکرد را در واقع میتوان رهبری دستهجمعی اصلاحطلبان نام نهاد. امکان دارد که در فروردینماه یک اطلاعیه صادر شود. این اطلاعیه نام شورای هماهنگی اصلاحطلبان یا جبهه اصلاحات را در سربرگ خود دارد. شاید این نامه توسط آقای عارف امضا شده باشد یا اینکه توسط آقایان عبدالله نوری یا ناطقنوری امضا شده باشد. امکان دارد که توسط آقای علی مطهری یا محمدرضا خاتمی یا حسین مرعشی امضا شده باشد. این گزینه هم محتمل است که برخی از اصولگرایان واقعبین با درک شرایط حساس کشور چنین نامهای را امضا کنند و از مردم درخواست کنند که به آقای روحانی رای بدهند. به همین دلیل بعید نیست که آقای لاریجانی یا کاظم جلالی یا احمد توکلی این درخواست را مطرح کنند. البته نباید انتظار داشته باشید که این افراد نام خودشان را کنار اصلاحطلبان قرار بدهند بلکه میتوانند به صورت فردی این درخواست را مطرح کنند. من بر این باورم که موج گسترده حمایت از آقای روحانی بین چهرههای اصلاحطلب و اعتدالگرا بعد از عید، به راه خواهد افتاد.
در این میان جریان ضددولت چه راهکاری را در پیش خواهد گرفت؟
جریان دلواپس در این بین با بغض و کینه همچنان به دولت آقای روحانی حمله خواهد کرد و مشاهده خواهید کرد که مرتب یک خط حمله جدید را شروع میکنند. شما مشاهده کردید که به دنبال ورود ایرباس به ایران، جریان دلواپس که هیچ انتقادی نمیتوانست به عملکرد دولت وارد کند، بازهم رویکرد حمله به دولت را در پیش گرفت و گفت که چرا شما اینقدر استقبال کرده و ابراز خوشحالی میکنید! این در حالی است که در صورت بایکوت کشور و عدم موفقیت برای خرید هواپیمای ایرباس، این رویکرد را در پیش میگرفتند که دولت در خرید هواپیما ناکام بوده و نتوانسته به وعده خود برای خرید هواپیمای ایرباس عمل کند. این دسته از اصولگرایان مخالف دولت در سرمقاله روزنامههای خود نوشتند که مگر چه اتفاقی افتاده که تا این حد ذوقزده شدید؟ اگر آقای روحانی بگوید ماست سفید و زغال سیاه است این دوستان با هزار ادله تلاش میکنند تا نقض این سخنان را ثابت کنند و میگویند زغالهایی وجود دارد که سیاه نیست و ماستهایی مشاهده شده که سیاه است. به هر حال این افراد از هر رویکردی بهره میگیرند تا به دولت روحانی حمله کنند. اما مردم نسبت به این رویکرد آگاهی کامل داشته و تحت تاثیر قرار
نمیگیرند به همین دلیل با تمام قوا در انتخابات شرکت کرده و به آقای روحانی رای خواهند داد.
به نظر شما با توجه به فوت آقای هاشمی و ضرورت انتخاب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، فردی که باید جایگزین آقای هاشمی شود، باید واجد چه ویژگیهایی باشد؟
در روز سهشنبه ۲۱ دیماه در مراسم تشییع آیتالله هاشمی جمعیت بسیار زیادی حضور داشت که بخش اعظم آنها دهه شصتیها و دهه هفتادیها بودند. به دنبال مشاهده این جمعیت، من متوجه شدم درختی که آقای هاشمیرفسنجانی تحت عنوان درخت اصلاحات، درخت اعتدال و میانهروی، درخت احترام به حقوق شهروندی و آرزوی مرگ و نیستی برای هیچ کشوری نکردن کاشته است؛ خیلی خوب بارور شده است.
همه میدانند که مجمع تشخیص مصلحت نظام تنها یک نام و عنوان بوده است. در طول سالهای گذشته هر دولتی سیاستهای خود را اجرا کرده است. حتی مجلس و سایر نهادها هم سیاستهای خود را اجرایی کردند. در این میان شما نمیتوانید سیاست جدی را در سطح جامعه مشاهده کنید که از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام اجرایی شده باشد و در این میان دولت و مجلس و سایر نهادها دخالتی نداشته باشند. واقع مطلب این است که مجمع تشخیص مصلحت نظام نقش برنامهریزی و مطالعاتی نداشته است. به همین دلیل اهمیتی ندارد که هاشمیرفسنجانی در راس این نهاد باشد یا فرد دیگری. ریاست این مجمع بیشتر یک نقش تشریفاتی است که اولویت ما نیست.
برخلاف تصور شما انتخاب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در واقع میتواند پیام مهمی را به سطح جامعه مخابره کند؟
انتخاب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در واقع میتواند یک پیام سمبلیک را مخابره کند. با این حال چنین سیاستی تداوم نداشته و از سوی جامعه چندان مورد توجه قرار نخواهد گرفت.
با این حال در این مورد گزینههای زیادی مطرح شدند. به نظر شما چه کسی میتواند جای هاشمیرفسنجانی را در آن مجموعه بگیرد؟
من به جز آقای ناطقنوری فرد دیگری را نمیشناسم که صفاتی همانند آقای هاشمی داشته باشد. به هر حال ایشان خواهد توانست واقعبینی، اعتدال و دوری از رویکرد سیاسی را در مجموعه مجمع تشخیص مصلحت نظام ساری و جاری کند. اگر هر فردی به جز آقای ناطقنوری به عنوان رئیس انتخاب شود شما اطمینان داشته باشید که سیاستزده خواهد شد و بیشتر رفتار سیاسی و حزبی را در پیش خواهد گرفت. به این ترتیب از رویکردی که آقای هاشمی همواره تلاش داشت تا در مجمع تشخیص مصلحت نظام اجرا کند، فاصله میگیرد.
حال که آقای هاشمی از میان ما رفته است این سوال مطرح میشود که فرد سیاستمداری که قرار است نقشی همچون هاشمی را ایفا کند باید واجد چه ویژگی باشد؟
چنین فردی باید میانهروی و اعتدال را در گفتار و کردار خود رعایت کرده و به آن اعتقاد داشته باشد. از سویی باید صبر زیادی داشته باشد تا ناملایمات واردشده را بتواند تحمل کند. آقای هاشمیرفسجانی ظرف هفت سال گذشته آماج بدترین تهمتها قرار گرفت. ایشان بدترین دشنامها را از سوی مخالفان خود تحمل کرد. بدترین جسارتها به آقای هاشمی و خانوادهاش وارد شد. با این حال شما مشاهده کردید که ایشان چگونه در برابر این ناملایمات صبوری کرده و اعتراضی نکردند. این صبر و تحمل چیزی نیست که از دید تیزبین مردم پنهان مانده باشد. به همین دلیل میلیونها نفر در مراسم تشییع آقای هاشمی حضور پیدا کردند، چون به خوبی میدانستند که ایشان چطور در برابر تیغ و تیشهای که مخالفانشان بر سرش کوبیدند صبر کرد و حتی حاضر نشد تا یک بار پاسخ بدهد. در این مسیر متانت به خرج دادند. این رفتار و صبر به گونهای بود که انسان تصور میکرد که این تیغ و تیشه بر سر فرد دیگری وارد شده است. تحمل این ناملایمات موجب شده مردم در مراسم تشییع آقای هاشمی سنگتمام بگذارند. بخشی از تاسف و تاثر مردم به این خاطر بود که متوجه شدند آقای هاشمی تا چه حد مظلوم واقع شده بود. به همین
دلیل فردی که قرار است تا جای ایشان را پر کند باید بداند که اگر قرار است تا پای اعتدال و میانهروی ایستادگی کند در این مسیر باید صبر و تحمل زیادی داشته باشد زیرا تندروها وی را آماج حملات خود قرار خواهند داد.
شما آقای هاشمی را مرد اعتدال و میانهروی میدانید با این حال برخی انتقاداتی را نسبت به رویکرد ایشان مطرح کردند که چرا در مورد برخی تندرویهای ابتدای انقلاب، یا حوادث تلخ دهه 70 اعتراضی را مطرح نکردند. شما در این مورد چه ارزیابی دارید؟
برخلاف ارزیابی شما من هیچگاه نگفتم که آقای هاشمیرفسنجانی سمبل و الگوی آزادیخواهی و توسعه سیاسی بودند. من همواره گفتم که آقای هاشمی الگوی اعتدال و میانهروی بودند. شما این نکته را باید همواره مدنظر قرار دهید. در مورد توسعه سیاسی، آزادیخواهی و دموکراسی ایشان پیشقراول نبودند. من هیچگاه این ارزیابی را در مورد ایشان نداشتم. نکته دوم این است که ما این نکته را میپذیریم که آقای هاشمیرفسنجانی در برابر بسیاری از اقدامات سکوت کردند. برای من یک سوال بسیار مهم پیش میآید که چه کسی در آن دوران سکوت نکرد و حرکتهای انقلابی اوایل انقلاب را تایید نکرد که آقای هاشمیرفسنجانی دومی آن باشد؟ به جز مرحوم مهندس مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت هیچکس با آن اقدامات مخالفت نکرد. حتی انتقاد میکنند که چرا آقای هاشمی بعد از فتح خرمشهر جنگ را ادامه دادند. واقعیت این است که چه فردی بعد از فتح خرمشهر تاکید داشت که باید جنگ متوقف شود. در این مقطع تاریخی به جز مهندس بازرگان که ادامه جنگ و ورود به خاک عراق را اشتباه دانستند، هیچ فرد دیگری با این موضوع مخالفت نکرد. همه مردم موافق ادامه جنگ و سقوط صدام بودند. به همین دلیل این انتقادی
را که در این حوزه به آقای هاشمی وارد میشود میتوان به همه وارد کرد. همه اصلاحطلبان امروزی در دهه 60 نسبت به برخی اتفاقات و... اعتراض نکردند. حتی در جریان تحقیق در مورد قتلهای زنجیرهای، هیچ مدرکی پیدا نشد که این کار با علم و اطلاع آقای هاشمی صورت گرفته است. به نظر من لازم است تا در مورد عملکرد افراد منصفانه مسائل را دید و در مورد آن قضاوت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید