تاریخ انتشار:
چرا تمدید توافق ژنو، شکست مذاکرات وین نبود؟
قارچ در تاریکی
مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه اسبق آمریکا، مذاکرات را به قارچ تشبیه میکند که بهترین رشد را در تاریکی دارد. مارگارت تاچر، نخستوزیر اسبق بریتانیا، وقتی در متلاشی کردن ارتش جمهوریخواه ایرلند طرفی نبست، به توصیه مشاورانش مذاکرات محرمانه را با آنها در پیش گرفت. توافق با شینفین نه به عمر دولت تاچر قد داد نه جانشینش جان میجر تا رسید به تونی بلر، نخستوزیر برآمده از حزب کارگر…
مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه اسبق آمریکا، مذاکرات را به قارچ تشبیه میکند که بهترین رشد را در تاریکی دارد. مارگارت تاچر، نخستوزیر اسبق بریتانیا، وقتی در متلاشی کردن ارتش جمهوریخواه ایرلند طرفی نبست، به توصیه مشاورانش مذاکرات محرمانه را با آنها در پیش گرفت. توافق با شینفین نه به عمر دولت تاچر قد داد نه جانشینش جان میجر تا رسید به تونی بلر، نخستوزیر برآمده از حزب کارگر که این مذاکرات محرمانه را با امضای موافقتنامه «جمعه نیک» در سال ۱۹۹۸ به نتیجه رساند. در این سند، تمام گروههای شبهنظامی خلع سلاح را پذیرفته و متعهد شدند که آرمانهای خود را فقط از راههای سیاسی و گفتوگو و تفاهم دنبال کنند. هنوز هم در منابع تاریخی مینویسند «تعیین تاریخی دقیق برای آغاز این مذاکرات مشکل است!» و حدس میزنند که در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی که ارتش جمهوریخواه ایرلند شمالی، ترور شخصیتهای دولتی انگلیس و بمبگذاری در لندن و دیگر شهرهای بریتانیا را به اوج رسانده بود، تماسهای محرمانه خانه شماره ۱۰ داونینگ استریت و شینفین در جریان بود، حتی در زمانی که استقلالطلبان ایرلندی در اکتبر ۱۹۸۴ با بمبگذاری در محل اقامت هیات دولت بریتانیا
قصد ترور تاچر و وزیران او را در جریان کنفرانس سالانه حزب محافظهکار در شهر ساحلی برایتون داشتند.
پیشتر مشابه چنین طرحی -با ابعاد کوچکتر و زمانبندی کوتاهتر- برای نجات مذاکرات هستهای ایران از کما آزموده شده بود. ایران در اواخر تیرماه ۱۳۸۳ طرحی تحت عنوان «چارچوبی برای تضمینهای متقابل» آماده و در ۸ مرداد ۱۳۸۳ به سه کشور اروپایی داده بود که اروپاییها در پاسخ به آن پس از رایزنی با آمریکا، طرحی را با عنوان «راه پیشرو» با هدف دستیابی به یک توافق بلندمدت بین ایران و غرب پیشنهاد کردند که در اجلاس گروه ۸ در واشنگتن در ۲۴ مهر بر سر آن به توافق رسیدند و در ۳۰ مهر به طور رسمی به ایران تحویل داده شد. هیچ یک از تحولاتی که در آن دو ماه و ۲۰ روز به وقوع پیوست، در آن مقطع رسانهای نشد. حسن روحانی در خاطراتش به آن دوره نام «هشتاد روز بیخبری» داده است. طرحی که ایران داد، عمدتاً برای جلوگیری از صدور قطعنامهای نامناسب در جلسه ماه سپتامبر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. ایران با آژانس و اروپا بر سر قطعنامه سپتامبر مذاکره میکرد، اما با صدور قطعنامهای که مورد رضایت تهران نبود، روابط با اروپا به سردی گذاشت تا زمانی که ماراتن طرحها آغاز شد.
از مذاکرات محرمانه در عمان تا توافق ژنو
در اسفند سال ۱۳۹۱ در حالی که مذاکرات ایران با گروه ۵+۱ در آلماتی قزاقستان بدون هیچ نتیجه خاصی پایان یافت و مذاکرهکنندگان ایرانی بدون هیچ امیدی درباره لغو تحریمها به تهران و مذاکرهکنندگان آمریکایی بهرغم آمادگی قانونگذاران ایالات متحده برای تشدید تحریمهای ایران به واشنگتن بازگشتند، در عمان خبرهای دیگری در جریان بود. با پیشنهاد سلطان قابوس، پادشاه عمان به هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا، رنگ زندگی به رخسار مذاکرات در حال احتضار بازگشت. راهی باز شده بود برای دیدارهای محرمانه ایران و آمریکا که مسقط مبتکر، میانجی و میزبانش بود.
از دو سال قبل از مذاکرات آلماتی که پادشاه عمان چنین پیشنهادی به کلینتون داده بود تا انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ «مذاکرات محرمانه» از سطح ایده به عرصه عمل رسیده بود؛ چند ماهی قبل از انتخاب روحانی ایرانیها به رابط عمانی خبر دادند که آمادهاند گفتوگوهایی در سطح جدی با طرفین آمریکایی داشته باشند. حتی در اسفند ۱۳۹۱ که آمریکاییها معاون و دستیار وزیر خارجهشان را به مسقط فرستادند تا با مقامات ایرانی دیدار کنند، درست در همان شرایطی که آلماتی دستاوردی نداشت، هنوز روند مذاکرات ناامیدکننده بود. اما انتخاب روحانی ورق را برگرداند؛ به تعبیر هیلاری کلینتون، کانال عمان گرم شد. ویلیام برنز معاون وزیر خارجه آمریکا و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی معاون رئیسجمهور تماسهایشان را با طرف ایرانی که اجازه مذاکره را از بالاترین سطوح دریافت کرده بودند، آغاز کردند. خیلی سریع کلیات یک توافق مقدماتی شکل گرفت: ایران در ازای کاهش نسبتاً کم تحریمها، برای مدت شش ماه پیشبرد برنامه اتمی را متوقف کند و اجازه بازرسی بدهد. طرحی که سنگ بنای توافق ژنو در سوم آذر ۱۳۹۲ شد. توافقی که دو باری تمدید شد. دیگر از مذاکرات در خفا، به گفتوگوهای علنی کشیده
بود؛ حتی ویلیام برنز هم که شبح او در ژنو رفتوآمد داشت، بعد از چندی پشت میز مذاکره نشست. همان شد که گری سیک، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوره جیمی کارتر پس از پیروزی روحانی پیشنهاد داده بود: «ایران و آمریکا باید برای مذاکرات دوجانبه به طور خصوصی آماده شوند. در این گفتوگوها چارچوب مذاکرات طراحی میشود و پس از آن امکان ادامه گفتوگوها به طور علنی خواهد بود. توصیه من این است که آمریکا و ایران پیامهای محرمانه و خصوصی دال بر آمادگی برای ملاقات با یکدیگر ارسال کنند، این یک گام کمککننده خواهد بود و همین که دو طرف نشان دهند برای این اقدام تمایل دارند، حاکی از آن است که چیزی تغییر کرده است.» سیک بعدها هم گفت که توافق ژنو محصول دیدارهای پشت پرده بوده است: «اکنون که بحث مذاکره در میان است دیگر این دیدارها در خفا یا حاشیه انجام نمیگیرد. حقیقت این است که گفتوگوهای مخفی انجام میگیرد تا دو طرف به این نتیجه برسند که آیا این پروسه ارزش پیشروی دارد؟ آیا مسالهای برای گفتوگو وجود دارد؟ به نظر من هر دو طرف به این اطمینان خاطر رسیدهاند که در حقیقت چیزی برای ادامه گفتوگوها وجود داشته و ارزش ادامه دادن را هم دارد. پس از
این اتفاقها بود که مذاکره واقعی به قالب ۵+۱ درآمد و این همان جایی بود که مذاکرات به معنای تمام کلمه آن انجام شد. البته که دیدارهایی در سکوت پیش از دیدار با ۵+۱ برگزار شده بود و دیدار با ۵+۱ بیانگر این بود که اکنون رابطه بهتری میان ایران و آمریکا برقرار شده است. به گمان من تماسهای خصوصی و مخفی در آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد چرا که ما اکنون یخ موجود در روابط را شکستهایم و با یکدیگر در قالب یک برنامه مشخص دیدارهای قاعدهمند داشتهایم.»
یخ روابط پیش از توافق ژنو، در نشست وزیران خارجه ایران با ۵+۱ در نیویورک شکسته شده بود؛ وقتی جواد ظریف و جان کری در اتاقی کوچک در کنار تالار شورای امنیت سازمان ملل کنار هم نشستند و به نوشته نیویورکتایمز، «شمارههای خصوصی و آدرس ایمیل به هم دادند که از این کانال بیشتر از کانال عمومی استفاده میشد». این همان رشد قارچ در تاریکی است که دیده نمیشود. مانند بر باد رفتن امیدها برای توافق هستهای در سال گذشته با مخالفتی که لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه در نشست ژنو ۲ نشان داد؛ اما ژنو ۳ با توافق در ساعات اولیه بامداد سوم آذر ۱۳۹۲ امیدها را برگرداند. پس از ژنو ۲ جان کری گفته بود «کسی اشتباه نکند فاصلههای مهمی هنوز بین نظر ما و نظر ایران وجود دارد» اما در ژنو ۳ راهی به تفاهم باز شد.
ایدههای جدید در وین
هفته گذشته در حالی که همه نگاهها به مذاکرات هستهای در وین دوخته شده بود تا مگر با توافقی -ولو کلی- به پایان رسد، اعلام شد که توافق ژنو هفت ماه و هفت روز تمدید شد. برخی «عدم توافق» در مذاکرات وین را به «عدم توفیق» پروسه مذاکرات یکساله تعبیر کردند و برخی دیگر «تمدید مذاکرات» را امید تازهای دیدند برای «دستیابی به توافق». اما دورنما وزنه کدام تحلیل را سنگینتر مینماید؟ شاید این فراز از گفتههای وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه آمریکا یک ماه قبل از مذاکرات وین که در مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی واشنگتن بیان شد، بتواند شرایط قبل از گفتوگوهای هستهای اخیر را بهتر نشان دهد: «ما پیشرفت قابل توجهی در موضوعاتی داشتیم که ابتدا دشوار به نظر میرسید. ما سوءتفاهمها را کنار زدیم و گفتوگوهای جامع درباره همه عناصر متن احتمالی برگزار کردیم. به هر حال به مانند هر ابتکار دیپلماتیک و فنی پیچیده، این پازلی با قطعات زیاد و به هم پیوسته است. به همین جهت تمرکز بر هر یک از موضوعات به قیمت نادیده گرفتن موضوع دیگر اشتباه است.» اولین گفته جان کری وزیر امور خارجه آمریکا پس از پایان مذاکرات وین در دوشنبه گذشته این بود: «در
روزهای اخیر در وین پیشرفتهای مهمی به دست آمده است. بنابراین دو طرف هفت ماه دیگر با اهداف کاملاً مشخص مذاکره میکنند. اما مهلت مذاکرات سیاسی برای دست یافتن به کلیات توافق چهار ماه خواهد بود و سپس موضوع دوباره بررسی میشود.» توضیح بهتر را فیلیپ هاموند، همتای انگلیسی کری داد: «در دور اخیر مذاکرات پیشرفتهای مهمی به دست آمده که باعث شده این مذاکرات ارزش تمدید شدن را پیدا کند.» اشاره صریحتر را فرانک والتر اشتاین مایر، وزیر خارجه آلمان داشت: «گروه ۵+۱ ایدههای جدیدی را در مورد توافق با ایران مطرح کرد. گفتوگوها برای چند ماه به منظور کار بر ایدههای نوین تمدید خواهد شد. پیشرفت خوبی در گفتوگوها داشتیم ولی نتوانستیم به نتیجه برسیم، اما به زودی مذاکرات را از سر میگیریم.» شبیه همان حرفی که لوران فابیوس، همتای فرانسویاش عصر دوشنبه گذشته زد: «به زمان بیشتری نیاز داریم زیرا ایدههای جدیدی مطرح شده است. تصمیم گرفتیم مذاکرات را ادامه دهیم و پیشرفتهایی داشتیم.»
پیشرفت مذاکره، ارزش تمدید داشتن، ایدههای نوین و... عباراتی نیست که بشود و بتوان تلقی شکست از مذاکرات وین کرد. گرچه تحلیلهایی چون سختتر شدن روند مذاکرات در ماههای آتی با ورود و جدیتر شدن متغیرهای غیرهستهای مطرح شده که اشاره به کم شدن ذخایر اورانیوم غنیشده ذخیره در ایران، کاهش قیمت نفت و مشکلات اقتصادی آن برای دولت روحانی، مواجهه دولت اوباما با کنگره در تصاحب جمهوریخواهان مخالف امتیازدهی به ایران و...دارد و دستاندازهای دستیابی به توافق جامع را بیشتر میکند اما تجربه مذاکرات پیشین هستهای ایران نشان داده که میتوان به رشد قارچ در تاریکی باور داشت؛ به ایدههایی که انگیزه مذاکره و امید توافق را افزایش میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید