تاریخ انتشار:
سفرهای استانی دولت نهم و دهم در بوته نقد
حاشیههای پررنگتر از متن
سفرهای استانی در دولت نهم ابتدا به عنوان راهبردی مثبت در خصوص تلاش برای نزدیک شدن دولت به مردم به خصوص مردم شهرستانها و بعضاً مناطق محروم مطرح شد
در یک بررسی ساده و نمونهای قصد دارم تا نتایج سفرهای استانی هیات دولت به حوزه انتخابیه خود را مطرح کنم. تعداد زیادی از مصوباتی که در سفرهای استانی رئیسجمهور به شهرستان بجنورد صورت گرفته، اجرایی نشده است و در واقع از لحاظ ریالی حدود ۵۰ درصد این مصوبات رنگ تحقق به خود ندیده است. با توجه به آنچه از دیگر نمایندگان مجلس نیز شنیده میشود میتوان اینطور برداشت کرد که در استانها و شهرستانهای دیگر نیز چنین شرایطی حاکم است. این در حالی است که هیات دولت بدون در نظر گرفتن امکان و توان اجرایی به خصوص توان مالی برای تحقق وعدهها، در سفرهای استانی به طور مکرر مصوبه صادر میکند. انجام این مصوبات اگر دولت توانایی اجرایی شدن آنها را داشته باشد البته اقدام ممدوحی است اما از شواهد امر این طور به نظر میرسد که تصویب مصوبه از مسیر حقیقی خود خارج شده و فقط برای کارهای تبلیغاتی باشد که در این صورت اثرات منفی در جامعه دارد.
سفرهای دور چهارم هیات دولت بیشتر شائبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد. اینکه در این سفرها پرچم به دست یکدیگر میدهند و یا شعارهای دیگر میدهند بیشتر ماهیت این سفرها را مشخص میکند.
بیش از این نیز توسط نمایندگان مجلس مطرح شده است که این سفرها برنامهای در راستای خدمترسانی و اشاعه عدالت در جامعه بوده است و اگر در این سفرها تبلیغی برای فرد خاصی در جهت انتخابات صورت گیرد، درست نبوده و به مصلحت نیست چرا که این تبلیغات در اصل از اعتباری انجام شده است که متعلق به بیتالمال است.
سفرهای استانی البته دارای دو لایه است. لایه بیرونی و لایه درونی. از یکسو بالاترین مقام اجرایی کشوری بین مردم شهرهای مختلف حاضر میشوند که این اقدام به خودی خود پسندیده است. اما در بررسی لایه درونی باید به این نکته توجه کرد که آیا این سفرها با توجه به هزینه اعتبارات و زمانی که صرف آن شده است، نتیجه و دستاورد مناسبی را داشته؟ در کمال تاسف پاسخ منفی است. اگر هزینهها را در یک کفه بگذاریم با دستاوردها برابری نمیکند. اصولاً سفرها بر اساس یک نگاه قاعدهمند و برنامه مبتنی بر آمایش سرزمین صورت نگرفته است. مصوبات آنها بدون انجام کار کارشناسی و آمایش سرزمین بوده است. اعتبارات سفرها هم معمولاً از بودجه سالانهای که برای استانها تصویب شده تخصیص یافته که تبدیل به پروژه شده است. به دلیل آنکه منبع دیگری برای تامین اعتبارات وجود ندارد اما کشور کشش این همه پروژه را نداشته و ندارد.
نمایندگان مجلس معترض بودند که اعتبارات استانها تا زمان سفر احمدینژاد به استانها تخصیص نمییابد و این اقدام استانها را در بحث اعتبارات با مشکل مواجه کرده است. این اعتراض از سوی نمایندگان وجود داشت و در همین رابطه مجلس مصوبهای را به تصویب رساند که از اعتبارات استانی نمیتوان به سفرهای استانی تخصیص داد. از مهمترین دلایل تصویب این مصوبه هم این بود که باید برای هر مصوبه و تصمیمی برنامهریزی و کار کارشناسی انجام شود. نباید تصمیمات اینگونه باشد که چون من به این استان سفر کردم، این پروژه باید انجام شود. این اقدام نوعی اجحاف و بیعدالتی نسبت به استان دیگر که سفر با تاخیر به آنجا صورت میگیرد، محسوب میشود. این سفرها زمانی میتواند خوب باشد که چند گره بسته را باز کند. اگر تصمیمات و مصوبات منجر به حل مشکلات استان نشود، تنها هزینه است.
عامل دیگری که در حاشیه ارزیابی از سفرهای استانی باید مورد توجه قرار گیرد، نوع برخوردی است که بعضاً از جانب برخی از نمایندگان مورد انتقاد قرار میگیرد. متاسفانه در سفرها از جانب هیات دولت به خصوص رئیسجمهور برخوردی مناسب و در شأن نمایندگان صورت نمیگرفت... از سوی دیگر پروژههایی که در سفرهای دور اول و دوم به تصویب رسیده بود، اجرایی نمیشد و مردم ناراضی بودند. مصوبات دولت تنها توقعات مردم را در استان افزایش داده بود. همه اینها موجب نارضایتی نمایندگان و عدم همراهی دولت در سفرهای آخر به استانها بود.
آمارها نشان میدهد در سفرهای استانی دور اول بین 40 تا 50 هزار تومان به مردم پول داده میشد و وامهای 500هزارتومانی پرداخت میشد. به نامهها پاسخ داده میشد اما با افزایش سفرها و درخواستهای مردمی که در همه استانها بود، کمکم توقعات بالا رفت و امکان پاسخگویی به نیازها و نامهها نبود. هیچ دولتی این همه امکانات ندارد که به این همه تقاضا پاسخ دهد. در نهایت این واکنشها دلزدگی مردم را به همراه داشت. این مساله خود به عنوان یک معضل اجتماعی از جانب دولت نهم و دهم مطرح است و بدون شک دولتمردان باید در این خصوص پاسخگو باشند که چرا توقعاتی را در جامعه ایجاد کردند که به خوبی روشن بود امکان تحقق آنها در شرایط فعلی نیست.
تمامی این داستانها در نهایت بهارستاننشینان را در مقطعی به این نتیجه رساند که باید از این سفرها تحقیق و تفحص صورت گیرد که البته بنا بر دلایل مختلفی پیگیری نشد. این روزها البته انتقادات جدی نسبت به رویکرد تبلیغاتی این سفرها وارد است. سفرهای استانی وقت زیادی را از دولت میگیرد و به صلاح جامعه نیست و باید در مدت باقیمانده دولت تمام تلاش خود را بر برگزاری صحیح انتخابات ریاستجمهوری و تحقق حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی متمرکز کند. اگر بخواهیم با نگاه واقعبینانهای ارزیابی از این کار دولت نهم و دهم داشته باشیم باید تاکید کنیم که حضور مقامات اجرایی ردهبالا در بین مردم مناطق دورافتاده و استانها قطعاً دستاورد مثبت این سفرها بوده است. اما بالا بردن سطح توقعات مردم و پاسخ ندادن به آن نتیجه منفی برای سفرها خواهد بود. همچنین باید تاکید کرد انجام این سفرها در فاصله یک ماه مانده تا انتخابات و همراهی افرادی خاص با وی، جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد و پسندیده نیست. دغدغههای مردم باید با برنامهریزی و مدیریت حل شود. مشکلات مردم با
رفت و آمدها حل نمیشود و اگر دولت در شرایط کنونی که گرانیها بر مردم فشار آورده است به فکر حل متمرکز مسائل و اتمام پروژههای نیمهتمام باشد بهتر است. زمان وعده دادن برای دولت دهم دیگر به سر آمده است.
دیدگاه تان را بنویسید