شناسه خبر : 14664 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کاستی‌های پیش روی اجرای کامل قانون اساسی در گفت‌وگو با صادق زیباکلام

قانون اساسی دکور نیست

آنچه مسلم است این تاکید دوباره نشان از آن دارد که یک کاستی‌هایی در رابطه با اجرای قانون اساسی در مجموعه نظام ما وجود دارد. به عنوان مثال آیا برخوردهایی که با برخی دانشجویان به دلایل سیاسی می‌شود یا محدودیت‌هایی که برای آنها از تحصیل، ادامه تحصیل یا ورود به مقاطع بالاتر اعمال می‌شود و مواردی از این دست به رئیس‌جمهور به عنوان مجری قانون اساسی مرتبط می‌شود یا خیر.

مینا علی‌اسلام
بار دیگر بحث از ضرورت اجرای کامل قانون اساسی به میان آمده و این بار از زبان آقای روحانی، رئیس‌جمهور کشورمان. اما علت عزم جزم‌شده دولت برای اجرای کامل قانون اساسی چیست و چرا در این مقطع زمانی بار دیگر اهمیت این امر یادآوری می‌شود؟ هفته‌نامه «تجارت فردا» در بررسی علل عزم دولت برای اجرای کامل قانون اساسی و شناخت ابزارهای در اختیار مقام ارشد اجرایی کشور در این خصوص با صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و کارشناس مسائل سیاسی ایران به گفت‌وگو پرداخته است.
آقای زیباکلام اینکه بعد از تبلیغات انتخاباتی که آقای روحانی بر اجرای صحیح قانون اساسی تاکید داشتند، بار دیگر بر عزم دولت برای اجرای کامل قانون اساسی تاکید می‌شود نشان از چیست؟ آیا به این معنی است که تاکنون قانون اساسی به طور کامل اجرا نمی‌شده است؟
آنچه مسلم است این تاکید دوباره نشان از آن دارد که یک کاستی‌هایی در رابطه با اجرای قانون اساسی در مجموعه نظام ما وجود دارد. به عنوان مثال آیا برخوردهایی که با برخی دانشجویان به دلایل سیاسی می‌شود یا محدودیت‌هایی که برای آنها از تحصیل، ادامه تحصیل یا ورود به مقاطع بالاتر اعمال می‌شود و مواردی از این دست به رئیس‌جمهور به عنوان مجری قانون اساسی مرتبط می‌شود یا خیر.
به نظر من آنچه آقای روحانی کم‌کم و به‌تدریج در حال طرح آن هستند در راستای شفاف‌سازی مواردی است که به نظر می‌رسد قانون اساسی است و رئیس‌جمهور به عنوان مجری این قانون باید در مورد آنها تصمیم‌گیری کند. شاید این مسائل باعث طرح دوباره نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی شده است.

آیا فارغ از تفسیر جدید از اختیارات رئیس‌جمهور در قانون اساسی، این مقام ابزاری برای اجرای دقیق و کامل قانون اساسی در اختیار دارد؟
در حقیقت باید بگویم که قانون اساسی ما اشکال دارد. اشکال در این است که به نوعی این قانون ناقص است به‌ویژه بخشی که مرتبط با اختیارات رئیس‌جمهور می‌شود. به طور کلی قانون اساسی از یک سو صراحت دارد که رئیس‌جمهور پاسدار قانون است و از سوی دیگر مشخص نمی‌کند که اگر رئیس‌جمهور شاهد اجرای ناقص برخی از بخش‌های قانون اساسی باشد، آیا این اختیار را دارد که توضیح بخواهد یا اعلام جرم کند و روند عمل خلاف را متوقف سازد و غیره. این اختیارات به طور مشخص، روشن نیست. در قانون آمده که رئیس‌جمهور باید بر اجرای قانون اساسی نظارت داشته باشد اما جزییات بیشتر مشخص نیست و گویی قانون در جایی از این بحث متوقف شده است. در عین حال قانون اساسی صراحتاً بیان نکرده است که اگر در مواردی رئیس‌جمهور تشخیص داد که بخش‌هایی از قانون به روی زمین مانده است چه باید انجام دهد. در این مورد قانون اساسی سکوت کرده است. آیا رئیس‌جمهور در این موارد باید به قوه قضائیه شکایت کند یا به مجلس رجوع کند یا خود راساً اقدام کند؟ همه اینها نامشخص است.

آیا رئیس‌جمهور می‌تواند از اختصاص بودجه به برخی از دستگاه‌های خارج از حیطه مسوولیت‌های دولت یا عدم اختصاص بودجه به برخی دیگر از همین دستگاه‌ها به عنوان ابزار در مسیر اجرای کامل قانون اساسی بهره بگیرد؟
من می‌توانم نهادهایی را مثال بزنم که با نهایت قدرت و اقتدار عمل می‌کنند و هیچ جایگاه قانونی ندارند. به عنوان مثال شورای عالی انقلاب فرهنگی که سال‌هاست مدیریت دانشگاه‌ها را بر عهده دارد و در عزل و نصب روسای دانشگاه‌ها ایفای نقش کرده و رئوس واحدهای درسی آموزش عالی را تعیین می‌کند چه جایگاهی در قانون اساسی دارد؟ سوال اینجاست که در کجای قانون اساسی کشور نامی از شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یک دستگاه اجرایی برده شده است؟ پاسخ این است که در هیچ کجا. سوال دیگر این است که تمامی نهادها و ارگان‌های اجرایی کشور طبق قانون اساسی باید به جایی پاسخگو باشند پس چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی به هیچ کجا پاسخگو نیست؟ بودجه و اختیارات این شورا نیز اساساً مشخص نیست و اگر مرتکب اشتباهی شود، ارگان‌های نظارت‌کننده بر اعمال آن یا بازخواست‌کننده از این شورا نیز مشخص نیستند. این وضعیت در خصوص برخی از ارگان‌های دیگر هم وجود دارد.
فکر می‌کنم شاید زمان آن فرا رسیده است که به قانون اساسی جدی‌تر بها دهیم و مانع از آن شویم که برخی ارگان‌ها و نهادها هرگونه که خود تشخیص می‌دهند اعمال قدرت و مدیریت کنند و پاسخگو نباشند. این مسائل در مسیر اجرای درست و کامل قانون اساسی بسیار اساسی و قابل توجه است.

اگر رئیس‌جمهور تاکنون به اختیارات کامل و ابزارهای لازم برای اجرای قانون اساسی دسترسی نداشته پس بر چه مبنایی آقای روحانی شعار اجرای کامل قانون اساسی را عنوان می‌کنند؟
آنچه آقای روحانی بیان می‌کنند آرزو و امید و عزم اجرای کامل قانون اساسی است. ایشان تلاش دارند این آرزو را عملی کنند، در غیر این صورت اگر از من می‌پرسید، رئیس‌جمهور اختیار و ابزار لازم را برای اجرای کامل قانون اساسی ندارند تا بتوانند یا بخواهند قانون اساسی بهتر اجرا شود. اولین مانعی که بر سر راه ایشان قرار می‌گیرد، شورای نگهبان است که اعلام می‌کند بر اساس تفسیرهایی رئیس‌جمهور در برخی موارد نباید دخالت کنند. بر این اساس روح سوال درست است و ایشان به واقع قدرت و اختیار لازم را ندارند.

اما چرا آقای روحانی در این مقطع زمانی بار دیگر بر این نکته تاکید می‌کنند؟
ما با این ضرورت همواره مواجه بوده‌ایم. اشکال در ضعف تنظیم قانون اساسی است. به رئیس‌جمهور وظیفه اجرای قانون اساسی محول شده اما اختیارات لازم این کار به ایشان داده نشده است.

راهکار چیست و شما چه پیشنهادهایی به رئیس قوه مجریه در این مسیر دارید؟
راهکار این است که چنین بحث‌هایی در سطح نخبگان جامعه مطرح شود. باید مطرح شود که آیا ما قانون اساسی را به عنوان ملاک و میزان قبول داریم یا خیر. اگر قانون اساسی ملاک و میزان است و حکومت بر اساس قانون اصل و اساس است، باید چه اقداماتی انجام داد، از کجا آغاز کرد و چگونه این روند را ادامه داد. پیشنهاد من به آقای روحانی این است که این مسائل را بیان کنید، به بحث بگذارید و اجازه دهید روحانیون، نخبگان و دانشگاهیان و رسانه‌ها پیرامون این مسائل صحبت کنند و بگویند که قانون اساسی دکور نیست و مدون شده تا اجرا شود. این را باید قوه مجریه از نخبگان بخواهد و باید این مسائل به سطح جامعه، مطبوعات و افکار عمومی کشانده شود.
آنچه در مقطع زمانی فعلی لازم است، ورود هرچه بیشتر نخبگان جامعه به بحث در مورد ضرورت اجرای کامل قانون اساسی و زمینه‌ها و ابزارهای آن است. باید مشخص شود که اساساً حدود اختیارات و وظایف قوای کشور در رابطه با قانون اساسی چگونه است. آیا قوای دیگر خود را در چارچوب این قانون تعریف می‌کنند؟ برخی تفاسیر از قانون اساسی تکلیفی برای ارگان‌ها و نهادها در پاسخگویی به نمایندگان مردم، مردم، افکار عمومی و رسانه‌ها قائل نیستند. بر همین اساس معتقدم روحانیون و علما و نخبگان و رسانه‌ها باید وارد این بحث شوند و آقای روحانی بزرگ‌ترین خدمتی که می‌توانند در مسیر حاکمیت قانون اساسی کنند این است که اجازه به راه افتادن این مباحث را در جامعه داده و فضای این بحث‌ها را فراهم آورند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها