تاریخ انتشار:
راه نزدیکتر به منافع آمریکا، تجارت آزادتر با چین است
چرا ترامپ نمیتواند چین را بترساند؟
همزمان با اینکه دونالد ترامپ میکوشد نظم اقتصادی جهانی پس از جنگ جهانی دوم را بیثبات کند، بخش اعظم جهان، همه با هم، نفسهایشان را در سینه حبس کردهاند.
همزمان با اینکه دونالد ترامپ میکوشد نظم اقتصادی جهانی پس از جنگ جهانی دوم را بیثبات کند، بخش اعظم جهان، همه با هم، نفسهایشان را در سینه حبس کردهاند. تحلیلگران دنبال واژههایی میگردند که حملات او به هنجارهای متعارف رهبری و مدارا در یک لیبرالدموکراسی مدرن را توصیف کنند. رسانههای جریان اصلی، در رویارویی با رئیسجمهوری که ممکن است گاهی اطلاعات غلط به او داده باشند اما باز هم همیشه به آنچه میگوید باور دارد، آشکارا در زدن برچسب دروغ بر اظهارات غلط او شتاب دارند. اما برخی استدلال میکنند که زیر این آشوب و لافزنی، منطق اقتصادیای در عقبنشینی بینظم دولت ترامپ از جهانیشدن نهفته است. طبق این دیدگاه، ایالات متحده در دامی افتاده که باعث صعود چین میشود، و آمریکاییها روزی از این کار پشیمان میشوند. ما اقتصاددانها مایلیم کنارهگیری ایالات متحده از رهبری جهان را یک اشتباه تاریخی بدانیم. این جمله که «ما باید بر خودمان تمرکز کنیم» ذکر روز و شب ترامپ و دیگران است. متاسفانه، با این دیدگاه، دشوار است که بفهمیم آمریکا چگونه نظم جهانی را که در طول دههها بسیار به آن سود رسانده حفظ خواهد کرد. اشتباه نکنید: آمریکا
برنده بزرگ بوده است. هیچ کشور بزرگ دیگری این اندازه ثروتمند نیست، و طبقه متوسط آمریکایی با معیارهای جهانی هنوز مرفهترین است. بله، نامزد داخلی حزب دموکرات، برنی سندرز، درست میگفت که دانمارک جای بسیار خوبی برای زندگی است و کارهای بسیار درستی میکند. با این حال، باید اشاره میکرد که دانمارک کشوری نسبتاً همگون، با 6 /5 میلیون جمعیت است که مدارای بسیار کمی با مهاجران دارد.
قطار جهانیشدن مدتهاست ایستگاه را ترک کرده و این تصور که میتوان آن را به عقب برگرداند خاماندیشی است. هر آنچه ممکن بود پیش از سفر ریچارد نیکسون به چین در سال 1972، به نحوی متفاوت انجام شود، دیگر ممکن نیست. سرنوشت چین و نقش آن در جهان، اکنون در دستان چینیها و رهبرانشان است. اگر دولت ترامپ فکر میکند میتواند با آغاز جنگی تجاری با چین، ساعت را از نو کوک کند، توسعه اقتصادی و نظامی چین را که در حال کند شدن است، سرعت میبخشد. به هر حال، دولت ترامپ با چین فقط به مشاجره پرداخته و رتوریک ضدتجارت اولیه خود را بر مکزیک متمرکز کرده است. هرچند «موافقتنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی» (NAFTA) که ترامپ به آن ناسزا میگوید، تنها تاثیرات معتدلی بر تجارت و مشاغل آمریکا داشته است، او کوشیده با تاکید بر اینکه مکزیکیها باید پول ساخت دیوار را بدهند -چنان که گویی مکزیک مستعمره آمریکاست- آنها را تحقیر کند.
ایالات متحده آمریکا در بیثبات کردن همسایههای آمریکای لاتینی خود در اشتباه کامل به سر میبرد. در کوتاهمدت، نهادهای مکزیکی قدرت خود را اثبات میکنند؛ اما در بلندمدت، ترامپیسم، با تشویق احساسات ضدآمریکایی، رهبرانی را که در غیر این صورت با منافع ایالات متحده همدل بودند نیز از خود دور میکند. اگر دولت ترامپ در پی چنین تاکتیکهای خامی در برابر چین است، باید منتظر یک شگفتزدگی خشونتبار باشد. چین سلاحهای مالی نیرومندی دارد، از جمله تریلیونها دلار بدهی آمریکا. قطع تجارت با چین میتواند به افزایش چشمگیر هزینهها در فروشگاههای کمهزینه -برای مثال، والمارت و تارگت- که آمریکاییهای بسیاری به آن متکی هستند، بینجامد. علاوه بر این، نوارهای بزرگ آسیایی، از تایوان تا هند، در برابر هجوم چینیها آسیبپذیرند.
در حال حاضر، ارتش چین نسبتاً ضعیف است و در جنگی متعارف با ایالات متحده شکست میخورد؛ اما این وضعیت به سرعت در حال تغییر است، و چین به زودی هوانوردها و دیگر ظرفیتهای نظامی پیشرفته خودش را خواهد داشت. ایالات متحده نمیتواند در جنگ تجاری با چین پیروز شود، و هر پیروزیای آنقدر پرهزینه خواهد بود که اصلاً نمیارزد.
ایالات متحده نیازمند مذاکرهای سخت با چین است تا از دوستانش در آسیا حفاظت و با دولت سرسخت کرهشمالی مقابله کند. بهترین راه برای رسیدن به توافقهایی که ترامپ به دنبالشان است، تعقیب سیاست تجاری بازتر با چین است، نه یک جنگ تجاری ویرانگر.
دیدگاه تان را بنویسید