فرصت تاریخی وین
بر اساس توافق ژنو امروز باید سرنوشت شش ماه مذاکرات فشرده و پیدرپی ایران و ۱ + ۵ مشخص شود. به قول معروف امروز، روز سرنوشتسازی برای ایران نسبت به خاتمه بیش از یک دهه جنجالسازی هستهایاش است.
بر اساس توافق ژنو امروز باید سرنوشت شش ماه مذاکرات فشرده و پیدرپی ایران و 1+5 مشخص شود. به قول معروف امروز، روز سرنوشتسازی برای ایران نسبت به خاتمه بیش از یک دهه جنجالسازی هستهایاش است. هرچند که بنا بر گفتوگوهای صورتگرفته دستیابی به این توافق اندکی به درازا میانجامد تا وضعیت غنیسازی ایران، تعداد سانتریفیوژهایش و همچنین بازه زمانی توقف تحریمهایش مشخص شود. تحریمهایی که با شاکله سیاست چماق و هویج بر ایران اعمال شد و همچنان هم به قوت خود باقی است.
روزنامه شرق در این روزها مصاحبهای با گری سیمور، یکی از طراحان اصلی سیاست «چماق و هویج» آمریکا انجام داده است. فردی که بیش از سه دهه از عمر خود را صرف مسائل هستهای کرده و بابت این امر نیز مدال افتخار وزارت دفاع را برای نقش سازنده خود در توافق هستهای آمریکا با کره جنوبی در 1994 دریافت کرده است. «سیمور» قائممقام اوباما در شورای روابط خارجی، مشاور ارشد اوباما و کلینتون بوده و مستقیماً از سال 2009 تا 2012 در مذاکرات 1+5 با ایران مشارکت داشته است.او اصلیترین اختلاف را بر سر میزان و مدت زمان اعمال محدودیتهای فیزیکی بر سر برنامه غنیسازی ایران میداند و معتقد است هم واشنگتن و هم تهران ترجیح میدهند بهجای شکست مذاکرات، توافق اولیه تمدید شود. برای آمریکا، توافق اولیه باعث شد برنامه هستهای ایران متوقف شود بدون اینکه لازم باشد تحریمهای اصلی لغو شود. گری سیمور همچنین در مورد اظهارات وزرای امور خارجه ایران و آمریکا که این دور از مذاکرات را فرصتی تاریخی دانستهاند و ابراز کردهاند هیچکس نباید این فرصت را از دست بدهد، تاکید میکند توافق هستهای میتواند فرصتی برای گسترش رابطه ایران و آمریکا باشد اما به هر روی
هنوز بر سر مسائل زیادی بین تهران و واشنگتن اختلافنظر وجود دارد.
دولت دهم طالب مذاکره با آمریکا نبود
چند دور مذاکرات دوجانبه میان ایران و آمریکا احتمال فرو ریختن دیوار 30ساله بیاعتمادی تهران و واشنگتن را تقویت کرده است. دیواری که حتی بیل و کلنگهای دولتهای گذشته نیز یارای تخریب آن را نداشت. هر چند که با گذشت زمان دولتمردان آنها میگویند که ما هیچگاه به دنبال برقراری رابطه با آمریکا نبودهایم. روزنامه آرمان در گزارشی به اظهارات محمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی دولت دهم که گفته بود در دولت احمدینژاد هیچگاه بحث مذاکره با آمریکا مطرح نبود، پرداخته و در این رابطه نوشته است: احمدینژاد برای دو رئیسجمهور آمریکا در عصر خود نامه نوشته است. نامه اول او برای جرج بوش و در 18 صفحه نگارش یافت. نامهای که با استقبال حامیان سنتی او مواجه شد و حتی یکی از خطیبان جمعه آن را از الطاف الهی برشمرد! با این حال این نامه بیپاسخ ماند تا چند سال بعد که احمدینژاد باز از جایگاه سابق این بار برای اوباما نامه بنویسد و انتخاب او را بهعنوان رئیسجمهور آمریکا تبریک بگوید. این روزنامه با یادآوری ماجرای نامه دوم احمدینژاد به اوباما در سال 1387 میآورد: در
این سال وقتی اعلام شد که دولت اوباما برای مذاکره با ایران منتظر دولت بعدی این کشور میماند، پیامهایی از طرف دولت نهم به طرف آمریکاییها ارسال شد که هر چه سریعتر این مذاکرات آغاز شود. در آن زمان اخبار متعددی از دیدارهای متوسط پشت درهای بسته منتشر میشد.
با خبیثها مذاکره نکنیم
روزنامه کیهان هم در ستون یادداشت خود با عنوان مختصات نبرد محاسبات در وین به انتقاد از عملکرد تیم هستهای ایران در مذاکرات پرداخت و نوشت: درس تجربه ژنو این است که یک توافق خوب باید متوازن، متعادل، شفاف، بدون ابهام با تعهدات روشن متقابل باشد. به ویژه درباره تحریمها باید توجه داشت که اولاً دولت آمریکا در قبال کنگره فاقد اختیار است، برخلاف تیم ما که بهای کافی به مجلس شورای اسلامی به عنوان عقبه حمایتی خود نداده است. ثانیاً حتی با فرض تعطیلی تمام فناوری هستهای در ازای لغو تحریمها آمریکاییها بهانهجویی را به حوزههای دیگر میکشانند. پایان این یادداشت هم به موضوع بلوکه شدن داراییهای تهران توسط واشنگتن اختصاص دارد که کیهان در این رابطه هم میآورد: بدعهدی و گروگانگیریهای غرب در عدم پرداخت حقالسهم 10درصدی ایران از یورودیف فرانسه، ساخت نیروگاه بوشهر و تامین سوخت 20 درصد رآکتور تهران را به تکرار آزمودهایم و بنابراین هیچ دلیلی ندارد توانایی ملی خودکفا برای تامین نیازهای خود را بلوکه کنیم و دست نیاز به سوی دولتهای خبیثی بگشاییم که تحریم و فشار و زورگویی و
باجخواهی، اخلاق تغییرناپذیر آنهاست.
مذاکره حضرت عباس با لشکر عمر سعد
دلواپسان هستهای این روزها مجدداً دست به کار شدهاند و همایش دیگری را با عنوان «خط قرمز» برگزار کردهاند. پس از برگزاری همایش پرهیاهوی «دلواپسی» حالا همزمان با انجام مذاکرات هستهای ایران و 1+5 مجدداً دست به کار شدهاند و با تجمیع مخالفان دولت بانگ وااسلاما را پس از مذاکرات دوجانبه تهران و واشنگتن سر دادهاند. در همین رابطه سایت خبری نامهنیوز گفتوگویی را با محسن غرویان انجام داده است که این استاد حوزه علمیه قم با اشاره به کنایهها و برخی تشبیهات از سوی منتقدان دولت مبنی بر اینکه توافقنامه ژنو مشابه صلح امام حسن است یا مذاکرهکنندگان به مثابه ابوموسی اشعری هستند، میگوید: این گروه دست و پا میزنند تا از حوادث تاریخی به ویژه در صدر اسلام، شخصیتهایی را پیدا کنند و با تشبیه کردن افرادی از دولت به آنان، به اهداف خود برسند و ذهن مردم را مغشوش کنند.
او در واکنش به سخنان یکی از دلواپسان که شرایط موجود را با زمان صلح امام حسن مقایسه میکرد، تاکید میکند: این آقایان چرا مذاکرات هستهای ایران را با مذاکرات حضرت عباس که به دستور امام حسین در شب عاشورا صورت گرفت، مقایسه نمیکنند؟ مگر آن مذاکره نبود؟ خود امام حسین در آن شرایط بحرانی، حضرت عباس را عازم مذاکره با شمر و عمر سعد کرد. مذاکره یک فرصت است که باید از آن استفاده کرد.
شاگرد سابق آیتالله مصباحیزدی با اشاره به اینکه بیایید تصور کنیم 1+5 هم شمر و یزید هستند، خاطرنشان میکند: تا جایی که میتوانیم با توجه به مشکلات و فشارهای اقتصادی که به مردم وارد میشود، از عقلانیت و گفتوگو در مقابل دشمنان خود استفاده کنیم. باز هم تاکید میکنم من مذاکرات ایران و 1+5 را به مذاکرات حضرت عباس با لشگر عمر سعد تشبیه میکنم.
سایه فریدون بر مذاکرات
شاید یکی از جنجالبرانگیزترین حواشی مذاکرات وین حضور «حسین فریدون» برادر رئیسجمهور و مشاوره ویژه او در پای میز مذاکرات ایران و 1+5 باشد. حضوری که با انتقادات بسیاری نسبت به چرایی این اقدام مواجه شد و شائبه امکان موازیکاری در دستگاه سیاست خارجی کشور را در اذهان تقویت کرد. سایت خبری الف در گزارشی با تیتر بازگشت «چشم و گوش رئیسجمهور» از وین مینویسد: «چشم و گوش» یا «رئیس سایه»، هر که بود و با هر پیامی رفته بود، با یک گزارش دستاول از آنچه میان ظریف و کری پشت درهای بسته گذشته بود، به تهران بازگشت.
حسین فریدون که حضورش در وین گمانهزنیهای بسیاری را سبب شده بود اوایل هفته گذشته و در میانه مذاکرات هستهای راهی وین شد. یک روز بعد تصاویر او در حالی منتشر شد که کنار دست ظریف و مقابل جان کری نشسته بود. همان روز، روزنامه جمهوری اسلامی در تحلیلی نوشت: «دستیار ویژه رئیسجمهور حامل راهکارهایی است که آقای روحانی برای برطرف شدن موانع موجود بر سر راه مذاکرات و رسیدن به توافق نهایی و جامع در نظر گرفته است.» موانعی که روزنامه جمهوری اسلامی از آن نام میبرد، همان چیزی بود که باعث شد کاترین اشتون از وزرای خارجه شش کشور بخواهد برای حل آن به وین سفر کنند. اما در همین حال بود که پایگاه خبری بلومبرگ تحلیلی متفاوت ارائه کرد و از او به عنوان «چشم و گوش رئیسجمهور» یاد کرد. به اعتقاد بلومبرگ این نشانهای بود از «اهمیت مذاکرات». از سوی دیگر برخی از ناظران حضور فریدون را «حضور حسن روحانی در مذاکرات» ارزیابی کردند. تحلیلی که زیاد هم دور از واقع نبود. گذشته از این موضوع اما به واقع چرا حسین فریدون به وین سفر کرد؟ پس از گمانهزنیهای متعدد، روایتهای رسمی نیز از چرایی حضور حسین فریدون در وین منتشر شد. حساب کاربری حسن روحانی در
توئیتر با ارسال پیامی توضیح داد: «برادر روحانی به وین سفر کرد تا گزارش مبسوطی درباره مذاکرات ایران در وین به رئیسجمهوری ارائه دهد.» یک منبع آگاه در وین نیز این موضوع را تایید کرد و گفت او برای ارائه گزارش به رئیسجمهور به وین آمده؛ چرا که ظریف به علت مشغله کاری فرصت ارائه گزارش را نداشت. همین خط از سوی محمدرضا صادق مشاور رسانهای رئیسجمهور نیز دنبال شد. او در اظهارنظری گفت: «آقای فریدون به درخواست وزیر امور خارجه و برای انتقال اخبار مذاکرات به حجتالاسلام روحانی به وین سفر کرده است.»
در همین شرایط و در تحلیلی متفاوت سایت تابناک نوشت: «پس از انتشار خبر حضور برادر رئیسجمهور در مذاکرات رسمی بدون اعلام قبلی و اعلام استمرار این حضور، این پرسش پیش آمد که آیا قرار است رئیسجمهور ورود مستقیمی به مذاکرات هستهای داشته باشد و تیم مذاکرهکنندگان، رئیس سایهای همچون برادر رئیسجمهور داشته باشد یا ملاحظات دیگری در میان است که از نگاه همه ناظران پوشیده است؟»
دستورالعمل ویژه فریدون
این تحلیل که فریدون با «دستورالعمل ویژه» و «برای حل موانع»، به وین رفته و «رئیس سایه» پنداشتن او اما از سوی برخی از جمله روزنامه اعتماد درست نبود. چرا که، آنها معتقد بودند حضور فریدون در واقع توان تیم مذاکرهکننده را بالا میبرد. به نوشته اعتماد حضور فریدون حامل پیامی سیاسی بود و به اعتقاد نویسنده «پیام آن میتواند این باشد که تیم ایرانی، هم دست بازتری برای رسیدن به توافق دارد و هم با عزمی جدیتر به وین آمده و تنها برای یک چیز؛ مذاکره برای توافق.»
«چشم و گوش رئیسجمهوری»، یا «رئیس سایه»، هرچه بود با گزارشی به تهران بازگشته است. گزارشی دستاول از آنچه در وین و در اتاقی دربسته میان ظریف و کری رد و بدل شده است.
دیدگاه تان را بنویسید