تاریخ انتشار:
محرمانههای «صدا و سیما» در «من و تو»
کیهان: ترامپ و هیلاری فرق ندارند
هفته پیش یکی از هفتههای پرخبر برای رسانههای سیاسی بود. آغاز تبلیغات دور دوم انتخابات مجلس دهم در کنار بحثهای داغ درباره توقیف دو میلیارد دلاری اموال ایران به حکم دادگاهی در ایالاتمتحده را میتوان از مهمترین و پردامنهترین مباحث مطبوعات در هفته پیش ارزیابی کرد. بحث ابطال آرای مینو خالقی منتخب سوم اصفهان نیز مانند هفتههای قبل مورد توجه رسانهها و نمایندگان مردم بود. از سویی وزارت کشور اعلام کرد امکان صدور اعتبارنامه مینو خالقی را ندارد، از سوی دیگر برخی نمایندگان مجلس تاکید کردند که این اتفاق موجب احضار وزیر کشور به مجلس خواهد شد. در این زمینه علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس در اهواز بار دیگر تاکید کرد که در صورت ابطال آرای مینو خالقی، منتخب سوم شهر اصفهان، عبدالرضا رحمانیفضلی وزیر کشور را استیضاح خواهد کرد. تاکیدات مطهری در حالی ارائه میشد که عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور دراینباره صحبت کرده و شرایط اجرای قانونی این موضوع را توضیح داده بود. اما گویا گوش مطهری به این حرفها بدهکار نیست. او قصد کرده اگر وزارت کشور از عهده این کار برنیامد طرح استیضاح را کلید بزند. در چرایی این موضوع هم گفت: «استیضاح
وزیر کشور به دلیل تبدیل نشدن این مساله خلاف، به یک رویه ثابت صورت میگیرد.» این نماینده مجلس همچنین افزود: «در صورتی که این مساله به یک رویه تبدیل شود به روزی میرسیم که رئیسجمهوری را به همین بهانه رد صلاحیت کنند.» مطهری در ادامه هم گفته است چنین تعارضهایی ناشی از مصلحتاندیشیهای غلط فردی است. او ادامه داد: «بر اساس آییننامه مجلس شورای اسلامی، در صورتی که مدارکی درباره رد صلاحیت شدن یک نماینده مجلس پس از انتخاب شدن از سوی مردم پیدا شود باید این مساله در مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار بگیرد.»
کیهان: ترامپ و هیلاری فرق ندارند
با توجه به موفقیتهای هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در انتخابات درونحزبی دموکراتها و جمهوریخواهان و افزایش احتمال حضور آنان به عنوان نامزدهای اصلی انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، در هفته پیش آینده رابطه ایران و آمریکا مورد پرسش بسیاری از رسانهها قرار گرفت. «کیهان» در این باره نوشت: «...تفاوتی بین جمهوریخواه و دموکرات نیست! مهم بازگرداندن هژمونی آمریکا در افکار عمومی و القای توهم دست بالا داشتن است. آنها البته ناشیانه کار نمیکنند. میکوشند با دوگانهسازی ترامپ-کلینتون، اینگونه تصویرسازی کنند که ترامپ، دیوانه، غیرقابل پیشبینی و خطرناک است و در نتیجه کلینتون را چهره موجه و موفقی جلوه دهند که میتواند کارها را بسامان کند. اما بازهم آنچه در هر دو مشترک است، ضدیت با ایران و توهم استیلا بر ماست. این، برشی بسیار مختصر، از دلیل تاثیر پرونده ایران بر انتخابات آبان ماه آمریکا بود. اما اینجا هم حدود یک سال دیگر انتخابات است. اگر آنجا عدهای، میکوشند با وحشیگری و بددهانی، با قلدری و عربدهکشی، از اهرم ایران برای رایآوری استفاده کنند، اینجا برخی میکوشند با سنجاقشدن به گوشه کراوات آمریکاییها، سرنوشت انتخابات را رقم بزنند! از سخنان وزیر امور خارجه کشورمان در شورای روابط خارجی آمریکا در پاسخ به پرسش جاسوس کهنهکار آمریکایی، هاله اسفندیاری که بگذریم، حرفهای ایام اخیر برخی دیگر، در نوع خود بسیار قابل تامل و توجه است و از پروندهای حساس و پرهشدار خبر میدهد. ناکامیهای پیدرپی در موضوع برجام و دست خالی دولت در عرصه خدمت به مردم در بسیاری از عرصهها، بهخصوص اقتصاد و اشتغال، کمکم برخی زبانها را به حرفهای دیگری باز کرده است! برخی مسوولان دولتی، مستقیماً از لزوم مذاکرات جدید با آمریکا سخن میگویند تا بهوسیله آن، مشکلات کشور حل شود و برخی دیگر، پالس انتخاباتی برای دموکراتها میفرستند!»
همچنین روزنامه شرق در گفتوگو با ناصر هادیان به این مساله پرداخت. این روزنامه در این گفتوگو با تیتر «پیروزی ترامپ به نفع ایران است» نوشت: «ترامپ یا کلینتون؟ جمهوریخواه یا دموکرات؟ فیالواقع رویکار آمدن کدامیک از رقبای انتخابات آمریکا به نفع ایران در شرایط فعلی است؟ این سوال بدون شک ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده است. این بحث و اساساً الگوی رفتاری دو حزب آمریکایی در مواجهه با خاورمیانه و ایران را با ناصر هادیان، استاد روابط بینالملل در میان گذاشتیم. او معتقد است رویکار آمدن ترامپ تندرو از آنجا که یک تاجر است، به ضرر ایران نخواهد بود بهویژه آنکه او مشروعیت بینالمللی زیادی ندارد؛ اگرچه او راه یافتن ترامپ به کاخ سفید را بعید میداند. هادیان، برنده انتخابات آمریکا را هیلاری کلینتون میداند و معتقد است که او در مواجهه با ایران و اجرای برجام، سختگیرانهتر از باراک اوباما عمل میکند.»
«آتو» احمدینژاد دست آمریکاییها
حکم توقیف دو میلیارد دلار از داراییهای بانک مرکزی در آمریکا که با عناوینی مانند «دستاندازی آمریکاییها به اموال ایران»، «دزدی خیابانی» و... هفته پیش از سوی مسوولان عالیرتبه ایران مطرح شده، اکنون با تصمیم هیات وزیران وارد وادی جدیدتری شده است. به گزارش «شرق»، هیات وزیران کارگروهی را با مسوولیت علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی مامور بررسی حکم توقیف دو میلیارد دلار از اموال جمهوری اسلامی ایران در آمریکا و پیگیری استیفای این حقوق کرد. وزرای امور خارجه، اطلاعات، دادگستری و رئیسکل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، عضو این گروه هستند. بر اساس آنچه در جلسه هیات وزیران مقرر شده، این کارگروه موظف شده است در جلسه بعدی هیات دولت در روز یکشنبه، حکم دادگاه آمریکایی در زمینه توقیف دو میلیارد دلار از اموال دولت را از ابعاد مختلف، ازجمله تعیین عوامل دخیل دراینباره، به صورت جامع و دقیق بررسی و برای پیگیری و استیفای حقوق دولت جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد لازم را ارائه کند. اما با این حال راه سختی در پیش است. راهی که به کمک سخنان نسنجیده محمود احمدینژاد در زمان ریاستش بر کرسی دولت، آسان شد. محمود احمدینژاد بارها در سخنانی که در تایید رفتارش بود، بر اداره بانک مرکزی از سوی شخص خود، مهر تایید زد و همین مساله بود که در دادگاههای آمریکا به آن استناد شد. آمریکا در پرونده پترسون، مشخصاً بر گفتههای احمدینژاد و دولتی بودن بانک مرکزی ایران تاکید کرده است. احمدینژاد با دخالت گسترده در سیاستهای پولی و مالی کشور و تغییر آن دسته از روسای بانک مرکزی که او را در اقدامات غیرکارشناسی همراهی نمیکردند، استقلال نداشتن بانک مرکزی را به رخ کشید و بهانهای داد به دست شاکیان این پرونده که به دنبال دریافت غرامت برای خانوادههای نظامیان آمریکایی کشتهشده در حملات سال ۱۹۸۳ به پایگاه نیروهای تفنگداران دریایی این کشور در بیروت بودند.
به گزارش ایرنا، در لایحهای که خواهان (شاکی آمریکایی) در سال ۱۳۹۰ به دادگاه آمریکایی مبنی بر اینکه بانک مرکزی ایران فاقد استقلال است و همانند ارگان و نماینده دولت عمل میکند، ارائه دادهاند، آمده است: «دولت ایران به قدری بانک مرکزی را کنترل میکند که بانک مرکزی هیچ استقلالی ندارد. کنترل دولت بر بانک مرکزی آنقدر زیاد است که رابطه اصیل و عامل میان آنها برقرار است. بانک مرکزی همواره و به طور سیستماتیک عملیات تجاری از طرف دولت انجام میدهد. اموالی که به نام بانک مرکزی نگهداری میشوند، عمدتاً متعلق به دولت هستند. دولت از طریق انتصاب مقامات و کنترل عملیات بانک مرکزی، دستورات خود را به بانک مرکزی دیکته میکند. بانک مرکزی ظاهراً بر اساس قانون پولی و بانکی اداره میشود، اما در دولت عملیات روزمره بانک مرکزی نیز تحت کنترل دولت است.» به گزارش «شرق»، این لایحه بهخوبی نشان میدهد اگر احمدینژاد در عملکرد خود دقت کافی داشت و تا این اندازه خلاف منطق و اصول رفتار نمیکرد، بهانهای تا این اندازه مستدل از جانب خواهان آمریکایی نمیتوانست ارائه شود. هرچند از سوی مسوولان وقت بارها استدلالهایی مبنی بر استقلال بانک مرکزی، همچون دیگر بانکهای مرکزی جهان ارائه میشد تا اصل مصونیت بانکهای مرکزی جهان به چالش کشیده نشود، اما این اقدامات از سوی رئیس دولت قبل، این امکان را فراهم کرد تا دولت آمریکا بتواند بهراحتی از سخنان رئیس دولت وقت ایران سوءاستفاده کند. در همین زمینه سیدمحمود علوی، وزیر اطلاعات خبر داد: در دولت نهم چهار میلیارد دلار در کشور ایتالیا اوراق قرضه خریدند که سفیر وقت ایران همان موقع با گوشزد کردن خطر ناشی از این کار، به آنان گفته بود تبدیل پول به اوراق قرضه، هرچند ممکن است سودی برای ما داشته باشد اما اگر دست آمریکاییها بیفتد، میتوانند روی آن دست بگذارند و آن را مصادره کنند. دو میلیارد دلار از اوراق خریداریشده قرضه آمریکا بوده، یعنی از بورس آمریکا سهم خریدهاند که میشود نام این کار را «گوشت انداختن در دهان گربه» گذاشت، طوری که هماکنون میبینیم گربه آن گوشت را به دندان گرفته است. «فرهیختگان» نیز در خبری از بازجویی و صدور قرار وثیقه برای یکی از معاونان بانک مرکزی در پرونده اخیر این نهاد خبر داد.
محرمانههای «صدا و سیما» در «من و تو»
چندی پیش عزتالله ضرغامی، رئیس سابق سازمان صدا و سیما، در حاشیه مراسم رونمایی از کتاب «آیندهپژوهی انقلاب اسلامی؛ بیمها و امیدها» گفتوگویی با خبرنگاران انجام داد که در آن از حذف شبکههایی که در زمان مسوولیت او راهاندازی شده بود، ابراز ناراحتی و درباره مشکلات فعلی سازمان که مربوط به دوره او بوده، اعلام بیخبری کرده بود. به گزارش «قانون» پیرو این اظهارات، امیر تاجیک، مدیر شبکه مستند، یادداشتی به ضرغامی نوشت و در آن تاکید کرد: «مدیریت جدید سازمان در هنگام شروع فعالیتهای خود با حجم عظیمی از بدهیها و معوقات روبهرو شد. این مساله بهزعم شما «امری طبیعی» است. اما با کمی دقت و تحقیق میتوان دریافت این میزان از بدهی در قیاس با دورههای قبلی ابداً قابلمقایسه نیست. کمااینکه این بدهیها صرفاً به دلیل بودجه و کمک ناکافی که از سوی دولت به صدا و سیما تعلق میگرفت، نبود. بلکه بیشتر به خاطر ضعف در تصمیمسازیها برای توسعه غیرمنطقی شبکههای سازمان بود. خصوصاً اینکه دولت قبل علاوه بر بودجه سالانه کمک بلاعوض یک میلیارددلاری به سازمان کرد و ایجاد بدهی برای سازمان در چنین شرایطی منطقی به نظر نمیرسد. برای تشریح این ادعا عرض میکنم شبکه کوچکی چون شبکه مستند، با بیش از 5 /15 میلیارد تومان بدهی و تعهد معوق به بنده و همکارانم تحویل داده شد. معاونت سیما با حدود ۲۶۰ میلیارد تومان بدهی به دکتر پورمحمدی تحویل شد و در نهایت رسانه ملی در آغاز مدیریت جدید، صدها میلیارد تومان بدهی داشت. این میراث در شرایطی برای تیم همکاران مدیریت برجا ماند که املاک و زمینهای مرغوب رسانه ملی توسط شما به فروش رفت تا بخشی از بدهیهای تهیهکنندگان و کارگردانان پرداخته شود. به عبارتی مدیریت قبلی علاوه بر هزینههای بیمورد، راهحلی منطقی برای جبران آن هزینهها نداشت!» دو سال پیش بود که شایعهای بهتآور در میان اصحاب رسانه پیچید و نقل محافل مطبوعاتی شد که بر اساس آن، شبکه ماهوارهای فارسیزبان «من و تو» از طریق یک واسطه به برخی از تصاویر آرشیو صدا و سیما دست پیدا کرده است. بهانه این گمانهزنیها پخش مستندهای «رضاشاه» و «انقلاب ۵۷» بود که عدهای معتقد بودند برای ساخت آنها قطعاً از آرشیو قوی تصویری استفاده شده است. بعضی شروع به انتقاد از سازمان صدا و سیما کردند که این آرشیو قوی چگونه جمعآوری شده است؟ فیلمهایی که اکثراً در صدا و سیما با عنوان محرمانه آرشیو شدهاند و حتی مستندسازان داخلی هم بهراحتی نمیتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. تاجیک در بخشی از نامه خود مینویسد: «علاوه بر همه اینها جنابعالی در خصوص آرشیو سازمان و پخش تصاویر محرمانه از شبکههای معاند اظهارنظر کرده بودید که هیچ تصویری از آرشیو خارج نشده است. سوال اینجاست که چرا مدیرکل اسبق آرشیو تا سر حد بازداشت پیش رفت و تنها به دلیل واسطهگری شما بازداشت نشد؟ و چرا دو نفر از کارشناسان زیرمجموعه ایشان بازداشت شده، در دادگاه حضور یافتند و محکوم به حبس شدند؟ اینکه اظهر منالشمس است که تصاویر تلویزیون در شبکههای معاند و در قالب برنامههای مختلف به نمایش درمیآید و شما تنها به تکذیب بسنده میکنید.»
کیهان: ترامپ و هیلاری فرق ندارند
با توجه به موفقیتهای هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در انتخابات درونحزبی دموکراتها و جمهوریخواهان و افزایش احتمال حضور آنان به عنوان نامزدهای اصلی انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، در هفته پیش آینده رابطه ایران و آمریکا مورد پرسش بسیاری از رسانهها قرار گرفت. «کیهان» در این باره نوشت: «...تفاوتی بین جمهوریخواه و دموکرات نیست! مهم بازگرداندن هژمونی آمریکا در افکار عمومی و القای توهم دست بالا داشتن است. آنها البته ناشیانه کار نمیکنند. میکوشند با دوگانهسازی ترامپ-کلینتون، اینگونه تصویرسازی کنند که ترامپ، دیوانه، غیرقابل پیشبینی و خطرناک است و در نتیجه کلینتون را چهره موجه و موفقی جلوه دهند که میتواند کارها را بسامان کند. اما بازهم آنچه در هر دو مشترک است، ضدیت با ایران و توهم استیلا بر ماست. این، برشی بسیار مختصر، از دلیل تاثیر پرونده ایران بر انتخابات آبان ماه آمریکا بود. اما اینجا هم حدود یک سال دیگر انتخابات است. اگر آنجا عدهای، میکوشند با وحشیگری و بددهانی، با قلدری و عربدهکشی، از اهرم ایران برای رایآوری استفاده کنند، اینجا برخی میکوشند با سنجاقشدن به گوشه کراوات آمریکاییها، سرنوشت انتخابات را رقم بزنند! از سخنان وزیر امور خارجه کشورمان در شورای روابط خارجی آمریکا در پاسخ به پرسش جاسوس کهنهکار آمریکایی، هاله اسفندیاری که بگذریم، حرفهای ایام اخیر برخی دیگر، در نوع خود بسیار قابل تامل و توجه است و از پروندهای حساس و پرهشدار خبر میدهد. ناکامیهای پیدرپی در موضوع برجام و دست خالی دولت در عرصه خدمت به مردم در بسیاری از عرصهها، بهخصوص اقتصاد و اشتغال، کمکم برخی زبانها را به حرفهای دیگری باز کرده است! برخی مسوولان دولتی، مستقیماً از لزوم مذاکرات جدید با آمریکا سخن میگویند تا بهوسیله آن، مشکلات کشور حل شود و برخی دیگر، پالس انتخاباتی برای دموکراتها میفرستند!»
همچنین روزنامه شرق در گفتوگو با ناصر هادیان به این مساله پرداخت. این روزنامه در این گفتوگو با تیتر «پیروزی ترامپ به نفع ایران است» نوشت: «ترامپ یا کلینتون؟ جمهوریخواه یا دموکرات؟ فیالواقع رویکار آمدن کدامیک از رقبای انتخابات آمریکا به نفع ایران در شرایط فعلی است؟ این سوال بدون شک ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده است. این بحث و اساساً الگوی رفتاری دو حزب آمریکایی در مواجهه با خاورمیانه و ایران را با ناصر هادیان، استاد روابط بینالملل در میان گذاشتیم. او معتقد است رویکار آمدن ترامپ تندرو از آنجا که یک تاجر است، به ضرر ایران نخواهد بود بهویژه آنکه او مشروعیت بینالمللی زیادی ندارد؛ اگرچه او راه یافتن ترامپ به کاخ سفید را بعید میداند. هادیان، برنده انتخابات آمریکا را هیلاری کلینتون میداند و معتقد است که او در مواجهه با ایران و اجرای برجام، سختگیرانهتر از باراک اوباما عمل میکند.»
«آتو» احمدینژاد دست آمریکاییها
حکم توقیف دو میلیارد دلار از داراییهای بانک مرکزی در آمریکا که با عناوینی مانند «دستاندازی آمریکاییها به اموال ایران»، «دزدی خیابانی» و... هفته پیش از سوی مسوولان عالیرتبه ایران مطرح شده، اکنون با تصمیم هیات وزیران وارد وادی جدیدتری شده است. به گزارش «شرق»، هیات وزیران کارگروهی را با مسوولیت علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی مامور بررسی حکم توقیف دو میلیارد دلار از اموال جمهوری اسلامی ایران در آمریکا و پیگیری استیفای این حقوق کرد. وزرای امور خارجه، اطلاعات، دادگستری و رئیسکل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، عضو این گروه هستند. بر اساس آنچه در جلسه هیات وزیران مقرر شده، این کارگروه موظف شده است در جلسه بعدی هیات دولت در روز یکشنبه، حکم دادگاه آمریکایی در زمینه توقیف دو میلیارد دلار از اموال دولت را از ابعاد مختلف، ازجمله تعیین عوامل دخیل دراینباره، به صورت جامع و دقیق بررسی و برای پیگیری و استیفای حقوق دولت جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد لازم را ارائه کند. اما با این حال راه سختی در پیش است. راهی که به کمک سخنان نسنجیده محمود احمدینژاد در زمان ریاستش بر کرسی دولت، آسان شد. محمود احمدینژاد بارها در سخنانی که در تایید رفتارش بود، بر اداره بانک مرکزی از سوی شخص خود، مهر تایید زد و همین مساله بود که در دادگاههای آمریکا به آن استناد شد. آمریکا در پرونده پترسون، مشخصاً بر گفتههای احمدینژاد و دولتی بودن بانک مرکزی ایران تاکید کرده است. احمدینژاد با دخالت گسترده در سیاستهای پولی و مالی کشور و تغییر آن دسته از روسای بانک مرکزی که او را در اقدامات غیرکارشناسی همراهی نمیکردند، استقلال نداشتن بانک مرکزی را به رخ کشید و بهانهای داد به دست شاکیان این پرونده که به دنبال دریافت غرامت برای خانوادههای نظامیان آمریکایی کشتهشده در حملات سال ۱۹۸۳ به پایگاه نیروهای تفنگداران دریایی این کشور در بیروت بودند.
به گزارش ایرنا، در لایحهای که خواهان (شاکی آمریکایی) در سال ۱۳۹۰ به دادگاه آمریکایی مبنی بر اینکه بانک مرکزی ایران فاقد استقلال است و همانند ارگان و نماینده دولت عمل میکند، ارائه دادهاند، آمده است: «دولت ایران به قدری بانک مرکزی را کنترل میکند که بانک مرکزی هیچ استقلالی ندارد. کنترل دولت بر بانک مرکزی آنقدر زیاد است که رابطه اصیل و عامل میان آنها برقرار است. بانک مرکزی همواره و به طور سیستماتیک عملیات تجاری از طرف دولت انجام میدهد. اموالی که به نام بانک مرکزی نگهداری میشوند، عمدتاً متعلق به دولت هستند. دولت از طریق انتصاب مقامات و کنترل عملیات بانک مرکزی، دستورات خود را به بانک مرکزی دیکته میکند. بانک مرکزی ظاهراً بر اساس قانون پولی و بانکی اداره میشود، اما در دولت عملیات روزمره بانک مرکزی نیز تحت کنترل دولت است.» به گزارش «شرق»، این لایحه بهخوبی نشان میدهد اگر احمدینژاد در عملکرد خود دقت کافی داشت و تا این اندازه خلاف منطق و اصول رفتار نمیکرد، بهانهای تا این اندازه مستدل از جانب خواهان آمریکایی نمیتوانست ارائه شود. هرچند از سوی مسوولان وقت بارها استدلالهایی مبنی بر استقلال بانک مرکزی، همچون دیگر بانکهای مرکزی جهان ارائه میشد تا اصل مصونیت بانکهای مرکزی جهان به چالش کشیده نشود، اما این اقدامات از سوی رئیس دولت قبل، این امکان را فراهم کرد تا دولت آمریکا بتواند بهراحتی از سخنان رئیس دولت وقت ایران سوءاستفاده کند. در همین زمینه سیدمحمود علوی، وزیر اطلاعات خبر داد: در دولت نهم چهار میلیارد دلار در کشور ایتالیا اوراق قرضه خریدند که سفیر وقت ایران همان موقع با گوشزد کردن خطر ناشی از این کار، به آنان گفته بود تبدیل پول به اوراق قرضه، هرچند ممکن است سودی برای ما داشته باشد اما اگر دست آمریکاییها بیفتد، میتوانند روی آن دست بگذارند و آن را مصادره کنند. دو میلیارد دلار از اوراق خریداریشده قرضه آمریکا بوده، یعنی از بورس آمریکا سهم خریدهاند که میشود نام این کار را «گوشت انداختن در دهان گربه» گذاشت، طوری که هماکنون میبینیم گربه آن گوشت را به دندان گرفته است. «فرهیختگان» نیز در خبری از بازجویی و صدور قرار وثیقه برای یکی از معاونان بانک مرکزی در پرونده اخیر این نهاد خبر داد.
محرمانههای «صدا و سیما» در «من و تو»
چندی پیش عزتالله ضرغامی، رئیس سابق سازمان صدا و سیما، در حاشیه مراسم رونمایی از کتاب «آیندهپژوهی انقلاب اسلامی؛ بیمها و امیدها» گفتوگویی با خبرنگاران انجام داد که در آن از حذف شبکههایی که در زمان مسوولیت او راهاندازی شده بود، ابراز ناراحتی و درباره مشکلات فعلی سازمان که مربوط به دوره او بوده، اعلام بیخبری کرده بود. به گزارش «قانون» پیرو این اظهارات، امیر تاجیک، مدیر شبکه مستند، یادداشتی به ضرغامی نوشت و در آن تاکید کرد: «مدیریت جدید سازمان در هنگام شروع فعالیتهای خود با حجم عظیمی از بدهیها و معوقات روبهرو شد. این مساله بهزعم شما «امری طبیعی» است. اما با کمی دقت و تحقیق میتوان دریافت این میزان از بدهی در قیاس با دورههای قبلی ابداً قابلمقایسه نیست. کمااینکه این بدهیها صرفاً به دلیل بودجه و کمک ناکافی که از سوی دولت به صدا و سیما تعلق میگرفت، نبود. بلکه بیشتر به خاطر ضعف در تصمیمسازیها برای توسعه غیرمنطقی شبکههای سازمان بود. خصوصاً اینکه دولت قبل علاوه بر بودجه سالانه کمک بلاعوض یک میلیارددلاری به سازمان کرد و ایجاد بدهی برای سازمان در چنین شرایطی منطقی به نظر نمیرسد. برای تشریح این ادعا عرض میکنم شبکه کوچکی چون شبکه مستند، با بیش از 5 /15 میلیارد تومان بدهی و تعهد معوق به بنده و همکارانم تحویل داده شد. معاونت سیما با حدود ۲۶۰ میلیارد تومان بدهی به دکتر پورمحمدی تحویل شد و در نهایت رسانه ملی در آغاز مدیریت جدید، صدها میلیارد تومان بدهی داشت. این میراث در شرایطی برای تیم همکاران مدیریت برجا ماند که املاک و زمینهای مرغوب رسانه ملی توسط شما به فروش رفت تا بخشی از بدهیهای تهیهکنندگان و کارگردانان پرداخته شود. به عبارتی مدیریت قبلی علاوه بر هزینههای بیمورد، راهحلی منطقی برای جبران آن هزینهها نداشت!» دو سال پیش بود که شایعهای بهتآور در میان اصحاب رسانه پیچید و نقل محافل مطبوعاتی شد که بر اساس آن، شبکه ماهوارهای فارسیزبان «من و تو» از طریق یک واسطه به برخی از تصاویر آرشیو صدا و سیما دست پیدا کرده است. بهانه این گمانهزنیها پخش مستندهای «رضاشاه» و «انقلاب ۵۷» بود که عدهای معتقد بودند برای ساخت آنها قطعاً از آرشیو قوی تصویری استفاده شده است. بعضی شروع به انتقاد از سازمان صدا و سیما کردند که این آرشیو قوی چگونه جمعآوری شده است؟ فیلمهایی که اکثراً در صدا و سیما با عنوان محرمانه آرشیو شدهاند و حتی مستندسازان داخلی هم بهراحتی نمیتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. تاجیک در بخشی از نامه خود مینویسد: «علاوه بر همه اینها جنابعالی در خصوص آرشیو سازمان و پخش تصاویر محرمانه از شبکههای معاند اظهارنظر کرده بودید که هیچ تصویری از آرشیو خارج نشده است. سوال اینجاست که چرا مدیرکل اسبق آرشیو تا سر حد بازداشت پیش رفت و تنها به دلیل واسطهگری شما بازداشت نشد؟ و چرا دو نفر از کارشناسان زیرمجموعه ایشان بازداشت شده، در دادگاه حضور یافتند و محکوم به حبس شدند؟ اینکه اظهر منالشمس است که تصاویر تلویزیون در شبکههای معاند و در قالب برنامههای مختلف به نمایش درمیآید و شما تنها به تکذیب بسنده میکنید.»
دیدگاه تان را بنویسید