آمریکا در برابر اروپا
گذران ساعات کاری در ساحل دریا
وقتی بحث رشد اقتصادی پیش میآید آمریکا به راحتی از اروپا جلو میافتد. عوامل زیادی از نوآوری در فناوری تا منابع گسترده نفتی به عملکرد بهتر آمریکا کمک میکنند، اما یک توضیح دیگر نیز وجود دارد که به نظر خیلی ساده میآید؛ «اینکه آمریکاییها سختتر کار میکنند». رئیس صندوق نفت نروژ این جمله را در مصاحبه 24 آوریل با نشریه فایننشالتایمز بر زبان آورد. اعداد و ارقام در واقع این جمله را تایید میکنند. این خصلت ملی آمریکاییها از نظر تجربی به راحتی قابل اثبات است. طبق دادههای سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه که باشگاهی مرکب از کشورهای ثروتمند است، آمریکاییها هر سال 1811 ساعت کار میکنند که 15 درصد بیشتر از میانگین 1571 ساعت کار در اتحادیه اروپاست. این تفاوت صرفاً به این خاطر نیست که اروپاییان هرسال چند هفته را به تفریح در ساحل دریا میگذرانند. طبق گزارش سازمان بینالمللی کار، ساعات کاری عادی در بریتانیا، فرانسه و آلمان یک ساعت کمتر از آمریکاست.
وقتی این تفاوتها را مشاهده میکنیم بهطور طبیعی این سوال به ذهن میآید که کدام سبک زندگی بهتر است: پول بیشتر یا وقت آزاد بیشتر؟ چنین انتخابی در واقعیت برای افراد بسیار دشوار است. آمریکاییها طبق زمانبندی آمریکایی کار میکنند و اروپاییها با هنجارهای اروپایی پیش میروند. بنابراین از جنبه تحلیلی پرسش بهتر آن است که چرا آمریکاییها ساعات بیشتری کار میکنند؟ پاسخ این سوال ما را به مشاهده جالبی میرساند: اینکه دورکاری باعث شد کار اداری در آمریکا شباهت زیادی به کار اداری در اروپا پیدا کند هرچند تفاوت خاصی بین این دو وجود دارد. گمان اول آن است که فرهنگ نقش مهمی در تفاوت ساعات کاری دارد. شاید اروپاییان از وقت آزاد خود بیشتر لذت میبرند. انبوهی از شهرهای زیبا، غذاهای خوشمزه و کوهستانها که به راحتی با یک سفر کوتاه با قطار یا با یک بلیت ارزان هواپیما در دسترس هستند گزینههای زیادی برای گذران اوقات فراغت را پیشروی آنها میگذارد. آمریکا جذابیتهای کمتری برای گردشگران دارد و همان جذابیتها هم در حوزه جغرافیایی وسیعی پراکندهاند. شاید به همین دلیل است که اروپا سالانه حدود 150 گردشگر خارجی را به سمت خود میکشاند که دو برابر تعداد گردشگران در آمریکاست. همچنین، نظرسنجیها نشان میدهند که مردم آمریکا سختکوشی را بهطور ذاتی ارزشمند میدانند. به هر حال فرهنگ «فردگرایی زمخت» (Rugged Individualism) است که آمریکا را ساخت.
اما اگر تفاوتها را به فرهنگ نسبت دهیم این مسئله پیش میآید که تا اوایل دهه 1970 اروپاییها بیشتر کار میکردند. ساعات کاری کنونی آمریکا همانند ساعات کاری اروپا در آن زمان است. بزرگترین تغییر آن است که در حال حاضر اروپاییان زحمت کمتری میکشند. در نیمقرن گذشته ساعات کاری در آلمان به میزان شگفتآور 30 درصد کاهش یافت. بنابراین چیزی فراتر از فرهنگ -یعنی یک متغیر ناشناخته و با حرکت آهسته- وجود دارد. ادوارد پرسکات، اقتصاددان آمریکایی به نتیجهای غافلگیرکننده رسید و عنوان کرد مالیات عاملی کلیدی است. تا اوایل دهه 1970 سطح مالیات و میزان ساعات کاری در آمریکا و اروپا مشابه بودند. تا اوایل دهه 1990 سطوح مالیاتی در اروپا بالا رفت و به نظر پرسکات انگیزه کارکنان را کاهش داد. امروز شکاف بزرگی میان دو منطقه دیده میشود: درآمد مالیاتی آمریکا و اروپا به ترتیب 28 و 40 درصد تولید ناخالص داخلی است. اما تاثیر مالیات بر کار کردن چندان هم آشکار نیست. ممکن است برخی کارکنان در واکنش به مالیاتهای پایین ساعات بیشتری کار کنند، چون میدانند میتوانند پول بیشتری به خانه ببرند. در مقابل، برخی ممکن است به این نتیجه برسند که پول اضافی پس از کسر مالیات به آنها امکان میدهد کمتر کار کنند و از سبک زندگی دلخواهشان لذت ببرند. مطالعه اخیر جوزف سیگاردسون از دانشگاه استکهلم به بررسی واکنش کارگران به معافیت مالیاتی یکساله در سال 1987 میپردازد. در آن زمان کشور یک بازنگری کامل را در نظام مالیاتی به اجرا گذاشت. افرادی که انعطافپذیری بیشتری داشتند، به ویژه جوانان شاغل در کارهای پارهوقت، ساعات بیشتری را به کار کردن اختصاص دادند اما افزایش کلی ساعات کار نسبت به آنچه مدل پرسکات نشان میداد اندک بود. به نظر میرسد مقررات اهمیت بیشتری دارند. قوانین اروپا از سیاستهای سخاوتمندانه مرخصی والدین تا دشواری اخراج کارکنان قدرت زیادی به کارگران میدهد. بسیاری از کشورهای اروپایی برای ساعات کاری سقف گذاشتهاند؛ به عنوان مثال میزان آن در فرانسه 35 ساعت در هفته است. این سقفگذاری گاهی اوقات به انحراف کشیده شد و برخلاف نظر طرفدارانش نتوانست به تقویت اشتغال بینجامد. آنها همچنین گریزگاههای قانونی زیادی دارند و اکثر پژوهشها نشان میدهند که ساعات کاری کاهش یافتهاند. یک موضوع مهم دیگر آن است که هرچه افراد ثروتمندتر میشوند تمایل کمتری به کار کردن دارند. مقاله اخیر صندوق بینالمللی پول رابطه محکمی بین تولید ناخالص داخلی سرانه و ساعات کاری در اروپا را نشان میدهد. مردمان کشورهای ثروتمندی مانند هلند عمدتاً کمتر از مردم کشورهای فقیری مانند بلغارستان کار میکنند. اما این حقیقت پاسخی برای پرسش ما نیست: آمریکاییان از اکثر اروپاییان ثروتمندتر هستند پس چرا هنوز بیشتر کار میکنند؟
شاید اوقات فراغت را بتوان یک مسئله اقدام جمعی دانست. شاید آمریکاییها دوست دارند از کارفرمایانشان تعطیلات طولانیتری بخواهند اما احساس میکنند با این درخواست فردی تنپرور و تنبل به نظر میرسند. مقاله سال 2005 آلبرتو آلسینا و همکارانش از دانشگاه هاروارد بیان میکند که اتحادیههای کارگری قدرتمند اروپا با مبارزه برای تعطیلات همراه با حقوق (که بعدها شکل قانون گرفت) عملاً مسئله اقدام جمعی را حل کردهاند. آمریکا که اتحادیههای کارگری ضعیفی دارد یکی از معدود کشورهایی است که در آن تعطیلات همراه با حقوق در قانون الزامی نشده است. بنابراین اوقات فراغت قانونی در اروپا میتواند به تفریح و سرگرمی بیشتری بینجامد، چون هم از نظر اجتماعی پذیرفته شده و هم بازار با عرضه روشهای مناسب کار نکردن به آن پاسخ داده است.
یک تحول جدید و جذاب دیگر نیز به تفاوت کشورها در برخورد با دورکاری مربوط میشود. موسسه «نظرسنجی جهانی از ترتیبات کار» در سال 2023 به این نتیجه رسید که کارکنان تماموقت آمریکایی 4 /1 روز در هفته را دورکاری میکنند، در حالی که این میزان در اروپا 8 /0 روز است. اگر این تفاوت بین کار در منزل و کار در اداره در دو منطقه را در دادههای ساعات کاری OECD وارد کنیم به نتیجهای حیرتآور میرسیم: ساعات کار در اداره برای اروپاییان و آمریکاییان تقریباً برابر است و به ترتیب به 1304 و 1320 ساعت در سال میرسد. به عبارت دیگر، آن 15 درصد اضافهکاری آمریکاییها به کار از منزل و حتی کار از ساحل دریا (و چهبسا ساحلی در اروپا) مربوط میشود. آمریکاییان باز هم بیشتر کار میکنند اما کارشان در مقایسه با گذشته با لذت بیشتری همراه است.