تاریخ انتشار:
بریده روزنامهها
جبهه پایداری مترصد جایگاه دعاگو
نوشت: با درگذشت امام جمعه شمیرانات، فشارها به ستاد هماهنگی ائمه جمعه جهت معرفی فرد جایگزین افزایش یافته است. از نظر جریانهای سیاسی، وی از نزدیکان آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی در عرصه سیاست ایران بود و تا پایان عمر خود نیز، وی را بهترین رئیسجمهور نظام جمهوری اسلامی ایران مینامید. بعد از درگذشت وی، اطرافیان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که یکی از تریبونهای خود را از دستداده میدیدند رایزنیهای گستردهای را برای فرد جایگزین آغاز کردهاند. این جریان گزینههایی چون سیدرضا اکرمی و شیخ قدرت علیخانی را مدنظر دارند. حزب جبهه پایداری نیز حیدر مصلحی وزیر سابق اطلاعات و مرتضی آقاتهرانی را گزینه مناسبی برای امامت جمعه شمیرانات معرفی میکنند.
تحلیل آبکی از وضعیت منتقدان
نوشت: دستورالعمل جدید فتنهگران صادر شد! هیچ الان که ملت را در کمال وقاحت، دعوت کرده بودند به مصرف بیرویه آب و برق، آن هم در ساعات پرمصرف شبانهروز! که چه بشود؟ که مثلاً نظام دارای برند 40 میلیون رای در آخرین انتخاباتش -یعنی همین چند روز پیش- به مشکل بخورد!. اپوزیسیون، بیمنطقتر از این؟! واقعاً از سختترین کارهایمان یکی همین نحوه مواجهه با کامنتهایی بود که جز این دعوت، محتوایی نداشت. نخستین روزهای فتنه را میگویم. مکرر در مکرر کامنت میگذاشتند که امشب دیگر آب به مشکل میخورد، که فردا نوبت برق است، که پسفردا نوبت اصل نظام! آن روزها با خود میگفتم؛ «آیا دانهدرشتهای فتنه، این اندازه حداقلی از وجدان را دارند که لااقل این کار طرفداران خود را سرزنش کنند؟!»
چه جای طعنه به هاشمی و خاتمی و موسوی؟
در سرمقاله خود نوشت: نقد مسوولان به خاطر اتمام جنگ، عبور صریح از امام است. امام درباره مسوولان جنگ میفرماید «من به آنان اعتماد کامل دارم»، «و آنان را به خاطر این تصمیمی که گرفتهاند شماتت نکنید که چنین تصمیمی برای آنان سخت و ناگوار بود». بنابراین وقتی امام اعتماد خود را اعلام و شماتت را نهی مینمایند، مگر میشود از وی عبور کرد و ساز دیگری را کوک کرد. خاتمی (مسوول تبلیغات جبهه و جنگ)، رضایی (فرمانده کل سپاه)، موسوی (مسوول دارایی کشور)، هاشمی (جانشین فرمانده کل قوا) دارای ایرادات جدی هستند همانطور که همه ما با مراتب مختلف دارای اشتباهات هستیم... اما آنجا که مردم به فرمان و عشق به امام فرزندان خود را اسماعیلوار به قربانگاه عشق میفرستادند محل منازعه با موسوی و خاتمی و... نیست.
مهمترین مشکل کشور چیست؟
یادداشتی به قلم محمود سریعالقلم منتشر کرد. در بخشی از این یادداشت آمده است: «مشکلات کشور کدامند؟... اگر مجموعه مشکلات را یکجا ببینیم، به نظر میرسد کانون ماهوی این مسائل در ناکارآمدی است. از خراب شدن آسفالت یک هفته پس از تکمیل گرفته تا تاخیر پروازها، از نرخ تورم گرفته تا اول بودن ایران در فرار مغزها، از کشته شدن 22 هزار نفر در جادهها گرفته تا وضعیت دریاچه ارومیه، از رتبه بسیار پایین فضای کسب و کار در ایران گرفته تا بیکاری 65 درصد از زنان تحصیلکرده... بر اساس همین منطق، اگر ریشه مشکلات را در ناکارآمدی بدانیم پس باید بپرسیم علتالعلل ناکارآمدی ایران در کدام عنصر و عامل قابل جستوجو است؟ علمی و منطقی است که در اتاق فکر کانونی کشور، پاسخهای متعددی به این سوال داده شود.»
دیدگاه تان را بنویسید