تاریخ انتشار:
بررسی سیاستگذاری تجاری در بازار محصولات کشاورزی در گفتوگو با عنایتالله بیابانی
صادراتی که محصولات ایرانی را زیر سوال میبرد
قائممقام خانه کشاورز با اشاره به اینکه ممکن است اجرای سیاست مشروط کردن واردات موز به صادرات سیب به صادرات محصولات بیکیفیت منتهی شود، یادآوری میکند که ما میتوانیم محصولات مازاد و کمکیفیت را به کنسانتره میوه تبدیل کنیم و باید با اتخاذ تصمیمهای مناسب از وجود چنین ظرفیتها و امکاناتی بهدرستی استفاده کنیم.
هدف از سیاستی که واردات موز را به صادرات سیب گره زد، حمایت از تولید داخلی اعلام شده بود، اما چند ماه پس از اجرا، اخباری از صادرات صوری سیب و حتی رها کردن محمولههای این میوه در بیابان و دریا منتشر شده است. علاوه بر این انتشار اخباری از صادرات بیکیفیتترین سیبهای درختی که صرفاً برای اخذ مجوز واردات موز و استفاده از تشویقها و تسهیلات انجام شده، نگرانی کارشناسان را از کاهش اعتبار محصولات ایرانی در بازارهای خارجی به دنبال داشته است، اما این طرح تا چه حد درست و منطقی بوده است؟ عنایتالله بیابانی، قائممقام خانه کشاورز، هر نوع صادراتی را که به شکلی کیفیت تولیدات داخلی ما را زیر سوال ببرد نادرست میداند و میگوید: «اگر از میان این همه محصول سیب، ما سیب بیکیفیت به سایر کشورها صادر کنیم، در عمل بیش از سه میلیون تن سیب تولیدی کشورمان را زیر سوال بردهایم.» قائممقام خانه کشاورز با اشاره به اینکه ممکن است اجرای سیاست مشروط کردن واردات موز به صادرات سیب به صادرات محصولات بیکیفیت منتهی شود، یادآوری میکند که ما میتوانیم محصولات مازاد و کمکیفیت را به کنسانتره میوه تبدیل کنیم و باید با اتخاذ تصمیمهای
مناسب از وجود چنین ظرفیتها و امکاناتی بهدرستی استفاده کنیم.
فروردینماه سال جاری هیات وزیران تعرفه واردات موز را افزایش داد و برای حمایت از تولید داخلی، واردات هر یک کیلوگرم موز، به صادرات 5 /1 کیلوگرم سیب مشروط شد. حال با گذشت چند ماه از این مصوبه، گفته میشود اعمال این سیاست به سوءاستفادههایی منجر شده است؛ از جمله اینکه واردکنندگان بدون صادرات واقعی از جوایز صادراتی، ارز دولتی، تخفیف تعرفهای و تسهیلات بانکی بهرهمند میشوند. حتی این ادعا هم مطرح شده که محمولههای صادراتی سیب ایران در دریا و بیابانهای اطراف مرز رها میشوند یا در مواردی محصولات بیکیفیتی صادر شدهاند که به اعتبار محصولات ایرانی لطمه وارد میکنند. به نظر شما چگونه یک سیاست نادرست میتواند به چنین ماجراهایی منجر شود و اساساً سیاستگذاری تجاری درست در بازار محصولات کشاورزی باید چگونه باشد؟
به طور کلی من فکر میکنم اعمال سیاست صادرات در مقابل واردات برای محصولات باغی و کشاورزی چندان درست و مناسب نیست. چراکه وقتی ما هنوز کشور مبدا را از نظر قرنطینگی تایید نکردهایم، هرگونه واردات میوه ممکن است آلودگی ایجاد کند. ما پیش از این و در دهههای گذشته وضعیت نامناسبی را در زمینه واردات مرکبات تجربه کردهایم. ماجرای آن دوره از این قرار بود که ما مرکباتی وارد کرده بودیم که آلودگی مگس مدیترانهای داشت. این آلودگی به باغات مرکبات ایران لطمه وارد کرد و باعث شد دولت در سالهای اول انقلاب مجبور شود برای ریشهکن کردن آن تلاشهای بسیار زیادی داشته باشد. چند سال پیش نیز اتفاق مشابهی تکرار شد و در واقع بر اثر واردات مرکباتی که صورت گرفت، مگس مدیترانهای وارد کشور شد، البته در آن مقطع خوشبختانه به علت سرمای شدیدی که ایجاد شده بود، مگس مدیترانهای ریشهکن شد. مثال دیگر دچار شدن باغات لیموترش به بیماری جاروی جادوگر است که به خشک شدن و از بین رفتن بیش از 200 تا 300 هزار اصله درخت منجر شده است. بنابراین و با توجه به چنین تجربههایی و احتمال تکرار چنین خطراتی من فکر میکنم ما باید ابتدا کشور مبدائی را که قرار است
صادرات انجام شود، بررسی کنیم. البته واضح است این احتمال وجود دارد که مشوقهای صادراتی به هر شکلی باعث رونق صادرات محصولات کشاورزی و باغی ایران شود، ولی تولیدکننده و صادرکننده ما باید به این موضوع توجه کند که هر نوع صادراتی که به شکلی کیفیت تولیدات داخلی ما را زیر سوال ببرد، در نهایت به دلیل زیر سوال بردن اعتبار محصولات کشورمان باعث ضرر تولیدکننده و صادرکننده خواهد شد و بنابراین به هیچوجه اقدام درستی نیست. من درباره جزئیات مساله واردات موز به ازای صادرات سیب، اطلاعات موثق و دقیقی ندارم، اما به هیچوجه حرفهای غیرکارشناسی را که گاهی اوقات بعضی صادرکنندگان، واردکنندگان و حتی مسوولان مطرح میکنند قبول ندارم. متاسفانه شاهد هستیم که هر کسی خودش را مجاز میداند تحت این عنوان که با مسائل کشاورزی رابطهای دارد راجع به همه چیز اظهارنظر کند. این طرز فکر و رفتار کاملاً غلط است و باعث آسیب زدن به جریان طبیعی یک روند اقتصادی در داخل کشورمان میشود.
تاکنون موفق نشدهایم بازار دنیا را بهخوبی بشناسیم و در کنار تولید، بازارهای هدف را بشناسیم و سرمایهگذاری مناسب و کافی داشته باشیم تا بتوانیم محصولاتی رقابتپذیر داشته باشیم، هزینههای تولید محصولات کشاورزی و باغی خود را کاهش دهیم، افزایش تولید در واحد سطح داشته باشیم و در سطح دنیا رقابت کنیم.
من فکر میکنم آنچه مسلم است این است که ما باید استانداردهای دنیا را در زمینه تولید و صادرات محصولات کشاورزی و باغی یاد بگیریم. کسانی که این محصولات را به سایر کشورها صادر میکنند، باید توجه کنند که در این عرصه مشخصههایی وجود دارد. اگر ما سیب یا مرکبات یا محصولات دیگری را از داخل کشورمان به سایر کشورها صادر میکنیم، باید محصولات خوب و باکیفیت کشور را صادر کنیم. از سوی دیگر نیز هنگامی که میخواهیم واردات داشته باشیم، باید سعی کنیم بهترین محصولات موجود را برای واردات انتخاب کنیم؛ محصولاتی که هم بستهبندی آنها برای ما در بستهبندی میوهها و محصولات کشاورزی الگو قرار بگیرد و هم اینکه کیفیت و طعم آنها قابلیت و ارزش این را داشته باشد که در داخل کشور ما عرضه شود و در کنار میوهها و محصولات ما قرار بگیرد و در واقع میوهای باشد که از نظر طعم و مزه با میوههای ما رقابتپذیر باشد. نکته دیگری که باید در واردات میوهها و محصولات کشاورزی مورد توجه قرار بگیرد این است که این محصولات آلودگیهای نباتی نداشته باشند تا مبادا بعداً باغاتی که با سرمایهگذاریهای میلیاردی شکل گرفتهاند، صرفاً به خاطر واردات محصولی که
یکصدهزارم تولیدات داخلی است، نابود شوند. توجه کنید که ما الان چقدر سیب داریم. اگر از میان این همه محصول سیب، ما سیب بیکیفیت به سایر کشورها صادر کنیم، در عمل بیش از سه میلیون تن سیب تولیدی کشورمان را زیر سوال بردهایم. یا اگر به عنوان مثال از مرکبات بیکیفیت برای صادرات استفاده کنیم، چهار میلیون و 500 هزار تن مرکبات تولیدی کشورمان را زیر سوال بردهایم. اینها نکاتی است که باید در بازرگانی و سیاستگذاری برای صادرات و واردات محصولات کشاورزی و باغی مورد توجه قرار بگیرد.
به هر حال ممکن است بر اثر اجرای تصمیم برای صادرات سیب به ازای واردات موز، اتفاقهایی که شما به آن اشاره میکنید رخ داده باشد چون میدانیم در حال حاضر موز در کشور ما مشتری زیادی دارد. علاوه بر این موز تولیدشده در باغات برخی کشورهای دیگر نیز بسیار ارزان به دست واردکنندهها میرسد. در چنین شرایطی طبیعی است که ممکن است هر نوع سیب بهدردنخوری را با عنوان سیب صادراتی ببرند و معدوم کنند تا از تشویقها برخوردار شوند، بتوانند بهراحتی موز وارد کنند و در نهایت چنین گرفتاریهایی را درست کنند، در صورتی که ما کارخانههای کنسانتره داریم؛ میتوانیم محصولات کمکیفیت را به کنسانتره میوه تبدیل کنیم و باید با اتخاذ تصمیمهای مناسب از وجود چنین ظرفیتها و امکاناتی بهدرستی استفاده کنیم.
هدف دولت از این طرح این بوده که از محصولات ایرانی حمایت کند، اما به نظر شما مشروط کردن واردات یک محصول وارداتی پرطرفدار مثل موز به صادرات محصولی مانند سیب چقدر منطقی و درست است؟
اساساً باید بر اجرای هر مقرراتی که ممکن است اجرایش تولیدات ایرانی را زیر سوال ببرد، نظارت شود. کنترل این موضوع بسیار ضروری است و باید دستگاههای تحقیقاتی و نظارتی درباره آن سختگیری کنند، اما درباره اینکه آیا ما باید روی محصولی مانند موز هم سختگیری کنیم یا نه، باید ببینیم عوارض نباتی این موز روی محصولات دیگر چگونه است. ما محصولات بسیار متنوعی تولید میکنیم و فقط تولیدکننده یک محصول نیستیم. اگر فرضاً موز ناقل آفاتی باشد، باید کنترلهای لازم بهصورت جدی انجام شود. به طور کلی دولت نباید در طراحی چنین سیاستهایی صرفاً به منافع مصرفکننده توجه کند، بلکه باید منافع و وضعیت تولیدکنندههای سایر محصولات کشاورزی را نیز در نظر بگیرد.
نکتهای که باید در واردات میوهها و محصولات کشاورزی مورد توجه قرار بگیرد این است که این محصولات آلودگیهای نباتی نداشته باشند تا مبادا بعداً باغاتی که با سرمایهگذاریهای میلیاردی شکل گرفتهاند، صرفاً به خاطر واردات محصولی که یکصدهزارم تولیدات داخلی است، نابود شوند.
منظور شما این است که واردات بدون نظارت موز هم میتواند به باغات کشور ما صدمه وارد کند. اما به نظر میرسد مقصود دولت از این طرح چنین موضوعی نبوده، چون صرفاً واردات موز را به صادرات سیب گره زده است.
من نماینده دولت نیستم که درباره مقصود دولت نظر بدهم. بهتر است در این زمینه وزیر جهاد کشاورزی یا وزیر صنعت، معدن و تجارت که مسوولیت تامین و توزیع را بر عهده دارند، اظهارنظر کنند. من کلیات را بر اساس واقعیتهایی که ممکن است اتفاق بیفتد بیان کردم.
شما از منظر کارشناسی در این زمینه توضیح بدهید که به نظرتان دولت چرا به چنین سیاستها و طرحهایی روی میآورد؟ چقدر نظر کارشناسان برای اتخاذ این تصمیمات مورد توجه قرار میگیرد؟
قطعاً دولت وقتی چنین سیاستهایی را اتخاذ میکند، جنبههای کارشناسی آن را هم در نظر میگیرد. ما نمیتوانیم از دور قضاوتی درباره عملکرد دولت داشته باشیم. نقد ما باید منصفانه باشد. دولت همانطور که باید از تولیدات حمایت کند، باید برای بازار و بعد از تولید همفکری کند. بسیاری از وزارتخانهها باید برای بازرگانی بعد از تولید فکر کنند، حتی وزارت خارجه در بخش اقتصادیاش باید برای صادرات محصولات کشاورزی ایران به کشورهای همجوار فکری کند. وزارت صنعت، معدن و تجارت و همچنین وزارت جهاد کشاورزی به عنوان متولیان امر باید برای حفظ منافع ملی در این زمینه اقدام کنند. به هر حال یکطرفه صحبت کردن بدون اطلاع از محتوای برنامه غیرکارشناسی و غیراصولی است.
موضوعی که به نظر میرسد در اتخاذ سیاست مشروط کردن واردات موز به صادرات سیب موثر بوده، زیاد بودن سیب درختی تولیدی در داخل کشورمان بوده است. بسیاری از محصولات دیگر هم چنین وضعیتی دارند و گاهی بر اثر این تولید بالا، قیمتشان تا حدی کاهش مییابد که برداشت محصول هم برای کشاورز و باغدار بهصرفه نیست. به نظر شما برای مدیریت تولید محصولات و استفاده مناسب از آنها به عنوان مثال به صورت کنسانتره میوه که شما به آن اشاره کردید، دولت باید چه اقداماتی انجام دهد؟
ما الان به کشورهای روسیه، پاکستان و کشورهای دیگر سیب صادر میکنیم، اما سیب با کیفیت صادر میشود؛ آنها میآیند، انتخاب میکنند و میبرند. به اعتقاد من دولت باید با توجه به آمار، نیاز واقعی داخل کشور را بداند و بر اساس نیاز واقعی داخلی، تولید را مدیریت کند. دولت باید نیازهای واقعی جامعه خودش را بداند تا مطابق جیب مردم برای بازرگانی تصمیم بگیرد و اگر توانست تعادلی بین تولید و مصرف ایجاد کند، برای صادرات اقدام کند. اینها از ابتداییترین اصولی است که دولتها باید در روابط اقتصادی خودشان در نظر بگیرند.
به نظر شما چرا گاهی چنین تعادلی در تولید، مصرف و بازرگانی محصولات کشاورزی و باغی کشور برقرار نمیشود؟
اگر از میان این همه محصول سیب، ما سیب بیکیفیت به سایر کشورها صادر کنیم، در عمل بیش از سه میلیون تن سیب درختی تولیدی کشورمان را زیر سوال بردهایم. یا اگر به عنوان مثال از مرکبات بیکیفیت برای صادرات استفاده کنیم، چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تن مرکبات تولیدی کشورمان را زیر سوال بردهایم.
به نظر من این موضوع میتواند ناشی از این باشد که احتمالاً مسوولان آمارهای درستی از تولید و مصرف محصولات ندارند. علاوه بر این در بعضی مواقع نیز ممکن است در مناطقی بر اثر حوادث و عوارض پیشبینینشده به تولیدکننده یا مصرفکننده زیان تحمیل شود. فرضاً اگر برف زودهنگامی مانند برف شمال آمد و بخشی از مرکبات را از چرخه مصرف خارج کرد، دولت مقصر نیست، اما اینجا اگر بر اثر این اتفاق کمبودی برای مردم ایجاد شد، باید بر اساس یک پیشبینی حسابشده محصولات مورد نیاز مردم از کشورهایی که محصولات سالمی تولید میکنند وارد و این کمبود جبران شود.
مواقعی که افزایش محصول داریم و محصولی به دلیل ضعف مدیریت یا اطلاعات نادرست، بیش از حد نیاز تولید میشود، باید چه اقداماتی انجام شود؟
قطعاً در چنین مواقعی ما باید از راههای مختلف بازاریابی داشته باشیم و از تمام ظرفیتهایی که در کشورهای دیگر هست، استفاده کنیم. البته در کنار این موضوع باید با استانداردسازی که در داخل انجام میشود، محصول باکیفیت تولید و صادر کنیم تا تعادل بین تولید و مصرف ایجاد شود.
همانطور که شما اشاره کردید، در کشور ما محصولات کشاورزی و باغی متنوعی تولید میشود، اما همیشه بحث توسعه صادرات محصولات باکیفیت مطرح است. به نظر شما دولت چگونه میتواند از راههای منطقیتر و علمیتر صادرات محصولات باکیفیت را توسعه بدهد؟
سرمایهگذاری در بخش صادرات بسیار مهم است. افزایش کیفیت محصولات با استفاده از تحقیقات نیز اهمیت زیادی دارد. موسسات تحقیقاتی باید کارهای تحقیقی خود را ارائه دهند و به تولیدکنندهها ارائه طریق کنند. تولیدکنندهها نیز باید سعی کنند از سموم بیکیفیت استفاده نکنند و حتی سعی کنند به طور کلی از سموم استفاده نکنند چون در حال حاضر در سطح دنیا نسبت به پدیده شیمیایی کردن محصولات کشاورزی که به خورد مردم داده میشود، حساسیت ایجاد شده است. ما باید سطح ظرفیت تولیدات میوه و غذای سالم را بالا ببریم تا با وجود منابع محدود آب، با سرمایهگذاری مناسب کیفیت محصولاتمان را بالا ببریم و با استفاده از تنوع آب و هوایی و آفتاب و انرژی ارزان، محصولات متنوعی به بازارهای هدف صادر کنیم و بتوانیم ادعا کنیم که صادرکننده خوبی در این عرصه هستیم.
به موضوع سموم اشاره کردید. یکی از انتقاداتی که به محصولات کشاورزی و باغی ما وارد میشود استفاده بیرویه از سموم شیمیایی خصوصاً در مقاطعی خاص است. کیفیت و سلامت محصولات ما در حال حاضر در چه سطحی است؟ در داخل کشور هم برخی به صورت پیوسته از کشت تراریخته انتقاد میکنند. آیا محصولات ایرانی کیفیت و سلامت لازم را برای عرضه در بازارهای سایر کشورها دارند؟
درباره کشت تراریخته در دنیا بیش از 210 میلیون هکتار محصولات تراریخته کاشته میشود. دوستانی که در این زمینه اظهارنظر میکنند باید بدانند ما باید ابتدا علم این کار را کسب کنیم و پس از آن درباره کشت تراریخته اظهارنظر و سلامت محصولات تراریخته را رد کنیم.
بله، در این زمینه اظهارنظرهای مختلف و بعضاً غیرکارشناسی مطرح میشود که نگرانیهایی هم بین مردم ایجاد میکنند.
به دلیل اینکه افرادی که سواد لازم را ندارند، در این زمینه اظهارنظر میکنند و باعث نگرانی مردم میشوند.
این ایجاد نگرانیها میتواند بر بازارهای صادراتی ایران هم تاثیر منفی بگذارد؟
نخیر، به دلیل اینکه در حال حاضر در دنیا بسیاری از محصولات تراریخته است؛ از پنبه گرفته تا دانههای روغنی و ذرت. فقط برنج نیست، محصولات بسیاری به این روش تولید میشود که ما از نقاط مختلف دنیا وارد میکنیم. کدام کارشناس بینالمللی در دنیا درباره این مساله تحقیق کرده است که به عنوان مثال اگر ما از فلان کشور ذرت وارد کردهایم، این محصول به صورت تراریخته تولید شده یا نشده است.
به طور کلی به نظر شما باغداری و کشاورزی در ایران چقدر به استانداردهای جهانی نزدیک است و سلامت محصولات ایرانی در چه سطحی است؟
ما الان این قابلیت را داریم که بتوانیم به استانداردهای جهانی نزدیک شویم. البته ما با یک اشکال بسیار اساسی در این زمینه روبهرو هستیم و آن این است که تاکنون موفق نشدهایم بازار دنیا را بهخوبی بشناسیم و در کنار تولید، بازارهای هدف را بشناسیم و سرمایهگذاری مناسب و کافی داشته باشیم تا بتوانیم محصولاتی رقابتپذیر داشته باشیم، هزینههای تولید محصولات کشاورزی و باغی خود را کاهش دهیم، افزایش تولید در واحد سطح داشته باشیم و در سطح دنیا رقابت کنیم. ما باید بتوانیم از زمین و خاک مناسب کشورمان به صورت بهینه استفاده کنیم و از صادرکنندگان مهم و اصلی این محصولات باشیم.
درواقع میتوان گفت بیشترین موانع صادرات محصولات کشاورزی و باغی ما ریشه در مشکلات ما در زمینه سرمایهگذاری و بازاریابی دارد؟
ما در زمینه سرمایهگذاری و بازاریابی مشکل داریم، البته در سایر امور نیز مشکلاتی داریم. در تولید هم مشکل داریم. هنوز بخش تحقیقاتی ما نتوانسته ما را به دنیا نزدیک کند. بسیاری از تولیدات ما به علت عدم سرمایهگذاری وضعیت مناسبی ندارند و میتوان گفت ما حتی در بخش تحقیقات هم عقب هستیم.
دیدگاه تان را بنویسید