تاریخ انتشار:
دست دوستی اروپا را رد نکنیم
دوران نابخردی به پایان رسیده است
اروپا درگذشته قبل از انقلاب ایران همیشه آلترناتیو آمریکا بود. چه در زمینه روابط سیاسی و چه روابط اقتصادی، علمی، تکنولوژیک و البته صنعتی. این روند موجب شده بود که ایران در منطقه از صنعت پیشرفتهتری نسبت به ترکیه آن زمان و کشورهای عربی منطقه برخوردار باشد.
اروپا درگذشته قبل از انقلاب ایران همیشه آلترناتیو آمریکا بود. چه در زمینه روابط سیاسی و چه روابط اقتصادی، علمی، تکنولوژیک و البته صنعتی. این روند موجب شده بود که ایران در منطقه از صنعت پیشرفتهتری نسبت به ترکیه آن زمان و کشورهای عربی منطقه برخوردار باشد. با پیروزی انقلاب اسلامی و بروز اختلافات سیاسی بین ایران و آمریکا و قطع روابط دیپلماتیک از سوی کاخ سفید این ساختار به هم ریخت و ما نهتنها در زمینههای سیاسی بلکه در موضوعات صنعتی، نظامی و اقتصادی با چالشهایی مواجه شدیم چرا که آمریکا از منبع تغذیه اقتصادی ایران حذف شد و کل صنعت ما به مشکل برخورد کرد. ما در بخش خودروسازی به شرکتهایی نظیر جنرالموتورز و فورد و در سدسازی به اقتصاد آمریکا وابسته بودیم پس با کنار کشیده شدن ایالات متحده ناچار شدیم اروپاییها را جایگزین آنها کنیم. البته اروپا در نگاه ایران خوش درخشید و موجب شد که جایگزین آمریکا شود. اروپا از نظر تکنولوژی به نسبت آمریکا در رده دوم قرار داشت اما بعد از انقلاب چارهای جز همکاری با کشورهای این قاره وجود نداشت. بنابراین بالاجبار ایران در زمینههای صنعتی، اقتصادی و تجاری کشورهای اروپایی را جایگزین
آمریکا کرد اما در زمینه نظامی به دلیل عدم تمایل اروپاییها، به سمت روسیه و چین رفت. با وجود تمام مناسبات اقتصادی و تجاری متاسفانه در زمینه سیاسی روابط ما با طرف اروپایی همواره در نوسان بوده است. اختلافات ما زمانی با انگلیس، وقتی با فرانسه و البته کمتر از همه با آلمان بود. البته ما با کشورهای دیگری چون ایتالیا، اتریش و اسپانیا نیز روابطی داشتیم که خوشبختانه این روابط به دور از تنش بود. هرچند که باید توجه داشت تکنولوژی اسپانیا، سوئیس و ایتالیا به نسبت فرانسه و آلمان در درجه دوم قرار دارد. با توجه به موارد گفتهشده معتقدم همه مشکلات ما با کشورهای اروپایی از آنجا ناشی میشود که ما در روابط سیاسیمان با این کشورها همیشه احساس را بر منطق ترجیح دادهایم. یعنی ناکامیهای ما در ارتباطات اقتصادی با کشورهای درجه یک اروپا همه ناشی از کمکاریهای سیاسی ما بوده است. اگر ما در روابط سیاسیمان صبر و حوصله بیشتری به خرج میدادیم شاید مجبور به از دست دادن تکنولوژیهای فرانسویها و آلمانیها نمیشدیم. مثلاً در زمانی که قضیه میکونوس رخ داد، روابط ما با اروپا دو سال در تعلیق بود. همین موضوع بر روابط صنعتی ما نیز اثر گذاشت. هر
چند که در دوران ریاستجمهوری آقای خاتمی ما روابط بهتری با اروپا داشتیم به طوری که آنها، خود تلاش کردند تا موانع پیش روی را از میان بردارند که متاسفانه به دلیل کارشکنیهای برخی از نیروهای داخلی این سیاست سرانجام نیافت. اگر در دوران ریاستجمهوری آقای هاشمی روابط ایران و اروپا برای دو سال در تعلیق بود در زمان ریاستجمهوری هشتساله آقای احمدینژاد این روابط کاملاً به محاق رفت و نتیجه آن نیز این بود که پرونده هستهای ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد رفت و پنج قطعنامه در چارچوب فصل هفتم منشور علیه ما صادر شد که همه کشورها ملزم به اجرای آن شدند. تحریمهای اقتصادی، تحریمهای تجاری، تحریمهای صنعتی و تحریمهای علمی از موضع غیردوستانه دولت آقای احمدینژاد در برابر اروپا نیز متاثر بود. علاوه بر این، تحریمها موجب شد که روابط تجاری ما با اتحادیه اروپا که در پایان دوره آقای خاتمی بیش از 30 میلیارد دلار بود در دولت آقای احمدینژاد به سختی چند میلیارد دلار شود که البته در سالهای اخیر باز هم کاهش یافت. با ارزیابی این روند ما باید در دولت آقای روحانی به گونهای عمل کنیم که فرصتهای از
دست رفته هشت سال گذشته را بازیابیم و تنشهای خود با تمام کشورهای جهان به ویژه کشورهای اروپایی را که زمانی شریک نخست تجاری ما بودند رفع کنیم. دوری از اقدامات غیرعاقلانه چون بالا رفتن از دیوار سفارت انگلیس در تقابل با سیاستهای دولت اعتدالگرای آقای روحانی است و نباید اجازه داد که تکرار شود. حرکت در فضایی آرام که همراه با دوستی با تمام جهان باشد ما را در دستیابی به اهدافمان یاری میکند. البته این تنها راهبرد آقای روحانی نیست. این هدفی است که در سند چشمانداز 20ساله جمهوری اسلامی ایران که سال پنجم آن در حال اتمام است، قویاً مورد تاکید قرار گرفته است. مبنی بر اینکه ما باید تعامل سازندهای با دنیا داشته باشیم چرا که بدون این تعامل سازنده روابط اقتصادی ما نمیتواند شکل گیرد و ما را به قدرت نخست منطقهای مبدل سازد. با ارائه یک دیپلماسی منسجم و اصولی است که ما میتوانیم پرونده هستهای را به دور از جنجال و حرفهای تبلیغاتی و شعار پیش ببریم و روابط اقتصادی با قاره اروپا را به وضعیت هشت سال گذشته آن بازگردانیم. در این صورت است که ما دیگر به تکنولوژی دست پنجم کشورهای خاور دور نیازی نداریم و میتوانیم کالایی بسازیم که
قابل صدور به کشورهای آسیایی و آفریقایی باشد.
اگر ما طرح توطئه را کنار بگذاریم، تمام کشورهای جهان از جمله کشورهای اروپایی مایل به همکاری با ایران هستند. آنها هم میخواهند روابط سالمی با ما داشته باشند. آنها هم تمایل دارند به جای تقابل با ایران از کمکهای ما برای حل و فصل مشکلات جهانی کمک بگیرند. همه علاقهمند به سپری کردن دوران تاریک روابط ایران و جهان هستند و کلید دستیابی به همه این اهداف در دست ماست. ما که امیدوار به خروج از مسائل اقتصادی کشور و بازگشت به جایگاه گذشته خود هستیم. به اعتقاد بنده همه این موارد با سیاست مدیریت عالی نظام قابل تحقق است. اینکه فضایی ایجاد شود تا ما بتوانیم از فرصت دوستی که از سوی برخی از کشورها در اختیار ما قرار گرفته است به بهترین نحو استفاده کنیم و آن را در جهت منافع و مصالح کشور به کار گیریم. معتقدم که در فضای پس از روی کار آمدن آقای روحانی بسیاری از کشورهای جهان مایل به همکاری با ما هستند. مثلاً فرانسویها و آلمانیها تمایل دارند تکنولوژی پیشرفته خودروسازی شان را به ایران صادر کنند و از کانال ایران در بیشتر کشورهای جهان حضور داشته باشند. ما نباید این فرصت را از دست بدهیم. البته به شرطی که همانطور که قرآن گفته است با
زبان دوستی با آنها سخن بگوییم و از نادیده انگاشتنشان خودداری کنیم. این کشورها از جمله قدرتهای درجه یک جهانی هستند که با وجود روابط نزدیک در دولت اصلاحات در دولتهای نهم و دهم با آنها به روش مناسبی برخورد نشد. در همین مقطع زمانی بود که کشوری مانند ترکیه با نزدیک شدن به کشورهای اروپایی توانست اقتصاد خود را متحول کند و به کشوری با استانداردهای اروپایی تبدیل شود. به طوری که همه کشورهای منطقه برای واردات کالا از این کشور سر و دست بشکنند اما کالاهای تولید ایران را به کشور عودت دهند. مقداری سنجیدگی در عمل و تفکر در موضعگیری میتواند ما را از مشکلات فعلی برهاند و ایران را به جایگاه گذشته خود بازگرداند.
دیدگاه تان را بنویسید