تاریخ انتشار:
بررسی عضویت نمایندگان در شوراهای نظارتی در گفتوگو با شجاعیکیاسری
حذف نماینده
رمضان شجاعیکیاسری، نماینده مجلس در شورای نظارت بر صدا و سیما و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی معتقد است حضور نمایندگان مجلس در شوراهای نظارتی خارج از قوه مقننه در صورتی که اصل انتخاب افراد تخصصی رعایت شود، اتفاق خوب و مناسبی است
آقای کیاسری قانونی وجود دارد مبنی بر اینکه نمایندگان مجلس در شوراهای نظارتی عضو هستند و به عنوان نماینده نهاد قانونگذاری فعالیت و نظارت میکنند. چقدر این عضویت و حضور را مثمرثمر میدانید و چقدر میتوانند بسیاری از مسائلی را که در این شوراها طرح میشود از حیث نواقص قانونگذاری پیگیری و رفع کنند.
همانطور که شما اشاره کردید این شوراهای نظارتی معمولاً نمایندهای از قوه مقننه دارند و همانطور که از دستگاهها و قوای دیگر نماینده دارند، از مجلس نیز نمایندهای در آنها حضور دارد. یک اصل کلی است مبنی بر اینکه با عضویت وظیفه قانونی انجام میشود اما مساله اصلی این است که انتخاب نماینده چقدر بر اساس اصول کارشناسی صورت بگیرد. این مساله مهم است. مثلاً در شوراهای مختلف باید افرادی انتخاب و عضو شوند که سابقه کار در حوزه مربوطه را داشته باشند. بعضاً این اصل رعایت نمیشود. البته سعی بر آن است که افرادی برای این مناصب انتخاب شوند که سابقه کار، رشته تحصیلی و تجربه لازم را در این خصوص داشته باشند.
چقدر بازدهی در این شوراها از کانال حضور نماینده وجود دارد.
ببینید یک مساله خودتخصصی بودن حوزه است که به نماینده برمیگردد. یک مساله مهمتر این است که شورا باید به طریقی رفتار کند که نماینده را از حضور در جلسات منع نکند. این مساله بسیار مهم است. متاسفانه بعضاً بعضی از شوراها با تعمد و نیت به نحوی جلسات را برگزار میکنند که نماینده قوه مقننه را از شورا حذف یا با عدم اطلاعرسانی مناسب نماینده از حضور در جلسات بازمیماند. به طور مثال خود بنده قبلاً عضو شورای اطلاعرسانی بودم اما همکاری شایستهای برای حضور بنده در این شورا نمیشد.
چرا باید از حضور نماینده قوه مقننه در شورا ممانعت به عمل آید؟ یعنی از انعکاس برخی از مسائل در مجلس نگرانی وجود دارد.
به هر حال این دلیل مهمی است. بعضاً درک برخی از پروندهها که در این شوراها وجود دارد میتواند منجر به پیگیری نماینده در مجلس شود. شاید بعضاً ترکیبی در شورا با همکاری هم سعی کنند نماینده قوه مقننه را از این حوزه دور نگه دارند تا پای بسیاری از مسائل به مجلس باز نشود. بدون شک این میتواند یکی از دلایل باشد.
بسیاری از مواقع از جانب صاحبنظران و کارشناسان حوزههای مختلف نسبت به غیرتخصصی بودن تسلط و نگاه نماینده قوه مقننه در شورا نگرانی و دغدغه وجود دارد. چقدر این مساله آسیبزاست و چرا مجلس چنین نمایندگانی را تعیین میکند؟
اصل بر این است که باید افرادی انتخاب شوند که در حوزههایی که قصد عضویت در آن شورا را دارند صاحبنظر و صاحب سبک باشند اما متاسفانه بعضاً به دلیل برخی سیاسیکاریها این اتفاق نمیافتد. البته من احساس میکنم امروزاین رویه مقدار بسیار زیادی تعدیل شده است و کمتر دیده میشود. اما به هر حال انتخاب نماینده قوه مقننه در هر شورایی از کانال سیاسیکاری نه به نفع شوراست نه به نفع خود نماینده.
در مورد عضویت نمایندگان در فدراسیونهای مختلف و انتخابات آنها تکلیف قانونی خاصی وجود دارد. برخی از غیرقانونی بودن این عضویت و حضور به خاطر دوشغله محسوب شدن میگویند و برخی دیگر این عضویت و حضور را شغل تعریف نمیکنند.
طبق اصل141 قانون اساسی عضویت در شورای شهر و نمایندگی مجلس شغل دولتی محسوب نمیشود و کاندیداها برای حضور در انتخابات فدراسیونها مشکلی ندارند. چندی پیش در این خصوص ابهام و تشکیکی صورت گرفت که بدین منظور مجدداً از مجلس در این خصوص استعلام شد.
در استعلام مجلس اعلام شد نمایندگی مجلس و عضویت در شورای شهر شغل دولتی محسوب نمیشود و طبق اصل141 قانون اساسی، نمایندگی مجلس شغل محسوب نمیشود و شورای نگهبان هم با این موضوع موافق بوده، بنابراین نمایندگان میتوانند در انتخابات فدراسیونها ثبتنام کنند. البته موضوع درباره اعضای شورای شهر کمی متفاوت بوده و آنها قانونی در خودشان دارند مبنی بر اینکه اعضای شورای شهر نمیتوانند در مکانی دولتی خدمت کنند.
طبق قانون، ریاست فدراسیون شغل محسوب نمیشود و به نظر میرسد هیچکدام از اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس منعی برای شرکت در انتخابات ندارند.
چه فرصتها و تهدیدهایی در این خصوص به وجود میآید؟
اصل کار در هر حوزهای تسلط به حیطه تخصصی آن حوزه است. اگر نمایندهای به امور تخصصی یک حیطه یا حوزه ورزشی تسلط دارد واقعاً میتواند یک فرصت مناسب و جدی باشد. علاوه بر اینکه حضور نماینده در این فدراسیون در رشتههای مختلف میتواند خلأها و مشکلات آن حوزه تخصصی را به خوبی به او نمایش دهد تا از طریق قوه قانونگذاری بتواند آنها را رفع یا در مصوبات قانونی ملاحظات لازم را در این خصوص در نظر گیرد. نباید از این مساله غافل شد که در این بین فعالیت در هیاترئیسه فدراسیون و شرکت در جلسات یا کارهای آنها طبعاً نباید به وظایف نمایندگی آسیب برساند و زمان لازم برای پیگیری امور مجلس را از او سلب کند. مدیریت این دو مساله کنار هم امر ضروری و لازمی است و اگر کسی بتواند این مدیریت را به خوبی انجام دهد من تصور میکنم، اقدام مناسبی برای عرصه ورزشی کشور نیز هست. به هر حال پیگیری کاستیهای هر حوزه ورزشی میتواند از مهره مشترک این دو انجام شود.
در این بین حضور فهرستهای سیاسی یا اشخاص سیاسی را در انتخابات نهادهای صنفی چطور میبینید؟
سیاسی بودن یا سیاستمدار بودن یک مساله است تسلط و تخصص در امور مختلف مسالهای دیگر. اینکه فهرستهای سیاسی یا افراد سیاسی در انتخابات تشکلهای مختلف حضور داشته باشند به خودی خود مشکلی نیست، مشکل از جایی شروع میشود که تنها به صرف تعلق به یک رویکرد سیاسی این راه و کانال برای حضور در یک نهاد صنفی تخصصی باز شود. این اتفاق مناسب نیست.
خب میتواند برای آن جریان سیاسی در یک صنفی یا نهاد خاص رانت ایجاد کند.
تجربه نشان داده است این رانت -اگر هم به وجود آمده- حاشیههای بسیار جدی نیز در کنار خود داشته است و این حاشیهها به آن جریان سیاسی هزینههای بیشماری را تحمیل کرده است. از این حیث استفاده رانتی یک جریان سیاسی از یک نهاد و تشکل خاص در نهایت به ضرر آنها تمام میشود و شاید در یک مقطع زمانی بتواند به عنوان یک معبر مناسب از آن استفاده کنند اما در نهایت هزینهای بیشتر و بسیار سنگینتر برای اشخاص و آینده آن جریان سیاسی ایجاد میکند. واقعیت اصلی به خصوص در مورد نهادهای اقتصادی یک مساله است. اگر زمین بازی گروههای سیاسی و احزاب بخواهد به درون نهادهای مدنی کشیده شود این نهادها از ماموریتهای اصلی خود انحراف پیدا کرده و به سمت مطلوبیتها، اهداف و مقاصد گروههای سیاسی حرکت میکنند و بنابراین خواسته اعضای خودشان را برآورده نمیکنند. من تصور میکنم از ابتدا لازم است در کشور ما مقوله سیاستمدار بودن تعیین تکلیف شود تا درگیر چنین مسائلی نباشیم.
دیدگاه تان را بنویسید