انبار باروت
چگونه انباشت نارضایتیها به افزایش اعتراضات منجر میشود؟
اگر چه گفته میشود مردم در اغلب کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته به دلیل آثار اقتصادی و اجتماعی همهگیری کرونا و تورم فزاینده ناشی از هزینههای بالای دولت در آستانه شکلدهی اعتراضات گسترده یا اعتصابهای صنفی هستند، جامعه ایران آنقدر بهانه برای اعتراض دارد که وقتی به خیابان میآید، گروه بزرگی تحلیلگر سیاسی، جامعهشناس و اقتصاددان باید به ریشهیابی آن بپردازند و از اختلافات سیاسی گرفته تا سؤمدیریت اقتصادی، تورم مزمن بسیار بالا و نبود رشد اقتصادی، نرخ بالای بیکاری تحصیلکردگان جوان و فشار تحریم یا مشکلات اجتماعی و زیست محیطی چون بحران آب و تبعیض جنسیتی علیه زنان و فساد اقتصادی و ... را زیر ذرهبین خود ببرند. در داخل مرزهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی کشور هر کمبودی که وجود داشته باشد، برای نارضایتی و اعتراض به وفور بهانههای محکم و استوار وجود دارد، با این حال برای این ناخرسندیها کمتر گوش شنوایی پیدا میشود و نتیجه جز رویارویی معترضان و حکومت در کف خیابان نیست.
جامعه ایرانی در سالهای اخیر اعتراضات زیادی به خود دیده که گاه کوچک و مسالمتآمیز بوده و گاه گسترده و خشونتآمیز؛ با این حال نتیجه در همه یکسان بوده، باقی ماندن مساله و افزوده شدن آن به انبار مملو از مسالهها و چالشهای قبلی. از مسائل سادهای چون ورود زنان به ورزشگاهها که با فشار فیفا در نهایت اجرایی میشود تا بحران آب و گشت ارشاد که شکلی امنیتی به خودش میگیرد. مشکل بزرگ حاکمیت در حال حاضر نیز مواجهه با انبوه مطالبات حل نشده است و اگر راهی برای به سرانجام رساندن این مشکلات و شنیدن نارضایتیها نیابد، باید شاهد کوتاهتر شدن فرجه بین اعتراضات و افزایش تعداد آنها باشد.