تاریخ انتشار:
هزینه فرصت عمل جراحی آنجلینا جولی کمتر از هزینه فرصت پیشرفت سرطانش در آینده است
زندگی با حساب و کتاب
هایده صالحیاصفهانی، خواهر کوچکتر جواد و هادی صالحیاصفهانی، اقتصاددانان نامآشنای ایرانی است.
هایده صالحیاصفهانی، خواهر کوچکتر جواد و هادی صالحیاصفهانی، اقتصاددانان نامآشنای ایرانی است. او مدرک کارشناسی خود را در رشته «اقتصاد ریاضی و اقتصادسنجی» در سال 1979 از مدرسه اقتصاد لندن اخذ کرد و سپس برای تحصیل در مقطع دکترا عازم آمریکا شد و در نهایت در سال 1985 موفق به دریافت مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه پنسیلوانیا شد. خانم دکتر صالحیاصفهانی که سابقه تدریس در گروه اقتصاد دانشگاه یوتا آمریکا را دارد، از پاییز سال 1991 تاکنون به عنوان مدرس ارشد در گروه اقتصاد دانشگاه واشنگتن مشغول به فعالیت است. به بهانه موضوع پرونده این هفته باشگاه اقتصاددانان، در مورد هزینهفرصت و تاثیر آن در انتخاب افراد، گفتوگویی با او انجام شده که در زیر میخوانید. او همچنین برای درک بهتر خوانندگان تجارت فردا از مفهوم هزینه فرصت، دو مقاله از نیویورکتایمز و والاستریتژورنال ارسال کرده که ترجمه آنها را با عناوین « هزینه مراجعه به پزشک» و «هزینهها و فرصتهای یک مراسم»، میتوانید در صفحات دیگر این پرونده مطالعه کنید.
*خانم دکتر، بر اساس آموزههای علم اقتصاد، محدود بودن انتخابهای افراد به عنوان یک حقیقت پذیرفته شده است. منظور من این است که افراد به طور همزمان نمیتوانند به تمامی خواستههایشان دست یابند. راهحل علم اقتصاد برای تصمیمگیری در مورد این انتخابهای محدود به بهترین شیوه ممکن، چیست؟
شما با توضیحات خود، به مفهوم بنیادی و پایهای «کمیابی» در علم اقتصاد ارجاع میدهید. اساساً، تمایلات انسانها فراتر از منابعی است که در اختیار آنهاست (منابعی نظیر زمان، پول، توانایی، انرژی و...). در نتیجه هریک از منابعی که ما برای انجام فعالیتی به کار میگیریم، استفاده جایگزینی نیز دارد. مشخصترین و واضحترین مثال در این زمینه، زمان است. زمان منبع کمیابی است که شما میبینید مردم از آن در فعالیتهای گوناگونی که هرروزه انجام میدهند، استفاده میکنند؛ به عنوان مثال از زمان تعطیلات آخر هفته، برای انجام سفرهای تفریحی یا شرکت در میهمانی استفاده میکنند؛ به این معنا که وقتشان «کمیاب» است. وقت آنها یا در سفر یا در مهمانی صرف میشود و امکان انجام هر دو فعالیت در آخر هفته نیست. مثال دیگر در این زمینه کمیابی منابع مالی است. به طور کلی مردم پول خود را در راههای گوناگونی خرج میکنند؛ مثلاً از بودجه محدود خود در سفر، یا برای خوردن شام بیرون از منزل، یا برای خریدن پوشاک جدید و... استفاده میکنند. در واقع، در فرآیند رسیدن به یک انتخاب، «ما بهترین شیوه ممکن را برای رسیدن به آن لحاظ میکنیم. مردم از میان انتخابهای
گوناگونی که با استفاده از پول و زمانشان در اختیار دارند، معمولاً انتخابی را برمیگزینند که کمترین «هزینه فرصت» (Opportunity Cost) را در بر دارد. مردم از میان انتخابهای گوناگونی که با استفاده از پول و زمانشان در اختیار دارند، معمولاً انتخابی را برمیگزینند که کمترین «هزینه فرصت» را در بر دارد.
از نظر شما آیا منطق هزینه- فایده تنها به موضوعات اقتصادی، تجاری و بازرگانی اختصاص دارد یا میتوان از آن در زندگی روزمره نیز استفاده کرد؟
به دلیل وجود کمیابی، مردم ناچارند انتخابهای خود را از میان اقدامات گوناگون جایگزین یکدیگر انجام دهند. در نتیجه هر اقدامی که برگزینند، هزینهای دربر خواهد داشت (این هزینه ناشی از منفعت یا ارزش از دسترفته اقدام جایگزین بعدی آنهاست). یا میتوان گفت هرکس که یک اقدام مشخص را انتخاب کند، از فرصت انجام اقدام جایگزین آن محروم خواهد ماند. به همین دلیل ما این هزینهها را تحت عنوان «هزینه فرصت» مینامیم. در مواجهه با کمیابی، اساساً هر اقدامی که برای انسانها ارزشمند باشد، دربردارنده هزینه فرصت است. در مورد مثالی که اشاره کردم، هزینه فرصت رفتن به یک سفر آخر هفته، از دست دادن زمان مناسبی برای دیدار دوست و همسایه در مهمانی است. بنابراین، مفهوم هزینه فرصت همگانی است و در زندگی روزانه نیز کاربرد دارد.
در ادامه بحث مربوط به هزینه فرصت، از نظر شما مهمترین حوزهها در علم اقتصاد که از بحث هزینه فرصت نفع میبرند، کدامها هستند؟
هرگونه تصمیمی که برای شخص یا سازمان حاوی ارزش باشد، حاوی یک هزینه فرصت است. من دو مقاله کارشده از سوی نشریههای نیویورکتایمز و والاستریتژورنال را در این زمینه ارسال کردهام که مطالعه آنها را پیشنهاد میکنم. به خصوص مقالهای که در مورد هزینههای برگزاری مراسم عروسی است. این مقاله اگرچه به طور خاص برای خوانندههای آمریکایی نوشته شده ولی منعکس کننده رفتار ما ایرانیان هم هست!
از نظر شما نقش انگیزهها در تصمیمگیری انسانها در مورد انتخابهایشان، از بعد اقتصادی، چیست؟
پاسخ شما را با ذکر دو مثال میدهم. مثال اول: رفتن به دانشگاه هزینه دارد. به این خاطر که فرد میبایست برای این کار پولی بپردازد و همچنین توانایی انجام کار تماموقت و کسب درآمد برای گذران زندگی (برای دوره تحصیلش در دانشگاه) را نیز از دست میدهد. فرصتهای شغلی که در اثر تحصیل دانشگاهی ایجاد میشوند، به طور کلی در بلندمدت پتانسیل کسب درآمد فرد را بهبود میبخشند. بنابراین انتخاب بین این دو گزینه صورت میگیرد که آیا فرد به طور تماموقت کار کند یا اینکه از مقداری از درآمد خود در زمان حال صرفنظر کرده و چهار سال در دانشگاه درس بخواند و پتانسیل کسب درآمد خود در بلندمدت را بهبود بخشد؟ زمانی که بازار کار برای فارغالتحصیلان دانشگاه بهبود یابد، افراد بیشتری نیز انگیزه پیدا خواهند کرد تا از مقداری از دستمزد یا درآمد خود در زمان حال صرفنظر کرده و به جای آن در کلاسهای دانشگاه شرکت کنند. مثال دوم: فرض کنید که شخصی به عنوان یک نیروی کار متخصص با درآمد ساعتی 2 دلار در یک مغازه فتوکپی کار میکند. او در عین حال، برای شغل جدیدی در یک مغازه فروش دوربین عکاسی نیز پذیرفته شده و پیشنهاد دریافت دستمزد بالاتری - مثلاً ساعتی 3
دلار- به او داده شده است. اکنون کارفرمای او در مغازه فتوکپی دو راه پیش روی خود دارد: به او دستمزد بالاتری بپردازد یا او را از دست بدهد. پرداخت دستمزد بالاتر از سوی کارفرمای مغازه فتوکپی به نیروی کارش، به عنوان انگیزهای برای ماندن او در شغل فعلیاش عمل میکند.
به عنوان سوال آخر، چنان که احتمالاً شما نیز باخبر هستید، بازیگر و کارگردان معروف آمریکایی، آنجلینا جولی، اخیراً برای در امان ماندن از خطر بالقوه ابتلا به سرطان، عملهای جراحیای را انجام داده است. از نظر شما میان انتخاب خانم جولی و نقش هزینههای فرصت و انگیزههای انسانی در چنین انتخابهایی، چه ارتباطی وجود دارد؟
من فکر میکنم خانم جولی سعی میکند از هزینه بالای درمان سرطان در آینده اجتناب کند. نکته مهمتر در این زمینه این است که چون پیشرفت سرطان ممکن است موجب کاهش سالهای زندگی و تهدید طول عمر او شود، هزینه فرصت پیدا نکردن راهحلی برای این قضیه در زمان حال، برای او بسیار بالاست (ممکن است خانم جولی در آینده ناچار به دستوپنجه نرم کردن با سرطان و همچنین مواجهه با امکان مرگ زودرس ناشی از سرطان شود). بنابراین، او ترجیح میدهد اکنون اقدام پیشگیرانه و همچنین حاوی هزینهای را انجام دهد. به وضوح هزینه فرصت انجام عمل جراحی دابل ماستکتومی
(Double Mastectomy) در زمان حال، کمتر از هزینه فرصت دست و پنجه نرم کردن با سرطان در آینده است.
دیدگاه تان را بنویسید