چین و تورم کاهشی
موانع پیشروی مقامات
در دو سال گذشته، سیاستگذاران در اکثر اقتصادهای بزرگ جهان با دوگانه رکود-تورم روبهرو بودند. آنها با تورم بالا مقابله میکردند که به نرخ بهره بالا نیاز دارد و همزمان از رکود هراس داشتند که سیاست تسهیل را میطلبد. چین تنها استثنا بود. این کشور همزمان درگیر تورم پایین و کندی رشد است. آمارهای جدید نشان میدهند که بهای مصرفکننده در ماه جولای در مقایسه با سال قبل 3 /0 درصد پایین آمد. مقامات به سرعت بهای پرتلاطم مواد غذایی را مقصر دانستند اما فشار تورم کاهشی گسترده شده است. قیمتهایی که صادرکنندگان و تولیدکنندگان معرفی میکنند رو به نزول هستند. ناتوانی یک شرکت املاک در بازپرداخت اوراق قرضه در 6 آگوست زنگ هشدار رکود مسکن در چین را به صدا درآورد. نرخ رشد اسمی اقتصاد (بدون حذف اثرات تورم) از نرخ واقعی (سازگارشده با تورم) کمتر شد. این امر نشان میدهد که بسیاری از قیمتها در سرتاسر کشور رو به کاهش گذاشتهاند. ترکیب کندی رشد و تورم کاهشی نگرانکننده است اما یک معما نیست. پاسخ کتابهای اقتصاد به هر دو مشکل محرک اقتصادی است که میتواند هزینهکردها را جان دهد، رشد را بالا ببرد و تورم کاهشی را متوقف کند. دولت چین در تلاش است تا با حذف تشریفات دیوانسالاری و معرفی مقررات حامی مصرفکنندگان اوضاع را روبهراه کند، اما از دو ابزار سیاستی مهم یعنی نرخ بهره و هزینهکرد دولت مرکزی غافل مانده است. بانک مرکزی نرخ بهره را فقط 1 /0 واحد درصد پایین آورد. با توجه به کاهش تورم، هزینه واقعی بدهی بالا میرود. وزارت دارایی از دولتهای محلی میخواهد اوراق بیشتری منتشر کنند اما خود از انجام آن امتناع میورزد. فشارها بیشتر بر دوش آشفتهترین دستگاه مالی چین یعنی دولتهای محلی و ابزارهای تامین مالی آنها قرار میگیرد. چندین باور غلط جلوی دولت مرکزی را میگیرند. اول این دیدگاه که محرکها بیفایدهاند. برخی اقتصاددانان میگویند بنگاهها و خانوارهای چینی وام نمیگیرند چون از قبل زیر بار بدهی هستند و از آینده اقتصادی چین هراس دارند. اما این استدلال میتواند دلیلی برای تسهیل مالی بیشتری باشد که اشتغال را به ثبات میرساند یا درآمد وامگیرندگان خصوصی را تقویت میکند و به تبع آن احساس عدم امنیت اقتصادی را برطرف میکند. علاوه بر این، نمیتوان چنین استدلال کرد که تسهیل پولی کار نمیکند چون قبلاً آزمایش شده است. برخی مقامات چینی ظاهراٌ به دام این باور غلط افتادهاند که میگوید باید تایر را دوباره از سوراخ پنچری آن باد کنید. آنها با آگاهی از کاهش اعتماد مصرفکنندگان تمرکز خود را بر اموری مانند افزایش ساعات کاری پارکهای سرگرمی و تسهیل مبادله وسایل قدیمی خانگی معطوف کردهاند. اما در حقیقت بهترین راه افزایش اعتماد و هزینهکردها خلق شغل و بالا بردن دستمزدهاست. بهترین راه برای رسیدن به این هدف نیز تسهیل زیاد است، نه دخالت زیاد. شاید دولت چین عقیده دارد که محرکهای اقتصادی با اصلاحات اقتصادی درازمدت منافات دارند. آنها به کیفیت رشد میاندیشند و به خاطر دارند که محرکهای گذشته انبوهی از آپارتمانهای خالی و جادههای خلوت به جای گذاشت. اما اصلاحات و محرکها لزوماٌ در تناقض نیستند. سرمایهگذاریهای عمومی بیشتر در زیرساختارهای سبز یا جلوگیری از سیلاب هم تقاضا را تقویت میکنند و هم به چین کمک میکنند تا خود را با محیطزیست متغیر سازگار کند. رفع محدودیتهای شهروندان به نیروی کار اجازه میدهد آزادانه جابهجا شود و مصرف را هم بالا میبرد. اگر مقامات کاری برای توقف روند کاهشی تورم نکنند رشد چین به شکلی غیرضروری آهسته خواهد شد.