تاریخ انتشار:
پروندهای که در ایران به «سکوت» ختم میشود و در جهان به «رسوایی»!
احکام متهمان فساد سه هزارمیلیاردی
افتتاح مجلس سوژه داغ روزنامهها در روزهای نخستین هفته پیش بود. از انتخاب هیاترئیسه بگیرید تا ماجرای مینو خالقی منتخب سوم اصفهان که سرانجام نیز نتوانست وارد صحن بهارستان شود. بیتالله عبداللهی منتخب اهر و منادی سپیدان یکی از منتخبان تبریز نیز در آخر هفته به سرنوشت خالقی دچار شدند. برخی حاشیههای مجلس نیز در هفته پیش مورد توجه رسانهها قرار گرفت. به طور مثال «ایسنا» نوشت: «...ماجرای خنده علی لاریجانی هنگام سخنرانی سکینه الماسی در این ایام نیز واکنشهای زیادی را در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. واکنشهایی که موجب شد رئیس مجلس توضیحاتی در مورد عکس خنده او در واکنش به آغاز سخنان الماسی با «به نام خداوند رنگینکمان» ارائه دهد و آن را شیطنت رسانهای بخواند و بگوید: در آن زمان به جهت خستگی، چشمم را مالش دادم که رسانهها شیطنت کردند. او همچنین به این نماینده جدیدالورود توصیه کرد: باید از این به بعد پوستکلفت باشید؛ از این شیطنتها زیاد میکنند.»
آخر هفته پیش نیز رسانهها با توجه به نزدیکی به سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بخشهایی از مطالب خود را به این امر اختصاص دادند.
اعتراض کیهان به احتمال پخش ربنای شجریان
در حالی که بسیاری از شهروندان ایرانی با توجه به اظهارات یکی از مدیران سیما که از احتمال پخش ربنای محمدرضا شجریان در ماه رمضان امسال خبر داده بود، خرسند بودند، کیهان به این خبر اعتراض کرد. این روزنامه در خبری نوشت: «مدیر شبکه یک در حالی از پخش صدای یک خواننده حامی بهاییان از سیما خبر داده که خواننده مذکور به خاطر اقدامات ضدامنیتی حتی امکان اجرای کنسرت در داخل کشور را ندارد، صدای خوانندهای که طی سالهای اخیر بارها در شبکههای بهایی-صهیونیستی همچون من و تو، بیبیسی فارسی و صدای آمریکا حضور یافته و با عناصر بهایی و فاسد این شبکهها عکس یادگاری گرفته بود، احتمالاً در ماه مبارک رمضان از صدا و سیما پخش خواهد شد!» باید منتظر ماند و دید مدیران جدید سیما این وعده را چگونه محقق خواهند کرد.
پروندهای که در ایران به «سکوت» ختم میشود و در جهان به «رسوایی»!
افشای فیشهای حقوقی برخی مدیران در کنار واکنشهای محدودی که به دنبال داشت، از یک نظر دیگر هم قابل بررسی به نظر میرسید؛ اینکه چه کسی و با چه انگیزهای این فیشها را افشا کرده است؟! به گزارش «تابناک»، پس از افشای تصاویر فیشهای چند ده میلیونتومانی حقوق برخی مدیرانِ دستگاهها و نهادهای مختلف در کشورمان، به نظر میرسید با موجی از واکنشها مواجه خواهیم بود، به ویژه آنکه افشای فیشهای حقوقی به شکل سریالی به جریان افتاده بود و بعد از مدیران ایرانخودرو، بیمه مرکزی و... صابون افشاگری به تن برخی دیگر از مدیران پردرآمد کشورمان هم خورد. جزییات منتشره آنقدر تکاندهنده بود که برخورد شدید و حتی استفاده از قدرت قهریه در برخورد با رقمزنندگان این وضع طبیعی جلوه میکرد، زیرا باورپذیر نیست، در حالی که حقوق پایه قانون کار عددی کمتر از یک میلیون تومان را نشان میدهد، برخی مدیران حدود 100 برابر این رقم درآمد داشته باشند و این تنها عدد درجشده در فیش حقوقیشان باشد. این در حالی است که میدانیم بسیاری از مدیران پردرآمد، علاوه بر فیشهای حقوقی عجیب و غریبشان، عضویت در هیاتمدیره برخی شرکتها را هم تجربه میکنند و از این
سمتهایشان هم عایدی فراوانی به دست میآورند و علاوه بر آن، به دلیل نقص در قوانین و همچنین ضعف در نظارت، فرصت حضور در کسب و کارهای دیگر نیز برایشان فراهم است؛ فرصتی که میتواند سود بسیار بیشتری از رقمهای مندرج در فیشهای حقوقی به جیبشان سرازیر کند، چون هم در مرکز اطلاعات و تصمیمسازیها حضور دارند و هم از رانت «مسوول بودن» برخوردارند. در بخش دیگری از این مطلب تاکید شده است: «اتفاقی که به وضوح در افشای فیشهای حقوقی مدیران بیمه مرکزی و برخی سازمانها، دستگاهها و نهادهای دیگر مشخص شد، به گونهای که دیدیم در نهایت مدیر بیمه مرکزی از سمت خود استعفا کرد... این در حالی است که ماجرای افشای فیشهای حقوقی برخی مدیران از جنبه دیگری نیز قابل بررسی است؛ اینکه چه فرد یا افرادی و با چه انگیزهای دست به این افشاگری زدهاند و چه سرنوشتی برایشان رقم خورده یا انتظارشان را میکشد؟ اتفاقی که با توجه به برخورد نشدن با پرداختهای چند ده میلیونتومانی برخی مدیران و «سکوت» رعبآور مسوولان و نهادهای ناظر در این خصوص، انتظار وقوع آن دور از انتظار نیست. برخوردی که اگر مشمول افشاکنندگان این فیشهای حقوقی نشود، به احتمال زیاد به
انسداد یا محدودسازی دسترسی افراد به فیش حقوقی مدیران منجر خواهد شد تا دیگر شاهد افشاگریهایی از این دست نباشیم؛ افشاگریهایی که بسیاری از مردم بر این باورند، در بسیاری از کشورها منجر به رسوایی میشد و در کشورمان به گونهای با آن برخورد میشود که گویی ترجیح میدهیم با سکوت از تب و تاب افتاده و در اثر گذر زمان، برای همیشه فراموش شوند!»
بازی بد عارف
با وجود توصیه بسیاری از بزرگان اصلاحات و جریان میانهرو برای عدم وزنکشی در انتخابات هیاترئیسه مجلس، هفته پیش محمدرضا عارف وارد رقابت با علی لاریجانی شد و در روندی کاملاً قابل پیشبینی شکست خورد. این اتفاق با استقبال گسترده رسانههای منتقد دولت مواجه شد و آن را نشانه استیلای منتقدان دولت بر مجلس عنوان کردند. هر چند که در روز رایگیری برای هیاترئیسه دائم مسعود پزشکیان و علی مطهری توانستند از فهرست امید به عنوان نایبرئیس انتخاب شوند، اما اثر شکست عارف به این زودیها از بین نخواهد رفت. «شرق» در گزارشی با تیتر «هیاترئیسه در حلقه امید» به ترکیب هیاترئیسه دائم انتخابات پرداخت و نوشت: ۱۲ سال پس از پایان آخرین مجلسی که اصلاحطلبان در هیاترئیسه آن حضور داشتند، یک بار دیگر اصلاحطلبان وارد ترکیب یکساله هیاترئیسه پارلمان شدند تا مجلس دهم در امتداد رایآوری لیست امید و تشکیل فراکسیون امید، در انتخابات هیاترئیسه نیز نشانههای بازگشت خود را به رخ رقیب بکشند. آخرینباری که اصلاحطلبان بر این کرسیها نشسته بودند، خرداد ۸۳ بود و آن روز مهدی کروبی و سیدمحمدرضا خاتمی و علی شکوریراد -بهزاد نبوی چند ماه پیش از آن
استعفا داده بود- بهعنوان رئیس و نایبرئیس اول و دوم و محمدرضا تابش، مرحوم احمد بورقانیفراهانی، غلامرضا گرزین، محمد قمی، سهیلا جلودارزاده، ناصر خالقی، سیدابراهیم امینی، اسماعیل جبارزاده و محمد نعیمیپور بودند. از آن جمع، محمدرضا تابش و سهیلا جلودارزاده در مجلس دهم حضور دارند که اولی برای انتخابات هیاترئیسه نامزد نشد و دومی در انتخابات هیاترئیسه با وجود کاندیداتوری، موفق به اخذ رای لازم نشد تا هیاترئیسه مجلس دهم نیز مانند سه مجلس اصولگرای هفتم و هشتم و نهم، از حضور زنان خالی باشد.
«قانون» در همین مورد در مطلبی با عنوان «رنگینکمان هیاترئیسه» نوشت: انتخابات هیاترئیسه مجلس قرار بود طبق گفتههای مسوولان بهارستان روز چهارشنبه برگزار شود. ولی ناگهان در روز شنبه بعد از تایید تصویب اعتبارنامههای نمایندگان در صحن علنی، انتخابات هیاترئیسه برگزار و جابهجاییهای مهم و قابل توجهی نیز در این کارزار رخ داد. بیشترین نکتهای که در این بین سبب دلسردی جریان تندرو شد، حذف گزینههای پایداری از هیاترئیسه بود. این جریان در دو روز گذشته در اقدامی قابل تامل شروع به ایجاد فضای برد و باخت کردند! بازندگان سیاسی 92 و 94 که نمیدانستند سرخوردگی خود را چگونه جبران کنند با ابراز خوشحالی برای پیروزی که هیچ نقشی در آن نداشتند، سعی کردند به نوعی خود را در پیروزی دیگری شریک کنند در صورتی که به هیچوجه افراد منتخب غیر از محمد دهقان گزینههای آنها نبودند. با حذف دهقان از هیاترئیسه اصلی مجلس و جایگزینی علی مطهری، باور آنان زودتر از آنچه انتظار داشتند از هم پاشید و پیش از آنکه خیال میکردند، بهارشان به خزان تبدیل شد. به این ترتیب علی لاریجانی، مسعود پزشکیان و علی مطهری به عنوان رئیس و نواب ریاست مجلس دهم انتخاب
شدند.
احکام متهمان فساد سه هزارمیلیاردی
از آن شهریورماهی که خبر درگوشی فساد سه هزار میلیاردتومانی علنی شد حالا پنج سال میگذرد. از آن روزی هم که مهآفرید امیرخسروی متهم شماره یک این فساد به دار آویخته شد دو سال میگذرد. در میان مردان متهم در ماجرای فساد سه هزارمیلیاردی دو نفر از سایرین بدشانستر بودند. یکی مهآفرید خسروی که تصور میکرد تا زمانی که بدهیهایش پرداخت نشود مجازاتش اعمال نمیشود و یکی هم مدیرعامل وقت یکی از بانکها که بلاتکلیفیاش دیروز پس از پنج سال پایان یافت. در این میان نام یکی دیگر از آنها هنوز در لیست اینترپل است و دیگری در کانادا به سر میبرد و کسی امیدوار به بازگشتش نیست و حالا خبر از صدور حکم برای بیش از ۴۰ نفر دیگر از متهمان این پرونده میآید. به گزارش «اعتماد» خبری کوتاه که غلامحسین محسنیاژهای، سخنگوی دستگاه قضایی داد تا همان بلاتکلیفی پنجساله یک نفر از میان این چهل و چند نفر را پایان دهد. در میان این چهل و چند نفر حکم صادرشده برای یک نفر بیش از هر فرد دیگری مهم به نظر میرسد. مدیرعامل وقت یکی از بانکها مردی بود که به هیچ عنوان خود را در مورد پرونده فساد سه هزارمیلیاردی مقصر که نمیدانست هیچ، بلکه تاکید داشت کمک
شایانی به جلوگیری از این فساد کرده و حتی هشدارهای لازم را به محمودرضا خاوری، مدیرعامل وقت یکی از بانکها که بعدها به کانادا متواری شده بود، داده است. دیروز اما سخنگوی دستگاه قضا در روزهایی که فساد بابک زنجانی و گم شدن دکل نفتی خیلی از ذهنها را از ماجرای فساد سه هزارمیلیاردی پرت کرده است اخبار جدیدی در مورد این پرونده میدهد. او دیروز در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا حکم پرونده مدیرعامل سابق یکی از بانکها صادر شده یا خیر گفت: «حکم صادر شده است. احکام چهل و چند نفر از متهمان پرونده نیز صادر شده است.» جزییات حکم هنوز مشخص نیست و شاید به این زودیها هم مشخص نشود اما این شاید پایانی باشد بر بلاتکلیفیای که مدیرعامل وقت یکی از بانکها در این سالها منتقد آن بود.
روز جنجالی شورا
سهشنبه هفته پیش نخستین جلسه علنی شورای شهر بعد از حضور محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در برنامه طنز دکتر سلام و پس از سخنرانی در جلسه شورای عالی استانها و اظهارات تندی که علیه دولت و شوراها داشت، همانطور که پیشبینی میشد به جلسهای پرحاشیه تبدیل شد. به گزارش «شهروند» محمدباقر قالیباف در جلسه شورای عالی استانها گفته بود: «برخی شهرداران ضعیفالنفس مانند من، درمقابل دخالتهای شوراها کوتاه میآیند و میگویند که مجبوری این باج را به شوراها بدهی، این آغاز یک سقوط بزرگ است.» در جلسه شورا مهمترین و نخستین واکنش را در این زمینه غلامرضا انصاری در نطق پیش از دستور خود و در همان دقایق ابتدایی جلسه داشت. او از همان ابتدای سخنانش که معلوم بود تلاش دارد تا در آن با همان لحن طنزآلود دکتر سلام، شهردار را خطاب قرار دهد، گفت: اگر قالیباف واقعاً چنین سخنانی را به زبان آورده باید به سرعت و شخصاً آنها را تکذیب میکرد چرا که این اظهارات، متاسفانه در فضای عمومی تاثیر سوئی را به دنبال داشته که کاملاً مشهود است. به همین دلیل و برای رفع هرگونه سوءتفاهمی، به عنوان منتخب مردم تهران، با قاطعیت از قالیباف درخواست میکنم که
رانتخواران و باجگیران را رسماً و علناً معرفی کنند.» حال باید منتظر ماند و دید شهردار تهران چه واکنشی درباره این اظهارات از خود نشان خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید