تاریخ انتشار:
سخنگوی سوالکنندگان از احمدینژاد در مجلس به بررسی دستاوردهای سفرهای استانی میپردازد
سفرهای استانی از مسیر اصلی منحرف شدند
سفرهای استانی در سالهای گذشته محور تایید و تکذیبهایی بود که خطاب به دولت محمود احمدینژاد صورت میگرفت.
سفرهای استانی به نوعی با نام رئیس دولت نهم و دهم گره خورده و در تاریخ ثبت میشود. بدون شک نمیتوان منکر اثرگذاری این سفرها بود اما سوال اول و اصلی این است که آیا کارکرد این سفرها را در پایان ریاستجمهور دولت دهم و محمود احمدینژاد در نهایت در بعد مثبت بیشتر قابل رویت است یا بعد منفی؟
ارزیابی این مساله در دو بخش است. بخش اول ماهیت سفرهای استانی و بخش دوم آنچه دولت نهم و دهم به اسم سفرهای استانی انجام داد، است. در ابتدای امر باید تاکید کرد اساس اینکه سفرهایی به نام سفرهای استانی در جریان و در حال برگزاری باشد و در آن ارتباط نزدیک بین دولتمردان پایتختنشین با مراکز استانها و حتی شهرستانها برقرار شود امر پسندیده و ممدوحی است. اما دولت نهم و دهم که این کار را شروع کرد از مدت کوتاهی بعد از آغاز این سفرها شواهد مساله نشان داد حواشی سفر بیشتر از متن آن است. یعنی اگر از اول هم اهداف شروع و هدف اصلی رئیسجمهور یا برنامهریز این سفرها این بود که این ارتباط را برقرار کند، بعدها این نیت به انحراف رفت و به گونهای شد که هیات دولت و در راس آن رئیسجمهور دنبال این بودند که برای نیات امروزی سوءاستفاده کنند. خوب در سفر اخیر نیز دیدیم که این اتفاق افتاد.
یکی از بزرگترین ایرادات و اشکالات دولت نهم و دهم به خصوص دولت نهم این بود که حجم مطالبات مردم را افزایش داد و کشور را با وضعیتی رو به رو کرد که به معنای واقعی کلمه مفهوم چالش را داشت
مشایعت اسفندیار رحیممشایی با رئیسجمهور را میفرمایید؟
شاید قبل از این هم مشایعتی صورت میگرفت اما این حضور تا این اندازه علنی و تبلیغاتی نبود. در یک سفر استانی پرچم در دست میگیرند و سرود میخوانند و چند روز بعد نیز این شو را در وزارت کشور به راه میاندازند. نیت سفر با این برنامهها از بین میرود و یا حداقل در هاله پررنگ ابهام قرار میگیرد. البته از زمانی که بحث انتخابات آغاز شد ما نگران سوءاستفاده رئیسجمهور از هر وسیلهای برای تبلیغ اسفندیار رحیممشایی بودیم و دیدیم که حتی از سفرهای استانی نیز گذر نکردند. متاسفانه احمدینژاد با انجام دور چهارم سفرهای استانی که عمدتاً سفرهای تبلیغاتی و انتخاباتی بود، نامزد مورد علاقه خود را همراهی میکرد که این یک اقدام کاملاً غیرقانونی و غیراصولی بود. احمدینژاد باید متوجه این امر باشد که به هیچوجه ملت ایران و شورای نگهبان از این تخلف نخواهند گذشت و از قوه قضائیه و شورای نگهبان نیز خواستاریم که به این تخلف صورتگرفته به طور جدی رسیدگی کنند و برخورد لازم را نسبت به این تخلف انجام دهند.
اما نمایندگان در ابتدای امر از این سفرها حمایت میکردند و امروز منتقد شدهاند.
قبل از این تایید کردیم که سفرهای استانی در ذات خوب است اما به این شرط که فواصل بوروکراتیک و اداری را کوتاه کنند و برای رضای خدا با کوتاه کردن این فواصل میزان بهرهوری را بالا ببرند تا پروژههای کشور هر چه زودتر به نتیجه برسد و در نهایت بهرهوری بالا رود. آنچه محقق شد از نگاه شخص من و بسیاری از نمایندگان مجلس در ابتدای امر قابل توجه و ممدوح بود اما آرامآرام به انحراف رفت تا اخیراً که میبینید در دور چهارم سفرها دور سفرهای تبلیغاتی و انتخاباتی است و کلهم از هدف اصلی و پسندیدهای که مد نظر مجلس بوده و خودمان به عنوان نمایندگان مجلس تبلیغ و تشویق میکردیم دور افتادند و دیگر هیچ محدودیتی نیز در این خصوص ندارد. به طور کلی رفتار تبلیغاتی و انتخاباتی و پرچمگردانی و تبلیغ به نفع یک جریان خاص و حلقه انحرافی از نظر ما مذموم و ناپسند و غلط و غیرقانونی و به طور طبیعی غیرشرعی نیز است.
خیلی از انتقاداتی که به این سفرها وارد میشود این است که رئیسجمهور سازمان برنامه و بودجه را منحل و شروع به توزیع بودجه در سفرهای استانی کرد در حالی که توزیع این بودجهها مخالف نگاه مناسب دربر گیرنده آمایش سرزمین بود و یا بعضاً وعدههایی در این سفرها داده میشد که با کل میزان اعتبار آن استان همخوانی نداشت. این مساله بار روانی را در استانها متوجه بخش حاکمیتی کرد. وعدههایی بدون بودجه که رئیسجمهور میداد و کل سیستم برای عدم تحقق آن باید پاسخگو میبود.
یکی از بزرگترین ایرادات و اشکالات دولت نهم و دهم به خصوص دولت نهم این بود که حجم مطالبات مردم را افزایش داد و کشور را با وضعیتی رو به رو کرد که به معنای واقعی کلمه مفهوم چالش را داشت. با افزایش مطالبات مردم و نداشتن یک برنامه مدون و تصمیمگیری خلقالساعهای در خلال سخنرانیهایی که میکردند یا قولهایی که بین مردم میدادند یا قول و قرارهایی که در جلسات استانها و شهرستانها در این سفرها میگذاشتند کشور با چالشی روبه رو شد که آن چالش به خصوص در نبود سازمان مدیریت و برنامهریزی و انتقال مرکز تصمیمگیری مدیران برنامهریزی به معاونت اجرایی ریاستجمهوری در دولت، کشور را با چالشهای بسیار زیادی روبهرو کرد. کار به جایی رسیده است که ما به عنوان نمایندگان مردم و مطالبهکنندگان درخواستهای مردم از رئیسجمهور آینده میخواهیم سازمان مدیریت و برنامهریزی را مجدداً احیا کنند تا کشور به مدار برنامهریزی برگردد تا آنچه به عنوان قاعده الزامآور آمایش سرزمینی است در کشور نهادینه شود و این وضع نابسامانی که در ابعاد مختلف در صنایع فولادی و صنایع پاییندستی نفت و در صنایع دیگر در کشور فراهم شده، به گونهای نجات پیدا کند. ادامه این وضعیت به هیچ عنوان به صلاح کشور نیست.
این سفرها البته از بعد دیگری نیز قابل توجه است. ادبیات آقای رئیسجمهور در این سفرها مورد انتقاد جدی نمایندگان و بعضاً فعالان سیاسی و اجتماعی بود. پرحاشیهترین اظهارات رئیسجمهور در خلال این سفرهای رئیسجمهور بود.
بله، ادبیات رئیسجمهور در خلال سخنرانیهای این سفرها به خصوص در سفرهای اخیر بعضاً مجرمانه بود.
مجلس چرا برخورد نکرد؟
تنها راهی که ما در مجلس میتوانستیم با این ادبیات برخورد کنیم سوال، استیضاح و طرح مساله عدم کفایت سیاسی بود. گام اول که سوال بود، اقدام کردیم و در دور اول زمانی که سوال کردیم رئیسجمهور با سفسطه و نعل وارونه زدن به واقعیتهای موجود مسائلی را مطرح کرد که حقیقتاً به نتیجهای نیز نرسید. البته از نظر من چندان بی نتیجه نیز نبود و خوب بود. در ٌخلال همان سوال اولی که در سال 90 انجام گرفت، ملت فهمیدند وی پاسخگو نیست و قانونمدار و قانونپذیر نیست و قانونگریز است و در حرف بیربط زدن ید طولایی دارد. بار بعدی که از ایشان قصد سوال کردیم، مقام معظم رهبری ضمن اینکه سوال و اصل سوال را تصدیق کردند و آن را وظیفه مجلس دانستند، دستور دادند مجلس به ادامه فرآیند سوال اقدام نکند که مجلس نیز تبعیت کرد. برای این نوع کارهایی که امروز ایشان انجام میدهد نیز تنها کاری که میتوانیم بکنیم باز سوال است منتها در تبعیت از فرامین رهبری به این نتیجه رسیدیم که وقتی برای این کار نیز در شرایط حاضر نیست. کسانی که در قوه قضائیه مشغول هستند باید در پی رسیدگی به تخلفات رئیسجمهور و هیات دولت باشند و باید با نوع ادبیات مجرمانه ایشان برخورد کنند. بعضی از الفاظی که در این سفرها به کار برده شد از نظر حقوقی جرم است و میتواند به صورت جدی مورد تعقیب قوه قضائیه قرار گیرد. انتظار داریم قوه قضائیه این موارد را رصد و دادستان عمومی کشور به عنوان مدعیالعموم این موارد را بررسی و کیفرخواستی علیه آن صادر کند. از نگاه من این اقدامات و برخوردها ضروری است تا مشخص شود هر کسی در جمهوری اسلامی ایران حتی اگر رئیسجمهور باشد، اگر از ادبیات و الفاظ مجرمانه استفاده کند، مورد مجازات قرار میگیرد و به هیچ عنوان نمیتواند علیه دیگران ادبیات و اظهارات خلاف واقع مطرح کند. متاسفانه این یکی از موضوعاتی است که رخ داده و امیدواریم قوه قضائیه با این مساله برخورد کند.
همیشه در تذکرات کتبی نمایندگان به مسوولان اجرایی کشور در صحن علنی بخش قابل توجهی از این تذکرات در خصوص عدم تحقق مصوبات سفرهای استانی به حوزههای انتخابیه نمایندگان است. مصوبات به عنوان ماحصل و نتیجه اجرای سفرهای استانی تا چه اندازه محقق شده و شهرستانها تا چه حد از این سفرها دستاورد عملی داشتهاند؟
در حوزه انتخابیه خود شخص بنده بخشی از این وعدهها و مصوبات سفرهای استانی محقق شده است اما لازم به تاکید است که این تحقق مصوبات با پیگیریهای بسیار سخت و مداومی که انجام دادیم صورت پذیرفته است و تحقق آنها در یک کارکرد سهل نبود. اصولاً اتفاقی که در این زمینه رخ داد این بود که روال برنامهریزی و روال طی کردن سلسله مراتبی که باید برای آمایش سرزمین طی یک نگاه دقیق صورت میگرفت در همه حوزهها از جمله حوزه انتخابیه ما از دست رفت. توزیع اعتبارات در این سفرهای استانی و به دنبال آن تحقق این مصوبات ریشه در مسائلی به جز نگاه علمی به رویکرد آمایش سرزمین در کشور داشت.]
یعنی ارتباط نمایندگان با دولت در این زمینه تاثیرگذار بود؟ این مساله بارها مطرح شده اما هرگز شفاف نشده است. این مساله اتهام است یا واقعیت؟
متاسفانه نحوه تحقق مصوبات و توزیع اعتبار برای اجرای این مصوبات در شهرستانها و در سفرهای استانی به سمتی رفت که اگر در جایی نمایندگان و مسوولان بیشتر مطیع جریان دولت بودند و حرفهای حلقه انحرافی را گوش میکردند، سهم بیشتری گیر میآوردند.
شخص من این طور به نظرم میرسد و به این شکل برداشت میکنم که حوزه انتخابیه امثال ما از اصل این داستانها بینصیب بوده و روند تحقق مصوبات در منطقه ما همانند بسیاری از مناطق دیگر به روال عادی جلو رفت. حتی به نظر من میرسد همان اندازهای که محقق شد، در جهت بهرهبرداری دولت از افکار عمومی در زمان انتخابات و برای تبلیغ کاندیدای مورد نظر دولت صورت گرفت. جای تاسف بسیار است که باید گفت کسانی که غلام حلقه به گوش جریان انحرافی بودند بیشتر توانستند از امکانات در سالهای گذشته در خلال سفرهای استانی و جدای از داستان سفرهای استانی بهرهمند شوند.
شما همانند بسیاری از نمایندگان دیگر مطرح میکنید که ارتباط بین نمایندگان با مردم در روند تخصیص اعتبار سفرهای استانی تاثیر دارد. من کمی نیز جلوتر میروم و از شایعاتی مبنی بر این مساله از شما میپرسم که گفته میشد اعتبارات استانی مصوب در سفرهای استانی دربرخی از نقاط کشور تخصیص داده نمیشد و زمانی که برخی از نمایندگان انتقاد کرده بودند از دفتر رئیسجمهور پیغام فرستاده شده بوده است که زمانی که به دنبال طرح سوال از رئیسجمهور بودید باید به فکر تحقق مصوبات سفرهای استانی میافتادید.
متاسفانه نحوه تحقق مصوبات و توزیع اعتبار برای اجرای این مصوبات در شهرستانها و در سفرهای استانی به سمتی رفت که اگر در جایی نمایندگان و مسوولان بیشتر مطیع جریان دولت بودند و حرفهای حلقه انحرافی را گوش میکردند، سهم بیشتری گیر میآوردند.
من به شخصه هرگز با چنین مسالهای از نزدیک برخورد نداشتم. اما اگر چنین مسالهای برای نمایندهای رخ داده است من انتظار دارم و تاکید میکنم که این داستان را به محکمه قضایی بکشاند. بر اساس قانون اساسی و قوانین جاری کشور نماینده حق دارد آنچه حق حوزه انتخابیه و ملت است به صورت جدی مطالبه کند و اگر چنین حرفی زده شده و چنین ادبیاتی به کار برده شود باید پیگیری جدی شود چرا که این نوع برخورد قابل تعقیب و برخورد است. بعید میدانم درک دولت دیگر تا این اندازه پایین باشد و تا این حد خارج از فضای قانون و مقررات صحبت شود.
این روزها نوبت به دور چهارم سفرهای استانی رئیسجمهور و هیات دولت رسیده است اما این دوره از سفرها وضعیت دیگری دارد و مانند سابق احمدینژاد و هیات دولت- به اذعان رسانهها و شاهدان- با استقبال میلیونی مردم مواجه نمیشود. از نگاه شما چرا کار به اینجا رسیده است؟
خیلی روشن است که حنای دولت دیگر برای مردم رنگ ندارد. مردم ما به هر حال کارنامهای از عملکرد هشتساله دولت را در دست دارند. سخنان رئیسجمهور و رفتار دور از شأن ایشان را در روز استیضاح وزیر کار در مجلس دیدهاند. از همه مهمتر بالا بردن پرچم و همراه کردن فردی که حواشی بسیاری پیرامون خود دارد و به عنوان سرحلقه انحراف معروف است و ارائه نظریههایی که مردم ترجیح میدهند بهجای آن رئیسجمهور خبر از برنامهای برای مهار تورم بدهد و سفرهایی که در این برهه زمانی هیچ محلی از اعراب ندارد، نتیجهای جز استقبال سرد در پی ندارد. اگر مردم استقبال میکردند جای تعجب داشت. عدم تحقق وعدههایی که در سفرهای قبلی داده شده بود نیز به خودی خود مردم را از ادامه استقبال از این سفرها سرد میکند. امروز بر هیچکس پوشیده نیست که همه سفرها انتخاباتی است، مردم در این مساله شک ندارند و عدم استقبال در این سفرها هم خود موید این مساله است. برای آقای رئیسجمهور بسیار متاسفیم که آقای احمدینژاد شأن و جایگاه ریاست جمهوری را اینقدر تنزل داده که دارد از این جایگاه برای معرفی یک کاندیدا استفاده میکند. سفرهای استانی میتوانست ابزاری باشد که از آقای رئیسجمهور در تاریخ به نیکی یاد شود در حالی که انحراف از مسیر اصلی این سفرها تا اندازهای بود که من فکر میکنم برای همیشه از این سفرها به عنوان یکی از نواقص و کارکردهای معیوب دولت نهم و دهم یاد شود.
دیدگاه تان را بنویسید