تاریخ انتشار:
جای خالی اکبر هاشمیرفسنجانی را چه کسی میتواند پر کند؟
فقدان جبرانناپذیر
«جایگزین مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی چه کسی است؟» این پرسش این روزها در اکثر محافل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… مطرح میشود. پرسشی که پاسخدهندگان بنا به مشرب و منش فکری خود نظرات متفاوتی در این باره ارائه میدهند.
«جایگزین مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی چه کسی است؟» این پرسش این روزها در اکثر محافل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... مطرح میشود. پرسشی که پاسخدهندگان بنا به مشرب و منش فکری خود نظرات متفاوتی در این باره ارائه میدهند. برخی نیز بیش از اینکه پاسخشان بر پایه واقعیتهای بیرونی استوار باشد، بر اساس علایق خود پاسخهای مطلوب خود را به عنوان تحلیل یا خبر به خورد مخاطبان میدهند. به نظر میرسد برای پاسخ به این پرسش مهم ابتدا باید نقش مرحوم هاشمیرفسنجانی را در جغرافیای سیاسی ایران مورد بررسی قرار دهیم. با نگاهی به تاریخ شصت ساله این کهندیار درمییابید از یکسو آیتالله هاشمیرفسنجانی هیچگاه در یک قطب خاص در صورتبندیهای سیاسی نیروهای انقلاب محدود نمیشود، از سوی دیگر این چهره سیاسی با وجود مرزبندیهای واضح سیاسی، در بسیاری از موارد به محرم بسیاری از نقشآفرینان سیاست در ایران بدل شده بود. او پیش از انقلاب با اکثر گروههای ضدرژیم سلطنتی ارتباط داشت و به صورتی مانع از بسیاری از موازیکاریها در روند مبارزه میشد. اکبر هاشمیرفسنجانی پس از انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران نیز به صورتی دیگر این نقش را
بر عهده داشت، کافی است کتاب خاطرات او را تورق کنید تا دریابید که چگونه بهعنوان سنگصبور دولتمردان و تصمیمگیران کشور برای حل مشکلات و رفع سوءتفاهمات تلاش میکرد. با مطالعه این خاطرات درمییابید همه مسوولان اجرایی او را بهترین فرد برای در میان گذاشتن چالشها و مشکلات میدیدند. فرماندهان سپاه نیز هنگام سختیها با او درددل میکردند. برخی همرزمان دوره مبارزه که پس از انقلاب به انحای مختلف از گردونه تصمیمگیری و اجرا کنار گذاشته شده بودند نیز برای بیان انتقادها و توصیههای خود این روحانی خوشمشرب اهل کویر را بهترین گزینه میدانستند. اصولاً آیتالله هاشمیرفسنجانی در دوران فعالیت سیاسی خود به متعادلکننده مناسبات سیستم- پیش از انقلاب در حوزه نیروهای ضدرژیم و پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران در عالیترین سطوح اداره کشور- بدل شده بود. این موقعیت با هیچ حکم و امضایی بهدست نیامده بود؛ این موقعیت به سبب نبوغ ذاتی، سوابق مبارزاتی، خلقیات مناسب بهویژه دوری از کینههای شخصی در تصمیمگیریهای کلان و سیاسی، وزانت فقهی، تحلیلهای سیاسی قرین با واقعیت، دوستی و نزدیکی با امام (ره) و سایر بزرگان انقلاب به وجود آمده
بود. با توجه به این موقعیت باید گفت در حال حاضر چهرهای در ایران وجود ندارد که همه پارامترهایی را که مرحوم هاشمیرفسنجانی واجد آن بود داشته باشد. قاعدتاً تا چند صباح دیگر طبق قانون کرسیهایی که آیتالله بر آن تکیه میزد به چهرههایی دیگر سپرده میشود، اما به احتمال قریب به یقین هیچیک از این جانشینان او نخواهند توانست جای خالی مرحوم هاشمیرفسنجانی را برای مردم، اسلام، نظام و رهبری پر کنند.
دیدگاه تان را بنویسید