تاریخ انتشار:
بهزاد نبوی و احمد توکلی در همایش شهید رجایی
افزایش فشارها علیه علی مطهری
شهریورماه در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی، یادآور رویدادهای زیادی است، از آغاز حمله رژیم بعث عراق به ایران گرفته تا انفجار دفتر نخستوزیری و شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر رئیسجمهور و نخستوزیر نظام نوپای برآمده از انقلاب اسلامی سال 1357. به همین مناسبت و به ویژه در هفته دولت کارنامه دولتمردان ایرانی مورد مداقه رسانهها قرار میگیرد. قاعدتاً همین فضا نیز باعث شده است، که بسیاری از اعضای کابینه در این هفته در گفتوگوهای مختلف یا انتشار ویژهنامههای متعدد به ارائه گزارش کار خود به شهروندان بپردازند. در هفته پیش نشستی متفاوت نیز درباره جنگ برگزار شد. نشستی که اکبر هاشمیرفسنجانی و حسن روحانی برای دولتمردان دفاع مقدس سخنرانی کردند. با توجه به تغییرات گسترده سیاست در سه دهه اخیر مشاهده بسیاری از این چهرهها در جلسهای رسمی زیر یک سقف قابل تامل ویژه بود. طبق اعلام رسانهها در این نشست که در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی ساخته شده بود، حسین دهقان، بیژن زنگنه، بهزاد نبوی، اکبر ترکان، کمال خرازی، علیاکبر محتشمیپور، سیدمحمود دعایی، رسول منتجبنیا، محسن رفیقدوست و حسن غفوریفرد حضور داشتند. به اعتقاد برخی
از تحلیلگران این قبیل دیدارها میتواند بسیاری از فاصلهها را در سپهر سیاسی کشور کاهش دهد.
ماجرای بهرهگیری روسیه از پایگاه نوژه در هفته پیش نیز واکنشهایی را به همراه داشت. به گزارش «ایسنا» در این زمینه ولادیمیر کوموئدوف، رئیس کمیته دفاعی مجلس دومای روسیه در گفتوگو با «ایزوستیا» اعلام کرد: «احتمال دارد مسکو باز هم از پایگاه هوایی همدان برای حمله به مواضع تروریستها در سوریه استفاده کند. تهران و مسکو یک همکاری دوجانبه سودمند انجام خواهند داد و به توافقاتی بر سر چند مساله ویژه دست خواهند یافت که استفاده ارتش روسیه از پایگاه هوایی همدان در ایران برای حمله به مواضع تروریستها در سوریه یکی از آنهاست. توافق هر کشور بر سر این موضوع، امری حتمی است اما زمان آن هنوز مشخص نیست. تهران در ماههای اخیر از طریق اقدامات مشخص نشان داده است که همکاریاش با مسکو قوی است.»
حمله یک نماینده به خبرنگار روزنامه ایران
نادر قاضیپور هفته پیش نیز در مجلس حاشیهساز شد. از قرار معلوم این نماینده آذربایجان غربی این بار از خجالت یکی از خبرنگاران درآمده بود. «ایران» در اینباره نوشت: پرسش خبرنگار روزنامه ایران از نادر قاضیپور، نماینده مردم ارومیه در پایان جلسه علنی روز گذشته مجلس با سوءبرداشت و عکسالعمل غیرمتعارف نماینده مذکور مواجه شد. بررسی اهداف و برنامههای تشکیل فراکسیون آذریزبانها در مجلس و زمینههای فعالیت آن، پرسش خبرنگار روزنامه ایران از نادر قاضیپور بود. قاضیپور ظاهراً این پرسش را اعتراض به تشکیل این فراکسیون تلقی کرد و در رفتاری معترضانه علاوه بر ناسزاگویی، اقدام به برخورد فیزیکی با خبرنگار روزنامه ایران کرد. روزنامه ایران به منظور پیشگیری از سوءاستفاده احتمالی از این رویداد و منحرف کردن آن به مسائل دیگر از واکنش رسانهای شتابزده نسبت به رفتار نماینده مذکور خودداری کرده اما به منظور صیانت از امنیت حرفهای روزنامهنگاران در حین انجام وظیفه حق خود را برای پیگیری موضوع از طریق مجاری حقوقی محفوظ میدارد. در عین حال بیش از 200 روزنامهنگار و فعال رسانهای در نامهای از علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی
خواستار رسیدگی به رفتار غیرمتعارف نماینده ارومیه با خبرنگار پارلمانی روزنامه ایران شدند.
افزایش فشارها علیه علی مطهری
با اظهار نظر علی مطهری نایبرئیس مجلس درباره فایل صوتی آیتالله حسینعلی منتظری درباره اعدامهای ادعایی در سال 1367، هفته پیش موج جدیدی از اعتراضات جریان اصولگرا علیه وی کلید خورد. این اعتراضات به صحن علنی مجلس نیز کشیده شد.
نایب رئیس مجلس در پاسخ به تذکر و انتقاد محسن کوهکن، نماینده لنجان، در مورد صدور نامهای خطاب به مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری درباره اعدامهای سال 67 گفت: اینکه گفته میشود با این نامه یا طرح بحث، امام زیر سوال رفته، چه کسی گفته امام زیر سوال رفته است؟ بحث بر سر نحوه اجرای حکم امام بوده که اگر کوتاهیهایی صورت گرفته آقایان توضیحاتی ارائه دهند. به گزارش «ایلنا» علی مطهری در جلسه علنی یکشنبه هفته پیش به تذکر محسن کوهکن در مورد دلیل ارائه نامهای از سوی مطهری به مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری برای ارائه توضیحاتی در خصوص اعدامهای سال 67 پاسخ داد. وی خطاب به کوهکن گفت: «اولاً برخلاف آنچه فرمودید که در پاسخ به شما نگویم نامه را بخوانید، این صحبت روشن است که شما نامه را نخواندید و انشاءالله حتماً محتوای آن را ببینید. اینکه مسائل را با هم مخلوط کنید کار درستی نیست هر وقت به مسائل فرهنگی پرداخته میشود میگویید مشکل معیشتی دارید. هر مسالهای باید در جای خود حل شود و اینطور نیست که فقط به یک بعد جامعه بپردازید... اینکه میفرمایید امام زیر سوال رفته اینطور نیست و چه کسی گفته امام زیر سوال رفته است. بحث درباره
نحوه اجرای حکم امام بوده که اگر کوتاهیهایی صورت گرفته آنها توضیح دهند. اینکه میگویید از این نامه بیگانگان استفاده میکنند سوال این است که چه استفادهای میشود. در بسیاری از موارد امام و رهبری صحبتهایی را مطرح کردند که رسانههای بیگانه آن را تقدیر کردند. نمونه آن زمانی است که منشور هشتگانه امام صادر شد مبنی بر اینکه تجسس نکنید و شنود نگذارید، یک هفته رسانههای بیگانه از امام تمجید کردند. این دلیل نمیشود که امام نعوذبالله مخالف انقلاب بوده است.» محسن کوهکن در تذکرش با استناد به بند 7 ماده 22 آییننامه با تاکید بر لزوم رعایت برخی مسائل در نطقها و گفتهها و نوشتهها از سوی اعضای هیات رئیسه خطاب به مطهری گفت: «آقای مطهری از شما خواهش میکنم تا زمانی که به عنوان نایب رئیس هستید از هرگونه نطق یا نامهای که زیبنده اعضای هیات رئیسه نیست خودداری کنید... در شرایطی که مشکلات اولیه مردم ما بیکاری فرزندان، تبعیضها و مشکلات اقتصادی است که در تمام نظرسنجیها احصا شده است انتظار میرود نامهای نوشته نشود یا مطالبی گفته نشود که خوراک تبلیغاتی را برای بیگانگان درست کند.»
وی با تاکید بر اینکه جنایات منافقین در کشور و به دنبال آن شهادت دهها هزار نفر موضوعی سیاسی، گروهی و فراکسیونی نیست افزود: اینکه مطالبی گفته شود که باعث برداشت برخی شود که رفتار و گفتار و آنچه مد نظر امام بوده زیر سوال رود بنده شما را متهم نمیکنم اما حرفم این است که از شخصیتی مثل شما این انتظار میرود که طوری بگویید و به شکلی بنویسید که بیگانگان و دشمنان نظام جمهوری اسلامی چنین برداشتی را نکنند. در زمانی که مطهری سخن میگفت، صداهای بلندی نیز از درون صحن شنیده میشد، یکی میگفت «مرگ بر منافق» و دیگری خطاب به مطهری فریاد میزد: «بار آخرت باشد».
«جوان» نیز در یادداشتی با عنوان «خونخواه روشنفکر قاتلان پدر!» درباره اظهارات اخیر مطهری نوشت: این اوج پز روشنفکری مطهری در روزهای پس از نشستن بر صندلی نایبرئیسی دوم مجلس است که روزهای زیادی با غیبت همزمان و غیرمنتظره رئیس و نایبرئیس اول، فرصت ریاست مجلس را پیدا کرده است. روشنفکری مطهری با این تریبون خاص محدود به خونخواهی از قاتلان پدرش و حقطلبی از مینو خالقی شده است. جایگاه مطهری برای خونخواهی و حقطلبی جایگاه مناسبی است اما اینکه چرا او شش میلیون جوان بیکار و جیب خالی میلیونها ایرانی را یا اوضاع نابسامان ازدواج جوانان و فساد مدیران دولتی را بهانه خوبی برای خونخواهی نمیبیند و موضوعات تاریخی یا موضوعات شخصی را ترجیح میدهد، دلیل واضحی دارد: روشنفکری! در شاخصهای روشنفکری بیمار ما کسی که مقابل فساد دولتی قد علم کند یا یقه استکبار را بگیرد و از بیکاری و رکود اقتصادی و محرومان و مستضعفان سخن بگوید، روشنفکر نیست. اصولاً روشنفکر زمانه ما دهان خود را آلوده به حق مستضعفان نمیکند و پالودهخوری با اشراف و خواص را به دغدغه سفره عوام داشتن نمیفروشد. روشنفکری مطهری بهرغم تناقضآلودبودن، شاخصهای لیبرالیستی
دارد. او یک منتقد شناختهشده ساپورتپوشی زنان است اما از یک کاندیدای ردصلاحیت شده زن که گفته میشود به خاطر اسناد کشف حجاب در خارج از کشور و ابراز دروغ «التزام عملی به اسلام» ردصلاحیت شده، حمایت میکند. این تناقض را او به جان میخرد تا بهعنوان فردی با شاخصهای روشنفکری لیبرالیسم شناخته شود.
بهزاد نبوی و احمد توکلی در همایش شهید رجایی
سخنانشان از شکل و قالب مرسوم خارج شد و شکل خاطرهگویی به خود گرفت. خاطراتی که از قبل از انقلاب و زندان آغاز میشد و چرخی در دولت شهید رجایی و میرحسین موسوی میخورد و گهگاه طعنهای هم به بنیصدر و بهشتی میزد. احمد توکلی بحث را آغاز کرده بود که با صدای دست حاضران، متوجه حضور بهزاد نبوی در سالن شدیم. بهزاد وارد شد و همان انتهای سالن نشست. احمد توکلی که صحبتهای خود را قطع کرده بود، از نبوی خواست تا در ردیف اول سالن بنشیند. این جملات بخش آغازین گزارش مفصل شرق از حضور احمد توکلی وبهزاد نبوی در نشست انجمن اندیشه و قلم بود. این روزنامه در ادامه نوشت: توکلی خاطره بعدی خود را از پذیرش نخستوزیری رجایی تعریف کرد. خاطراتی که گاه جدید هم نبودند و آنها را در مصاحبه و گفتوگوهای دیگری هم مطرح کرده بود که از قضا این خاطره هم از همان دست بود. او تعریف کرد: وقتی برای نخستوزیری به رجایی رسیدیم، رفتم مجلس تا با او صحبت کنم. رجایی آن زمان نماینده تهران و کفیل وزیر آموزشوپرورش بود. پیشنهاد را طرح کردم و او گفت، نه، نه! فقط آموزشوپرورش. من گفتم تو سادهای. برو نخستوزیر شو و بعد یکی مثل خودت را بگذار به عنوان وزیر
آموزشوپرورش و بیست تا مثل خودت را هم بگذار برای کابینه. این را که گفتم، گفت که چه پیشنهاد خوبی.
بهزاد نبوی سخنانش را با تکمیل سخنان و خاطرات توکلی آغاز کرد و گفت خاطرات شیرینی را تعریف کردند؛ در همان جلسه کذایی که با آقای ابوالحسن بنیصدر داشتیم، او توکلی و محسن نوربخش و میرحسین را نپذیرفت. رجایی میخواست من مثل آچارفرانسه کنارش باشم، بهخاطر همین هم به انواری یزدی که حَکَم بودهاند گفته بود من کارهای نیستم و در نخستوزیری کنار او هستم، تا اینکه یک روز که در آموزشوپرورش بودم، یک عده از طرف بنیصدر آمدند و گفتند تو را پذیرفته؛ اما به یک شرط که با بنیصدر مخالفت نکنی و مکتوب آن را بنویسی. بهزاد درحالیکه میخندید، ادامه داد: هم من اولین عفو خود و انشاءالله آخرین آن را نوشتم که تعهد میکنم با رئیسجمهور قانونی کشور مخالفت نکنم و اینچنین شد که آنها پذیرفتند. او در ادامه با بیان اینکه بگوییم رجایی مردمی بود یا پوپولیست، برای روزهای اول انقلاب کار دشواری است، گفت: یکی اینکه مسوولان انقلاب اکثراً بیتجربه و صفر کیلومتر بودند، تنها فرد باتجربه ما مرحوم بازرگان بود که مسوول سازمان آب در دوره نخستوزیری مصدق بود و او برای ما حکم پروفسور را داشت! بنابراین برخی از تصمیماتی که اتخاذ میشده، ممکن است جنبه
پوپولیستی داشته باشد. برای مثال رجایی در طرحی که به طرح شهید رجایی معروف شد، مصوب کرد ماهی ٣٠٠ تومان به کشاورزان بالای ٦٠ سال بدهند، ممکن است این را پوپولیستی تلقی کنید؛ به اعتقاد من این نبود، آن موقع براساس توانایی و تجربهای که داشتیم سعی میشد بهترین کاری را که میشد برای مردم انجام شود. ممکن است برخی اقدامات ظاهر پوپولیستی داشته باشد؛ اما در شرایط اول انقلاب پوپولیستی نبود، در واقع باید با عینک همان زمان وقایع را نگاه کرد.
دیدگاه تان را بنویسید